عباس عسکری ندوشن

عباس عسکری ندوشن

مدرک تحصیلی: استادیار جمعیّت شناسی دانشکد هی علوم اجتماعی، دانشگاه یزد
پست الکترونیکی: aaskarin@yazd.ac.ir

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۰ مورد.
۱.

کاربست روش شناسی کیو در شناسایی الگوهای ذهنی مردم شهر اصفهان در مورد فرزندآوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روش شناسی کیو الگوی ذهنی فرزندآوری فضای گفتمان سیاست های تشویقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۷۳
الگوهای ذهنی و نگرشی، از تعیین کننده های مهمِ تمایلات و رفتارهای فرزندآوری زوج هاست. این مطالعه با به کارگیری روش شناسی کیو، درصدد شناسایی دیدگاه ها و الگوهای ذهنی رایج در بین مردم شهر اصفهان در مورد فرزندآوری بوده است. برای اجرای مطالعه، با استفاده از مصاحبه های عمیق با ۳۰ زن و مرد اعم از مجرد و متأهل با استراتژی نمونه گیری حداکثر تنوع، ۷۵ گزاره استخراج شد. سپس، از ۴۸ مشارکت کنندهٔ دیگر خواسته شد تا گزاره های کیو را در یک توزیع نرمال در مقیاس ۷- تا ۷+ طبقه بندی کنند. بر اساس تحلیل نتایج، چهار الگوی ذهنی رایج در جامعهٔ موردمطالعه به دست آمد که شامل «الگوی ذهنی فرزندآوریِ معطوف به اقتصاد»، «الگوی ذهنی فرزندآوریِ رفاه طلبانه»، «الگوی ذهنی موافق فرزندآوری» و «الگوی ذهنی مخالف فرزندآوری» بود. شناسایی الگوهای ذهنی به سیاست گذاران و برنامه ریزان این امکان را می دهد که در مورد سیاست های مشوق فرزندآوری، تصمیمات مؤثرتری اتخاذ کنند و از سوی دیگر این سیاست ها از سوی مردم که مخاطبین سیاست ها هستند، قابل پذیرش باشد. پژوهش حاضر، یک مطالعهٔ اکتشافی اولیه در این زمینه است و تحقیقات بیشتری لازم است تا سنخ شناسی به دست آمده را در پیمایش های وسیع تری به کار بندند.
۲.

تجربه مادری و چالش های فرزندآوری زنان شاغل: مطالعه کیفی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: باروری قصد فرزندآوری زنان شاغل فرزندپروری کم فرزندآوری تعارض نقش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۵
نزدیک به دو دهه است که میزان باروری کل در ایران، در سطح جانشینی و پایین تر از آن قرار گرفته است. از منظری دیگر، در بستر تحولات اجتماعی دهه های اخیر در ایران، در میان نسل های جدید جامعه ایرانی، روند مشارکت زنان در سطوح عالی آموزش و نیز در بازار کار، افزایش یافته است. در چنین شرایطی، در نگاه زنان، تحصیلات و اشتغال عاملی در تزاحم و گاهی در تعارض با فرزندآوری نمایان می شود. این مقاله با رویکرد پژوهش کیفی، چالش های فرزندآوری زنان شاغل را واکاوی کرده است. افراد مطالعه شده، شامل 22 زن ازدواج کرده شاغل در شهر تهران بودند که ازطریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و از آنها مصاحبه شد. گردآوری داده ها در بهمن سال 1401 تا اردیبهشت 1402 با ابزار مصاحبه عمیق و تحلیل داده ها با تکنیک تحلیل مضمون انجام شد. یافته های مطالعه حاکی از آن است که اهم چالش های مرتبط با فرزندآوری زنان شاغل شرکت کننده در این مطالعه، در 10 خرده مضمون و 4 مضمون اصلی احصاشدنی است که عبارت اند از: چالش های شغلی (محیط کار)، فرزندپروری، اقتصادی و آموزش فرزندان. برآیند این شرایط، تمایل زنان شاغل مشارکت کننده در این پژوهش را به داشتن فرزند کمتر، به عنوان یکی از راه های اجتناب از این تعارض ها و چالش ها سوق داده است. با این اوصاف، به نظر می رسد که طراحی برنامه ها و سیاست ها در جهت کاهش این تعارض ها و چالش ها، راهبرد مؤثری برای افزایش فرزندآوری زنان شاغل باشد.
۳.

از تمایل تا أخذ تصمیم: فهم تصمیم ها و الگوهای کنش فرزندآوری زنان شاغل در شهر تهران

کلید واژه ها: باروری پایین تعداد فرزندان ایدئال زنان شاغل سیاست های جمعیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۵
هدف: باروری در ایران از اوایل دهه 1380 به زیر سطح جانشینی رسید و علی رغم افزایش اندکی در سال 1395، در سطح پایینی باقی مانده است. طی این دوره میانگین تعداد فرزندان ایدئال زوجین حدود 2/5 فرزند بوده است. شواهدی از شکاف بین شمار ایدئال و واقعی فرزند وجود دارد و نشان می دهد که دستِ کم بخشی از تمایلات فرزندآوری زوجین فعلیت پیدا نمی کند. مادران شاغل یکی از زیرگروه های خاص و مهم جمعیتی هستند که به واسطه تعارضات شغلی و خانوادگی، انتظار می رود تحقق ایدئال های فرزندآوری آنان با موانع و چالش های جدی تری در مقایسه با زنان غیرشاغل مواجه باشد. هدف مطالعه حاضر این است که نشان دهد فهم و تفسیر مادران شاغل از تصمیمات باروریشان چیست؟ و آنان استراتژی مواجهه خود را با خواست فرزندآوری از یک سو و دغدغه ها و چالش های ذهنی فرا روی خود را از دیگر سو، چگونه تعریف و تنظیم می کنند؟روش: با بهره گیری از رویکرد پژوهش کیفی، 22 نفر از زنان ازدواج کرده شاغل در شهر تهران در این پژوهش موردِمطالعه قرار گرفتند. مشارکت کنندگان در پژوهش، از طریق نمونه گیری هدفمند و با حداکثر تنوع به لحاظ سن، تعداد فرزندان، نوع سمت انتخاب شدند. داده ها به کمک تکنیک مصاحبه عمیق در بهمن سال 1401 تا اردیبهشت 1402 جمع آوری شدند و به کمک تکنیک تحلیل مضمون موردِتحلیل قرار گرفتند.یافته ها: در این مطالعه، سه الگو از تصمیمات باروری زنان شاغل استخراج شد: الگوی چشم پوشی از تمایلات باروری که شامل زنانی است که قصد فرزندآوری ندارند اما تعداد فرزندان ایدئال شان بالاتر از تعداد فرزندانی است که درحال حاضر دارند. الگوی معقول پنداری پرهیز از فرزندآوری شامل افرادی است که قصد فرزندآوری ندارند و تصمیمات باروری خود را درست و عقلانی می دانند. الگوی سوم شامل افرادی است که درک متناقضی از تصمیمات باروری دارند، قصد فرزندآوری دارند، بااین حال دغدغه ها و نگرانی های متعددی در رابطه با محیط کار، محیط خانواده و فرزندان دارند.نتیجه گیری: نتایج مطالعه، اهمیت و ضرورت اتخاذ سیاست های رفاهی و برنامه هایی که به سازگاری نقش های کاری و والدینی می انجامد را نشان می دهد. جامعه ایران نیاز به ساختاری دارد که ناسازگاری بین اشتغال و والدگری را کاهش می دهد.
۴.

مادری در قلمرو اجتماعی- فرهنگی: یک مطالعه کیفی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مادر روابط بین نسلی خانواده دغدغه های اجتماعی - فرهنگی پژوهش انتقادی شهرستان زرند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۶۶
در روابط بین نسلی خانواده ایرانی، مادری یکی از ستون اصلی خانواده شمرده می شود و پاسداشت نقش مادر در فرهنگ ایرانی- اسلامی جامعه ایران همواره مورد تأکید و توجه بوده است. با این وجود، انجام پژوهش های اجتماعی و فرهنگی در ایران با تمرکز خاص بر موضوع مادری، از جمله خلأهای پژوهشی است که نیازمند کنکاش های علمی بیشتری است. از این رو، بررسی دغدغه های اجتماعی و فرهنگی مادر هدف اصلی این مقاله است که با روش کیفی انتقادی کارسپیکین انجام شده است. داده های تحقیق بر مبنای مصاحبه عمیق با 15 مادر دارای فرزند زیر دو سال گردآوری شد. یافته ها شامل مقولاتی مانند فرسایش جسمانی/ روانی مادر، دغدغه مندی های رشد کودک، تعدّد نیاز با افزایش سن فرزند، حساسیت مادر به واسطه کنترل ناپذیری فرزند، آشفتگی در تدبیر امور منزل، تکلیف محوری فرزندپروری بر مادر، قدرت مرز های جنسیتی در عمل، ترجیح جنسیتی، موقعیت اجتماعی متزلزل مادر و ... به دست آمد. نتایج نشان دهنده رنجیدگی و تشویش فکری مادران نسبت به برخی ساختار های اجتماعی و فرهنگی است که از طریق قواعد و هنجار ها، در منزلت اجتماعی و فرهنگی مادران نقش داشته و همین امر موجب فشار نقش بر آن ها می شود. برپایه نتایج تحقیق ضرورت دارد قوانینی در جهت تسهیل و بهبود بستر های حمایتی و عاطفی از مادران تصویب شود. همچنین، بسترهای اجتماعی و فرهنگی موجود جامعه، به نحو مؤثرتری درجهت ابقاء و ارتقاء منزلت مادر، به عنوان یک نقش پرافتخار در فرهنگ ایرانی- اسلامی به خدمت گرفته شود.  
۵.

ادغام هویتی مهاجران افغانستانی در ایران: یک مطالعه داده بنیاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: هویت اجتماعی ادغام هویتی انتقال هویتی ادغام مهاجران افغانستانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۲۲
مقدمه: ایران در چهار دهه گذشته میزبان مهاجران خارجی، عمدتا افغانستانی و عراقی بوده است. یکی از ابعاد کلیدی زندگی مهاجران که در بستر زندگی و اقامت در جامعه میزبان دچار تغییر می شود، هویت است. هویت، عنصر مهم در فرایند سازگاری مهاجران است. هدف این مقاله، کندوکاو ادغام هویتی در بین مهاجران افغانستانی نسل اول و دوم در ایران است. روش: پژوهش در چارچوب رویکرد برساخت گرا و روش تحقیق کیفی داده بنیاد اجرا شده است. شیوه نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی بوده و با 45 نفر مشارکت کننده مصاحبه نیمه ساختاریافته بعمل آمده است. جهت تجزیه و تحلیل یافته ها از روش کدگذاری نظری استفاده شده است. یافته ها: یافته ها بیانگر هشت مقوله اصلی شامل؛ ترس از ابراز هویت، هویت یابی ایرانی، پنهان سازی هویت، بحران هویتی، قیاس با همسالان ایرانی، احساس تعلق به هویت قومی، و قیاس با همسالان افغانستانی استخراج شد. با جمع بندی مقوله های اصلی «برزخ هویتی» به عنوان مقوله نهایی تعیین شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، فرایند ادغام هویتی یک فرایند بین نسلی نبوده و بستگی به شکل گیری تعاملات بین فردی در سطوح خرد، میانی و کلان دارد. همچنین مهاجرین با این چالش روبرو هستند که نمی توانند هویت های اجتماعی متفاوت خود را به گونه ای توسعه دهند که به آن ها امکان دهد هم هویت قومی و هم هویت ملی (مقصد) را تایید کنند.
۶.

واکاوی فرایند بین نسلی ادغام فرهنگی مهاجران افغانستانی در جامعه ایران: یک مطالعه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادغام فرهنگی فرهنگ پذیری انتقال فرهنگی همسان سازی مهاجران افغانستانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۹
ایران در چهار دهه گذشته میزبان مهاجران خارجی، عمدتا افغانستانی و عراقی بوده است. ادغام فرهنگی فرایندی است که مهاجران دانش و استاندارهای فرهنگی را برای تعامل با جامعه میزبان به دست می آورند و درنتیجه این فرآیند، انگیزه های آنان برای ادغام تسهیل می گردد. هدف این مقاله، کندوکاو فرایند ادغام فرهنگی در بین مهاجران افغانستانی نسل اول و دوم در ایران است. پژوهش در چارچوب رویکرد برساخت گرا و روش تحقیق کیفی داده بنیاد اجرا شده است. شیوه نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی بوده و با 45 نفر مشارکت کننده مصاحبه نیمه ساختاریافته بعمل آمده است. داده های به دست آمده از مصاحبه در سه سطح کدگذاری اولیه، متمرکز و نظری مورد تحلیل قرار گرفت. در نهایت 10 مقوله اصلی از تحلیل داده ها کشف شد که عبارت است از: شگفت زدگی اولیه، شناخت، همانندی، اُخت شدن، همگرایی، دنبال کردن ارزش های مبدأ، تمایل به حفظ ارزش های مقصد محوریت زبان و مقاومت فرهنگی میزبان. مقوله هسته پژوهش "این همانی فرهنگی" کشف شد که 9 مقوله دیگر را تحت پوشش خود قرار می دهد. بر اساس نتایج تحقیق، همسان سازی (جذب) فرهنگی در بین مهاجران در یک فرایند بین نسلی شکل گرفته است.
۷.

پیامدهای طولانی شدن ساعات کاری پدر بر تغییر کیفیت روابط بین نسلی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعارض کار - خانواده روابط بین نسلی زنان خانه دار ساعات طولانی کار مردان تربیت نسل و فرزندپروری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۹۰
زمینه و هدف: از دیرباز الگوی  مرد-نان آور حاکم بر خانواده ایرانی بوده است. تغییر سبک زندگی و شرایط اقتصادی، موجب  افزایش ساعات کاری مردان  گردیده تا درآمد مناسبی را برای گذران امور زندگی کسب نمایند. فشارهای شغلی و خستگی ناشی از ساعت کاری طولانی مردان، خانواده و به ویژه شرایط زندگی زنان خانه دار و فرزندان را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف تحقیق حاضر، واکاوی چالش های ناشی از ساعات طولانی کار مردان و پیامدهای ناشی از زمان کوتاه حضور پدر در کنار خانواده بر کیفیت روابط بین نسلی خانواده بود. روش و داده ها: تحقیق با رویکرد کیفی و استفاده از تحلیل تماتیک انجام شد. مشارکت کنندگان، 15 نفر از زنانی بودند که دارای فرزند بوده و همسران شان دارای ساعت کاری طولانی مدّت بوده اند. مشارکت کنندگان، به روش نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. یافته ها: داده ها با استفاده از کدگذاری نظری مورد تحلیل قرار گرفتند. مقوله های این پژوهش، شامل جبران غیبت پدرانه، مشارکت محدود پدر در فرزندپروری، رسیدگی مادر به امور فرزندان و انحصار نقش مادری بوده است. بحث و نتیجه گیری: مهم ترین پیامد حاصل از پژوهش، حضور انفرادی مادران در زندگی و تربیت فرزندان است. به واسطه حضور کمرنگ و کاهش مشارکت پدر در خانواده، نه تنها مادران خانه دار با فشار مضاعفی برای تربیت نسل، فرزندپروری و رسیدگی به امور فرزندان مواجه اند، بلکه الگوهای روابط نسلی خانواده نیز تحت الشعاع قرار گرفته و نقش پدر در تربیت نسل به حاشیه می رود. تعارض نقش های پدری-شغلی مردان از یک سو بازتاب تداوم الگوی مرد-نان آور خانواده ایرانی و از سوی دیگر، پیامد شرایط و فشارهای اقتصادی روزافزون بر وضعیت رفاهی خانواده است. پیام اصلی: طرّاحی سیاست های حمایت از خانواده در جهت بهبود شرایط و وضعیت رفاهی خانواده، می تواند فشار ساعات کار طولانی مدت مردان را برای تأمین مخارج خانواده بکاهد و کیفیت روابط بین نسلی خانواده را قوام بخشد. از دیگر سو، مشارکت زنان در تأمین بخشی از درآمدهای خانواده، احتمالاً با بازتعریف نقش های سنّتی والدین در خانواده، الگوی روابط بین نسلی خانواده را تحت تأثیر قرار می دهد.
۸.

مادران و تربیت نسل؛ کاوشی انتقادی از دغدغه های اجتماعی مادران در رابطه با فرزندپروری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۰۲ تعداد دانلود : ۱۳۶
فرزندآوری و فرزندپروری میوه و ثمره زندگی مشترک زوجین است؛ اما در ترازوی تقسیم وظایف و مسئولیت ها، کفه مربوط به مادر به صورت نابرابری سنگین تر از پدر است و رنج ها و مشقات فرزندپروری عمدتاً بر دوش مادر نهاده می شود. بسترهای فرهنگی، عنصری مهم و کلیدی در تعریف حجم و چگونگی توزیع وظایف و مسئولیت های مادری هستند. با این وجود، چالش ها، دغدغه ها و رنج های مادر در حوزه تربیت فرزندان و فرزندپروری کمتر در کانون توجه تحقیقات اجتماعی و فرهنگی بوده است. این مقاله با هدف بررسی این مسائل و چالش ها، به روش کیفی انتقادی کارسپیکین صورت گرفته است. داده های پژوهش، در شهرستان زرند استان کرمان و برمبنای مصاحبه عمیق با پانزده مادر دارای فرزند زیر دو سال گردآوری شده است. یافته های پژوهش در پنج مرحله و با استفاده از رویکردهای امیک و اتیک محور تحلیل و ارائه شد. یافته ها نشان دهنده فشارها، دغدغه ها و چالش های فرزندپروری، همیاری ضعیف مردان در فرزندپروری، توقعات فزاینده فرزند، ضرورت آرامش در محیط خانواده و نظایر آن بود. برپایه نتایج، رنج ها و مشقّات مادر و دغدغه ها و مشغله های طاقت فرسای او در قبال تربیت و پرورش فرزند، در شرایط تحولات شتابان اجتماعی و فرهنگی در دوران معاصر مضاعف شده است. از این جهت، ارتقاء حمایت های اجتماعی و خانوادگی از نقش مادر در زمینه فرزندپروری، تأمین امکانات رفاهی و فراغتی برای مادر و ارائه آموزش های فرزندپروری به مادران از طریق نهاد های آموزشی و رسانه های فرهنگی مورد تأکید نتایج مطالعه حاضر است.
۹.

در دوراهی تصمیم به فرزندآوری: واکاوی چالش های فردی و اجتماعی فرزندآوری در بستر باروری پایین در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرزندآوری رفتار باروری عقلانیبودن ارزش فرزند نظریه زمینه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۸ تعداد دانلود : ۲۳۶
در شرایط باروری پایین، تصمیم زوجین به فرزندآوری، بیشتر یک تصمیم برنامه ریزی شده و پیچیده است که زوجین از یک سو برمبنای ملاحظه وضعیت زندگی فردی و خانوادگی خود و از سوی دیگر با در نظر گرفتن موقعیت اجتماعی و اقتصادی جامعه آن را اتخاذ می کنند. کدام ملاحظه ها و چالش های کنونی خواست فرزندآوری زوجین ایرانی را صورت بندی می کند؟ در پژوهش حاضر برای پاسخ به این پرسش، کوشش شده است فهم کنش فرزندآوری و چالش های آن در بستر خانواده ایرانی در شهر اصفهان بررسی شود. داده های پژوهش با استفاده از رویکرد نظریه زمینه ای، نمونه گیری نظری و مصاحبه عمیق با 30 زن و مرد مشارکت کننده گردآوری و داده های حاصل از مصاحبه با استفاده از کد گذاری باز، محوری و گزینشی تجزیه و تحلیل شد و در نهایت، بیست مقوله اصلی به دست آمد و بر اساس جمع بندی مفاهیم و مقوله ها، مقوله هسته با عنوان «گذار ارزشی از فرزند آوری» معرفی شد. نتایج نشان داد که بیم و هراس های اقتصادی، آینده هراسی، مسئولیت پذیری اجتماعی و دغدغه های انباشته، تصمیم به فرزندآوری را درگیر محاسبات مبتنی بر عقلانی بودن ابزاری می کند. چنین محاسباتی نه تنها انواع راهبردها را در خانواده ها فعال، آنها را دچار نوعی دگردیسی و گذار ارزشی می کند. همچنین، برنامه ها و سیاست های تشویقی جمعیت، زمانی موفق است که با درک واقع بینانه از چالش های فرزندآوری زوجین، برای رفع آنها تلاش کنند.
۱۰.

تاخیر در تولد فرزند دوم: تحلیل دوره ماندگاری در وضعیت تک فرزندی در شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۰۳
از دو دهه قبل به این سو، شاخص میزان باروری کل در ایران کم تر از دو فرزند بوده است. افزایش میانگین سن فرزندآوری و نیز طولانی تر شدن فاصله گذاری میان تولدها، بخشی از تجربه باروری پایین ایران طی این دو دهه بوده است. هدف از این مطالعه، تحلیل دوره ماندگاری در وضعیت تک فرزندی تا رسیدن به فرزند دوم و تعیین کننده های آن در شهر خرم آباد است. داده ها، از یک پیمایش مقطعی در سال 1399 با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته در حجم نمونه ای برابر با 478 زن ازدواج کرده 49-15 ساله گردآوری شد. برای برآورد زمان بقای تک فرزندی از روش تحلیل بقا و آزمون کاپلان مایر و برای بررسی تأثیر متغیرهای مستقل از مدل پارامتری لگ نرمال با شکنندگی گاما استفاده شد. یافته ها نشان داد میانه زمان بقای تک فرزندی 60 ماه است. زنان با تحصیلات دانشگاهی، دارای نگرش جنسیتی مدرن، همچنین زنان دارای شبکه اجتماعی محدود و احساس ناامنی اقتصادی- اجتماعی بالا، دیرتر از سایر زنان به فرزند دوم می رسند. بنابراین احتمال بقای تک فرزندی بالاتری دارند. در مجموع، با توجه به ارتباط زیاد بین تأخیر در فرزندآوری با باروری پایین، تأخیر در تولد فرزند دوم از مسائل مهم جمعیتی کشور است و زمان بندی موالید در سطح سیاستگذاری و برنامه ریزی نیازمند توجه اساسی است. لذا همسو با سیاست های افرایش جمعیت، اجرای برنامه هایی برای تسهیل فرزندآوری و حمایت از افرادی که تمایل به فرزندآوری دارند، اما به دلیل هزینه های فرصت و یا محدودیت های اقتصادی اجتماعی، ممکن است مدت طولانی تک فرزند باقی بمانند، ضرورت دارد.
۱۱.

درک مهاجران از فاصله اجتماعی با ایرانیان: پژوهش کیفی در بین مهاجران افغانستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فاصله اجتماعی مرزبندی فاصله گذاری مهاجران افغانستانی مهاجرت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۰۲
فاصله اجتماعی بیانگر دوربودن و یا نزدیک بودن گروه های اجتماعی نسبت به همدیگر است. دوری اجتماعی یا فاصله زیاد اجتماعی، بیشتر با احساس بی اعتمادی، ترس و دلهره و برعکس، نزدیکی اجتماعی، با حس تعلق و هویت مشترک همراه است. حضور و اقامت درازمدت مهاجران افغانستانی در سرزمین ایران، این پرسش را مطرح می کند که نسل های مختلف مهاجران، چه درک و تفسیری از فاصله اجتماعی موجود میان خود و جامعه میزبان دارند؟ و در شکل گیری این احساس فاصله اجتماعی، چه سازوکارها و فرایندهایی فعال است؟ پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد برساخت گرا و روش تحقیق کیفی داده بنیاد، تلاش دارد به این پرسش ها پاسخ دهد. برای این منظور، اطلاعات مورد نیاز ازطریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با 45 مشارکت کننده، گردآوری شد. بر پایه نتایج تحلیل ها، 7 مقوله اصلی درک و تفسیر مهاجران از فاصله اجتماعی و فرآیندهای آن را تبیین می کند که عبارتند از: فاصله نهادی، فاصله گذاری رسانه ای، فاصله عاطفی، محدودشدن سقف آرزوها، پروبلماتیک تعلق، ترجیح تعاملات درون شبکه ای، ازدواج بین ملیتی به عنوان یک تهدید و فرصت. مقوله مرکزی «مرزبندی دوسویه» به دست آمد. براساس نتایج، فاصله گذاری اجتماعی با فرآیندهای مرزبندی سروکار دارد و بر مکانیزم هایی استوار است که در سه سطح نهادی، ساختاری و نمادین عمل می کنند. فرایند فاصله گذاری اجتماعی در بین مهاجران افغانستانی در ایران، مرزبندی دوسویه را به وجود آورده است.
۱۲.

تأخیر ازدواج در ایران: تحلیل تفاوت های شهرستانی در الگوهای تجرد مردان و زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جوانان مجرد تأخیر ازدواج سن ازدواج تشکیل خانواده شهرستان های ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۹ تعداد دانلود : ۳۱۸
در سالیان اخیر، دوران تجرد جوانان ایرانی طولانی تر شده است. روند متفاوت تأخیر ازدواج در مناطق مختلف ایران، موجب پراکندگی منطقه ای قابل ملاحظه از نظر زمان بندی ازدواج در بین استان ها و شهرستان های کشور شده است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه وضعیت و تعیین کننده های تجرد جوانان در سطح شهرستان های ایران بوده و واحد تحلیل، 429 شهرستان در سرشماری سال 1395 است. برای این منظور، وضعیت تجرد مردان و زنان، با تمرکز بر سنین 39-25 سال، در سطح شهرستان ها مطالعه و سپس ارتباط آن با برخی از ویژگی های اقتصادی- اجتماعی شهرستان ها  بررسی گردید. بر پایه یافته ها، شهرستان هایی در غرب و جنوب غرب کشور بالاترین نسبت های تجرد و در مقابل، شهرستان هایی در مرکز و شمال شرق کشور پایین ترین نسبت های تجرد را برای هر دو جنس دارند. نسبت های تجرد، ارتباط معکوسی با نسبت های باسوادی و  فعالیت و ارتباط مستقیمی با نسبت بیکاری دارند. متغیرهای مستقل مذکور، به ترتیب، 51 درصد و 27 درصد از تفاوت های شهرستانی در وضعیت تجرد مردان و زنان را در دامنه سنین 39-30 ساله تبیین می کنند. سیاست های توسعه متوازن ملی درجهت کاهش نابرابری شهرستان ها می تواند ضمن تسهیل ازدواج جوانان، تفاوت های منطقه ای و پراکندگی شهرستانی موجود در وضعیت تجرد جوانان را کاهش دهد.
۱۳.

چالش های اجرای سیاست های تشویقی فرزندآوری: مطالعه ای کیفی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیاست های جمعیتی باروری زیر سطح جانشینی نظریه زمینه ای فرزندآوری قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۱ تعداد دانلود : ۳۰۲
به دنبال کاهش سریع باروری در ایران، چرخش به سوی سیاست های مشوق فرزندآوری، در دهه 1390 مورد توجه قرار گرفت و در آبان ماه 1400 "قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت" ابلاغ گردید. اکنون، در گام های نخست اجرای این قانون، زمان مناسبی است که مطالعات جمعیتی نحوه ارزیابی مردم و مخاطبین را نسبت به چالش های اجرایی این قانون و نقاط قوت و ضعف آن واکاوی نمایند. پایش سیاست ها و برنامه های جمعیتی می تواند علاوه بر تشخیص چشم انداز موفقیت آن ها، درجهت تجدیدنظر و اصلاح برنامه ها و طراحی اقدامات مداخله ای دقیق تر و اثرگذارتر مفید واقع شود. مقاله حاضر، برمبنای رویکرد نظریه زمینه ای، داده هایی را از یک مطالعه میدانی در شهر اصفهان و مصاحبه عمیق با 30 زن و مرد مشارکت کننده گردآوری نمود. پس از کدگذاری باز، محوری و گزینشی، پانزده مقوله اصلی از داده ها استخراج و مقوله هسته " نارسایی مشوق ها در ایجاد انگیزه فرزندآوری " در میان افراد غیرمتمایل به فرزندآوری مشخص شد. تحلیل ها نشان می دهد که فرزندآوری به مثابه ی امر خصوصی، مشوق های ناکافی و بی ارزش، ابهام در سیاست گذاری از تصویب تا اجرا، سیاست های موقتی و مقطعی، منجر به بی اعتمادی نهادی و غیرنهادی شده است. این گونه عوامل، همسوسازی خواست افراد با سیاست ها را دشوار و پیچیده نموده است. موفقیت سیاست های حامی فرزندآوری در گرو اعتماد متقابل مردم و دولت است. 
۱۴.

مادرانِ جایگزین، انگیزه های تصمیم گیری و احساس تعهد: یک نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رحم اجاره ای ناباروری مادر جایگزین خیرمندی بدن احساس تنهایی حمایت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۱۴
یکی از فناوری های جدید کمک باروری، رحم جایگزین، یا رحم اجاره ای است. هدف مطالعه، واکاوی یک خلأ پژوهشی در این زمینه، یعنی انگیزه های داوطلب شدن مادران برای اجاره رحم و نیز تعهدی است که آن ها درطول دوره بارداری تا وضع حمل درقبال کودک احساس می کنند. مطالعه به روش کیفی و با رویکرد نظریه زمینه ای انجام گرفت. داده ها با دو تکنیک مشاهده مشارکتی و مصاحبه نیمه ساختاریافته بین 12 مادر جانشین گردآوری شد. تحلیل ها براساس کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام و مدل پارادایمی ارائه گردید. برپایه یافته ها، در بستر فرهنگی ایران که ناباروری از دیرباز یک مسأله به شمار می رفته است، نیازها و تنگناهای اقتصادی مادرانِ جانشین از یکسو و تمایل و تقاضای زوجین نابارور به داشتن فرزند ازطریق فناوری های کمک باروری از دیگر سو، به عنوان مؤلفه های ساختاری ایفای نقش می کنند. ارزش های فرهنگی جامعه همچون دینداری، آخرت گرایی و نوع دوستی از دیگر محرک های اقدام به این عمل می باشند. مهم ترین عامل مداخله گر، تنهایی و شبکه اجتماعی محدود و حمایت اجتماعی پایین است که زمینه را برای پدیده تحقیق یعنی "خیرمندی بدن" فراهم می کند. بدین معنا که مادران جایگزین نسبت به مراقبت از جنین حساس اند و تلاش می کنند که جنین را از نظر جسمی و معنوی مراقبت کنند. لذا، در اینجا نوعی خیر دوسویه را شاهدیم که بدن زنانه، واسط اصلی آن است.
۱۵.

چالش های اجتماعی و فرهنگی رحم جایگزین: تجربه مادرانِ جایگزین در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مادران جایگزین اجاره رحم ناباروری فناوری های نوین کمک باروری شهر یزد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶
توسعه کاربرد فناوری های نوین کمک باروری، از قبیل مادرِ (رحم) جایگزین، به تحقق آرزوهای بسیاری از زوج های نابارور برای فرزنددار شدن کمک نموده است؛ اما درعینِ حال، ابعاد مسأله گونه متعددی نیز مطرح نموده است. هدف پژوهش حاضر، واکاوی برخی موانع و چالش هایی است که مادرانِ جایگزین تجربه می نمایند. روش مطالعه از نوع کیفی و انسان شناسی پدیدارشناسانه است. مطالعه میدانی تحقیق در سال 1399، به کمک ابزار مشاهده مشارکتی و مصاحبه عمیق، با 12 مادرِ جایگزین، طی بازه زمانی پنج ماهه، در پژوهشکده علوم تولید مثل شهر یزد، انجام شد. تحلیل داده ها به روش تحلیل مضمون آترید استرلینگ انجام گرفت. یافته ها در قالب 27 مفهوم، 9 خرده مضمون و چهار مضمون اصلی شامل کج فهمی اجتماعی، وابستگی عاطفی به جنین، عوارض بارداری و استتار اجتماعی بیان شده است. این مضامین بیان گر موانع و مشکلاتی است که مادرانِ جایگزین با آنها روبه رو هستند. فرهنگ سازی در این زمینه و توجه به نیازهای عاطفی و ارائه مشاوره روانی به مادرانِ جایگزین پیشنهاد می گردد.
۱۶.

تعیین کننده های سن قصد شده ازدواج: پژوهشی در میان جوانان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جوانان قصد سن ازدواج اصفهان جمعیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۴ تعداد دانلود : ۱۵۵
تحولات سن ازدواج در ایران که در بستر تغییرات گسترده ساختاری و نگرشی دهه های اخیر رخ داده است، در پژوهش های مختلفی مطالعه شده، اما تاکنون تعیین کننده های سن قصد شده ازدواج کمتر مورد توجه محققین قرار گرفته است. این پژوهش با هدف مطالعه تعیین کننده های سن قصد شده ازدواج جوانان هرگز ازدواج نکرده در شهر اصفهان صورت پذیرفت. نمونه تحقیق 400 نفر از جوانان مجرد واقع در سنین 35-18 ساله در شهر اصفهان می باشند. داده ها به روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه در سال 1399 جمع آوری گردید. برای آزمون فرضیه ها از آزمون تحلیل واریانس، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها نشان داد میانگین سن قصد شده ازدواج در شهر اصفهان برای پسران 2/28  و برای دختران 6/26 سالگی است  در حالی که سن مطلوب ازدواج پایین تر از میانگین سن قصدشده برای ازدواج آنان است. شکاف موجود بیانگر این مطلب می باشد که مسئله ازدواج تحت تاثیر عوامل زیادی می باشد که براساس یافته ها، متغیرهای پایبندی دینی، سابقه کار و هدایت دوستان دارای رابطه ای معنادار با سن قصد شده ازدواج دختران هستند و متغیرهای تحصیلات، پایبندی دینی و طبقه اجتماعی-اقتصادی نیز دارای رابطه ی معنادار با سن قصد شده ازدواج پسران هستند. در مجموع، بر اساس نتایج این مطالعه، در کنار عوامل اقتصادی، تغییرات ارزشی و نگرشی هم در سن قصد شده ازدواج اهمیت دارد و با توجه به بالا بودن سن قصد شده ازدواج، تسهیل ازدواج جوانان و تشویق آن ها به ازدواج در سن مناسب از اهمیت بالایی برخوردار است.
۱۷.

فرزندپذیری در آینه دیگرانِ مهم: مطالعه ای داده بنیاد از فرآیند مواجهه والدین با فشارهای هنجاری فرزندپذیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرزندپذیری خانواده های فرزندپذیر فرزندخواندگی ناباروری دیگرانِ مهم شهر یزد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۰ تعداد دانلود : ۱۵۱
فرزندپذیری یکی از راه های تجربه والدگری به ویژه برای زوجین نابارو است. به رغم اهمیت جمعیت شناختی فرزندپذیری، تاکنون تحقیقات اجتماعی در ایران، کمتر به ابعاد این موضوع توجه نموده اند. پژوهش حاضر، برمبنای رویکرد نظریه زمینه ای، فرآیند مواجهه والدین فرزندپذیر را با انواعی از فشارهای هنجاری مطالعه می کند. براساس نمونه گیری نظری و هدفمند، با 15 نفر از مادران فرزندپذیر شهر یزد مصاحبه عمیق صورت پذیرفت. داده ها با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی، تحلیل و در قالب خط داستان (شامل 12 مقوله اصلی و یک مقوله هسته) و مدل پارادایمی ارائه شدند. براساس یافته ها، پدیده اصلی پژوهش «رنجیدگی از ترحم دیگران» بود که به واسطه شرایط علی (نازایی قطعی، قاضیان مشرف به صحنه و ارزش بالای فرزند برای معنابخشی به زندگی) برساخته می شود و زوجین فرزندپذیر در قبال این امر، راهبردهای کنش های موقعیتی و یا ایستادگی در برابر مشکلات با پوشیدن کفش آهنین را برمی گزینند. با فعال شدن این استراتژی ها در بین خانواده های فرزندپذیر، درنهایت پیشنهاداتی برای فرزندپذیری به خانواده های مشابه ارائه می شود. یافته ها همچنین بیانگر آن است که اکثر زوجین فرزندپذیر احساسات منفی ناشی از دریافت دل نگرانی از سوی دیگران مهم را تجربه کرده اند. پیش داوری اطرافیان، ناهمراهی خانواده ها، دغدغه در مورد گذشته فرزندخوانده و... برخی از مهم ترین زمینه های شکل دهنده به این دل نگرانی هاست.
۱۸.

مطالعه بسترهای مردسالارانه رویداد ازدواج زودهنگام در میان زنان مهاجر افغان مقیم شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مردسالاری ازدواج زودهنگام زنان مهاجر زنان افغان شهر یزد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۴ تعداد دانلود : ۳۳۳
پژوهش حاضر به کاوش در بسترهای شکل گیری ازدواج زودهنگام در میان زنان مهاجر افغانی می پردازد که در شهر یزد اقامت دارند. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای انجام شده است. برای این منظور، از طریق مصاحبه عمیق، تجربه ازدواج زودهنگام در میان 20 نفر از زنان افغان مقیم شهر یزد مطالعه شد. داده های گردآوری شده، به وسیله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد و یافته ها شامل 17 مقوله اصلی و یک مقوله هسته، الگوی پارادایمی و طرح واره نظری ارائه شد. نتایج حاکی از آن بود که ازدواج زودهنگام در بستری مردسالارانه رخ می دهد که برتری قدرت مردان را به صورتی مشروع و پذیرفته شده بازمی تاباند و با خشونت های سراسربین، ارزش زدایی از زنان و درمقابل، تعریف ارزش افزوده برای پسران، برساخته می شود. زنان در برابر مردسالاری مسلط، راهبردهایی همچون فرار از خانه، سازگاری ابتر و مقاومت پوشالی اتخاذ می کنند که فرایند خودآسیب رسانی، آوار آرزوها-عواطف، نارضایتی از زندگی و عوارض جسمانی ازدواج زودهنگام از پیامدهای آن است.
۱۹.

برهمکنش درونی شدن ازدواج زودهنگام و مقاومت های پیشِ روی آن در میان نسل دوم زنان مهاجر افغانستانی مقیم شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جامعه پذیری ازدواج زودهنگام زنان مهاجر افغانستانی نظریه زمینه ای یزد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۱ تعداد دانلود : ۵۴۷
مقاله پیش رو قصد دارد بسترهای جامعه پذیری و درونی سازی ازدواج زودهنگام در میان زنان مهاجر افغانستانی مقیم شهر یزد را مطالعه کند. پژوهش با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای، انجام گرفته است. داده های تحقیق در زمستان 1397 از طریق مصاحبه عمیق با 20 نفر مشارکت کننده گردآوری شده است. برمبنای یافته ها، ازدواج زودهنگام در بستری رخ می دهد که سنت ازدواج زودهنگام از طریق یادگیری اجتماعی، از نسلی به نسل دیگر انتقال می یابد و این پدیده از مقولاتی چون همسانی نسل ها در امر ازدواج و نقش پررنگ مادران در تربیت فرزندان و انتقال ارزش ها، برساخت شده است. به گونه ای که زمان و شکل ازدواج ها، به دلیل تسلط تفکرات اجتماعی سنتی، تفاوت های بین نسلی محسوسی را نشان نمی دهد و جامعه پذیری نیز به عنوان عاملی مهم، به تثبیت این امر کمک کرده است. اما این زنان به سبب تجربه زیسته ازدواج زودهنگام و نارضایتی نسبی از آن، خواسته ها و تمایلات دست نیافتنی خود برای فرزندان شان را در آینده ای آرمان شهری مطالبه می کنند. گرچه ازدواج زودهنگام ممکن است در گذر زمان و با جابجایی در افق های ذهنی و نگرشی، به تدریج با مقاومت ها و در نتیجه تغییراتی مواجه شوند، اما ارزش های اجتماعی و سنت های ریشه دار گذشته، به صورت بین نسلی در بازتولید ازدواج زودهنگام، همچنان فعالانه ایفای نقش می کنند.
۲۰.

ساختار فضایی مهاجرت های بین استانی در ایران: کاربرد مدل های لگاریتم خطی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساختار فضایی مدل های لگاریتم خطی مهاجرت داخلی مهاجرت بین استانی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۰ تعداد دانلود : ۴۳۳
هدف مقاله پیش رو، بررسی ساختار فضایی مهاجرت های بین استانی در ایران با استفاده از مدل های لگاریتم خطی است. برای این منظور، داده های مهاجرتی بین استانی در سرشماری های 1390 و 1395 مورد تحلیل قرار گرفته و سپس آینده جریان های مهاجرتی بین استانی تا 1405 ترسیم شده است. برپایه یافته ها، سطح کلی مهاجرت های بین استانی در دو سرشماری 1390 و 1395، چهار درصد افزایش یافته است. استان تهران، بیشترین سهم را از نظر مبدأ و مقصد مهاجرت ها داشته است و انتظار می رود این جایگاه را تا سال 1405 حفظ نماید. با این وجود، ساختار فضایی مهاجرت ها طی دو سرشماری اخیر برای بیشتر استان ها ثابت نبوده است. نتایج نشان می دهد که استان های کشور بیشترین تعامل مهاجرتی را با استان های همسایه خود داشته اند که درعین حال، از سطح توسعه یافتگی بالاتری نیز برخوردار بوده اند. در مجموع، ساختار فضایی مهاجرت های داخلی در ایران، متأثر از الگوی نامتوازن توسعه در استان های کشور شکل گرفته است. بنابراین، سیاست هایی که بتواند به کاهش نابرابری های منطقه ای در کشور منجر شود، به بازتوزیع بهینه جمعیتی کشور کمک خواهد نمود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان