عباس مصلی نژاد

عباس مصلی نژاد

مدرک تحصیلی: فوق دکتری سیاست گذاری راهبردی و استاد علوم سیاسی، دانشگاه تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۶۰ مورد.
۱.

برنامه سوم توسعه (1383-1379)؛ زمینه ها، اهداف،کامیابی ها و ناکامی ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رشد اقتصادی اصلاحات برنامه سوم توسعه موفقیت ها ناکامی ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 942 تعداد دانلود : 200
برنامه سوم توسعه طی سال های 1383-1379به مرحله اجرا در آمد. این برنامه دارای بیست وشش فصل و شامل سه حوزه فرابخشی ، بخشی و نظارت و اجرا است. برنامه سوم توسعه با استفاده از تجربه و عملکرد برنامه های اول و دوم توسعه توسط دولت اصلاحات تهیه و تدوین شد. مهم ترین اهداف برنامه سوم توسعه شامل اصلاحات اداری و مدیریتی ، رشد اشتغال، اصلاح امور مالیاتی ، خصوصی سازی و افزایش رشد اقتصادی کشور است. اهم کامیابی ها و موفقیت های برنامه سوم عبارتند از: ایجاد حساب ذخیره ارزی؛ رشد سرمایه گذاری خارجی؛ اصلاح نظام ارزی (یکسان سازی نرخ ارز و ثبات در بازار ارز)؛ اصلاح و آزادسازی بازار مالی کشور؛ اصلاح نظام بودجه ریزی؛ نرخ رشد اقتصادی به نسبت مطلوب؛ کاهش تقریبی نرخ تورم؛ توجه به علم و فناوری و حوزه تکنولوژی اطلاعات و اصلاحات اداری و مدیریتی. همچنین مهم ترین ناکامی های برنامه سوم توسعه عبارتند از: افزایش بی رویه واردات؛ افزایش کند صادرات غیرنفتی؛ افزایش حجم نقدینگی؛ وابستگی شدید بودجه به درآمد های نفتی؛ روند ناقص و کند خصوصی سازی؛ هدفمندنبودن یارانه ها؛ عدم وصول درآمد های مالیاتی و رشد اشتغال پایین.
۲.

نقش نفت در توسعه اقتصادی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اشتغال زایی اقتصاد نفتی بیکاری توسعه اقتصادی ضریب جینی فقر نابرابری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 249 تعداد دانلود : 881
نفت و ساختار اقتصادی ناشی از آن در تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران نقش مهمی دارد. اقتصاد ایران تا حد زیادی به صادرات نفت وابسته است. تقریباً 50 درصد از درآمدهای ملی بودجه و 80 درصد از صادرات کشور از منابع نفتی تأمین می شود.در دهه های مختلف روند افزایش قیمت و درآمدزایی نفت متفاوت بوده و در دهه 80 و  فواصل سال های 89-85 (برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) به اوج خود رسیده است.اگرچه افزایش قیمت نفت به صورت مقطعی در بهبود وضعیت برخی از شاخص های اقتصادی در کشور مؤثر بوده، اما به طور کلی نفت نتوانسته است شاخص های کیفی توسعه اقتصادی از قبیل رفع فقر، بیکاری و نابرابری را بهبود بخشد.براساس نتایج پژوهش، درآمد نفت در دهه های گوناگون باوجود جهت گیری برنامه ها به سوی  اشتغال زایی و فقر زدایی، به رفع فقر ، بیکاری و نابرابری نینجامیده و حتی به تشدید وخامت شاخص های نابرابری در کشور منجر شده است.
۳.

جایگاه چین در اقتصاد انرژی خلیج فارس (با تمرکز بر جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایران خلیج فارس اقتصاد انرژی خاورمیانه چین امنیت انرژی ژئوپلتیک انرژی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی اقتصاد اقتصاد بخشی،اقتصاد صنعتی،کشاورزی،انرژی،منابع طبیعی،محیط زیست اقتصاد انرژی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران مسایل سیاسی نفت و گاز در ایران
  3. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران مسایل سیاسی انرژی در ایران
  4. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی اقتصاد سیاسی بین الملل
تعداد بازدید : 102 تعداد دانلود : 534
رشد سریع اقتصادی چین در دو دهه اخیر و حرکت شتاب زده آن در مسیر تبدیل شدن به قدرتی بزرگ در عرصه سیاست بین الملل ،میزان تاثیر گذاری این کشور بر مسائل بین المللی را افزایش داده است. باز تعریف موقعیت استراتژیک چین در سال های اخیر که عمدتاً متاثر از رشد اقتصادی و در نتیجه آن افزایش توان نظامی و دیپلماتیک است، راهبرد خارجی این کشور را در حوزه های مختلف دچار تحول ساخته است.در همین راستا یکی از مناطقی که در سال های اخیر در سیاست خارجی چین مورد بازتعریف قرار گرفته است،منطقه خلیج فارس است. این منطقه و کشورهای واقع در آن،به دلیل برخورداری از بیشترین ذخایر انرژی،طبعاًاز بالاترین قابلیت ها در تامین امنیت انرژی چین و پاسخ گویی به نیاز استراتژیک این کشور برخوردارند. چینی ها با درک این موضوع در سال های اخیر تلاش های وسیعی برای ارتقای روابط با کشورهای نفتی این منطقه، به ویژه کشورهای اصلی انجام داده اند تا در پرتو آن بتوانند سهم خود را از ذخایر این منطقه هر چه بیشتر افزایش دهند.به اضافه اینکه ورود دیر هنگام چین به بازار بسیار رقابتی نفت خلیج فارس(عموماً خاورمیانه) این کشور را ناگزیر می نماید که به دنبال منابع و کشورهایی باشد که خارج از دایره سلطه کشورهای غربی به ویژه آمریکا قرار داشته باشند، که از جمله ج. ا.ایران با توجه به ذخایر عظیم نفت وگاز و از سویی فشار ها و محدودیت های بین المللی(تحریم های چند جانبه)، منبعی نسبتاً مطمئن برای تامین امنیت انرژی چین می باشد.از این رو می توان این سئوال اصلی را مطرح ساخت، که آیا چین به عنوان قدرتی مهم و رو به خیزش در عرصه سیاست بین الملل، از حاشیه به متن خلیج فارس خواهد آمد؟ به عبارت دیگر جایگاه چین در اقتصاد انرژی خلیج فارس چگونه خواهد بود؟ فرضیه پژوهش حاضر بر این مبناست که،با توجه به رویکرد عملگرایانه و واقع گرایانه، چینی ها درک کردند که امنیت انرژی نیز می تواند حوزه ای برای آسیب پذیری استراتژیک آن کشور باشد.از این رو بر اساس ضعف قدرت نظامی چین،به ویژه نیروی دریایی آن ومضافاً نیاز فزاینده به انرژی وارداتی وقرار گرفتن بیش از 70% منابع انرژی در خاورمیانه(خلیج فارس)،می توان گفت،بر حسب ضرورت، انتخاب و اهمیت استراتژیک امنیت انرژی هم اکنون و در دهه های آتی، چین در فرایند گذآر از حاشیه به متن اقتصاد انرژی منطقه خلیج فارس می باشد.اما به دلیل کنترل نفت خاورمیانه به ویژه خلیج فارس از سوی آمریکا و نیز رقابت ژاپن واروپا به عنوان شرکای آن،این دو در ترکیب با یکدیگر،وضعیت سختی را برای چین ایجاد می کند. از این رو جهت تحقق بخشی امنیت انرژی و کسب جایگاه برتر آتی در اقتصاد انرژی خلیج فارس،چین نوعی خط مشی تدافعی جویانه(با آمریکا ومتحدانش)، تعاملی هم افزا(با عربستان) و دیپلماسی حذفی(با مرجح بودن ج.ا.ایران)با کشورهای عمده این منطقه در پیش گرفته است. برای بررسی این مسئله که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام خواهد شد،نخست به تعریف و توصیف مفاهیم ژئوپلیتیک انرژی، امنیت انرژی و ارتباط آن با اقتصاد انرژی پرداخته می شود و سپس با نگاهی به وضعیت ذخایر انرژی جهان و خلیج فارس،به تحلیل وتبیین جایگاه چین در اقتصاد انرژی خلیج فارس با تمرکز بر کشور ج.ا.ایران پرداخته خواهد شد.
۴.

علل تداوم بحران های خاورمیانه در دوره جرج بوش(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تروریسم موازنه قوا امنیت‌سازی سیستم امنیت دسته‌جمعی نظامی‌گری منطقه‌ای عدالت استراتژیک دیپلماسی محاصره سیاست مهار مؤثر سیاست تغییر رژیم گسترش پایگاه‌های نظامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 303
در زمان ریاست جمهوری جرج بوش بحران های منطقه خاورمیانه افزایش یافت؛ البته کشورهای خاورمیانه همواره در فضای ژئوپلیتیک تعارض آمیزی قرار داشته اند. یکی از علت های اصلی این افزایش بحران ها را می توان تاخیر در روند دولت سازی و مداخله قدرت های بزرگ در این منطقه دانست. هرچند تنوع منابع اقتصادی خاورمیانه نیز زمینه های افزایش تعارض را به وجود آورده است. پس از 11 سپتامبر، ایالات متحده آمریکا با به کارگیری قدرت نظامی و استراتژیک، موقعیت خود را در منطقه بازسازی نمود که نشانه های آن را می توان در جنگ علیه عراق مشاهده کرد.ما در این مقاله درصدد تایید این مطلب هستیم که «چالش های منطقه ای و جنگ پیشدستانه بوش منجر به تداوم بحران شده است». به طورکلی، حادثه 11 سپتامبر و جنگ در عراق منجر به ترویج گفتمان تروریسم توسط آمریکا و در نتیجه زمینه فعال سازی استراتژی مبارزه با تروریسم شده و به رغم چنین روندی، توازن نسبی قدرت در منطقه حاصل نشده است. تا زمانی که کشورهای منطقه ای در شرایط عدم توازن قدرت، مداخله گری قدرت های بزرگ و همچنین تضادهای منطقه ای قرار داشته باشند، طبیعی است امکان ایجاد تعادل و تفاهم کاهش خواهد یافت.گذار از بحران های منطقه ای نیازمند بازسازی روابط کشورهای منطقه خاورمیانه است؛ به گونه ای که امکان متعادل سازی روابط قدرت های بزرگ با بازیگران منطقه ای را فراهم آورد. اقدامات نظامی، به کارگیری «استراتژی تغییر رژیم»، فعال سازی تئوری خاورمیانه بزرگ، گسترش پایگاه های نظامی و بر هم خوردن توازن قدرت را می توان عامل تداوم بحران های خاورمیانه دانست.
۵.

فرهنگ اجتماعی و ژئوپلیتیک قدرت در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کنترل اجتماعی سازه انگاری اشغال نظامی منازعه منطقه ای ژئوپلیتیک قدرت ساختار دوقطبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 411 تعداد دانلود : 391
در سالهای دهه 1990 به بعد از رهیافت های سازه انگارانه در راستای تبیین منازعات منطقه ای بهره گرفته شده است. علت چنین موضوعی را می توان نقش مسایل فرهنگی و همچنین مولفه های درون ساختاری در تفسیر تحولات منطقه ای بویژه موضوعات بحرانی دانست. منازعات منطقه ای در دوران نظام دوقطبی تحت تاثیر «ساختار نظام بین الملل» و همچنین قواعد رفتار بازیگران موثر بین المللی بویژه آمریکا و اتحاد شوروی قرار داشته است. اشغال افغانستان در دسامبر 1979 توسط اتحاد شوروی، بیانگر چنین استدلالی است؛ در حالیکه روندهای تغییر و دگرگونی در کنش استراتژیک کشور یاد شده از سال 1991 به بعد بیش از آنکه تحت تاثیر موضوعات بین المللی قرار گیرد، ناشی از کنش بازیگرانی است که به قالب های ایدئولوژیک، فرهنگی، نژادی و قومی وابسته اند.سازه انگاری در زمره رهیافت هایی محسوب می شود که زمینه های تحلیل موضوعات روابط بین الملل بر اساس نشانه های فرهنگی، اجتماعی و قومی را فراهم می سازد. افغانستان در زمره کشورهایی تلقی می شود که از تنوع نژادی و فرهنگی برخوردار است. چنین کشورهایی عمدتا در فضای بی ثباتی، ناامنی و مخاطره استراتژیک قرار می گیرند. بر این اساس تلاش می شود تا ضمن بهره گیری از رهیافت سازه انگاری، دگرگونی های سیاسی و فرایندهای تغییر ژئوپلیتیکی در افغانستان مورد بررسی قرار گیرد.این امر نشان می دهد که شکل بندی های ژئوپلیتیک در دوران بعد از جنگ سرد، تحت تاثیر موضوعات قومی، نژادی، مذهبی و فرهنگی قرار گرفته است. این امر تضادهایی را در حوزه های مختلف ژئوپلیتیکی ایجاد کرده است. به هر میزان که موضوعات تاثیرگذار فرو ملی همانند نژاد، هویت و مذهب بر تحولات بین الملل از تنوع و تحرک بیشتری برخودار باشد، طبیعی است که امکان تاثیرگذاری آنها بر تحولات منطقه ای نیز افزایش بیشتری پیدا خواهد کرد. تحولات افغانستان در دوران بعد از جنگ سرد چنین نشانه هایی را منعکس می سازد. برای تبیین این موضوع از رهیافت سازه انگاری استفاده خواهد شد. این رهیافت می تواند بین موضوعات فرهنگی – نژادی با فرایندهای بین المللی رابطه موثر و معنی داری را به وجود آورد
۷.

مدیریت بحران آمریکا در مناطق ژئوپلیتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مدیریت بحران تعادل منطقه ای اشغال جنگ سرد درگیری های منطقه ای ناپایداری خاورمیانه بزرگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 102
ایالات متحده را می توان به عنوان تنها کشوری به حساب آورد، که به واسطه برتری های مختلف و انگیزه های قوی خود می تواند نقش موثری را در مسایل سیاسی امنیتی و در زمینه بحرانها ایفا کند. نقش امنیتی ایالات متحده در خاورمیانه به جنگ جهانی دوم بر می گردد. سیاستهای منطقه ای ایالات متحده در دوران ریاست جمهوری های مختلف بر مبنای رویاروی با اتحاد جماهیر شوروی سازماندهی می شد. نقش آمریکا در این منطقه از زمان جنگ سرد به بعد فوق العاده مهم شده است. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی فضای امن تری را برای امریکا در جهت کنترل کشمکش های منطقه ای بر مبنای مدیریت بحران فراهم آورده است. افزایش مداخلات آمریکا منجر به پیچیدگی مسایل امنیتی در خاورمیانه شده و این مداخلات نقش ژئوپلیتیکی موثری در سیاست جهانی دارد.مدل مدیریت بحران در آمریکا بر مبنای رویارویی است و نه بر مبنای فرایند دیپلماتیک و مدل تعادل. هدف ایالات متحده از مدیریت بحران در خاورمیانه را نمی توان در جهت برقراری تعادل و پایداری در نظر گرفت. آمریکا شیوه اشغال گری را در جهت مدیریت بحران برگزیده است که این امر خود منجر به ناپایداری ها و درگیری های بیشتری در خاورمیانه شده است.
۸.

پیامدهای بی ثباتی امنیتی بر موازنة قدرت در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: موازنه قدرت تعادل منطقه ای خاورمیانه بی ثباتی چندجانبه گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 899 تعداد دانلود : 771
تحولات اخیر در خاورمیانه را می توان به عنوان محور اصلی تغییر در موازنة قدرت منطقه ای دانست. هرگونه جابجایی در ساختار قدرت سیاسی کشورهای منطقه ، دارای پیامدهای راهبردی برای کشورهای مختلف خواهد بود. به عبارتی دیگر، جابجایی قدرت و رهبران سیاسی در خاورمیانه نه تنها منجر به ایجاد خلاء قدرت در محیط منطقه ای می شود بلکه می توان آن را زمینه ساز دگرگونی های بنیادی تری در حوزة امنیت منطقه ای دانست. بنابراین تحولات مربوط به بهار خاورمیانه بر معادلة قدرت و موازنة منطقه ای خاورمیانه و خلیج فارس تأثیرگذار خواهد بود. در این فرایند کشورهایی همانند عربستان و ترکیه در صدد برآمدند تا بر موازنة منطقه ای تأثیر به جا گذارند. آنان تلاش دارند تا نقش ایران در برقراری امنیت منطقه ای در خاورمیانه را کاهش دهند. به طور کلی کشورهای عربستان، ترکیه و اسرائیل را می توان به عنوان اصلی ترین رقبای ژئوپلیتیکی ایران در خاورمیانه دانست. به همین دلیل است که آنان از یک سو در صدد تغییر در موازنة قدرت منطقه ای علیه جمهوری اسلامی ایران هستند، از سوی دیگر، تلاش می کنند تا موج های جدید نوگرایی را در حوزة شکل بندی های قدرت منطقه ای تحت تأثیر قرار دهند. این مقاله به روش توصیفی و تحلیلی و تکیه بر منابع کتابخانه و منابع الکترونیکی در پی تبیین پیامدهای بی ثباتی امنیتی بر موازنة قدرت درخاورمیانه بر اساس تغییر در مدل موازنة قدرت منطقه ای و بین المللی میباشد. یافته های مقاله حکایت از این دارد، اگرچه جلوه های هستی شناسانة تحولات خاورمیانه براساس بیداری اسلامی مورد توجه قرار می گیرد، اما کشورهایی که نقش رقیب منطقه ای ایران را ایفا می نمایند، درصدد تغییر در موازنة قدرت منطقه ای هستند. این امر در میان مدت ژئوپلیتیک خلیج فارس و خاورمیانه را تحت تأثیر قرار می دهد. این تحولات توانسته است فرصت های نوین و همچنین چالش های جدید برای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران به وجود آورد.
۹.

ایران و ضرورت تشکیل پیمان دفاعی: رهیافت ها و فرایندها(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ایران مشارکت امنیت ملی ائتلاف همکاری منطقه ای خودیاری چندجانبه گرایی پیمان های دفاعی دفاع منطقه ای دیپلماسی دفاعی گذار از آنارشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 345 تعداد دانلود : 188
انعقاد پیمان های دفاعی توسط بازیگرانی انجام می شود که دارای ویژگی کنش گری باشند. به عبارت دیگر، واحدهایی که در شرایط انفعال قرار دارند و یا فاقد ابزار و قابلیت موثری برای نقش آفرینی منطقه ای و یا دفاع از خود باشند، قادر نخواهند بود تا شرایط شکل گیری و سازمان دهی پیمان های دفاعی را به وجود آورند. این امر به مفهوم آن است که بازیگری قادر خواهد بود تا به انجام عمل تعیین کننده مبادرت نماید که از توانمندی لازم برای تاثیرگذاری بر محیط امنیتی خود برخوردار و از سوی دیگر دارای انگیزش های ایدئولوژیک، ژئوپلیتیکی و یا استراتژیک برای کنترل محیط امنیتی خود باشد.ایران در زمره کشورهای منطقه ای محسوب می شود که در گذشته تاریخی خود از نقش آفرینی محیطی برخوردار بوده است. با بازیگران مختلف به گونه ای تعامل برقرار کرده که نتایج موثر و پایداری برای امنیت و بقای سیاسی کشور به وجود آورده است. این امر را می توان انعکاس روح ملی ایران در فضای منطقه دانست. اگرچه قابلیت های دفاعی جمهوری اسلامی ایران به گونه ای مرحله ای رشد داشته است، اما این امر را نمی توان به عنوان تنها مولفه ارتقای قابلیت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران دانست. سازماندهی پیمان های دفاعی در چارچوب «رهیافت نئورئالیسم تدافعی» و اصل «موازنه تهدید» مورد توجه قرار میگیرد. از آنجایی که در محیط منطقه ای ایران تضادهای امنیتی متقاطع وجود دارد، از این رو، بهره گیری از پیمان دفاعی بیشترین مطلوبیت را برای ایران ایجاد میکند
۱۰.

تأثیر سیاست تحریم بر مذاکرات هسته ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ایران تحریم قطعنامه شورای امنیت دیپلماسی اجبار مذاکرات هسته ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 861 تعداد دانلود : 923
مقابله با تحریم های اقتصادی آمریکا و اتحادیة اروپا به عنوان یکی از ضرورت های راهبردی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود. بررسی تحولات سیاست بین الملل نشان می دهد که کشورهای انقلابی و بازیگرانی که در شرایط کنش متقابل در سیاست بین الملل قرار دارند، با محدودیت های اقتصادی و راهبردی روبه رو می شوند. سیاست تحریم را باید در زمرة سازوکارهای مقابلة محدود، تدریجی و مرحله ای مقابله با کشورهای چالشگر در نظام جهانی دانست. تحریم های اقتصادی و راهبردی آمریکا علیه ج.ا.ایران از سال 1979 مرحله به مرحله افزایش یافته است. شدیدترین تحریم ها مربوط به سال 2011 می باشد که در قالب «تحریم های فلج کننده» نامگذاری شده است. تحریم های فلج کننده معطوف به هدف گیری سیستم مالی جمهوری اسلامی ایران بوده و به این ترتیب محدودیت های متنوعی را علیه ساختار اقتصادی ایران اعمال کرده است. محدودیت برای فروش نفت به سایر کشورها و همچنین محدودیت برای دریافت منابع مالی ناشی از مبادلات اقتصادی را باید در زمرة نشانه های مربوط به تحریم اقتصادی ایران دانست. روند مذاکرات نشان می دهد که ایالات متحده تمایل چندانی برای افزایش درآمدهای اقتصادی ایران ندارد. افزایش صادرات نفت به موازات کاهش قیمت نفت، منجر به درآمدهای نسبتاً یکسانی برای ایران در اقتصاد جهانی گردیده است. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و در چارچوب مدل ساختار – کارگزار در پی پاسخگویی به این سوال است که سازوکارهای اساسی تحریم های راهبردی آمریکا و جهان غرب علیه جمهوری اسلامی ایران کدام است و در چه فرایندی شکل می گیرد؟ نتایج نشان می دهد که الگوی کنش راهبردی ایالات متحده در روند دیپلماسی اجبار و سیاست تحریم ایران معطوف به تشویق سایر بازیگران به اعمال تحریم و فشار اقتصادی بیشتر علیه ایران در راستای انعطاف پذیری بیشتری بوده است که می توان آن را در روند دیپلماسی هسته ای ایران بویژه در چارچوب «طرح اقدام مشترک» مشاهده نمود. روند گذار از بحران های ناشی از تحریم اقتصادی ماهیت سیاسی دارد. بنابراین لازم است تا از سازوکارهای سیاسی برای مقابله با سیاست تهاجمی و الگوهای محدودکنندة ساختار اقتصادی و راهبردی ایران در نظام جهانی استفاده شود.
۱۱.

جنگ پیشگیرانه در ابتکار بین المللی اوباما(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مداخله ثبات اقدامات پیشدستانه جنگ پیشگیرانه اهداف سیاسی بحران های منطقه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 736
از زمانی که باراک اوباما به عنوان رییس جمهور آمریکا ایفای نقش نمود، زمینه برای تغییر در رفتار استراتژیک آمریکا به وجود آمد و این امر تعهدات آمریکا را نیز تحت تاثیر قرار داد. بر اساس فرآیندهای جدیــد در رفتــــار استراتژیک، «ژوزف بایدن» به عنوان معاون رییس جمهور آمریکا اعلام داشت که آن کشور از الگوی «جنگ پیشدستانه» حمایت نخواهد کرد و به جای آن، شاخص های «جنگ پیشگیرانه» را در دستورکار قرار خواهد داد.این امر نشان می دهد که سیاست های نظامی و امنیتی آمریکا پیش از آن که ماهیت تهاجمی داشته باشد، دارای رویکرد تدافعی خواهد بود. به عبارت دیگر، آمریکا از این طریق می تواند اولویت های سیاسی را جایگزین الگوهای نظامی نماید. طبعا این روند مخاطرات امنیتی و نظامی آمریکا را در محیط های منطقه ای و بین المللی کاهش خواهد داد.هدف آمریکا از تغییر در رفتار استراتژیک را می توان به کارگیری ابتکارات جدید برای ایجاد ثبات در منطقه، همکاری های بین المللی و چندجانبه گرایی در مقابله با تهدیدات از طریق فرآیندهای دفاعی دانست. در این مقاله الگوی جنگ پیشگیرانه به عنوان متغیر مستقل و سیاست خارجی - امنیتی آمریکا به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. در تنظیم این مقاله از رهیافت رئالیسم ساختاری استفاده شده است
۱۲.

هویت یابی شیعیان و ژئوپلیتیک نوین خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: جنبش های اجتماعی خاورمیانه بزرگ تحولات ساختاری ژئوپلیتیک شیعه خاورمیانه جدید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 29 تعداد دانلود : 131
جنبش های اجتماعی در زمرة اصلی ترین عوامل تأثیرگذار بر ژئوپلیتیک منطقه¬ای خاورمیانه محسوب می شوند. چنین تحولاتی را می توان در فرآیند دگرگونی های سیاسی بهار 2011 مورد توجه قرار داد. در تحولات خاورمیانه، شاهد تغییرات بنیادین در ساختار قدرت، فرآیند سیاسی و همچنین شکل بندی های ژئوپلیتیکی می باشیم. در این فرآیند، زمینه برای تغییرات ساختاری، جابجایی قدرت و گسترش بی ثباتی سیاسی به وجود آمده است. از جمله این تغییرات می توان به تغییر رهبران سیاسی در کشورهای مصر، تونس، لیبی و یمن، سرکوب انقلاب شیعیان عربستان و بحرین اشاره کرد. سوریه نیز در معرض دگرگونی های سیاسی قرار گرفته است. آمریکا به عنوان قدرت جهانی تلاش دارد تا در قالب تحولات سیاسی خاورمیانه، ژئوپلیتیک جدیدی را در منطقه به وجود آورد. این مقاله با روش تحلیل محتوا و تکیه بر منابع کتابخانه¬ای در صدد تبیین تحولات اخیر خاورمیانه می باشد. یافته های مقاله بیانگر هویت یابی شیعیان بر پایه سه محور «رشد فزاینده جمعیتی»، «مشارکت در قدرت» و «جغرافیای سیاسی» می باشد.
۱۳.

ژئوپلیتیک هویت و سیاستگذاری امنیتی در موازنة منطقه ای خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: هویت بحران های منطقه ای ژئوپلیتیک هویت سیاست گذاری امنیتی موازنه منطقه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 846 تعداد دانلود : 158
تنش های موجود میان ایران، عربستان، ترکیه و مصر را باید تلاش بی وقفه برای اثرگذاری بر مؤلفه های امنیت منطقه ای در خاورمیانه دانست. ارزیابی تحولات خاورمیانه نشان می دهد که جدال های امنیتی در این حوزه ژئوپلیتیکی از سال 2006 به بعد افزایش قابل توجهی پیدا کرده است. علت آن را باید در هویتی شدن رقابت های ژئوپلیتیکی در منطقه دانست. در این شرایط کشورهایی همانند ایران و عربستان در سال های دهة 1990 به بعد موقعیت خود را در امنیت منطقه ای افزایش داده و هر یک تلاش دارد تا شکل جدیدی از معادلة قدرت، امنیت و سیاست ژئوپلیتیکی را کنترل نماید. راهبرد امنیتی آمریکا نیز معطوف به تصاعد بحران و تهدیداتی که ماهیت هویتی دارد، می باشد.در این مقاله تلاش می شود رابطة بین هویت با موازنة منطقه ای مورد ارزیابی قرار گیرد. تبیین این موضوع در شرایطی امکان پذیر است که بتوان نتیجة تضادهای هویتی را در بحران های منطقه ای مورد ملاحظه قرار داد. این مقاله با «روش تحلیل محتوا» و همچنین «روش تحلیل داده ها» و تکیه بر منابع کتابخانه ای در پی پاسخگویی به سؤال اصلی مقاله با عنوان موضوعات هویتی چه تأثیری در ماهیت رقابت های منطقه ای به جا می گذارد، می باشد. فرضیة اصلی مقاله نیز بر این موضوع تأکید دارد که هویت و منازعات هویت​محور اصلی شکل بندی جدید امنیت در خاورمیانه می باشد. یافته های مقاله نشان می دهد که هویت ماهیت قدرت و موازنة قدرت منطقه ای را در سال های 2006 به بعد دگرگون نموده است. نشانه های تغییر در موازنة قدرت در قالب جدال های هویتی را می توان در منازعات سوریه، عراق و یمن مورد ملاحظه قرار داد.
۱۴.

«کاربرد مدل انسجام انجمنی در سیاستگذاری منطقه ای شرق آسیا»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: منطقه گرایی چندجانبه گرایی سازمان های منطقه ای انسجام انجمنی انسجام همگرایانه همگرایی منفعلانه همگرایی فعالانه انسجام سازمانی جغرافیای مکانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 602 تعداد دانلود : 488
سیاست گذاری منطقه ای مفهومی ارتباطی است. در این مدل پیوندهای منطقه ای بین دولت ها، شرکت های چندملیتی و نهادهای اقتصادی شکل می گیرد. این بازیگران بدون توجه به مولفه های اجتماعی و فرهنگی نمی توانند زمینه همکاری بادوام بین خود را به وجود آورند. به عبارت دیگر، منطقه گرایی نمی تواند بدون تقویت پیوندهای انجمنی میان مردم، گروه ها و جوامع پراکنده درون منطقه ای پیشرفت موثری داشته باشد. این مقاله براساس تجارب منطقه گرایی در حوزه آسیای شرقی و آسیای جنوب شرقی تنظیم شده است. طبعا می تواند برای کشورهایی که در حوزه آسیای جنوب غربی قرار دارند؛ نیز موثر و کارساز باشد. انسجام انجمنی در آسیای شرقی توانست اولا «جهان شهرهای» متنوعی را بوجود آورد، ثانیا زمینه عبور از «همگرایی منفعلانه» به سوی «همگرایی فعالانه» را نیز فراهم سازد. همگرایی فعالانه در فرآیندی انجام می شود که سیاست گذاری منطقه ای در روند کاهش و حذف موانعی باشد که مبادلات اقتصادی را در حوزه های تجاری و مالی بین کشورها فراهم سازد. از سوی دیگر عامل تقویت عناصر مشترک و همگرا میان شرکا و مجموعه هایی است که می توانند عامل تقویت مبادله بین بازیگران شوند. این امر از طریق بازار های منطقه ای و تبدیل آن به بازارهای جهانی شکل می گیرد. در این مقاله تلاش می شود تا انسجام انجمنی در سیاست گذاری منطقه ای براساس مطالعات بین رشته ای تبیین شود. در چنین شرایطی می توان ترکیبی از «رهیافت های سازه انگاری» و «منطقه گرایی نهادی» را مورد استفاده قرار داد. نشانه های انسجام انجمنی را می توان در سازماندهی «شهرهای منطقه ای» و همچنین «شهرهای جهانی» ملاحظه نمود.
۱۵.

سیاست گذاری اقتصاد سیاسی نفت و تحریم های بین المللی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تحریم سیاستگذاری اقتصاد سیاسی موافقت نامه هسته ای مذاکرات بین المللی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 334 تعداد دانلود : 254
اقتصاد سیاسی نفت در عرصه بین المللی تحت تاثیر مولفه های اجتماعی، اقتصادی و راهبردی قرار دارد و کشورهایی همانند ایران، همواره بدلیل برخورداری از این منابع طبیعی، تابع این قاعده بوده اند. در سالهای بعد از جنگ سرد شاهد تحول در ساختار و فرایندهای مربوط به اقتصاد جهانی می باشیم، بگونه ای که مولفه های جدیدی در زمره عوامل تاثیرگذار بر سیاست و اقتصاد بین الملل بویژه در سال های بعد از فروپاشی ساختار دوقطبی و تسلط نظام سرمایه داری در اقتصاد و سیاست جهانی، ظهور یافته است. از این بین اقتصاد سیاسی نفت را می توان از مولفه های بسیار اثر گذار و نوظهوری دانست که بعنوان ابزار پیوند و یا انزوای کشورها با اقتصاد جهانی، توسط قدرت های بزرگ بکار گرفته می شود. برای مثال، طرح هایی که در ارتباط با فرایند تحریم اقتصادی ایران تصویب می شود؛ تحت تاثیر عوامل متنوعی ازجمله سیاستگذاری اقتصاد سیاسی نفت است. درباره روند و چگونگی محدودسازی قابلیت های راهبردی ایران توسط آمریکا، اتحادیه اروپا و سایر کشورهای صنعتی رویکردهای مختلفی ارایه شده است. در چنین شرایطی، محدودیت های راهبردی آمریکا علیه کشورهای منطقه و نظام بین الملل عموما بر اساس نیازهای اقتصاد جهانی تنظیم شده است. چنین ضرورت هایی همواره عامل اصلی تصمیم گیری سیاستگذاری اقتصاد سیاسی نفت از سوی کشورهای صنعتی در برخورد با بازیگران منطقه ای از جمله ایران است. این مقاله از نظر روش شناسی درزمره تحقیقات کیفی توصیفی است که در آن سیاست گذاری اقتصاد سیاسی نفت به عنوان متغیر مستقل و نوسانات قیمت نفت و تحریم های اقتصادی جمهوری اسلامی ایران بعنوان متغیر وابسته مورد بررسی قرار گرفته است. محور اصلی این جستار، پردازش به این موضوع می باشد که مذاکرات ژنو، مذاکرات وین و همچنین موافقت نامه هسته ای ایران و گروه 1+5 موسوم به « برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)» و هرگونه مذاکره و الگوی همکاری جویانه بین المللی تابعی از سیاستگذاری اقتصاد سیاسی کشورها در نظام بین الملل و بویژه اقتصاد نفت می باشد.
۱۶.

فرآیند سیاست گذاری اقتصادی در شرایط رکود در امریکا 2009-2007(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اقتصاد انبساطی ورشکستگی اقتصادی بهره بانکی، نرخ اشتغال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 962 تعداد دانلود : 680
این مقاله به ارزیابی سیاست های اقتصادی آمریکا برای بازسازی شاخص های رکود اقتصادی می پردازد که به صورت کاهش نرخ بهره، جلوگیری از اقتصاد انقباضی و اقدامات حمایتی، از راه سیاست های نئوکینزی به اجرا درآمد تا به بازسازی ساختار اقتصادی و عبور از شرایط رکود منجر شود. این ارزیابی از راه تحلیل الگوهای رفتار اقتصادی ایالات متحده آمریکا در راستای سیاستگذاری اقتصادی شرایط رکود صورت می گیرد. این مقاله به ارزیابی سیاست های اقتصادی آمریکا برای بازسازی شاخص های رکود اقتصادی می پردازد که به صورت کاهش نرخ بهره، جلوگیری از اقتصاد انقباضی و اقدامات حمایتی، از راه سیاست های نئوکینزی به اجرا درآمد تا به بازسازی ساختار اقتصادی و عبور از شرایط رکود منجر شود. این ارزیابی از راه تحلیل الگوهای رفتار اقتصادی ایالات متحده آمریکا در راستای سیاستگذاری اقتصادی شرایط رکود صورت می گیرد.
۱۷.

اروپا و جنگ پیش دستانه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: سیاست تغییر رژیم جنگ برای عدالت جنگ پیش دستانه، ائتلاف امنیتی سنت موازنه گری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 217 تعداد دانلود : 135
کشورهای اروپایی، شدیدترین مواضع را در برابر جنگ پیش دستانه جورج بوش اتخاذ کرده‌اند. این امر تحت تاثیر مولفه‌های مختلف قرار گرفته است. اول آنکه، در کشورهای اروپایی سنت موازنه گرایی منطقه ای و بین المللی پیوند یافته اند. دوم آنکه، جنگ پیش دستانه به افزایش قدرت تحرک امریکا در حوزه امنیت کشورهای اروپایی منجر می شود و در نهایت اینکه، جنگ پیش دستانه زمینه انشعاب در کشورهای اروپایی را فراهم می سازد. زمانی که امریکایی ها جنگ در عراق را بدون توجه به ائتلاف جهانی و مشروعیت‌یابی بین لمللی آغاز کردند؛ زمینه برای جدال و ستیزش کشورهای دوسوی آتلانتیک به وجود آمد. این امر را می توان شکلی جدید از واکنش بین لمللی نسبت به اقدامات امنیتی امریکا از زمان جنگ دوم جهانی به بعد دانست. سوال اصلی مقاله آن است که اروپا چه واکنشی در قبال جنگ پیش دستانه بوش از خود نشان داده است؟
۱۸.

The Impact of Strike to Iran on Global Energy Market(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: Iran Iran’s regional policy Military strike Global Energy Market Cost -Benefit policy

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 255 تعداد دانلود : 821
The security of Iran depended to many political factors. Geopolitical regions will be affected on global security and power. countries like Persian Gulf, and the stability of regional Countries depended on the global economy. It risks triggering arms race for preventing a strong state and powerful state in region. Strong state in Iran will change the balance of power in the Middle East. Persian Gulf countries will opposite with strong state in Iran. However, US intend to have political leaders in the region and the unraveling of the non-proliferation must conduct a robust public discussion that thoroughly treaty. US and its regional allies accused Iran for its capability in normative Ideology and revolutionary policy. In addition to those mentioned by Obama, there explores the nature of the Iranian threat, the different policy are many other costs of a nuclear Iran for regional and international countries. So they reaction to the Iranian capability and abilities. The competition of Persian Gulf and Middle East countries, will be affected on the future of regional security. Global economic cannot disregard of Iran’s policy and situation. It does not consider options available, and their consequences for great power and their policy in Persian Gulf. This article discusses on relationship Iranian regional and great power policy. Western allies argue that Iran’s influence in the region; emboldened Iranian-sponsored resistance groups, Iran’s nuclear attempts create enormously challenging such as Hezbollah; the further spread of radical Islamism issues with no easy solutions. In the public debate during and anti-Americanism in an already tumultuous region. In several years ago, especially since 2006 a recurring concern has been the economic reduced chance for Arab-Israeli peace; and greater military risks posed by the available means for preventing a nuclear deployments to the region that American taxpayers will Iran, whether tough sanctions or military action. Such need to fund to try to deter Iranian revolutionary policy.
۱۹.

U.S Offensive Policy toward Iran's Security in the Middle East and Persian Gulf after 33 day's War(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: Iran Security arrangement Security Preventive strike War

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 778 تعداد دانلود : 46
U.S foreign policy interests in the Middle East and Persian Gulf region has always had three components: economy, security and politics. It is not overstated to stress the centrality of energy resources in the economic sector as a predominant factor. In this context, securing access to energy and the flow of oil become vital for world economic prosperity. The terrorist attacks of September 11, 2001, added more impetus to the U.S security issues in the Persian Gulf. President Bush's doctrine of ""preemptive war"" and ""the global war on terror"" placed the Persian Gulf region at the heart of his post-9/11 strategic vision. The Bush administration used the terrorist attacks on New York and Washington as a great opportunity to revamp the regional security by undertaking some drastic measures. The invasion of Iraq in March 2003, the idea of regime change in Iran as well as other American Neocons' grandiose plans about the necessity to reshape the ""Greater Middle East"", made governments in the region nervous. In addition, by giving prominence to the ""security question"" over all other considerations, the US policy plunged the region deeper into uncertainty. Washington has systematically tried, and to a large extent succeeded, to securitize the inter-state relations in the region. This approach combined with the NATO plan to further its regional partnership, made any significant rapprochement among the Persian Gulf states on the issue of security almost impossible. For these reasons, a collective regionally crafted security arrangement that includes littoral states of Iran, Iraq the countries of Persian Gulf Cooperation Council would be unattainable in a foreseeable future.
۲۰.

نقش ساختار سیاسی در سیاست گذاری فرهنگ مقاومت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اسلام سیاسی مقاومت فرهنگ سیاسی سیاست گذاری فرهنگی جامعه شناسی تفهمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 67 تعداد دانلود : 639
رویکردهای مختلفی در تبیین نشانه های سیاست گذاری فرهنگ مقاومت در ایران ارائه شده است. برخی از تحلیلگران چنین رابطه ای را بر اساس قالبهای تفکر جامعه شناسی پارسونزی تبیین نموده اند. بر اساس چنین نگرشی، نهادهای مدرن به گونه ای تدریجی جایگزین سازوکارهای کنش اجتماعی سنتی می شوند. نوسازی نه تنها زمینه های لازم برای تغییر در ساختار تولید اقتصادی را به وجود می آورد بلکه آثار و پیامدهای آن را می توان در حوزه کنش گروه های اجتماعی نیز مورد ملاحظه قرار داد. درک شاخصها و نشانه های سیاست گذاری فرهنگ سیاسی مقاومت از این جهت اهمیت دارد که زمینه های لازم برای ایفای نقش سیاسی و راهبردی مؤثر در ایران را امکان پذیر می سازد. رویکرد پارسونزی به ساختار سیاسی ایران، بخشی از واقعیت اجتماعی و ساختاری را منعکس می کند. بر اساس چنین نگرشی، اثربخشی مستقیم و آشکار دین در سیاست که تا چند دهه پیش پدیده ای منسوخ یا رو به زوال تلقی می شد، در ربع آخر قرن بیستم، ابعاد تازه ای پیدا کرده است. تا چندی پیش بسیاری از جامعه شناسان سیاسی و حکام بر آن بودند که نهادهای مذهبی و علمای دینی چندان اهمیتی از نظر سیاسی ندارند و می توان آنها را نادیده گرفت. از آنجایی که مقاومت را می توان انعکاس ظهور ادبیات اسلامی دانست، در این مقاله تلاش می شود تا رابطه بین فرهنگ دینی و همچنین سیاست گذاری فرهنگ مقاومت در ایران مورد بررسی قرار گیرد. بهره گیری از رهیافت پارسونز و همچنین درک واقعیتهای جامعه شناسی تفهمی ماکس وبر می تواند زمینه های لازم برای تبیین چنین فرایندی را فراهم سازد. سیاست گذاری فرهنگ مقاومت در ایران، از این نظر اهمیت دارد که می توان رابطه ای بین فرهنگ سیاسی، سیاست خارجی و نشانه هایی از اسلام سیاسی در محیط منطقه ای و بین المللی را مشاهده نمود. نشانه های اصلی فرهنگ مقاومت را می توان در مفاهیم و نشانه هایی از جمله مبارزه با سلطه، خوداتکایی، پایداری، بازدارندگی، دفاع مؤثر و کنش نامتقارن در برابر تهدیدات دانست. در چنین فرایندی برای تبیین نشانه های فرهنگ مقاومت در ایران تلاش می شود تا از رهیافت کارکردگرایی در روند سیاست گذاری فرهنگی استفاده گردد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان