هاشم داداش پور

هاشم داداش پور

مدرک تحصیلی: دانشیار برنامه ریزی شهری و منطقه ای،گروه شهرسازی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۱۲ مورد.
۶۱.

سنجش توان زیست محیطی جهت رشد و توسعه کالبدی و محدوده پیرامونی شهر سبزوار با استفاده از منطق IHWP(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آسیب پذیری محیطی قابلیت سنجی اراضی توسعه ی کالبدی شهر روش سلسله مراتبی معکوس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۳ تعداد دانلود : ۱۰۷
بستر طبیعی سکونتگاه ها اعم از شهرها و روستاها از ویژگی های متنوعی برخوردارند، که با ایجاد امکانات و یا محدودیت هایی برای توسعه مشخص می شوند. از این رو، سنجش توان اکولوژیک جهت رشد و توسعه ی کالبدی شهر به معنای عینیت بخشیدن به قابلیت بالقوه سرزمین ضرورت پیدا می کند. هر چند محیط طبیعی و انسان ساخت محدودیت هایی را در رشد و توسعه جامعه انسانی بوجود آورده است، اما با توجه به نتیجه برهم کنش امکانات و محدودیت های توسعه ی موجود است که جهات توسعه کالبدی، جمعیتی و حوزه نفوذ سکونتگاه ها تعیین می گردد. تحلیل کمی و همدید ویژگی های محیطی می تواند یکی از روشهای تشخیص جهت توسعه ی کالبدی شهر و شناسایی پهنه های خطر و تهدید باشد، که بر ابعاد گوناگون حیات آتی شهر تاثیر بسزایی دارد. هدف از پژوهش حاضر سنجش توان اکولوژیک جهت رشد و توسعه ی کالبدی و محدوده پیرامونی شهر سبزوار است، که با استفاده از منطق تحلیل سلسله مراتبی معکوس در غالب دو مدل به شناسایی آسیب پذیری محیطی و قابلیت سنجی اراضی پرداخته شده است. در انتها با توجه به خروجی های دو مدل و مقایسه ی آنها که با استفاده از GIS بصورت فضایی نشان داده شده، موانع و فرصت های توسعه ی کالبدی پایدار در منطقه ی شهری سبزوار مشخص گردیده است. نتایج پژوهش حاکی از اینست که شرق محدوده ی شهر با توجه به سنجش آسیب پذیری و قابلیت سنجی اراضی بهینه ترین فرصت جهت توسعه ی کالبدی را شکل می دهد. همچنین در منطقه ی جنوب شهر هر چند به لحاظ آسیب پذیری محیطی وضعیت بهینه ای دارد اما، قابلیت زراعی آن باعث شده به عنوان فرصت توسعه مطرح نگردد.
۶۲.

تحلیل و پیش بینی ساختار فضایی منطقه کلانشهری مشهد طی دوره 1420-1375(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساختار فضایی منطقه کلانشهری تغییر کاربری اراضی سلولهای خودکار مشهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۳ تعداد دانلود : ۲۸۳
در چند دهه ی اخیر مناطق کلانشهری کشور دچار تغییر و تحولاتِ گسترده ای شده اند. منطقه کلانشهری مشهد نیز به عنوان یکی از مهمترین قطبهای توسعه در شرق کشور در حال تجربه این تحولات می باشد. این منطقه با بیش از سه میلیون نفر جمعیت، از عدم تعادل فضایی، پراکنده رویی و تمرکزِ شدید رنج می برد. پیامد منطقیِ این تمرکز، رشد کالبدی شهر مرکزی، پدیدار شدنِ نابرابری های اجتماعی و اقتصادی، تخریبِ اراضی سبز و کشاورزی، بورس بازیِ زمین و رانت خواری، آسیب هایِ اکولوژیکی و... می باشد. از این رو تحلیل و پیش بینی ساختار فضایی یکپارچه در این منطقه ضرورت دارد. برای این منظور با تکیه بر بعدِ ریخت شناسی ساختار فضایی، ابتدا تغییراتِ کاربری اراضی برای دو دوره 1405 و 1420 شبیه سازی می شود. در گام دوم، با استفاده از سه شاخص توزیع، خوشه بندی و تجمع، بر پایه داده های پیش بینی شده جمعیت در سال های مزبور، سیمای فضایی منطقه ترسیم می گردد. نتایج تحقیق نشان می دهد که روندِ تغییرات به سمتِ از بین رفتنِ هر چه بیشترِ اراضی کشاورزی و مراتع پیش می رود، به طوری که در سال 1405 مساحتی معادل 247 کیلومترمربع به مساحتِ اراضی ساخته شده در سال 1390 اضافه می شود، در سال 1420 این رقم به 1004 کیلومترمربع می رسد. نتایج حاصل از تحلیل داده های جمعیت و اشتغال بر اساس سه شاخصِ مزبور، نیز حاکی از پیش رفتنِ منطقه به سوی قطبیتِ بیشتر است. لذا لازم است نظام مدیریتِ منطقه ای در راستای جلوگیری از تحقق این پیامدها تمهیدات لازمی بیندیشد.
۶۳.

مسأله حضور در فضا: آگاهی و عاملیت فضایی با تاکید بر فضای عمومی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تولید فضا عاملیت بازتولید قدرت آگاهی فضایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۹
مفهوم فضا به واسطه ی حضور افراد و از خلال روابط اجتماعی آن ها شکل می گیرد. حضور افراد در فضا می تواند  باعث به جریان افتادن حیات شهری گردد. در نوشتارِ حاضر با در نظر گرفتنِ فضا به عنوان یک مسئله، تلاش شده مفاهیمی چون آگاهی، طرد و شمول، مقاومت و قدرت که به دنبالِ حضور افراد در فضا و به واسطه ی فضا شکل می گیرند، مورد تحلیل قرارگرفته و درنهایت هر کدام در نسبتِ با فضا صورت بندی گردند. وجه اشتراکِ مفاهیمِ مذکور، مفهومِ فضا بوده و هر کدام در رابطه با مفهومِ فضاست که فهمیده می شوند. به بیانی دیگر نوشتارِ پیش رو، به دنبال این است نشان دهد چگونه فضا می تواند باعثِ تحققِ بالقوگی های فردی و عینیتِ یافتنِ هریک از مفاهیمِ مذکور گردد؟ فضا به چه شیوه هایی می تواند زمینه ی کنشگری و عاملیت فردی و گروهی، مقاومت و شکل گیری قدرت، طرد و شمول و شکل گیری آگاهی فضایی را فراهم آورد یا متقابلاً محدود کند؟ در راستای پاسخ به سؤالات مطرح شده، نوشتار حاضر در قسمت روش شناسی با تأکید بر این که روش، نظریه و واقعیتِ فضایی درهم تنیده اند، ابتدا در مقامِ مقدمه و طرح مسئله در مورد فضای عمومی و فضا بحث می کند و پرسشِ ذهنی و دغدغه ی نوشتار را مطرح می کند. سپس در ادامه، زیرِ عنوانِ نگاهِ نظری به مسئله ی حضور افراد در فضا، مقوله های تولید و بازتولید فضای شهری و چگونگی ارتباط متقابل آن با مناسبات قدرت در فضای شهری؛ زمان، تجربه، خودآگاهی فضایی و حضور و مقاومتِ سوژه در فضا به تفصیل بیان و بحث می شوند. در همین راستا و متناسب با نگاهِ نظریِ متن، در ادامه ی نوشتارِ پیش رو سعی دارد با حفظِ استقلالِ فکری و اتکا به منطقِ حضوریِ گروه های مختلف، مفهومِ عاملیت را در چارچوبِ فکریِ نام برده صورت بندی کند و در این دستگاهِ نظری به فضا بنگرد و مفهومِ حضور را مورد تحلیل قرار دهد.
۶۴.

عوامل علّی و کانون ارزشی آینده های بدیل و آینده مرجّح/ مطلوب شهر پایدار بر مبنای اخلاق زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اخلاق زیست محیطی آینده های بدیل و مرجح/ مطلوب شهر پایدار حکمرانی زیست محیطی شهر طیب روش تحلیل لایه لایه ای علت ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۸ تعداد دانلود : ۴۶۸
این مقاله در چارچوب میان رشته ای، تحت تأثیر مجموعه ای از دانش های شهرسازی، آینده پژوهی و اخلاق، با استفاده از روش تحلیل لایه لایه ای علّت ها که یک روش مطلوب برای طبقه بندی دیدگاه ها و ملاحظات مختلف درباره آینده ها است، به گونه ای نظام یافته است که بتوان ضمن دستیابی به درکی عمیق از لایه های زیرین مسائل مرتبط با آینده های بدیل شهر پایدار (بوم شهر، شهر سبز، شهر فشرده، شهر کم کربن، شهر سالم، شهر زیست پذیر و شهر هوشمند) و عوامل علّی مؤثر بر شکل گیری آن ها، آینده مرجّح/ مطلوب شهر پایدار از منظر دانش اخلاق زیست محیطی بازشناسی و تبیین گردد. بدین ترتیب پرداختن به مسأله شهر پایدار در این تحقیق از منظر «اخلاق زیست محیطی» با تأکید بر اسلام ضرورتی است در راستای فهم درست آینده و بازتاملی پیرامون چشم انداز آینده های شهرهای پایدار برای ادراک این که امروز چه اقداماتی را در حوزه شهرسازی می توان برای ساختن فردایی بهتر فارغ از ناکجاآباد انجام داد. نتایج به دست آمده نشان می دهد انسان هایی که محیط زیست فعلی و نهایی آنان ذات باری تعالی است، به عمران و آبادی زمین پرداخته و در «شهر طیّب» ساکن خواهند بود. اما نگرش زیست بوم محور، که محیط زیست انسان را کره زمین یا بوم سپهر می پندارد، علارغم اینکه به درستی منجر به این فهم شده است که فرم شهر باید بر مبنای فرایندهای بوم سپهر شکل پذیرد، صرفاً با تکیه بر حکمرانی زیست محیطی قادر نخواهد بود در ساکنان بوم شهر/ شهر سبز به عنوان آینده مرجّح/ مطلوب شهر پایدار، تحرّک لازم را برای عمران و آبادانی زمین ایجاد کند و از نظر قرآن کریم، ساکنان این شهرها از معیشت ضُنک برخوردار خواهند بود.
۶۵.

مقایسه تطبیقی جایگاه مناطق کشور بر مبنای توسعه ی دانش محور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: GIS نابرابری های فضایی تحلیل فازی توسعه سرزمینی مناطق دانش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲۳ تعداد دانلود : ۶۲۴
موضوع نوآوری و خلق دانش یک حوزه پژوهشی مهم در برنامه ریزی توسعه منطقه ای محسوب می شود. بسیاری از کشورها به اهمیت این موضوع پی برده و به تقویت بخش های دانش محور اقتصادی پرداخته اند. در کشور ما نیز طی سالهای گذشته اقداماتی در راستای توسعه مبتنی بر دانش صورت گرفته و متأثر از آن، تحولاتی در فضای سرزمینی کشور و نقش و جایگاه استان ها در فرایند این تغییر و تحول، در حال شکل گیری است. با در نظر گرفتن این تحولات، هدف اصلی این مقاله، مقایسه تطبیقی جایگاه مناطق مختلف کشور در توسعه دانش محور می باشد. در این راستا، پژوهش حاضر با روش تحقیق کمی- تحلیلی و با استفاده از داده های آماری موجود و از طریق ابزار GIS و تحلیل های فازی و سلسله مراتبی (AHP) موجود در آن و نیز نرم افزار SPSS، به تحلیل پیامدهای این تغییر و تحولات پرداخته و تلاش نموده است تا جایگاه استان های کشور را در فرایند توسعه دانش محور مشخص نماید. برای این منظور با توجه به معیارهای مورد استفاده در مطالعات مشابه و همچنین با توجه به امکان دسترسی به داده ها و اطلاعات مربوط به این معیارها، در نهایت 15 نماگر در 4 گروه شاخص انتخاب، و بر این اساس 31 استان کشور رتبه بندی شده که نتایج، حاکی از عدم تعادل شدید میان مناطق کشور در زمینه ظرفیت توسعه مبتنی بر دانش است. مناطق مرکزی کشور دارای وضعیت بهتری بوده و هر چه به سمت پیرامون می رویم شرایط به سمت بدتر شدن حرکت می کند. در این میان، استان تهران با فاصله بسیار زیادی از دیگر استان ها در رتبه نخست قرار گرفته و پس از آن استان های قم، سمنان و اصفهان در رتبه های دوم تا چهارم قرار دارند. همچنین سه استان کردستان، سیستان و بلوچستان، و خراسان شمالی به ترتیب رتبه های بیست و نهم تا سی و یکم را به خود اختصاص داده اند. این روند نشان دهنده نابرابری های فضایی در توسعه دانش محور است که ضرورت و لزوم بازنگری سیاست ها و برنامه ریزی برای کاهش فاصله میان مناطق کشور را در میان سیاستگزاران کشور بازتاب می دهد.
۶۶.

عقلانیت معرفتی و نظری نوین حاکم بر سازمان فضایی سیستمهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۸۵۲ تعداد دانلود : ۴۳۶
در بررسی دیدگاه های نظری مرتبط با حوزه سازمان فضایی و سیستم های شهری به مثابه موضوعی میان رشته ای، دو پارادایم اندازه مبنا و شبکه مبنا قابل تمایز است. پارادایم نخست بر تعریف سیستم شهری به مثابه مجموعه ای از نقاط شهری که بر اساس ویژگی های درونی خود استوار است و در تفسیر مرکزیت فضایی شهرها به سطح تمرکز جمعیت، فعالیت ها و یا کارکردهای یک مکان معطوف است. در حالی که از چند دهه گذشته، با تعریف مجموعه ای از شهرها به مثابه یک سیستم، برخلاف گذشته، عنصر «رابطه» در تعریف سیستم شهری هر چه بیشتر مهم تلقی شد و جایگاه هر شهر در سیستم شهری در نسبت با موقعیت قرارگیری آن، تابع جریان هایی است که میان شهرها در حال گردش است و در نتیجه از ارتباط با دیگر محل ها به وجود می آید. این پارادایم با تأکید بر داده های رابطه ای، به روابط میان شهرها در قالب روابط افقی و غیرمحلی می نگرد و فرایندهای فضایی را در سازمان فضایی هدف قرار می دهد. از این رو به منظور درک، تبیین و کاربست هر دو پارادایم، به مرور سیر تحول رویکردهای نظری حاکم بر سازمان فضا در سیستم های شهری و تبیین عقلانیت معرفتی و نظری نوین حاکم بر آنها پرداخته شده و ویژگی ها و مؤلفه های دو پارادایم، دسته بندی و مقایسه شده است تا با پر کردن خلاء نظری و معرفتی در این زمینه، راه برای تحقیقات کاربردی و پیمایشی باز شود. بر این اساس، این مقاله از حیث هدف، از نوع بنیادین و برحسب رویکرد توصیفی و مبتنی بر مطالعه داده های متن پایه است تا با بررسی سیر تحول نظریه های موجود، به بررسی تطبیقی محتوای نظری و مبانی هستی شناختی پارادایم های سنتی در برابر پارادایم های نوین بپردازد.
۶۷.

سنجش ظرفیت زیست پذیری محله های شهری در کلان شهر تهران (موارد مطالعاتی: محله های هرندی، تختی و کوثر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تهران کیفیت زندگی کلان شهر زیست پذیری مدل ELECTRE

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰۹ تعداد دانلود : ۵۰۵
رشد و توسعه بیش از حدِ شهرها در عصر حاضر و افزایش چالش های مرتبط با آن، باعث به خطر افتادن زندگی در شهرها شده است. زیست پذیری از جمله رویکردهایی است که به دنبال ایجادِ یک محیط امن و سالم برای جوامع انسانی است. این رویکرد از در هم تنیدگی ابعاد اقتصادی، اجتماعی، محیطی و کالبدی تشکیل یافته و می بایست برای پیشگیری از تک بعدی شدن و تقلیل گرایانه شدن آن، شبکه ای از روابط میان معیارهای مربوط به قلمروهای گوناگون زیست پذیری را در آن در نظر گرفت. هدف پژوهش سنجش زیست پذیری محلات شهری بر مبنای متون جهانی و کاربستِ این مؤلفه ها در رتبه بندی محلات هرندی، تختی و کوثر کلان شهر تهران از لحاظِ زیست پذیری است. روش تحقیق مقاله کمی است و با رویکرد توصیفی-تحلیلی انجام شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از Excel و برای استخراج امتیاز نهایی زیست پذیری از مدلElectre استفاده شده است. نتایج نشان می دهد بین محله های مورد مطالعه از لحاظِ زیست پذیری تفاوت وجود دارد. با توجه به این نتایج، محلة تختی از لحاظ شاخص های زیست پذیری در سطح بالاتری نسبت به سایر محلات قرار داشته و محله های کوثر و هرندی به ترتیب بعد از محله تختی قرار می گیرند. اگر چه در کم و کیفِ زیست پذیری محلات عوامل مختلفی نقش دارند، با این حال به نظر می رسد زیست پذیری پایین محله های مورد مطالعه ناشی از کم بودن حسِ تعلق شهروندان و گسترش کاربری های تجاری-خدماتی و انبارداری مربوط به عملکردهای بازار است. امری که به طور خاص در محلة هرندی به وضوح قابل مشاهده است.
۶۸.

سوداگری شهری و واگرایی فضایی تحلیل تحولات فضایی کلان شهر تهران مبتنی بر اقتصاد نفت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تهران سوداگری اقتصاد نفتی تحولات فضایی شهر اقتصاد سیاسی فضا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴۷ تعداد دانلود : ۸۰۶
مفهوم فضا و تحولات فضایی از موضوعات پرچالشی است که در عرصه علوم مختلف نظیر جغرافیا، برنامه ریزی شهری و طراحی شهری مطرح است و به منظور تبیین و روشنگری در این عرصه، طی چند دهه گذشته رویکرد و مفاهیم مختلفی شکل گرفته اند که بحث حول عنصر قدرت(سیاست) از مهمترین آنهاست و در ادامه بحث های انتقادی و در قالب رویکردهایی نظیر اقتصاد سیاسی فضا معرفی شده است که با تعمیمی فضایی از رهیافت رادیکالی اقتصاد سیاسی- انتقاد از مناسبات سرمایه داری در حوزه فضا- به واکاوی و پویش در این حوزه می پردازد، لذا برای تطبیق رویکرد اقتصاد سیاسی فضا در کشورهای متکی بر اقتصاد نفت، مؤلفه های فضایی منبعث از نظام سرمایه داری ازجمله سوداگری در تولید فضا و به تبع آن جدایی گزینی های فضایی در کلان شهر تهران موردمطالعه قرار گرفته است. نتایج نیز گرایش های سوداگرانه و رانت جویانه در فعالیت های ساختمانی را آشکار کرده است که شکاف و جدایی گزینی شمال و جنوب تهران نیز پیامد این گرایش ها می باشد.
۶۹.

بررسی تأثیر یادگیری منطقه ای در نوآوری بنگاه های صنعتی (مورد مطالعاتی: بنگاه های صنایع غذایی و صنایع قطعه سازی در شهرک صنعتی توس مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نوآوری یادگیری تعاملی شبکه های دانش منطقه ای مناطق یادگیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۲ تعداد دانلود : ۶۲۷
درحالی که با تحول اقتصاد به سمت اقتصاد دانش بنیان، نوآوری به عنوان یک الزام برای مناطق کلان-شهری مطرح است؛ مطالعات نشان می دهد سرمایه گذاری در واحدهای تحقیق و توسعه نمی تواند به تنهایی افزایش نوآوری را در پی داشته باشد. در چارچوب تئوری مناطق یادگیری این خلأ که اندیشمندان آن را شکاف نوآوری نامیده اند به کمک ویژگی های منطقه ای بنگاه ها پر می شود. این نوشتار در پی مطالعه اثرگذاری ویژگی های یادگیری منطقه ای بنگاه ها بر نوآوری آن هاست. روش جمع آوری داده ها در این تحقیق مصاحبه با مدیران بنگاه های صنعتی به کمک پرسشنامه نیمه ساختمند بوده و داده ها به کمک نرم افزار SPSS و با استفاده از رگرسیون چندگانه تحلیل شده اند. بر مبنی این مطالعه اثر گذاری برخی از متغیرهای یادگیری منطقه ای شامل اندازه بنگاه ها، رقابت بین بنگاهی، به کارگیری نیروی کار ماهر محلی و زیرساخت های نهادی علمی در نوآوری بنگاه های مورد مطالعه معنی دار شناخته شد و %۴۴ از تغییرات نوآوری بنگاه ها نتیجه تغییر در مؤلفه های یادگیری منطقه ای آن ها (ضریب همبستگی ۰.۶۶۲) محاسبه گردید.
۷۰.

تحلیل عوامل محرک انسانی اثرگذار بر تغییرات کاربری زمین در شهرستان چالوس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغییرات کاربری زمین عوامل انسانی مدلسازی شهرستان چالوس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۱۱۰
کاربری زمین و تحولات مربوط به آن نتیجه یک شبکه پیچیده تعامل بین نیروهای بیوفیزیکی و اجتماعی- اقتصادی در فضا و زمان است. در این میان، انسان به واسطه ی فعالیت های خود به عنوان یکی از محرک های تغییر کاربری شناخته می شود. به منظور مدلسازی این محرک از روش های تحلیل مختلفی در بحث تغییرات کاربری زمین استفاده می شود. این روشها در زمینه ی تغییر کاربری زمین عمدتاً به دنبال ارائه ی مدل پیش بینی تغییرات هستند و کمتر مدلی با توانایی ارائه ی کاربری متناسب با توجه به شرایط منطقه ای در این مقیاس ارائه شده است. برای رفع این خلاء، از مدلی تحت عنوان الگوی بهینه تخصیص کاربری زمین(OLUAP) استفاد شده تا از طریق آن به مسئله ی چگونگی تأثیر محرک های انسانی در تغییر کاربری زمین در زمان آینده در مقیاس منطقه ای پرداخته شود. مدل مورد استفاده در تغییر کاربری در این تحقیق، میزان تناسب تغییر در هر مکان را بر مبنای شاخص ها و ویژگی های مکانی مطرح می کند و تنها رویکرد بهینگی اقتصاد را در نظر نمی گیرد. در واقع این مدل، مکان پایه محسوب شده و با توجه به شرایط مکانی منطقه مطلوب ترین تغییر انواع پهنه های کاربری را مشخص می کند. از این رو، مقاله پیش رو تلاش دارد تا با استفاده از این مدل مزبور، به تدوین الگوی بهینه تخصیص کاربری زمین از طریق عوامل محرک انسانی در شهرستان چالوس بپردازد. نتایج یافته ها نشان می دهد بخش شمال غربی و همچنین مرکزی منطقه به دلیل برخورداری بالا از خدمات و زیرساخت ها نسبت به دیگر مناطق برای استقرار پهنه های شهری و صنعتی مناسب تر تشخیص داده شده و این دو کاربری دارای اولویت های اول و دوم تخصیص در این ناحیه هستند. از سوی دیگر با توجه به شرایط محیط انسان ساخت و همچنین شرایط ویژه ی زیست محیطی، مدل زمین های پست جنوبی و بخش های شمالی (به استثنای نوار ساحلی) را به صورت پراکنده به اولویت های اول و دوم استقرار پهنه های کشاورزی و طبیعی تخصیص داده است. به طور کلی نتایج یافته ها در منطقه نشان می دهد که بایستی برای تخصیص الگوی بهینه کاربری زمین در نقاط مختلف بایستی به ویژگی ها و امکانات منطقه، چیدمان زیرساخت ها و... توجه شود.
۷۱.

عدالت فضایی در مقیاس شهری در ایران؛ فرامطالعه چارچوب نظری مقاله های علمی موجود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عدالت فضایی مرور نظام مند فرا ترکیب برنامه ریزی شهری ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۰۴
عدالت فضایی از موضوعاتی است که در دهه اخیر ذهن جامعه علمی کشور را در حوزه ی مطالعات شهری بسیار به خود مشغول کرده است؛ صاحب نظران متعددی در این حوزه به ایراد نظر پرداخته اند و پژوهش های مختلفی در این زمینه انجام یافته است. از این رو مقاله حاضر در نظر دارد تا به واکاوی و آسیب شناسی حوزه نظری پژوهش های انجام شده در قلمرو میان رش ته ای عدالت فضایی در مقیاس شهری در ایران بپردازد. مقاله پیش رو از نوع ترکیبی و مبتنی بر راهبرد فرامطالعه است. جامعه ی آماری پژوهش را ۴۴ مقاله علمی-پژوهشی با محوریت موضوعی عدالت فضایی در ب ازه زم انی ۱۳۸۳-۱۳۹۴ تشکیل می دهد. به منظور گردآوری و تحلیل داده ها از شیوه هایی چون مرور نظام مند و کدگذاری باز استفاده شده است. در این زمینه فرم جامعی مخصوص تلخیص و استخراج داده از پژوهش های منتخب تهیه شد که حاوی مقوله هایی در خصوص مشخصات عمومی و چارچوب نظری مقاله ها بود. نتایج پژوهش بیانگر عمق کم مطالعات در قلمرو نوظهور و میان رشته ای عدالت فضایی در مقیاس شهری در ایران است. پ ژوهش های انجام شده، به صورت فراگیری تلقی سوسیالیستی از عدالت فضایی را مفروض گرفته اند؛ لذا در بیش تر پژوهش ها، رویکردی توزیعی از نوع برابری محور به بحث عدالت در شهر موردتوجه قرارگرفته و از توجه به ریشه های بی عدالتی در قالب عدالت ساختاری بازمانده اند.
۷۲.

ارائه چهارچوب نظری مناسب ساختار فضایی بنادر و مناطق پسکرانه ای بر مبنای روش تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساختار فضایی بندر پسکرانه تحلیل محتوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۴۷
بنادر را می توان دروازه های اصلی ورود و خروج جریان های فضایی برشمرد. این کانون های فعالیتی، درصورتیکه بتوانند پیوند مناسبی با ساختار فضایی مناطق درون سرزمینی ایجاد کنند، نه تنها می توانند جریان های توزیع کالا را به خوبی هدایت کنند، بلکه نقش موثری در توسعه نواحی پسکرانه ای خواهند داشت. در این میان، تمرکز و تاکید بر مولفه های ساختار فضایی، می تواند موجب رونق تعامل بنادر با قطب ها و توسعه پسکرانه های درون سرزمینی شود. هدف از این پژوهش، شناسایی مولفه های ساختار فضایی و تدوین یک چارچوب نظری مناسب از دیدگاه های مطرح پیرامون ساختار فضایی بنادر- پسکرانه بر مبنای روش تحلیل محتوا است. یافته های پژوهش نشان می دهد از میان مجموعه نظریه های ساختارفضایی، شش مولفه قابل شناسایی است که عبارتند از: قلمرو، کانون، محور ارتباطی، سازمان یابی سطوح، تعامل و انتظام. با تلفیق هرکدام از این مولفه ها، ابعاد جدیدی از ساختار فضایی سرزمین روشن می شود که شامل تحرک فضایی، کاربری فضایی و فرم فضایی خواهد بود. تحرک فضایی بر مبنای پیوندها و روابط میان اجتماعات انسانی و کاربری فضایی بر مبنای فعالیت های انسانی و زمین شکل می گیرد. فرم فضایی نیز حاصل برهم کنش این دو بُعد در پهنه سرزمین است که در مقیاس های مختلف به صورت پنهان یا آشکار نمایان می شود. وجود مولفه انتظام آشکار و برنامه ریزی شده در ساختار فضایی یک منطقه، خود عاملی در تبیین بُعد جدیدی تحت عنوان پشتیبانی فضایی است. در حقیقت این بُعد مشخص کننده تفاوت در ساختار فضایی یک منطقه درون سرزمینی با ساختار فضایی بندر- پسکرانه است. وجود فضاهای پشتیبان در مناطق پسکرانه بندرگاهی، بر اساس تصمیم سازی برنامه ریزان فضایی و تصمیم گیری سیاست مداران، می تواند زمینه لازم را برای ورود فضاهای جغرافیایی کمتر توسعه یافته به چرخه انطباق ساختار فضایی مهیا کند. در این حالت چهارچوب نظری جدیدی تحت عنوان چرخه تعامل در ساختار فضایی بندر- پسکرانه و مبتنی بر چهار بُعد ذکر شده بوجود می آید که هدف آن تبیین مدل توسعه فضایی متوازن بندر و مناطق پسکرانه در مقیاس های مختلف است.
۷۳.

Explaining the Geopolitical Evolution of Ports - Hinterland Connections in Iran; A Historical Comparative Approach(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Iran Ports Hinterland Geopolitical and Spatial Evolution

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶۷ تعداد دانلود : ۴۵۹
This article explores the relation of Iranian ports with their surrounding regions from the geopolitical-spatial perspective since 6th century BC. Content analysis of historical data obtained from written, pictorial and secondary sources is the method used to achieve this aim. The results denote that the geopolitical-spatial evolution of Iranian ports and the surrounding regions can be classified into three general eras: in the first era (from 6th to 15th century), with the domination of the most powerful Iranian states on both sides of the Persian Gulf, the geopolitical-spatial of Iran often had foreland-oriented structure with mutual interaction of ports and hinterlands especially up to regional scale. In the second era (from 16th to 19th century) which coincided with the arrival of powerful foreign forces in the Persian Gulf, the rulers implemented a geopolitical policy: the protection of mainland with the aim of territorial integrity maintenance. So, in this era hinterland-oriented spatial structure was formed based on the interaction in local, regional and national levels. Also, the geospatial scheme of the country was founded on the basis of endogenous activities and integration political power. In the third era and with the exploration of oil (beginning of the 20th century till now), production, trade and distribution system of the country has undergone radical changes and along with formation of powerful world capitalist system, it has become subject to political and economic changes of this system. Directing capital flow to the capital and obtaining such development policies as growth pole, spatial structure of the country has tended towards corridor- polarized pattern. This pattern has led to the pole-oriented hinterland spatial structure based on single-product (oil) export. In other words, in this era, the political, spatial and economical geography relied on the political and economic decisions that were concentrated in the capital. Accordingly, spatial planning in the local-regional hinterland about habitats, activities and distribution of services depended on the capital decisions in the national hinterland.
۷۴.

بررسی و تحلیل مدل تجربی رفتارهای کاهش خطر زلزله خانوارهای شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روش تحلیل مسیر ادراک ریسک رفتارهای تعدیل کننده ریسک زلزله شهر تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷۸ تعداد دانلود : ۵۱۸
هدف این تحقیق، سنجش ادراک ریسک زلزله و بررسی مدل تجربی متغیرهای تأثیرگذار بر روی رفتارهای کاهش خطر زلزله خانوارهای شهر تهران است. ازآنجاکه ادراک و رفتارهای کاهش زلزله معلول هر دو فرآیندهای فردی و اجتماعی است، در این تحقیق تلفیقی از رویکردهای روانشناسی فرد محور و فرهنگی به کار گرفته شد. بدین ترتیب مدل نظری تحقیق بر اساس متغیرهای تأثیرگذار از هر دو رویکرد بر روی متغیر وابسته رفتارهای کاهش خطر زلزله شکل گرفت. همچنین رفتارهای کاهش خطر زلزله به صورت هر دو رفتارهای عملی و قصد برای آینده بررسی قرار شد. روش تحقیق مورد استفاده توصیفی-تحلیلی بوده است. جهت تحلیل مدل مفهومی و دستیابی به مدل تجربی از روش تحلیل مسیر استفاده شد. ابزار سنجش پرسشنامه با حجم نمونه 267 مورد بود. نتایج نشان داد که میزان ادراک ریسک خانوارها، بالاتر از میانه (1>4.71>7 با میانه نظری 4) می باشد. نتایج حاصل از روش تحلیل مسیر بر روی متغیر وابسته رفتارهای عملی کاهش ریسک نشان داد تنها چهار متغیر دانش نسبت به رفتارهای کاهش خطر، درآمد، سن و مالکیت بر رفتارهای عملی کاهش ریسک زلزله اثر مستقیم دارند (P>.05). علیرغم انتظار سایر متغیرهای تحقیق ارتباط معنی داری با متغیر وابسته تحقیق نداشتند (P>.05). این نشان می دهد که خانوارهای شهر تهران علی رغم احساس خطر زلزله، این خطر را تاکنون جدی نگرفته اند و اقدام عملی مؤثری در این زمینه انجام نداده اند. همچنین نتایج حاصل از روش تحلیل مسیر بر روی متغیر وابسته قصد انجام رفتارهای کاهش ریسک در آینده نشان داد چهار متغیر ادراک ریسک، کنترل پذیری، میزان اعتماد به مدیریت بحران شهری و طول مدت اقامت در شهر تهران با قصد و نیت رفتارهای کاهش ریسک تأثیر مستقیم داشته اند. در میان این متغیرها، تنها تأثیر ادراک ریسک به صورت مثبت بود. هم چنین در بررسی اثرات غیرمستقیم از طریق متغیر میانه ادراک ریسک، سه متغیر سن، خودکارآمدی، نیاز به محافظت به صورت مثبت و تعصبات خوش بینانه و درآمد از طریق تأثیر بر روی متغیر میانه ادراک ریسک به صورت غیرمستقیم بر روی قصد و نیت رفتارهای کاهش ریسک تأثیرگذارند.
۷۵.

شبیه سازی تغییرات آتی کاربری زمین بر اساس الگوی بهینه اکولوژیک در مجموعه شهری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی بهینه سلول های خودکار توسعه پایدار شبکه عصبی مصنوعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵۲ تعداد دانلود : ۵۶۷
در چند دهه اخیر برنامه ریزان با مسئله جدیدی به نام پراکنده رویی مواجه شده اند. برای مقابله با این مشکل راه حل های گوناگونی ارائه شده است. یکی از اصلی ترین راه ها، اتخاذ رویکردی اکولوژیک در کاربری زمین و استفاده درست از منابع طبیعی است. منطقه کلان شهری مشهد از بی تعادلی فضایی، پراکنده رویی و تمرکز شدید در مرکز مجموعه و کریدور مشهد- چناران رنج می برد که این امر به نوبه خود موجد پدیدار شدن نابرابری های اجتماعی و اقتصادی در منطقه شده است. به همین خاطر، ضروری است که به اشکال دیگر توسعه فضایی در این منطقه توجه شود. در این تحقیق با ابتنا بر همین رویکرد، تلاش می شود ابتدا الگوی بهینه ای برای نحوه استفاده از اراضی بر مبنای رویکرد اکولوژیک ترسیم شود. سپس با استفاده از این الگو و با مدل سلولی خودکار (CA) و شبکه عصبی مصنوعی (ANN) سه سناریوی 1. توسعه اکولوژیک رادیکال، 2. توسعه اکولوژیک معتدل و 3. تداوم توسعه وضع موجود برای سال 1405 ترسیم می گردد. نتایج تحقیق نشان داد که مجموعه شهری مشهد ظرفیت چندانی برای توسعه ندارد و در مجموع قریب به 630 کیلومتر مربع از اراضی آن به لحاظ اکولوژیک قابلیت توسعه دارد. در سناریوی اول، ضمن حفظ بخش زیادی از اراضی سبز، مساحت توسعه شبیه سازی شده برای سال 1405، 659 کیلومترمربع محاسبه شد. در سناریوی دوم، مساحت 735 کیلومترمربع به زیر توسعه خواهد رفت و در نهایت، سناریوی سوم که بر اساس تداوم رشد وضع موجود شبیه سازی شد، منجر به شکل گرفتن 775 کیلومترمربع اراضی توسعه یافته و نابودی 210 کیلومترمربع اراضی کشاورزی خواهد شد. تداوم رشد وضع موجود آثار و پیامدهای جبران ناپذیری در منطقه خواهد داشت. از این حیث ضرورت دارد سیستم برنامه ریزی به جد نسبت به نحوه کنترل توسعه شهری در مجموعه شهری توجه کند.
۷۶.

تبیین چارچوب مفهومی عدالت فضایی در برنامه ریزی شهر ی با محوریت مفهوم عدالت در مکتب اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عدالت اجتماعی عدالت فضایی برنام هریزی شهری مکتب اسلام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۹ تعداد دانلود : ۶۳۷
تسلط نظام سرمای هداری برفضاهای شهری، شهرها را با چالش های بسیاری روبرو کرده است که یکی از مهمترین این چالش ها، ب یعدالتی فضایی و نابرابری در توزیع خدمات در شهرهاست. این چالش ها، در دهه 1960 و 1970 میادی توسط اندیشمندان شهری نئومارکسیست همانند هنری لوفور، مانوئل کاستلز و دیوید هاروی شناسایی و مورد نقادی قرار گرفت. پی شقراولان عدالت در فضاهای شهری به دلیل وابستگی شان به مکاتب بشری و همچنین داشتن نگاه ت کبعدی و ایستا، نتوانستند تا کنون به یک چارچوب مفهومی از عدالت در فضاهای شهری برسند؛ این در حالی است که در آموزه های مکتب اسام، مفهوم عدالت، یک مفهوم پویا و چندجانبه بوده و عدل و حق لازم و ملزوم هم به حساب آمد هاند و عدالت به عنوان یک ابزار مهم برای رساندن حق به صاحب واقعی اش معرفی شده است. این تحقیق از نوع توسع های بوده و در آن از روش تحلیل منطقی استفاده شده است. هدف تحقیق، ارائه چارچوب مفهومی از عدالت اسامی در فضاهای شهری است. برای تبیین این چارچوب از شش معیار " برابری فرص تها، آزادی، نیاز، اصل تفاوت، استحقاق، منفعت عمومی " استفاده شده است که این معیارها از متون علمی و اسامی استخراج شد هاند. چارچوب مفهومی ارائه شده بیشتر متوجه محتوای برنام هریزی شهری است تا فرآیند آن.
۷۷.

تحلیل تأثیر عوامل جمعیّتی و توسعة اراضی ساخته شده بر پراکنده رویی در شهر- منطقة مرکزی مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تراکم جمعیت پراکنده رویی تغییرات جمعیتی توسعة اراضی منطقة شهری مازندران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵۱ تعداد دانلود : ۵۲۵
اهداف: در مقالة حاضر، به تحلیل تأثیر عوامل جمعیّتی و توسعة اراضی ساخته شده بر پراکنده رویی در شهر-منطقة مرکزی مازندران پرداخته شده است. روش: روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و جهت طبقه بندی تصاویر هوایی لندست شهر- منطقة مطالعاتی طیّ سال های 1365 تا 1390، از دستور طبقه بندی نرم افزار ENVI4.8 استفاده شد. خروجی این نرم افزار برای تحلیل مراحل بعدی پژوهش، در اختیار سیستم اطّلاعات جغرافیایی قرار گرفت تا رابطة میان جمعیّت و تبدیل اراضی به مصارف شهری و منطقه ای بررسی شود. روش های تحلیلی مورد استفاده در این پژوهش، روش تحلیل سیاه- سفید و شاخص تعادل تراکم است که بر مبنای بررسی متغیرهای جمعیّت و نرخ رشد آن، تغییرات تراکم جمعیّت و روند توسعة اراضی ساخته شده و نرخ رشد آن، به تحلیل روند پراکنده رویی می پردازد. یافته های پژوهش، حاکی از هم گرایی غیرمتمرکز در روند تحوّلات توسعة اراضی است که با کاهش تراکم جمعیتّی در حومه همراه است. یافته ها/ نتایج: نتیجة حاصل از بررسی فرضیة سیاه- سفید، مبتنی بر کاهش پراکنده رویی در منطقة شهری بابل (کاهش شاخص پراکندگی با مقادیر02/42، 89/12 و 46/7) روند نزولی (کاهش شاخص پراکندگی از 31/36 به 49/7) و سپس صعودی (افزایش شاخص پراکندگی از 49/7 به 99/28) پراکنده رویی ساری و روند صعودی (افزایش شاخص پراکندگی از22/11 به 45/63) و سپس نزولی (کاهش شاخص پراکندگی از 45/63 به 02/5) قایم شهر است. نتیجه گیری: این روندها نشان می دهد که تحوّلات فضایی در محدودة مطالعاتی طیّ سال های 1365 تا 1390، دارای فراز و نشیب زیادی بوده است و برای بهبود و تقویت کیفیت زندگی در شهر-منطقة مذکور، باید به مدیریت توسعة اراضی با استفاده از تدوین برنامه های مدوّن شهری و منطقه ای پرداخته شود.
۷۸.

تحلیل الگوهای فضایی پراکنده رویی در منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی فضایی منطقه کلان شهری تهران پراکنده رویی مناطق کلان شهری پیوستگی فضایی- عملکردی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری جغرافیای توسعه
تعداد بازدید : ۱۵۲۱ تعداد دانلود : ۶۴۴
مناطق کلان شهری به عنوان پدیده ای نوظهور در مقایسه ی دیگر شیوه های سکونت انسانی دارای روند شکل گیری و گسترش سریع تری در عرصه های مختلف است. هر منطقه ی کلان شهری با توجه به ویژگی ها و شرایط محیطی خود می تواند از الگوی رشد متفاوتی پیروی کند. بررسی ادبیات موجود در این زمینه نشان می دهد که نمی توان الگوی ثابت و مشخصی برای تمامی مناطق کلان شهری ارائه کرد. ازاین رو بایستی بوسیله ی شاخص هایی به سنجش میزان شکل گیری و گسترش پراکنده رویی در مناطق کلان شهری پرداخت. بر این مبنا هدف اصلی در این تحقیق شناسایی و بکارگیری سنجه ی پیوستگی فضایی-عملکردی به عنوان یکی از عوامل تاثیر گذار بر شکل گیری و گسترش این پدیده است. با توجه به دو بخشی بودن این سنجه، دو دسته ی اصلی از روش ها مورد استفاده قرار گرفته است. در تحلیل پیوستگی فضایی از شاخص آنتروپی شانون استفاده شده است که با استفاده از آن میزان پیوستگی فضایی در طی سال های مختلف مورد سنجش قرار خواهد گرفت. در تحلیل پیوستگی عملکردی از تحلیل شبکه استفاده شده است که بر اساس آن شاخص میزان جریان میان عناصر فضایی منطقه به عنوان عامل پیوستگی عملکردی شناخته می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که گسترش پدیده ی پراکنده رویی رابطه ای مستقیم با پیوستگی فضایی-عملکردی دارد. به طوری که شهر تهران و کرج به عنوان دو نقطه ی مسلط در منطقه ی کلان شهری تأثیرات ویژه ای بر این الگو داشته اند. این نتایج نشان میدهد با گسترش و توسعه ی کرج به عنوان نقطه ی مسلط در محدوده ی پیرامونی خود و همکاری با شهر تهران در کنار وابستگی عملکردی، مجموعه ی شهری قوی با مرکزیت شهری تهران شکل گرفته و مناطق پیرامونی در دوره های قبل به محدوده های توسعه یافته ی پیوسته در حال تبدیل هستند.
۷۹.

شناسایی پهنه های همگن جریانی بر اساس جابه جایی های فضایی و الگوهای سفر مطالعه موردی: منطقه کلانشهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جابجایی های فضایی الگوهای سفر ساختار فضایی تحلیل شبکه منطقه کلانشهری تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۹ تعداد دانلود : ۲۰۷
الگوهای مختلف جابجایی فضایی، حاصل تأثیر عوامل مختلف سکونت، اشتغال و سطح درآمدند. در واقع نسبت به درجه انحراف از میزان رضایت افراد از ارائه این قبیل عناصر، پراکندگی و جابجایی های فضایی اتفاق افتاده و الگوهای مختلف فضایی شکل می گیرد. بر این اساس، در سطح منطقه کلانشهری تهران با توجه به نحوه پراکندگی این عناصر، انواع مختلفی از جابجایی های فضایی و الگوهای سفر شکل گرفته است. شناسایی پهنه های همگن جریانی در این منطقه، علاوه بر آنکه درکی از ساختار فضایی منطقه به دست می دهد، می تواند موجب برنامه ریزی برای الگوهای بهینه جابجایی فضایی در سطح منطقه شود. از این رو، در این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی _ تحلیلی و با استفاده از ابزار تحلیل شبکه، بر اساس داده های مرتبط با جریان سفر افراد در سال 1385 به عنوان در دسترس ترین و مستندترین آمار موجود تا زمان انجام پژوهش، به شناسایی پهنه های همگن جریانی و ویژگی های آنها پرداخته شده است. در این راستا چگونگی برقراری پیوندهای ارتباطی میان شهرها در سطح منطقه کلانشهری و شکل گیری سطوح مختلفی از کانون های جذب و تولید سفر، راهنمای این پژوهش بوده است. نتایج یافته های حاصل از این مطالعه، به شناسایی سه پهنه همگن در سطح منطقه کلانشهری تهران منجر شده است که در هر یک از پهنه ها جابجایی های صورت گرفته بیشتر و منسجم تر از سایر پهنه ها بوده است. پهنه نخست به مرکزیت کلانشهر تهران و کلانشهر کرج، بیشترین سطح از میزان روابط و جابجایی ها را به خود اختصاص داده و همچنین پیوندهای قوی تری را با سایر پهنه ها برقرار کرده است، اما پهنه های شرقی و غربی به دلیل فاصله زیاد از یکدیگر رابطه جریانی قوی را با همدیگر شکل نداده اند.
۸۰.

تحلیل نقش الگوهای سفر در ساختاریابی فضایی مناطق کلانشهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساختاریابی فضایی الگوهای سفر تحلیل شبکه منطقه کلانشهری تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۸ تعداد دانلود : ۱۰۷
در دهه های اخیر الگوهای رشد و توسعه مناطق کلانشهری دستخوش تغییرات زیادی شده است. این تغییرات در حال ایجاد فضاهایی هستند که به طور فزاینده ای ناپیوسته، پراکنده و چند پاره بوده و بر نحوه جابه جایی های افراد و جریان سفر آن ها بسیار مؤثر است. در این میان چگونگی وقوع الگوهای سفر برای انواع مختلف فعالیت های انسانی نقش عمده ای در ساختاریابی فضایی مناطق کلانشهری دارند. در این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از ابزار تحلیل شبکه به تحلیل نقش الگوهای سفر در ساختاریابی فضایی منطقه کلانشهری تهران در مقاطع زمانی 1375 و 1385 پرداخته شده است تا با فهم ساختار فضایی منطقه بتوان به ارائه راهکارهایی برای توسعه آتی و بهبود عملکردهای اقتصادی، اجتماعی و آمایش منطقه کلان شهری پرداخت. نتایج یافته ها نشان می دهد که الگوی غالب جریان های سفر در منطقه کلانشهری تهران به صورت متمرکز بوده و عدم توزیع متناسب جمعیت و خدمات در سطح منطقه، نظام شبکه ای نامتعادلی را رقم زده و نوعی واگرایی و عدم یکپارچگی در منطقه را بوجود آورده است. اما با توجه به تحلیل های مرتبط با شبکه از جمله آنتروپی، می توان شواهدی از شکل گیری الگوی چندمرکزی در منطقه را بدست آورد. بنابراین، لازم است نظامی تعریف شود که از نظر ویژگی های توپوگرافی، توپولوژیکی و عملکرد شبکه و همچنین از نظر توزیع متناسب جمعیت و خدمات در سطح منطقه هماهنگی و یکپارچگی فضایی و عملکردی لازم را ایجاد کند. به این ترتیب که زمینه های اقتصادی مکمل مراکز مسلط ایجاد شده؛ تا از آن طریق ظرفیت های شکل گیری نظام چندمرکزی شناسایی شده در محدوده بالفعل شود. در گرو چنین ساختاری می توان شاهد انسجام فضایی-عملکردی در سطح منطقه و همچنین توسعه یکپارچه و متعادل فضایی بود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان