روشنک خدابخش پیرکلانی

روشنک خدابخش پیرکلانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۶ مورد.
۱.

بررسی نقش کمال گرایی منفی در پیش بینی رگه های اختلال شخصیت مرزی در جمعیت غیربالینی در قالب مدل ملال بین فردی

کلید واژه ها: اهمال کاری صفات شخصیت مرزی کمال گرایی منفی ملال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۹۷
پیش زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط کمال گرایی منفی و رگه های اختلال شخصیت مرزی در جمعیت بهنجار در قالب مدل ملال بین فردی بود. جامعه ی آماری شامل افراد بزرگسال کشور ایران در بازه ی سنی ۴۵ – ۱۸ سال می باشد و اندازه ی نمونه با روش نمونه گیری تصادفی در دسترس به میزان ۴۷۴ نفر بدست آمد. به دلیل شیوع کرونا پرسشنامه های کمال گرایی مثبت و منفی، اهمال کاری ناب، ملال نیپن، ملال موقعیتی و شفافیت مفهوم خود به صورت آنلاین طراحی شده و به صورت اینترنتی در شبکه های مجازی پخش شد. داده ها با روش تحلیل مسیر تحلیل شد. نتایج نشان داد کمال گرایی و اهمال کاری در قالب یک الگو می توانند ملال موقعیتی و رگه ها و صفات شخصیت مرزی را که تظاهرات بیرونی ناشی از ملال زمینه ای است را پیش بینی کنند. علاوه بر این، نقش تعدیل گر اختلال در هویت در تشدید این حالات نیز مورد تأیید قرار گرفت. بر اساس یافته های این پژوهش پیشنهاد می شود که متخصصان و درمانگران در تدوین برنامه های درمانی برای افراد دارای صفات بالای شخصیت مرزی، مؤلفه های کمال گرایی منفی و اهمال کاری را به عنوان فرآیندهای فراتشخیصی و همچنین بررسی وضعیت انسجام هویت فردی را در این بیماران، مورد توجه ویژه قرار دهند.
۲.

تدوین و اعتباریابی پروتکل آموزش سیستم عاطفه مثبت طبق معیارهای دامنه پژوهش در افراد مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیستم عاطفه مثبت سیستم عاطفه منفی اختلال وسواس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱ تعداد دانلود : ۶۰
هدف: رویکردهای درمانی موج سوم در سال های اخیر در به علت مناسب نبودن درمانهای شناختی-رفتاری برای همه مبتلایان، به اختلال وسواسی-اجباری مورد توجه قرار گرفته اند. از طرفی دیگر وجود سیستم عاطفه مثبت در نظامRDoC یک مسیر درمانی با تاکید برعلائم هیجانی و بدون برچسب زنی اختلال را پیشنهاد می کند. بر همین اساس مطالعه حاضر با هدف تدوین و اعتباریابی بسته درمان اختلال وسواس، طبق سیستم عاطفه مثبت انجام شد. روش: جامعه آماری، افراد مبتلا به اختلال وسواس در شهرتهران در سال 1401 بودند و نمونه گیری از شانزده شرکت کننده به صورت هدفمند از چندکلینیک انجام شدند و مصاحبه تا رسیدن داده ها به اشباع ادامه یافت. گردآوری داده ها از طریق پرسش نامه و مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها مبتنی بر روش گراندد تئوری با روش استراوس و کوربین و سه مرحله کدگذاری انجام شد. یافته ها: کدهای نظری بدست آمده در پژوهش شامل: یادگیری پاداش، پاسخ گویی به پاداش، ارزش گذاری پاداش و امیدواری در کسب پاداش بودند که هر یک چهار دسته کد محوری و ده کد باز را شامل شدند که با عاملهای عاطفه مثبت در نظام RDoC تطابق بالایی داشتند. کدهای باز، محوری و نظری با تایید شش متخصص روان شناسی با ضریب کاپای 85/0 مورد تایید اعتبار قرار گرفتند. نوآوری: درمان اختلال وسواس، با توجه به حوزه عاطفه مثبت در نظام RDoC ، می تواند یکی از جدیدترین نگاهها به سبب شناسی و درمان این بیماری باشد که تاکنون با این جزییات به آن پرداخته نشده است. نتیجه گیری: توجه به سیستم عاطفه مثبت در افراد وسواسی، قادر است سطح خلقی و امیدواری مبتلایان را بالا برده و انگیزه آنان را جهت مبارزه درست با اختلال افزایش دهد. یافته های این مطالعه، کدهای ارزشمندی را در این زمینه معرفی می نماید؛ اما مطالعات بیشتری در خصوص یافتن کدهای بیشتر و دقیق تر، جهت تحصیل نتایج قابل اتکا مورد نیاز است.
۳.

سبک دلبستگی و اعتیاد به تلفن همراه هوشمند: نقش واسطه ای حرمت خود و حساسیت به طرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سبک دلبستگی اعتیاد رفتاری حساسیت به طرد بزرگسال جنسیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۱۹۰
زمینه: با وجود اینکه نقش سبک دلبستگی، حرمت خود پایین، و حساسیت به طرد بالا در اعتیاد به تلفن همراه هوشمند تأیید شده است اما هنوز ابهامات فراوانی در نحوه تأثیر این عوامل بر اعتیاد به تلفن همراه هوشمند وجود دارد؛ حتی در برخی از موارد، نتایج پژوهشی در تناقض با یکدیگر هستند، شاید به این علت که غالباً این موارد مسستقل از هم بررسی شده اند. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای حرمت خود و حساسیت به طرد در رابطه بین سبک های دلبستگی و اعتیاد به تلفن همراه هوشمند صورت گرفت. روش: به منظور بررسی رابطه غیر مستقیم سبک دلبستگی و تلفن همراه هوشمند از طریق حرمت خود و حساسیت به طرد، از روش معادلات ساختاری استفاده شد. کاربران 20 تا 34 ساله ای که از تلفن همراه هوشمند استفاده می کردند جامعه آماری پژوهش را تشکیل می دادند. در این پژوهش 452 شرکت کننده 20 تا 34 ساله (1/49 درصد زنان و 50/9 درصد مردان) به صورت داوطلبانه، پرسشنامه های سبک دلبستگی بشارت (2011)، اعتیاد به تلفن همراه سواری (1393)، حرمت خود روزنبرگ (1965) و حساسیت به طرد نسخه بزرگسال برنسون و همکاران (2009) را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر با استفاده از آزمون بوت استراپ نشان داد متغیرهای حرمت خود و حساسیت به طرد در رابطه بین سبک های دلبستگی ایمن و اجتنابی با اعتیاد به تلفن همراه هوشمند نقش واسطه ای جزئی داشته و در رابطه سبک دلبستگی مضطرب با اعتیاد به تلفن همراه هوشمند نقش واسطه ای کامل را ایفا می کنند. همچنین جنسیت بر مسیر مستقیم سبک دلبستگی اجتنابی و اعتیاد به تلفن همراه هوشمند و مسیر غیرمستقیم سبک دلبستگی مضطرب و اعتیاد به تلفن همراه هوشمند، نقش تعدیل گری دارد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که در راستای حل معضل اعتیاد به تلفن همراه هوشمند به ویژه در مورد زنان، توجه به مؤلفه های حرمت خود و حساسیت به طرد می تواند راه گشا باشد.
۴.

بررسی نقش واسطه ای وسواس و عدم تحمل ابهام در پیش بینی اضطراب کرونا براساس باورهای فراشناختی افراد در شیوع ویروس کووید -19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: باورهای فراشناختی اضطراب کرونا وسواس تحمل ابهام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۷۷
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای وسواس و عدم تحمل ابهام در پیش بینی اضطراب کرونا براساس باورهای فراشناختی افراد در شیوع ویروس کووید -19 بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی (تحلیل مسیر) بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان و مردانی که به صورت اینترنتی پرسشنامه ها را تکمیل نمودند، بود. حجم نمونه آماری بر اساس جدول مورگان برابر 330 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در دسترس و با پرسشنامه آنلاین انجام شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه وسواس فکری- عملی مادزلی (1977)، تحمل ابهام مک لین (1993)، باورهای فراشناختی ولز (1997) و پرسشنامه اضطراب کرونا ویروس علی پور و همکاران (1399) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از روش تحلیل مسیر استفاده شد که با استفاده از نرم افزار Lisrel انجام شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که در مدل فرضی تمام شاخص ها برازش مناسبی داشتند و مدل مورد نظر تایید شد. همچنین ضرایب مسیر نشان داد که فقط مسیر مستقیم باورهای مثبت به تحمل ابهام و وسواس معنادار نبود و بقیه مسیرها از باورهای فراشناخت به وسواس و تحمل ابهام و همچنین مسیر از وسواس و تحمل ابهام به اضطراب کرونا معنادار بودند. بحث: بنابراین باورهای فراشناختی با میانجی گری وسواس و عدم تحمل ابهام، میزان اضطراب کرونا را در دوران شیوع کووید 19 پیش بینی می کند.
۵.

چشم اندازی بر پژوهش های تربیت جنسی نوجوانان ایران و خلاءهای پژوهشی موجود: یک مطالعه مروری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۱۶۷
تربیت جنسی یکی از حیطه های پرچالش تربیتی در ایران است. این پژوهش تحقیقات پیشین را با هدف پاسخ دادن به دو پرسش اساسی بررسی کرده است: 1) مطالعات پیرامون تربیت جنسی نوجوانان ایران حول چه محورهایی انجام شده است؟ 2) خلاء پژوهشی موجود چیست؟ پژوهش حاضر یک مرور نظام مند به روش PRISM A بوده است و ب ه این منظور مقالات نمایه شده در منابع الکترونیک معتبر داخلی شامل مگیران، سیویلیکا، نورمگز، علم نت، و جهاد دانشگاهی با محوریت تربیت جنسی نوجوانان ایران طی سال های 1385 تا 1401 مورد بررسی قرار گرفته است. از مجموع 161 مقاله اولیه، نهایتاً 17 مقاله به پژوهش راه یافت. نتایج حاصله نشان داد این مطالعات عمدتاً در چهار دسته طبقه بندی می شوند: 1) پژوهش های کتابخانه ای که غالباً مبتنی بر متون مذهبی بوده و بر مفاهیم عفاف و خویشتن داریِ پیش از ازدواج تأکید کرده اند، 2) پژوهش های مبتنی بر نظرسنجی از متخصصین آموزشی که بر ضرورت ارائه تربیت جنسی نوجوانان تأکید کرده و موانع موجود را بررسی کرده اند، 3) پژوهش های مبتنی بر نظرسنجی از والدین که عمدتاً به مشکلات آن ها در تربیت جنسی فرزندان پرداخته اند، 4) معدود تحقیقات کمّی با محوریت نوجوانان که مبتنی بر پاسخ آنان به برخی پرسش نامه های پژوهشی بوده است. خلاء پژوهشی موجود در تحقیقات پیشین، نادیده شمردن نوجوانان و نیازهای آموزشی ایشان است. هیچ تحقیق کیفی جامعی در جهت شناخت دنیای پدیدارشناسانه نسل امروزی صورت نگرفته است. به منظور شنیده شدن نیازهای نوجوانان، ضروری است پژوهش هایی طراحی و اجرا شود که ماحصل آن در تدوین برنامه تربیت جنسی مناسب آن ها به کار گرفته شود.
۶.

نقش خودتنظیمی هیجانی، مکانیزم های دفاعی و خودشناسی انسجامی در پیش بینی کیفیت روابط بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودتنظیمی هیجانی خودشناسی انسجامی دانشجویان کیفیت روابط بین فردی مکانیسم های دفاعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲ تعداد دانلود : ۳۳۱
بدون شک انسان به عنوان موجودی اجتماعی با سایر انسان ها در ارتباط است. از آنجایی که رفتار انسان ها می تواند تحت تأثیر دیگران قرار گیرد، شناخت عوامل مؤثر بر روابط اجتماعی مهم است. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری را دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه های تهران در نیمه اول سال 1400 تشکیل می دهند که از بین آن ها 160 نفر واجد شرایط به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و به پرسشنامه خودشناسی(قربانی و همکاران، 2008)، مکانیزم های دفاعی(DSQ-40) خودتنظیمی هیجانی(هافمن و کاشدان، 2010) و کیفیت روابط بین فردی(پیرس و همکاران، 1991) پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که مؤلفه های خودشناسی انسجامی(خودشناسی تأملی، خودشناسی تجربه ای و خودشناسی انسجامی) با کیفیت روابط بین فردی رابطه مثبت دارند، از بین مؤلفه های مکانیسم های دفاعی، مکانیسم رشدیافته رابطه مثبت، مکانیسم رشدنیافته رابطه منفی و بین مکانیسم روان آزرده با کیفیت روابط بین فردی رابطه ی معناداری پیدا نشد. از بین مؤلفه های خودتنظیمی هیجانی نیز، سازگاری و تحمل رابطه مثبت، و پنهان کاری رابطه منفی معناداری با کیفیت روابط بین-فردی دارند. یافته های این پژوهش نشان داد که خودتنظیمی هیجانی، مکانیسم های دفاعی و خودشناسی انسجامی از عوامل مؤثر در کیفیت روابط بین فردی است، بنابراین می توان با شناسایی این متغیرها در افراد و بهبود آن ها، کیفیت روابط افراد را بهبود بخشید.
۷.

ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی مقیاس اظهارات مربوط به خودآسیبی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودآسیبی رفتارهای خودآسیبی غیرخودکشی روانسنجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۵ تعداد دانلود : ۱۸۰
زمینه: مرور نظام مند پژوهش ها حاکی از این است که عوامل مختلفی در تبیین خودآسیبی افراد تأثیر می گذارد، سنجش و اندازه گیری خودآسیبی و اظهارات مربوط به آن یکی از مسائلی است که از اهمیت زیادی برخوردار بوده و در پژوهش های فارسی مغفول مانده است. هدف: هدف پژوهش حاضر، تعیین ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی مقیاس اظهارات مربوط به خودآسیبی در بین افراد دانشجو بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های تهران بود که از میان آنها 393 نفر از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل نسخه فارسی مقیاس اظهارات مربوط به خودآسیبی کلونسکی و گلن (2009)، مقیاس رفتارهای پرخطر رجاعی و شفیعی (1390)، مقیاس افسردگی، اضطراب، و تنیدگی لاویبوند و لاویبوند (1995) مقیاس شخصیت مرزی لیشنرنیگ (1999) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی تأییدی به کمک نرم افزارهای 22VSPSS و 8.80VLISREL استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مقیاس اظهارات خودآسیبی از شاخص های برازش مطلوبی برخوردار است (0/94 = CFI، 0/92 =IFI ، 0/08 = RMSEA ). . همچنین برای بررسی اعتبار پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که این میزان 93/0 بدست آمد و حاکی از رضایت بخش بودن اعتبار ابزار است. افزون بر آن نتایج همبستگی پیرسون نشان داد اظهارات خودآسیبی با رفتارهای پرخطر، افسردگی، اضطراب و تنیدگی رابطه مثبت و معنی داری در سطح 01/0 >P دارد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد مقیاس اظهارات خودآسیبی در جامعه ایرانی از خصوصیات روانسنجی قابل قبولی برخوردار بوده و لذا استفاده از این مقیاس در پژوهش های مختلف می تواند کمک کننده باشد.
۸.

شناسایی عوامل مؤثر بر رشد پس از آسیب زنان مطلقه: یک پژوهش زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رشد پس از آسیب زنان طلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱ تعداد دانلود : ۱۵۵
زمینه: رشد پس از آسیب به تغییرات مثبت تجربه شده پس از وقایع آسیب زا اشاره دارد. اگرچه رویدادهای استرس زا مانند مرگ همسر یا طلاق که به تغییر در ساختار خانواده منجر می شود، با تجربه های منفی مانند پریشانی روانشناختی و برخی بیماری های روانی مانند اختلال استرس پس از سانحه همراه است، اما برخی پژوهش ها نشان می دهند که این رویدادها منجر به مبارزه و تحمل روانی در فرد می شوند و فرصت های منحصر به فردی برای رشد در اختیار افراد قرار می دهند. هدف: با توجه به شکاف تحقیقاتی در رابطه با اثرات مثبت رویارویی با طلاق در زنان، مطالعه حاضر با هدف تبیین مدل رشد پس از آسیب زنان مطلقه انجام شد. روش: این پژوهش به شیوه کیفی و روش تئوری زمینه ای در سال 1399 در شهر تهران انجام شد. گروه نمونه با انتخاب 19 زن مطلقه رشدیافته (با اذعان مشارکت کنندگان به تجربه رشد و کسب نمره دو انحراف استاندارد بالاتر از میانگین در آزمون رشد پس از آسیب تدسچی و کالهون (1996) توسط مشارکت کنندگان) به اشباع نظری رسید. روش نمونه گیری در ابتدا هدفمند بود و سپس برای اشباع مقوله ها از روش نمونه گیری نظری استفاده شد. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و سپس داده ها با روش نظام مند اشتراوس و کوربین تحلیل شدند. یافته ها: تجزیه و تحلیل مصاحبه ها منجر به شناسایی 13 مقوله اصلی و 40 مقوله فرعی شد. رشد و شکوفایی پس از طلاق، مقوله مرکزی الگوی رشد پس از آسیب می باشد. دستیابی به رشد و شکوفایی به طور کلی می تواند محصول مواجهه با رنج و پذیرش آن، معنویت و عشق به فرزندان باشد. زمان به عنوان عامل مداخله گر استخراج شد. منابع حمایتی، عوامل شخصیتی و درونی به همراه زمینه های تربیتی و خانوادگی نیز به عنوان عوامل زمینه ای به رشد و شکوفایی کمک می کنند و راهبردهای رشدآفرین استخراج شده نیز شامل یاری جویی، چاره اندیشی، مدیریت افکار و هیجانات، انجام فعالیت های تسکین دهنده و آرامبخش و خودمراقبتی بود. نتیجه گیری: پژوهش حاضر با شناسایی عوامل مؤثر بر رشد پس از آسیب، می تواند راهگشای روانشناسان و مشاوران جهت کاهش آسیب های طلاق و ارتقای رشد پس از طلاق باشد.
۹.

بررسی تأثیر ویژگی های شخصیتی و هوش هیجانی بر ریسک پذیری سرمایه گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هوش هیجانی ویژگی های شخصیتی مالی رفتاری و ریسک پذیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۰ تعداد دانلود : ۲۰۵
هدف: امروزه گزینه های مختلف سرمایه گذاری در بازار در دسترس است و سرمایه گذاران همیشه گزینه سرمایه گذاری را ترجیح می دهند که متناسب با ویژگی های شخصیتی آن ها، ترجیحات ریسک و بازدهی مورد انتظارشان باشد. همچنین تحمل ریسک تحت تأثیر ویژگی های شخصیتی و هوش هیجانی سرمایه گذاران قرار می گیرد. بدین ترتیب، مطالعه حاضر به رابطه بین ویژگی های شخصیتی، هوش هیجانی و تحمل ریسک می پردازد. روش: پژوهش حاضر از روش تحقیق کمی بوده و طرح پژوهش از نوع همبستگی می باشد. این تحقیق از نوع توصیفی – قیاسی با تاکید بر تحلیل ساختاری و بر اساس هدف از نوع کاربردی می باشد. داده ها از 200 سرمایه گذار بورس اوراق بهادار از طریق پرسشنامه آنلاین جمع آوری گردید. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان داد که تمامی بارهای عاملی شاخص ها بالای 5/0 می باشند و بارعاملی شاخص ها، مطلوب است. بر اساس نتایج به دست آمده از تحلیل مدل پژوهش مشخص گردید بین هوش هیجانی و ادارک ریسک و هوش هیجانی و تمایل به ریسک رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین ارتباط مثبت و معنادار ویژگی های شخصیتی و ادراک ریسک و تمایل به ریسک مورد تأیید قرار گرفت. شواهدی مبنی بر وجود نقش تعدیلی از ویژگی های شخصیتی در ارتباط بین هوش هیجانی با میزان ریسک پذیری یافت نشد. نتیجه گیری: یافته های حاصل از پژوهش حاضر می تواند برای سرمایه گذاران بسیار حائز اهیمت باشد تا با اطلاع از ویژگی های شخصیتی و هوش هیجانی به بالاترین صرف ریسک دست یابند.
۱۰.

تبیین شیوع کوئید -۱۹ بر اساس نظریه بازی ها و پیش بینی عدم واکسیناسیون به عنوان رفتار سواری رایگان از طریق صفات تاریک شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سواری رایگان صفات تاریک شخصیت کوئید-19 واکسیناسیون نظریه بازی ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵ تعداد دانلود : ۱۳۴
پژوهش های متعددی نشان داده اند که نظریه بازی ها و به طور خاص دیدگاه کالاهای عمومی به درک بهتر رفتار افراد در یک پاندمی جهانی کمک می کند. هدف پژوهش حاضر این است که ضمن تبیین برنامه واکسیناسیون علیه ویروس کوئید- ۱۹ بر اساس نظریه بازی کالای عمومی، عدم شرکت در واکسیناسیون را به عنوان رفتار سواری رایگان از طریق صفات تاریک شخصیت پیش بینی کند. 176 شرکت کننده اینترنتی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به سؤالات جمعیت شناختی و پرسشنامه صفات تاریک شخصیت پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفت. از رگرسیون لجستیک دوحالتی برای پیش بینی متغیر مشارکت در واکسیناسیون استفاده شد. نتایج آزمون هومسر- لمشو نشان داد که مدل به صورت مناسبی با داده ها برازش دارد (249/12 x2=، 05/0< P) و قادر به پیش بینی متغیر ملاک (شرکت/ عدم شرکت در برنامه واکسیناسیون) بود (914/63 x2= کلی نگر، 001/0> P). درکل مدل قادر بود 9/86 درصد همه موارد را به درستی پیش بینی کند. از بین سه متغیر پیش بین خودشیفتگی، ماکیاولیسم و سایکوپاتی در سطح خطای 05/0 تنها ضریب شیب تفکیکی برای متغیر سایکوپاتی معنادار بود؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت افزایش در نمرات سایکوپاتی با کاهش احتمال یا شانس شرکت در واکسیناسیون ارتباط دارد (179/0OR=). این پژوهش با به کارگیری مفاهیمی از علم اقتصاد (نظریه بازی ها) تبیین جدیدی از مشارکت گروهی افراد در برنامه واکسیناسیون ارائه می کند؛ همچنین نتایج این پژوهش به درک بهتر چگونگی عملکرد افراد با صفات تاریک شخصیت در واکسیناسیون علیه کوئید-19 کمک می کند.
۱۱.

بررسی مقایسه ای سبک دلبستگی، سرسختی روان شناختی و کمال گرایی اخلاقی در دو گروه دختران با و بدون رفتارهای خودآسیبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سبک های دلبستگی سرسختی روانشناختی کمال گرایی اخلاقی رفتارهای خودآسیبی دختران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۱ تعداد دانلود : ۲۴۱
رفتارهای خودآسیبی از جمله عواملی است که امروزه در بین دختران شایع شده است؛ از این رو بررسی متغیرهای مرتبط با رفتارهای خودآسیبی دختران حائز اهمیت است. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای سبک دلبستگی، سرسختی روان شناختی و کمال گرایی اخلاقی در دو گروه دختران با و بدون رفتارهای خودآسیبی بود. طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای بود. تعداد 234 نفر از دختران دانشگاه های تهران که شرایط ورود به پژوهش را داشتند به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند.ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های رفتارهای خودآسیبی، سبک های دلبستگی، سرسختی روان شناختی و کمال گرایی اخلاقی بود. به منظور تحلیل داده ها به روش تحلیل واریانس چندمتغیری از نرم افزار SPSSV19 استفاده شد. نتایج نشان داد بین نمرات دلبستگی ایمن، اجتنابی، دوسوگرا، سرسختی روان شناختی و کمال گرایی اخلاقی در دو گروه افراد با و بدون رفتارهای خودآسیبی تفاوت معنی داری در سطح 05/0>p وجود دارد. به این معنی که افراد بدون رفتارهای خودآسیبی نمرات بالاتری در دلبستگی ایمن، سرسختی روان شناختی و کمال گرایی اخلاقی نسبت به گروه با رفتارهای خودآسیبی کسب کردند. افزون بر آن در متغیرهای دلبستگی اجتنابی و دلبستگی دوسوگرا گروه با رفتارهای خودآسیبی نمرات بالاتری نسبت به گروه بدون رفتارهای خودآسیبی به دست آوردند. در نهایت نتایج این پژوهش نشان داد در متغیرهای سبک های دلبستگی، سرسختی روان شناختی و کمال گرایی اخلاقی بین دو گروه دختران با و بدون رفتارهای خودآسیبی تفاوت معنی داری وجود دارد  لذا آگاهی روانشناسان، مشاوران و سایر متخصصان از این متغیرها برای مواجهه با دختران دارای رفتارهای خودآسیبی می تواند کمک کننده باشد.
۱۲.

بررسی کیفی نقش عوامل آسیب زای خانواده در شکل گیری سازوکارهای دفاعی غیر سازشی افراد دچار اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بررسی کیفی خانواده سازوکارهای دفاعی غیرسازشی اختلال شخصیت مرزی نظریه زمینه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۲۲
بررسی عوامل کارساز در شکل گیری کارکردهای اختلال شخصیت مرزی همواره مورد توجه درمانگران و پژوهشگران بوده است و خانواده همچون بخش جدایی ناپذیر عوامل تأثیرگذار اهمیت بسزایی در پژوهش های این گستره دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی کیفی نقش عوامل آسیب زای خانواده در شکل گیری سازوکارهای دفاعی غیر سازشی افراد دچار اختلال شخصیت مرزی بود. برای انجام این پژوهش کیفی، از میان مراجعین بیمارستان رازی تبریز 10 فرد دچار اختلال شخصیت مرزی به شیوه نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. این افراد توسط روان پزشکان بیمارستان تشخیص اختلال شخصیت مرزی دریافت کرده بودند. روش اصلی جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختارمند با سؤالات باز بود. اطلاعات برآمده از مصاحبه ها پس از پیاده سازی، با بهره گیری از مدل استراوس و کوربین در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. درستی و اعتبار پژوهش حاضر ریشه در چهار محور «باورپذیری، انتقال پذیری، تصدیق پذیری و اطمینان پذیری» داشت. یافته های برآمده از مصاحبه با شرکت کنندگان در گستره آسیب های خانواده و شکل گیری سازوکارهای دفاعی غیر سازشی با به کارگیری مطالعه نظریه داده بنیاد، در سه مقوله اصلی «عوامل آسیب زای خانواده»، «آسیب های دوران کودکی» و «سازوکارهای دفاعی غیر سازشی» و چندین خرده مقوله خلاصه گردید و سرانجام به استخراج یک مدل پارادایمی در شکل گیری سازوکارهای دفاعی غیر سازشی افراد دچار اختلال شخصیت مرزی انجامیده شد. به صورت کلی نتایج پژوهش حاضر نشان داده است، عوامل آسیب زای خانواده در شکل گیری سازوکارهای دفاعی غیر سازشی افراد دچار اختلال شخصیت مرزی نقش دارند.
۱۳.

آماده سازی نسخه فارسی «مقیاس ماک چهار» و بررسی ویژگی های روان سنجی آن در نمونه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ماکیاولیانیسم استانداردسازی آزمون روایی اعتبار تحلیل عاملی سه گانه تاریک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۲۴
هدف: در زمینه روان شناسی شخصیت، پژوهش روی سازه ماکیاولیانیسم در حال افزایش است. مقیاس ماک چهار، پر استفاده ترین ابزار به منظور سنجش ماکیاولیانیسم است. پژوهش حاضر به استانداردسازی این مقیاس در جامعه ایرانی می پردازد. مقیاس ماک چهار با روش روش: مقیاس ماک چهار با روش ترجمه معکوس به فارسی برگردانده شد. بیست دانشجوی روان شناسی دانشگاه تهران به صورت مقدماتی به این مقیاس پاسخ دادند و پیشنهاداتی برای روان تر و شیواتر شدن متن دادند. نسخه نهایی در کنار مقیاس دوازده کثیف بین افراد یک نمونه 299 نفری از شهر تهران توزیع شد. جامعه پژوهش ساکنین شهر تهران و روش نمونه گیری گلوله برفی بود. به منظور بررسی ویژگی های روان سنجی این ابزار از تحلیل آیتم، تحلیل موازی، تحلیل عاملی، روایی همگرا و همسانی درونی استفاده شد. مطالعات یافته ها: مطالعه مقدماتی روی آیتم ها نشان داد که 3 آیتم (شماره 14، 17 و 20) کفایت روان سنجی لازم را ندارند. تحلیل عاملی روی 17 آیتم باقی مانده صورت گرفت. تحلیل موازی وجود 2 عامل را تأییدکرد. این دو عامل به ترتیب، جهان بینی بدبینانه و گرایش به فریبکاری نامیده شدند. ضرایب همسانی درونی برای خرده مقیاس ها و کل مقیاس به ترتیب، 73/0 و 66/0 و 74/0 بود. همچنین، مقیاس ماک با خرده مقیاس های دوازده کثیف و به خصوص خرده مقیاس ماکیاولیانیسم همبستگی معنادار داشت که شاهدی بر روایی همگرای نسخه فارسی مقیاس ماک چهار است. بحث و نتیجه گیری: نسخه فارسی مقیاس ماک چهار دارای 17 آیتم و 2 عامل و همسو با پژوهش های پیشین است. این عوامل دارای همسانی درونی قابل قبول هستند. کل مقیاس ماک چهار نیز دارای روایی همگرای قابل قبول است. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که ترجمه فارسی مقیاس ماک چهار ابزاری روا و معتبر برای سنجش سازه ماکیاولیانیسم در ایران است.
۱۴.

ویژگی های روان سنجی پرسشنامه انعطاف پذیری روان شناختی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انعطاف پذیری روانشناختی پایایی روایی تحلیل عاملی اکتشافی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸۹ تعداد دانلود : ۶۳۲
انعطاف پذیری روان شناختی یک صفت چندوجهی است که در بسیاری از حوزه های زندگی از جمله سلامت روان نقش دارد. با توجه به نقش انعطاف پذیری روان شناختی، پژوهشگران به بررسی این خصوصیت علاقمند شدند؛ اما برای بررسی آن ابزاری که به صورت تخصصی انعطاف پذیری روان شناختی را مورد سنجش قرار دهد، در اختیار ندارند. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی روایی و پایایی نسخه فارسی پرسشنامه انعطاف پذیری روان شناختی بود تا در نبود یک مقیاس منسجم، کوتاه و مختص به اندازه گیریِ انعطاف پذیریِ روان شناختی بتواند در سنجش این خصوصیت در پژوهش های روان شناسی کمک کند. به منظور جمع آوری داده ها، 400 دانشجوی دختر و پسر دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 98-99با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه انعطاف پذیریِ روان شناختی را تکمیل کردند. برای بررسی روایی سازه از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده شد و به منظور بررسی اعتبار محاسبه ضریب آلفای کرونباخ صورت گرفت. تحلیل عاملی نشان داد که این پرسشنامه 5عامل دارد که عبارتند از: تفسیر مثبت از تغییر، در نظر گرفتن خود به عنوان فردی منعطف، در نظر گرفتن خود به عنوان فردی گشوده و خلاق، تفسیر واقعیت به عنوان پویا و قابل تغییر بودن، و تفسیر واقعیت به عنوان چندوجهی بودن که پنج عامل بر روی هم 83/59% از واریانس کل پرسشنامه را تبیین می کردند. همسانی درونی گویه های پرسشنامه انعطاف پذیری روان شناختی برابر ضریب آلفای 89/0 به دست آمد که بیانگر پایایی مطلوب این پرسشنامه است. بر اساس نتایج تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی در این پژوهش پرسشنامه انعطاف پذیری روان شناختی از روایی و اعتبار قابل قبول در دانشجویان برخوردار است .
۱۵.

پیش بینی مهارت های اجتماعی نوجوانان براساس هوش هیجانی والدین آن ها

کلید واژه ها: مهارت های اجتماعی هوش هیجانی نوجوان والدین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۵ تعداد دانلود : ۳۹۴
مقدمه: هوش هیجانی و مهارت های اجتماعی دو مفهوم درهم تنیده ای هستند. چرا که میزان مهارت های اجتماعی نیاز به هوش هیجانی دارد و هوش هیجانی نیز از طریق مهارت های اجتماعی ظهور می یاید. هدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه بین مهارت های اجتماعی نوجوانان با هوش هیجانی والدین آن ها در بین نوجوانان شهر تهران و همچنین، پیش بینی سطح مهارت های اجتماعی نوجوانان بر اساس هوش هیجانی والدین آن ها انجام شد. روش: روش این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه این مطالعه شامل کلیه نوجوانان تهرانی (۱۳ تا ۱۷ سال) بود که والدین آن ها در قید حیات بودند. نمونه این مطالعه شامل ۱۵۰ نوجوان تهرانی (همراه با والدین شان) بود که از طریق نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات علاوه بر پرسش نامه جمعیت شناختی از دو پرسش نامه مهارت اجتماعی نوجوانان ایندربیتزن و فوستر (۱۹۹۲) و هوش هیجانی گلمن (۲۰۰۱) استفاده شد . از شاخص های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و تحلیل رگرسیون چند متغیره از طریق نرم افزار ۲۲ SPSS جهت تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد رابطه معناداری بین سطح مهارت های اجتماعی نوجوان و هوش هیجانی والدین شان وجود دارد (در سطح ۰/۰۵). همچنینی، ۱۴/۴ درصد از واریانس متغیر مهارت های اجتماعی نوجوان توسط هوش هیجانی والدین تبیین شد. به صورت دقیق تر طبق تحلیل رگرسیون داده ها، ۳/۹ درصد از واریانس متغیر مهارت های اجتماعی نوجوان توسط هوش هیجانی مادر و ۰/۵ درصد از واریانس توسط هوش هیجانی پدر برآورد شد. نتیجه گیری: بنابراین، می توان گفت بالا بودن هوش هیجانی والدین، رابطه مثبت و معناداری با افزایش سطح مهارت های اجتماعی نوجوان دارد.
۱۶.

مقایسه اثربخشی مواجهه، ذهن آگاهی و ذهن آگاهی – مواجهه به صورت تلفیقی بر اختلال وسواس زنان شهر اراک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مواجهه ذهن آگاهی ذهن آگاهی - مواجهه به صورت تلفیقی اختلال وسواس زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۱ تعداد دانلود : ۳۵۴
زمینه : اختلال وسواسی - جبری یکی از شایع ترین و ناتوان کننده ترین اختلالات روانشناختی است. پژوهش های زیادی به بررسی اثربخشی ذهن آگاهی و مواجهه بر بهبود اختلال وسواس پرداخته اند، اما مسئله اصلی این است که بین مواجهه، ذهن آگاهی و ذهن آگاهی مواجهه به صورت تلفیقی کدام یک بر اختلال وسواس زنان تأثیر بیشتری دارد؟ هدف: مقایسه اثربخشی مواجهه، ذهن آگاهی و ذهن آگاهی - مواجهه به صورت تلفیقی، بر اختلال وسواس در زنان شهر اراک بود. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با پیگیری سه ماهه و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل زنان 25 تا 40 ساله شهر اراک بود، 64 به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند، 16 نفر در گروه مواجهه (فوآ، یادین و لیچنر،2012)، 16 نفر درگروه ذهن آگاهی (سیرز، 2015)، 16 نفر در گروه تلفیقی (استراس و همکاران، 2015) و 16 نفردرگروه گواه به صورت تصادفی گمارده شدند. ابزار پژوهش عبارتند از: مقیاس وسواس ییل بروان (دادفر، بوالهری، ملکوتی و بیان زاده، 1380)، مصاحبه بالینی (شادلو و شهریور، 1396)، تشخیص روان پزشک و پرسشنامه افسردگی بک (رجبی و کارجوکسمائی، 1391). تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون طرح های آمیخته ی 2 طرفه انجام شد. یافته ها: روش ذهن آگاهی، مواجهه و تلفیقی در مقایسه با گروه گواه به طور معناداری در کاهش علائم وسواس اثربخش بودند (0/05 P< ). روش مواجهه سازی و تلفیقی در مقایسه با ذهن آگاهی به شکل معناداری در بهبود علائم وسواس اثربخش تر بودند و بین روش مواجهه و ذهن آگاهی تفاوت معناداری مشاهده نشد (0/05 P< ). نتیجه گیری: مواجهه در بهبود علائم اختلال وسواس اثربخش بود و علائم وسواس را کاهش داد.
۱۷.

بررسی عناصر اضطراب مرگ درزنان مبتلا به اختلال وحشتزدگی و پیامد های آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب مرگ اختلال وحشتزدگی زنان پژوهش کیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۵ تعداد دانلود : ۴۴۸
پژوهش حاضر به منظور شناسایی کیفیت ادارک زنان دارای اختلال وحشتزدگی نسبت به مرگ و نوع ادارک و تجربه آنان از اضطراب مرگ و پیامد هایی که این اضطراب مرگ بالا برای این افراد دارد صورت گرفت. روش اجرای این پژوهش به صورت کیفی راهبرد نظریه زمینه ای است و برای جمع آوری داده ها از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته استفاده شده است. جامعه پژوهش زنان مبتلا به اختلال وحشتزدگی که در سال بهار و تابستان 1397 به مراکز مشاوره و خدمات روانپزشکی شهر قم مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش شامل 13 نفر از زنان دچار این اختلال بود که توسط روانپزشک و روانشناس بالینی تشخیص اختلال وحشتزدگی را دریافت کرده بودند و بین 22 تا 52 سال بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها منجر به تولید 11 طبقه اصلی شد که از 39 زیر مقوله استخراج گردید. یافته های این تحقیق در نگرش وادارک مرگ دو طبقه اصلی نگرش منفی (ترس از مرگ، مبهم بودن مرگ، ترس از مرگ عزیزان، نیستی ، درماندگی)و نگرش مثبت(رهایی بخش) بود. پیامد های منفی اضطراب مرگ (هیجانات منفی، اختلال در روابط بین فردی، کاهش تجربیات مثبت، مختل شدن عملکرد روزانه، توجه افراطی نسبت به سلامتی) بود. نتایج نشان داد که اضطراب مرگ یکی از مؤلفه های مهم در اختلال وحشتزدگی می باشد و پیامدهای منفی زیادی را برای آن ها به همراه دارد که شناسایی عناصر آن می تواند نقش مهمی در درمان اختلال وحشتزدگی را داشته باشد.. بدین منظور لازم است همزمان با درمان اختلال وحشتزدگی، اضطراب مرگ آن ها نیز با روش های مواجه و افزایش مرگ آگاهی لحاظ واقع شود که در عین حال که اثر بخشی درمان افزایش یابد، جلوگیری از عود مجدد اختلال وحشتزدگی نیز صورت بگیرد.
۱۸.

مقایسه سبک های دفاعی و عاطفه خودآگاه شرم و گناه در انواع خودشیفتگی و مقایسه با افراد غیرخودشیفته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودشیفتگی آسیب پذیر خودشیفتگی خودبزرگ بین شرم گناه مکانیزم های دفاعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۹ تعداد دانلود : ۳۳۰
شواهد موجود حاکی از این است که خودشیفتگی آسیب شناختی شامل دو فنوتیپ خودبزرگ بین و آسیب پذیر می باشد. هدف از مطالعه حاضر مقایسه سبک های دفاعی و عاطفه خودآگاه شرم و گناه در این دو نوع خودشیفتگی و مقایسه آن با افراد عادی است. تعداد 350 دانشجو (230 دختر و 120 پسر) به صورت نمونه گیری در دسترس از میان دانشجویان دانشگاه های تهران انتخاب شدند،و بر اساس غربالگری به وسیله پرسشنامه خودشیفتگی آسیب شناختی، تعداد 90 آزمودنی انتخاب شده و در سه گروه 30 نفره دارای رگه های خودشیفتگی خودبزرگ بین، خودشیفتگی آسیب پذیر و فاقد رگه های خودشیفتگی قرار گرفتند،و پرسشنامه سبک های دفاعی و مقیاس عاطفه خودآگاه را تکمیل کردند. داده ها به وسیله روش آماری تحلیل واریانس چندراهه مورد تحلیل قرار گرفت.نتایج نشان داد در خرده مقیاس شرم بین هر 3 گروه تفاوت معناداری وجود دارد، و نتایج میانگین گروه خودشیفته آسیب پذیر در خرده مقیاس شرم از میانگین دو گروه دیگر بیشتر، و این تفاوت معنادار است. در خرده مقیاس گناه بین فنوتیپ های خودشیفتگی با گروه نرمال تفاوت معناداری وجود دارد. در خرده مقیاس های سبک دفاعی رشدنایافته و سبک دفاعی روان آزرده بین فنوتیپ های خودشیفتگی با گروه نرمال تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج در حمایت از این نظریه است که احساس شرم را به عنوان هسته اصلی احساسات در آسیب شناسی روانی خودشیفتگی توصیف می کند،و همچنین نتایج حاکی از این است که دو فنوتیپ خودشیفتگی دو ابراز متفاوت از یک آسیب شناسی واحد هستند.
۱۹.

کشف عوامل مؤثر بر اضطراب مرگ در زنان مبتلا به اختلال وحشت زدگی و راهبردهای مواجه با آن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: پژوهش کیفی اضطراب مرگ اختلال وحشت زدگی زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۷ تعداد دانلود : ۵۲۵
زمینه و هدف: اضطراب مرگ نقش مهمی در اختلال وحشت زدگی دارد. زنان مبتلا به اختلال وحشت زدگی در مقایسه با انواع دیگر اختلالات اضطرابی، اضطراب مرگ بالاتری تجربه می کنند. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی علل اضطراب مرگ و راهبردهای مواجه با آن در زنان مبتلا به اختلال وحشت زدگی بود. مواد و روش ها: این مطالعه با بهره گیری از روش نظریه زمینه ای انجام شد. داده ها به کمک مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۱۳ زن مبتلا به اختلال وحشت زدگی جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از روش Strauss و Corbin مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت که شامل کدگذاری باز، محوری و انتخابی بود. یافته ها: یافته ها در علل اضطراب مرگ از چهار مقوله اصلی (مربوط به خود، مرتبط با دیگران، ماهیت مرگ، مربوط به آخرت)، هفت مفهوم اولیه (برملا شدن ضعف انسان، توقف زندگی، مرگ عزیزان، سرنوشت بازماندگان، فرایند مردن، عدم شناخت مرگ و پس ازآن، عقوبت گناه) بود. راهبرد های مواجه آنان از دو مقوله اصلی (راهبردهای اجتنابی، راهبردهای تسلی بخش)، هفت مفهوم اولیه (محدود کردن روابط، دوری از موقعیت های مرتبط با مرگ، در نظر گرفتن رحمت خداوند، رها کردن فکر مرگ، اعمال نیکوکارانه، وعده مثبت دادن به خود، ماندن در ترس) بود. نتیجه گیری: همراه عوامل مربوط به خود؛ عوامل مرتبط با دیگران، ناشناخته بودن ماهیت مرگ و عقوبت آخرت نیز در ایجاد اضطراب مرگ در زنان مبتلا به اختلال وحشت زدگی دخیل بود. این افراد از راه حل های اجتنابی و سرکوبگرانه بهره می جویند که اثربخشی کافی را برای آنان به همراه ندارد.
۲۰.

مقایسه اثر بخشی روش های درمان شناختی رفتاری و نوروفیدبک بر افسردگی اساسی زنان بزرگسال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روش درمان شناختی - رفتاری نوروفیدبک افسردگی اساسی زنان بزرگسال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۳ تعداد دانلود : ۳۳۷
از روش درمان شناختی و رفتاری و اجرای نوروفیدبک به عنوان یک روش درمانی برای درمان بیماری ها و اختلال ها استفاده می شود. این تحقیق با هدف مقایسه اثر بخشی روش های درمان شناختی رفتاری و نوروفیدبک بر افسردگی زنان بزرگسال شهر تهران انجام شد. این پژوهش ا زنوع نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش زنان مراجعه کننده به چهار کلینیک مشاوره سطح شهر تهران در تابستان و پاییز 1397بود که بر اساس مصاحبه روانپزشک و ملاک های تشخیصی اختلال افسردگیDSM V داشتند. انتخاب آزمودنی ها به طور داوطلبانه و جایگزینی آن ها در دو گروه تحت درمان نوروفیدبک و درمان شناختی – رفتاری به طور تصادفی بر مبنای جدول اعداد تصادفی انجام شد. شرکت کنندگان در سه گروه شامل گروه آزمایشی درمان با نوروفیدبک (15 نفر)، گروه درمان با پروتکل شناختی درمانی (15 نفر) و گروه شاهد (15 نفر) که از مداخله های درمانی بدون بهره بودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه افسردگی،اضطرابواسترس لویبوندولویبوند (DASS) استفاده شد.داده های بدست آمده از تحقیق با استفاده از آمار توصیفی، تحلیل واریانس و آزمونی تی وابسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.  در گروه درمان شناختی – رفتاری پس از مداخله ی درمانی میانگین افسردگی گروه درمان شناختی رفتاری 26 نمره کاهش (بهبودی گروه درمان) داشته است.گروه درمان نوروفیدبک پس از مداخله ی درمانی میانگین افسردگی گروه درمان نوروفیدبک 22 نمره کاهش (بهبودی گروه درمان) داشته است. نوروفیدبک به عنوان یک روش درمانی موثر در کاهش افسردگی قابلیت اجرایی در مراکز درمانی دارد. بنابراین روانشناسان می توانند برای کاهش افسردگی از روش درمانی نوروفیدبک استفاده نمایند. کلید واژه ها:روش درمان شناختی – رفتاری، نوروفیدبک، افسردگی مهاد، زنان بزرگسال

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان