مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه، بررسی روند و الگوی سنی– جنسی بهبود بالقوه امید زندگی کشور، با فرض حذف سه علت اصلی مرگ (بیماری های قلبی- عروقی، سرطان ها و حوادث غیرعمدی) در دهه اخیر است. چارچوب نظری تحقیق، گذارهای مرگ ومیر، اپیدمیولوژیک و سلامتی است. داده های پژوهش برای سال های 1385 و 1394 در سطح کل کشور است که از سامانه ثبت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اخذ شد. داده ها، پس از اصلاح کم ثبتی، با استفاده از جداول عمر چندکاهشی، روش تجزیه و شاخص امکان بهبود امید زندگی با حذف علت خاص مرگ، تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که در سال 1394 در مقایسه با سال 1385، امکان بهبود امید زندگی با حذف بیماری های قلبی- عروقی، کاهش یافته است ولی نقش این علت در امکان بهبود امید زندگی همچنان پررنگ است. همچنین کاهش امکان بهبود این شاخص ناشی از حوادث غیرعمدی برای هر دو جنس، مشهود است؛ برعکس، در صورت حذف سرطان ها، امکان بهبود امید زندگی برای هر دو جنس افزایش یافته است. همچنین با حذف بیماری های انهدامی، امید زندگی در سنین بالاتر و به ویژه در دوره سالمندی امکان بهبود بیشتری داشته است. نتایج این تحقیق حاوی شواهدی از ورود کشور به مرحله چهارم گذار اپیدمیولوژیک و مرحله دوم گذار سلامتی (انقلاب قلبی عروقی) است.
بررسی عوامل برانگیزنده تمایل به ثبت وقایع جمعیتی در استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر، بررسی عوامل برانگیزنده تمایل به ثبت وقایع جمعیتی در استان کردستان است. چارچوب و مدل نظری بر اساس نظریه های رفتار برنامه ریزی شده و کنش منطقی، تدوین شد. پژوهش به روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه ساخت یافته، در سال 1397 انجام شد. اطلاعات پژوهش در شهرهای سنندج، بانه و کامیاران، از 366 نفر از سرپرستان خانوار جمع آوری گردید. نمونه ها با ترکیبی از روش های مختلف انتخاب شدند و اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که در جامعه مورد بررسی، تمایل به ثبت وقایع جمعیتی، و نیز درک از دسترسی به مراکز و امکانات ثبت، آگاهی از قوانین، و درک از هنجارهای ثبت، در بین شهروندان نسبتاً بالاست. تحلیل چندمتغیره نشان می دهد که علاوه بر متغیرهای جمعیتی، به ترتیب، سه شاخص آگاهی از قوانین ثبت وقایع، نگرش به ثبت، و درک از هنجار ثبت، در مدل معنادار هستند و همراه با سایر متغیرها، 27 درصد از تغییرات متغیر وابسته را توضیح می دهند. نتیجه سیاستی مقاله، ضرورت کار فرهنگی و اطلاع رسانی دولت و سایر سازمان های دخیل در زمینه ثبت رویدادها و ارائه اطلاعات به موقع، تلاش در جهت ارتقای درک شهروندان از هنجارهای ثبت، و تلاش در جهت ایجاد نگرش مثبت به ثبت وقایع می باشد.
مطالعه کیفی تفاوت های جنسیتی در تجربه سالمندی (پژوهشی در شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر، ارائه روایتی از تفاوت های جنسیتی سالمندان برای فهم تجارب متکثر سالمندی است که با رویکرد نظری سالمندشناسی انتقادی و فمینیستی، روش پژوهش کیفی و تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته، به شنیدن صداها و روایت های 42 سالمند شهر تهران پرداخته است. داده های مصاحبه ای با روش تحلیل مضمون، کدگذاری و مقوله بندی شده است. نتایج پژوهش، روایت گر آن است که تجربه سالمندی به تفاوت سرمایه اقتصادی (مالکیت دارایی های خانوادگی، فرصت های شغلی، بازنشستگی و استقلال درآمدی، مسئولیت اقتصادی زندگی)، سرمایه فرهنگی و نمادین (تحصیلات، مهارت های فرهنگی، سواد سلامت، منزلت و اعتبار اجتماعی)، سرمایه اجتماعی (مناسبات اجتماعی، سرمایه خانوادگی) و سرمایه سلامت (سلامت جسمی، سلامت روانی، سلامت جنسی و سلامت اجتماعی) زنان و مردان سالمند برمی گردد. با توجه به یافته ها، سالمندی در بین زنان و مردان، تجربه واحد و یک شکلی نیست و می تواند بر حسب میزان دسترسی به سرمایه ها و نابرابری در سرمایه ها، تجربه ای متفاوت و متکثر باشد. انباشت این سرمایه ها در طول مسیر زندگی، مبتنی بر تفاوت های جنسیتی است و درنهایت، همین سرمایه های انباشتی، زندگی سالمندی را در بین زنان و مردان متفاوت می سازد.
تأثیر سالخوردگی جمعیت بر نابرابری توزیع درآمد در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش رقم شاخص امید زندگی، مدیون پیشرفت های علمی در حوزه بهداشت و سلامت بوده است که همگام با توسعه اقتصادی، از کشورهای توسعه یافته، آغاز و به سرعت به کشورهای درحال توسعه سرایت کرد. ازجمله نتایج این پیشرفت ها، افزایش تعداد جمعیت و تغییر ساختار سنی جمعیت کشورها به سمت سالخوردگی است. پدیده سالخوردگی جمعیت، تأثیرات زیادی بر متغیرهای کلان اقتصادی، ازجمله توزیع درآمد خواهد داشت. این مطالعه، به بررسی تأثیر ساختار سنی جمعیت ایران بر توزیع درآمد، طی سال های 1368-1364 می پردازد. نتایج حاصل از تجزیه ضریب جینی هزینه خانوار بر حسب گروه های سنی سرپرست خانوار نشان می دهد، همراه با افزایش سن سرپرست خانوار، نابرابری درآمد بین گروهای سنی و نیز در گروه سالمند (خانوارهای بالای 65 سال) افزایش می یابد. با توجه به اینکه نابرابری توزیع درآمدها، دومین عامل فقر در ایران است، گسترش جمعیت سالمند در دهه های آینده، احتمال پیوستن سالمندان به گروه فقیر را افزایش می دهد. به این ترتیب، حتی اگر دیگر نیروهای تشدیدکننده نابرابری و فقر، مثل تورم، رکود اقتصادی و... متوقف شوند، پدیده رو به رشد جمعیت سالمند، نیروی بالقوه ای برای رشد نابرابری و فقر در کشور است. بنابراین، از منظر رشد، برای اقتصادی که دچار یک الگوی نامتعادل در توزیع درآمدها است و گذار جمعیتی سریعی را تجربه می کند، پدیده سالخوردگی جمعیت می تواند چالش مهمی در سیاست گذاری رشد باشد.
عوامل مؤثر بر نابرابری توزیع درآمد در ایران با تأکید بر نقش مهاجرت و شهرنشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی عوامل مؤثر بر نابرابری توزیع درآمد در ایران با تأکید بر نقش مهاجرت و شهرنشینی طی دوره 1395-1365 است. برای این منظور از داده های بانک اطلاعات سری زمانی (سرشماری های کشور، سایت شفافیت بین المللی) و بانک جهانی استفاده شده است. برای تحلیل موضوع ، از الگوی خود توضیح برداری، روش یوهانسن-جوسیلیوس و روش تصحیح خطا استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده و هم راستا با مبانی نظری، اثرگذاری ضرایب متغیرها مورد انتظار بود و از نظر آماری نیز معنادار می باشند. همچنین بر اساس ضریب جمله تصحیح خطا، نتایج حاکی از آن است که در هر دوره حدود 64/0 عدم تعادل کوتاه مدت، برای رسیدن به تعادل بلندمدت، تعدیل می شود و می توان بیان داشت که در بلندمدت ، یک درصد افزایش در متغیرهای تولید ناخالص داخلی و نرخ باسوادی، به ترتیب باعث کاهش 78/0 و 87/1 درصدی در نابرابری توزیع درآمد می شوند. از طرف دیگر، یک درصد افزایش در متغیرهای فساد، تورم، نرخ بیکاری، نرخ شهرنشینی و نرخ مهاجرت، به ترتیب باعث افزایش 03/2، 17/1، 53/1، 78/2 و 38/4 درصد در نابرابری توزیع درآمد می شوند. از اینرو، از بین انواع متغیرهای نامبرده، اثر نرخ مهاجرت بر نابرابری توزیع درآمد، در مقایسه با سایر متغیرها بیشتر است.
مطالعه عوامل مرتبط با سازگاری دانش آموزان افغانستانی ساکن در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محیط مداس و برنامه های آموزشی آنها از مهمترین سازوکارهای موجود به منظور افزایش سازگای فرهنگی دانش آموزان مهاجر قلمداد می شود. برای این منظور در مطالعه پیش رو تلاش شده است که سازگاری دانش آموزان مهاجر افغانستانی بررسی و تبیین شود. داده های تحقیق حاضر از پیمایشی که در شهر شیراز انجام و در آن تعداد 380 نفر از دانش آموزان 13 تا 18 ساله افغانستانی با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و پرسشنامه ساخت یافته پیمایش شدند اقتباس شده است. یافته ها نشان داد که بین متغیر سازگاری و متغیرهای تبعیض، رضایت مندی، احساس تعلق به ایران، پذیرش جامعه میزبان، تأکید والدین بر فرهنگ بومی، هویت ملی و محل تولد مادر، رابطه معنی داری وجود دارد. نتایج مدل رگرسیونی نیز نشان داد که متغیرهای تأکید والدین بر فرهنگ بومی، هویت ملی، احساس تعلق به ایران، رضایت مندی و محل تولد مادر، تعیین کننده های اصلی سازگاری هستند. بر اساس یافته های تحقیق حاضر، می توان نتیجه گرفت که تلاش در راستای کاهش تبعیض در محیط مدرسه و نیز اجرای برنامه های آموزشی، به منظور آشنایی بیشتر با فرهنگ جامعه میزبان و نیز تعامل بیشتر مهاجران با گروه های غیرمهاجر می تواند سازگاری بالاتر مهاجران را به دنبال داشته باشد.
برهمکنش درونی شدن ازدواج زودهنگام و مقاومت های پیشِ روی آن در میان نسل دوم زنان مهاجر افغانستانی مقیم شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو قصد دارد بسترهای جامعه پذیری و درونی سازی ازدواج زودهنگام در میان زنان مهاجر افغانستانی مقیم شهر یزد را مطالعه کند. پژوهش با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای، انجام گرفته است. داده های تحقیق در زمستان 1397 از طریق مصاحبه عمیق با 20 نفر مشارکت کننده گردآوری شده است. برمبنای یافته ها، ازدواج زودهنگام در بستری رخ می دهد که سنت ازدواج زودهنگام از طریق یادگیری اجتماعی، از نسلی به نسل دیگر انتقال می یابد و این پدیده از مقولاتی چون همسانی نسل ها در امر ازدواج و نقش پررنگ مادران در تربیت فرزندان و انتقال ارزش ها، برساخت شده است. به گونه ای که زمان و شکل ازدواج ها، به دلیل تسلط تفکرات اجتماعی سنتی، تفاوت های بین نسلی محسوسی را نشان نمی دهد و جامعه پذیری نیز به عنوان عاملی مهم، به تثبیت این امر کمک کرده است. اما این زنان به سبب تجربه زیسته ازدواج زودهنگام و نارضایتی نسبی از آن، خواسته ها و تمایلات دست نیافتنی خود برای فرزندان شان را در آینده ای آرمان شهری مطالبه می کنند. گرچه ازدواج زودهنگام ممکن است در گذر زمان و با جابجایی در افق های ذهنی و نگرشی، به تدریج با مقاومت ها و در نتیجه تغییراتی مواجه شوند، اما ارزش های اجتماعی و سنت های ریشه دار گذشته، به صورت بین نسلی در بازتولید ازدواج زودهنگام، همچنان فعالانه ایفای نقش می کنند.