نیما قربانی

نیما قربانی

سمت: دانشیار
مدرک تحصیلی: استاد گروه روانشناسی دانشگاه تهران.

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۷۱ مورد از کل ۷۱ مورد.
۶۱.

از گفتمان راهنمایی به گفتمان مشاوره؛ پژوهشی در روانشناسی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل گفتمان گسست تاریخ نگاری انتقادی راهنمایی مشاوره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۶ تعداد دانلود : ۲۵۲
از منظر روانشناسی انتقادی، مفاهیم یک دانش وجهه ای تاریخی اجتماعی دارند. روانشناسی عموماً حاصل یک فرآیند انباشت دانش دانسته می شود. اما روانشناسی انتقادی، به عنوان یک دانش بین رشته ای در علوم انسانی، مفاهیم روانشناختی را تارخ مند و همخوان با متن های اجتماعی تاریخی معین می داند. «راهنمایی و مشاوره» طی نیم قرن گذشته مورد توجه بسیاری از پژوهشگران بوده است. هدف از اجرای این پژوهش وارسی این مفاهیم از منظر تاریخ نگاری انتقادی بوده است. در این شکل از تاریخ نگاری، پدیده مورد مطالعه از منظر «گسست» مورد مداقه قرار می گیرد. یافته های این پژوهش نشان داد روانشناسی ایران طی نیم قرن گذشته از گفتمان راهنمایی به گفتمان مشاوره چرخش کرده است. گفتمان اول از دهه 40 تا دهه 70 شکل گرفته و غالب شده و دومی از دهه 70 تاکنون را دربرمی گیرد. درنتیجه «منطق راهنمایی به سوی مشاغل معین» جای خود را به «منطق مشاوره، مهارت آموزی و خودراهبری» داد. در پایان نیز ضمن جمع بندیِ یافته ها نسبت این دو گفتمان با تحولات اقتصادی سیاسی دهه 70 ه.ش مورد بحث قرار گرفت.
۶۲.

نقش میانجیگر خودشناسی در رابطه بین سبک های دفاعی و علایم جسمانی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سبک های دفاعی خودشناسی جسمانی سازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۵ تعداد دانلود : ۵۱۶
ﺑﺮرﺳﯽ ﻣﺆﻟﻔﻪ ﻫﺎی ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ ﺳﻼﻣﺖ ﺟﺴﻤﺎﻧﯽ و رواﻧﯽ، روز ﺑﻪ روز اﻫﻤﯿﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮی در ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت رواﻧﺸﻨﺎﺳﯽ ﭘﯿﺪا ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. ﺧﻮدﺷﻨﺎﺳﯽ و ﺳﺒﮏ ﻫﺎی دﻓﺎﻋﯽ از ﺟﻤﻠﻪ ﻣﺘﻐﯿﺮﻫﺎی رواﻧﺸﻨﺎﺧﺘﯽ ﻣﺆﺛﺮ در ایﻦ ﺣﯿﻄﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻫﺪف ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺮرﺳﯽ ﻧﻘﺶ ﻣﯿﺎﻧﺠﯿﮕﺮ ﺧﻮدﺷﻨﺎﺳﯽ در راﺑﻄه ﺳﺒﮏ ﻫﺎی دﻓﺎﻋﯽ ﺑﺎ ﻋﻼیﻢ ﺟﺴﻤﺎﻧﯽ ﺳﺎزی ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﻧﻤﻮﻧه ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺷﺎﻣﻞ 253 داﻧﺸﺠﻮ (149 زن و 104 ﻣﺮد) ﺑﻮده اﺳﺖ و اﺑﺰارﻫﺎی ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣه ﺳﺒﮏ ﻫﺎی دﻓﺎﻋﯽ (اﻧﺪروز و ﻫﻤﮑﺎران1993)، ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣه ﺧﻮدﺷﻨﺎﺳﯽ اﻧﺴﺠﺎﻣﯽ (ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ و ﻫﻤﮑﺎران، 2008) و ﭼﮏ ﻟﯿﺴﺖ ﻋﻼیم ﺟﺴﻤﺎﻧﯽ ﺳﺎزی( ریﻒ و ﻫﯿﻠﺮ، 1998) ﺑﻮدﻧﺪ. داده ﻫﺎ ﺑﺎ روش ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﯽ ﭘﯿﺮﺳﻮن و ﺗﺤﻠﯿﻞ رگرﺳﯿﻮن ﭼﻨﺪﻣﺘﻐﯿﺮه، ﻣﻮرد ﺗﺠﺰیﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ. یﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎ ﻧﺸﺎن دادﻧﺪ ﺑﯿﻦ ﺳﺒﮏ ﻫﺎی دﻓﺎﻋﯽ رشد ﻧﺎیﺎﻓﺘﻪ و روان آزرده ﺑﺎ ﻋﻼیﻢ ﺟﺴﻤﺎﻧﯽ ﺳﺎزی ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﯽ ﻣﺜﺒﺖ و ﺑﯿﻦ ﺳﺒﮏ دﻓﺎﻋﯽ رﺷﺪیﺎﻓﺘه و ﺧﻮدﺷﻨﺎﺳﯽ اﻧﺴﺠﺎﻣﯽ ﺑﺎ ﺟﺴﻤﺎﻧﯽ ﺳﺎزی ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﯽ ﻣﻨﻔﯽ ﻣﻌﻨﺎدار وﺟﻮد دارد (0/01<P). ﻫﻢ ﭼﻨﯿﻦ ﺧﻮدﺷﻨﺎﺳﯽ اﻧﺴﺠﺎﻣﯽ ﻧﻘﺶ ﻣﯿﺎﻧﺠﯿﮕﺮ در راﺑﻄه ﺑﯿﻦ ﺳﺒﮏ ﻫﺎی دﻓﺎﻋﯽ رﺷﺪﻧﺎیﺎﻓﺘﻪ و روان آزرده ﺑﺎ ﻋﻼیﻢ ﺟﺴﻤﺎﻧﯽ ﺳﺎزی دارد (0/01<P). یﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎی ایﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻣﺒﻨﯽ ﺑﺮ ﺷﻨﺎﺳﺎیﯽ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﺧﻮدﺷﻨﺎﺳﯽ ﺳﺒﮏ ﻫﺎی دﻓﺎﻋﯽ ﻣﺆﺛﺮ در ﺟﺴﻤﺎﻧﯽ ﺳﺎزی و ﺳﻼﻣﺖ اﻓﺮاد، ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ در ﭘﯿﺸﮕﯿﺮی از ایﺠﺎد و ﻋﻮد اﺧﺘﻼﻻت روان ﺗﻨﯽ و اﻓﺰایﺶ ﺳﻼﻣﺖ ﺟﺴﻤﺎﻧﯽ و رواﻧﯽ ﻣﺆﺛﺮ واﻗﻊ ﺷﻮﻧﺪ.
۶۳.

رابطه فرآیندهای خود نظم بخشی با انتقال متقابل در روان درمانگران ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انتقال متقابل فرایندهای خودنظم بخشی بهوشیاری خودشناسی انسجامی خودمهارگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۱ تعداد دانلود : ۲۸۹
پیشینه پژوهشی در روان درمانی همواره بر اهمیت خودآگاهی و مدیریت انتقال متقابل و قابلیت کاربرد آن در تمامی موقعیت های روان شناختی تاکید کرده است. بر همین اساس هدف مقاله حاضر بررسی رابطه فرایندهای خودنظم بخشی با انتقال متقابل است. در این راستا، از روان درمانگران شهر تهران، ۱۸0 نفر که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، مقیاس های پژوهش را تکمیل کردند. به منظور بررسی فرایندهای خودنظم بخشی از مقیاس های بهوشیاری، خودشناسی انسجامی و فرم کوتاه خودمهارگری و برای بررسی انتقال متقابل از پرسشنامه انتقال متقابل استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که خودشناسی انسجامی و خودمهارگری رابطه منفی با انتقال متقابل دارند و خودشناسی انسجامی در ارتباط خودمهارگری با انتقال متقابل، نقش تعدیل کننده ایفا می-کند. نتایج پژوهش گسترش قابلیت ها و ساز و کارهای هشیاری و مهار هشیارانه در فرآیند روان درمانی را مورد تاکید قرار می دهند. واژگان کلیدی: انتقال متقابل، فرایندهای خودنظم بخشی، بهوشیاری، خودشناسی انسجامی، خودمهارگری
۶۴.

اثر القاء هیجان بر تغییرپذیری ضربان قلب: ارزیابی نقش تعدیل گر اختلالات شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغییر پذیری ضربان قلب القاء هیجان اختلال شخصیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۵ تعداد دانلود : ۳۴۷
زمینه: تغییرپذیری ضربان قلب ( HRV ) شاخصی مهم از سلامت قلبی-عروقی و ظرفیت تنظیم هیجان است. مطابق با مطالعات مرتبط با اختلالات شخصیت، گروه B دچار بیشترین برهم ریختگی هیجانی می باشند (ویلبرگ، 2009). هدف: هدف از این تحقیق بررسی ارتباط 6 مؤلفه فرکانس HRV و اختلالات شخصیت تحت تأثیر القاء هیجان بود. روش: جامعه آماری مراجعین زن و مرد کلینیک روانشناسی بینش در دامنه سنی 20 تا 40 سال بودند که تعداد 62 نفر به صورت هدفمند گزینش شدند. روش تحقیق از نوع شبه آزمایشی بود. ابزارهای مورد استفاده شامل؛ دستگاه Procomp HRVBiofeedback (2012) ، مصاحبه SWAP-200 (2007) و فیلم های القاء هیجان (شیقر، 2010) بود. با توجه به اعمال اندازه گیری های مکرر طی چهار مرحله، روش تحلیل واریانس طرح اندازه گیری مکرر با سطح معنی داری P<0.05 استفاده شد. یافته ها: بیشترین تعداد تغییرات مؤلفه های فرکانس به ترتیب در مبتلایان به اختلال شخصیت B ، سپس C و A رخ داد. بدکارکردی HRV در مبتلایان به اختلالات شخصیت B که دارای بالاترین سطح از بدتنطیمی هیجان می باشند بیش از سایر گروه ها است. نتیجه گیری: تنظیم هیجان به عنوان فاکتور روانشناختی بر سلامت قلبی-عروقی تأثیر گذار است.
۶۵.

ارتباط ابعاد سازش یافته و سازش نایافته خودشیفتگی با عشق: نقش واسطه ای بهوشیاری و خودمهارگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سازش یافته سازش نایافته خودشیفتگی عشق بهوشیاری خودمهارگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۵ تعداد دانلود : ۳۸۷
زمینه: خودشیفتگی از عواملی است که باعث به وجود آمدن اختلاف میان زوجین می شود. اما مسئله اصلی این است، آیا بین ابعاد سازش یافته، سازش نایافته خودشیفتگی و عشق با نقش واسطه ای بهوشیاری و خودمهارگری رابطه وجود دارد؟ هدف: بررسی ارتباط ابعاد سازش یافته و سازش نایافته خودشیفتگی با عشق: نقش واسطه ای و بهوشیاری و خودمهارگری مردان و زنان متأهل شهر قزوین بود. روش: پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل افراد متأهل 20 الی 55 ساله ساکن در شهر قزوین بود، 278(139 نفر مرد و 139 نفر زن) به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار عبارتند از، مقیاس های مشکلات بین شخصی (هروتیز، روزنبرگ، بئر، آرنووویلاسنوز، 1998)، بهوشیاری (براون وریان،2003)، عشق سه وجهی استنبرگ (1987) و نارسیسیزم بزرگ منش (راسکین و هال، 1981-1979). داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری به روش بیشینه احتمال یا SEM تحلیل شد. یافته ها: ابعاد سازش یافته خودشیفتگی (اقتدار، کفایت، برتری، خودبینی و نمایشگری) باعشق همبستگی مستقیم و مثبت معنی داری دارد (0/05 P< )، ابعاد سازش نایافته (محق بودن و بهره کشی) نیز با عشق ارتباط منفی معنی دار و مستقیم دارند (0/05 P< )، بهوشیاری و خودمهارگری نقش واسطه ای در ارتباط میان ابعاد سازش یافته و سازش نایافته خودشیفتگی با عشق دارند (0/05 P< ). نتیجه گیری: می توان برای کاهش خودشیفتگی از بهوشیاری و خودمهارگری بهره جست.
۶۶.

روان درمانی در ایران: موانع و افقها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روان درمانی سوپرویژن ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۹ تعداد دانلود : ۵۶۴
آموزش عملی روان درمانی از طریق سوپرویژن (نظارت) صورت می گیرد. این آموزش به سه شکل سنتی، زنده، و ویدئویی و در قالب مدل های نظریه محور، تحولی، و انسجامی اِعمال می شود. به طور معمول این آموزش هم در دانشگاه ها و هم در مراکز خصوصی ارائه می گردد. در ایران به لحاظ تاریخی می توان خدمات و آموزش روان درمانی را پیش و پس از تشکیل سازمان نظام روان شناسی وارسی نمود. رقابت های صنفی بین روان شناسان و روان پزشکان و همچنین میان روان شناسان وزارت علوم و بهداشت، فقدان ضوابط روشن و استانداردهای مناسب سازمان نظام روان شناسی جهت ارزیابی کیفیت آموزش و صلاحیت افراد، محدودیت های آموزشی دانشگاه ها، و آموزش های غیر نظام دار در مراکز خصوصی از معضلات آموزش روان درمانی است. طرح پرسش مناسب درباره ضوابط و نه مکان آموزش روان درمانی، تعیین سازمان های غیر دانشگاهی جهت اعتبارسنجی آموزش روان درمانی، و گسترش مراکز خصوصی وابسته به نهادهای بین المللی آموزشی مواردی اند که به ارتقای کیفیت و رشد علم و فن روان درمانی در ایران کمک می کنند.
۶۷.

مداخله شناختی - رفتاری - هیجانی زوج محور بر کاهش مشکلات جنسی در بیماران مبتلا به روماتوئید آرتریتیک مطالعه مقدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیماری روماتوئید آرتریت مداخله زوج محور مداخله بیمار محور مشکلات جنسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۹ تعداد دانلود : ۲۱۰
این پژوهش طراحی و آزمون اثربخشی یک مدل مداخله شناختی-رفتاری-هیجانی زوج محور و مقایسه آن با یک مدل بیمار محور در کاهش مشکلات جنسی در زنان مبتلا به روماتوئید آرتریت بود. طرح پژوهش از نوع شبه تجربی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه بود. به همین منظور، تعداد 90 نفر از زنان مبتلا به بیماری روماتوئید آرتریت از درمانگاه روماتولوژی مجتمع بیمارستانی امام خمینی و دو مطب روماتولوژی خصوصی در شمال و مرکز شهرتهران از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه مداخله زوج محور، مداخله بیمارمحور و یک گروه کنترل اختصاص یافتند. پیش از مداخله مقیاس وضعیت جنسی گلومبک- راست (GRISS-F) توسط شرکت کنندگان تکمیل شد و شاخص آنزیم التهاب (ESR) از طریق انجام آزمایش خون سنجیده شد. سپس گروه های آزمایش در برنامه مداخله زوج محور (7 جلسه با حضور زوجین) و برنامه مداخله بیمار محور (7 جلسه صرفا حضور شخص بیمار) شرکت کردند و گروه کنترل در فهرست انتظار باقی ماند. بعد از اجرای مداخله و نیز در پیگیری سه ماهه مجددا کلیه شرکت کنندگان پرسشنامه را تکمیل کردند و آزمایش خون صرفا در مرحله پس آزمون مجددا به عمل آمد. نتایج پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر نشان داد که علیرغم موثر بودن هر دو مداخله، مداخله زوج محور تفاوت معنی داری با مداخله بیمار محور از نظر میزان تاثیر بر کاهش مشکلات جنسی افراد مبتلا به روماتوئید آرتریت دارد و این تاثیر در پیگیری سه ماهه نیز پایدار بود. علیرغم کاهش آنزیم التهابی (CRP)در پس آزمون در همه گروه ها، تفاوت معنی داری بین سه گروه وجود نداشت. بنابراین، مداخله شناختی – رفتاری - هیجانی زوج محور به عنوان مداخله ای موثر می تواند جهت کاهش مشکلات جنسی در بیماران روماتوئید آرتریت به کار گرفته شود، حتی اگر تأثیری بر کاهش آنزیم های التهابی ناشی از بیماری نداشته باشد.
۶۸.

بررسی اثربخشی مداخلات بهشیار حسی حرکتی در درمان الگوهای کژکار شخصیت افسرده و مضطرب: یک مطالعه آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حسی حرکتی بهشیار شخصیت سلامت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۰ تعداد دانلود : ۲۳۳
زمینه: تحقیقات نشان داده است روش های سنتی بهشیاری با دوره های کاهش استرس بر پایه کند کردن حرکت، ایجاد سکون و دنبال کردن آموزه های سنتی بودیسم اجرا شده اند، اما اثربخشی طولانی مدت این روش ها بر اضطراب و افسردگی با نتایج ضد و نقیضی همراه بوده است. اخیرا مداخلات بدنمند، پویا و عینی حین حرکت و بازی بر ناهشیار و تقویت هشیاری برای انسجام ذهن و بدن پیشنهاد گردیده است. آیا این تمرینات درمانی می تواند به تغییر الگوهای کژکار شخصیت مضطرب و افسرده منجر شود؟ هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی مداخلات بهشیار حسی حرکتی در درمان الگوهای کژکار شخصیت منجر به اضطراب و افسردگی مراجعین متقاضی روان درمانی اجرا شد. روش: این پژوهش یک مطالعه آمیخته از نوع تبیینی بود. روش مطالعه اول، شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری از مراجعین کلینیک های روانشناسی در تهران بوده اند. نمونه پژوهش، 20 نفر (زن: 7 و مرد: 13) از افرادی است که با علائم اضطرابی یا افسردگی به یک کلینیک مراجعه کرده بودند. این افراد قبل و بعد از اجرای 8 هفته ای مداخلات بهشیار حسی حرکتی (کاشانکی و همکاران، 1400) به پرسشنامه های اضطراب و افسردگی کاستلو کامری (1967) پاسخ دادند. در مطالعه دوم، در حین مداخلات بهشیار و بعد ازآن، الگوهای کژکار شخصیت، سلامت روان و خصیصه های شخصیتی پیش بینی کننده اضطراب و افسردگی یکی از مراجعین، توسط آزمون شخصیت سواپ (شدلر و وستن، 2007) ارزیابی شد. یافته ها: در مطالعه اول نتایج آزمون t همبسته نشان داد که مداخلات بهشیار حسی حرکتی سبب کاهش اضطراب (0/00001 P<) و افسردگی (0/05 P<) می شود و مطالعه دوم نشان دهنده تغییر الگوهای کژکار شخصیت بیمار توسط مداخلات، تبدیل دفاع های ناپخته به دفاع های پخته و افزایش عوامل سلامت روان در بیمار بود که منجر به کاهش اضطراب و افسردگی شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان دهنده اثربخشی مداخلات بهشیار حسی حرکتی بر الگوهای شخصیتی کژکار افسرده و مضطرب بود. این مداخلات چالشی و بازی های متنوع احتمالا سبب توانمندسازی و افزایش ظرفیت ذهن و بدن و ایجاد انگیزه برای تحمل اضطراب و مقابله با افسردگی می شود.
۶۹.

ساختار عاملی نسخه فارسی مقیاس شفقت به دیگران ساسکس- آکسفورد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل عاملی اکتشافی تحلیل عاملی تأییدی شفقت به دیگران مقیاس شفقت به دیگران ساسکس- آکسفورد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵ تعداد دانلود : ۱۳۸
فراهم نمودن مقیاسی معتبر برای سنجش شفقت به دیگران در جامعه ی ایرانی جزء نیاز های پژوهشی است. هدف از انجام این پژوهش بررسی روایی و پایایی مقیاس شفقت به دیگران ساسکس- آکسفورد در نمونه ای از افراد متأهل ایرانی، که در نیمه ی دوم سال 1399 و نیمه ی اول سال 1400 در کشور ایران سکونت داشتند، بود. ۳۱۵ نفر (۲۶۵ زن و ۵۰ مرد) از این افراد متأهل ایرانی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به مقیاس شفقت به دیگران ساسکس- آکسفورد (SOCS-O؛ گوو و همکاران، 2020) پاسخ دادند. به منظور بررسی روایی سازه از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی، ساختار ۴ عاملی برای مقیاس شفقت به دیگران را در جامعه ی ایرانی نشان داد، که با مدل اصلی مقیاس در سطح عامل و گویه تفاوت داشت. تحلیل عاملی تأییدی از ساختار ۴ عاملی حمایت کرد و شاخص ها نشان از برازش قابل قبول مدل داشتند. آلفای کرونباخ کل مقیاس 90/0 و ضرایب آلفای عامل ها بین 71/0 تا 86/0 بود که حاکی از همسانی درونی مطلوب این مقیاس در جامعه ی ایرانی است. نتایج این پژوهش نشان از روایی و پایایی مطلوب نسخه ی فارسی این مقیاس دارد و ابزار معتبری برای سنجش شفقت به دیگران در اختیار متخصصان قرار می دهد.
۷۱.

تجارب زیسته درمان جویان از رابطه درمانی: یک مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اتحاد درمانی رابطه درمانی دیدگاه ارتباطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۳۸
زمینه: رابطه درمانی یکی از مهم ترین جنبه های روان درمانی است که روش های کمی رایج ترین شیوه پژوهش در باره آن بوده است. با این حال در دهه اخیر، پژوهش های کیفی در این حوزه ادراکات نوینی را برای بالینگران فراهم کرده است. در این میان، دیدگاه پدیدارشناختی، تجربه درمان جویان از رابطه درمانی را به فرصتی برای غنای فهم پژوهشگران از فرآیند روان درمانی بدل کرده است که در ادبیات پژوهشی فارسی زبان خلاء آن مشهود است. هدف: هدف پژوهش حاضر یافتن پاسخ این پرسش است که درمان جویان رابطه درمانی را چگونه تجربه می کنند. این پژوهش، به دنبال فهمی بی واسطه و پدیدارشناسانه از عناصر رابطه درمانی بر اساس تجارب زیسته درمان جویان است. روش: رویکرد این پژوهش کیفی و روش آن پدیدارشناسانی توصیفی است. جامعه هدف پژوهش، درمان جویان سابق روان درمانی بوده که نمونه ای 6 نفره از دواطلبان به صورت هدفمند و مطابق با ملاک های ورود مطالعه از اعضای این جامعه گزینش شدند. داده های پژوهش از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته فراهم شده و از طریق راهبرد چهار مرحله ای جیورجی (2003) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: عناصر معنایی در قالب 5 حیطه محوریت رابطه و اتحاد درمانی در برابر مداخله، فهم استعاری از درمان به مثابه تسهیل درمان، کنش گری درمان جو در دیالوگ تجربه-روایت، اصالت، همدلی، توجه مثبت نامشروط؛ شاکله بخش اصلی رابطه درمانی، اهمیت شخص درمانگر و سهم تأثیرات ارتباطی و بین شخصی در میدان تعاملی روان درمانی ترسیم شد. نتیجه گیری: مبنی بر یافته های این پژوهش، تجربه درمانبخشی را می توان در بافت رابطه دوسویه و کنش گرانه درمان جو - درمانگر توصیف کرد. کوشش های شخصی درمان جویان در کنار همکاری، همدلی و نگاه خالی از قضاوت درمانگر که حائز ظرفیت های عاطفی و ارتباطی است معنا پیدا می کند. یافته های این پژوهش به عنوان راهنمای ناظران و کارآموزان بالینی در جهت توسعه کیفیت اتحاد و رابطه درمانی قابل استفاده خواهد بود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان