گلاره شاه حسینی

گلاره شاه حسینی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

واکاوی ساختارها و سازوکارهای اثرگذار بر فرایندهای غیررسمی موجد پراکنده رویی در منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرآیندهای غیررسمی پراکنده رویی منطقه کلانشهری تهران کاربری زمین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۲۲
رشد و گسترش مناطق کلان شهری به عنوان یک پدیده جهانی در حال تبدیل به فرم غالب شهرنشینی به ویژه در کشورهای درحال توسعه است. علیرغم اهمیت فزاینده این فرم رشد شهری، مطالعه چندانی در خصوص پویایی های چندبعدی عوامل و سازوکارهای محرک پراکنده رویی شهری-منطقه ای مشاهده نمی شود. در پژوهش حاضر، ساختارها و سازوکارهای اثرگذار بر فرایندهای غیررسمی موجد رشد و گسترش فضایی فزاینده منطقه کلان شهری تهران مورد واکاوی قرار گرفته است. این پژوهش، کیفی بوده و برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه های نیمه ساختاریافته عمیق استفاده شده است. تجزیه وتحلیل اطلاعات براساس رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد ساخت گرا صورت گرفته است. مشارکت کنندگان پژوهش شامل فن سالاران علمی و دولتی ( اعم از استادان دانشگاه، مدیران شهری و کارشناسان شهرداری، استانداری، اداره راه و شهرسازی، سازمان ملی زمین و مسکن، جهاد کشاورزی، منابع طبیعی و ... ) بوده و روش نمونه گیری آن به صورت غیرتصادفی هدفمند و بر مبنای روش نمونه گیری گلوله برفی است. مطابق نتایج، در کدگذاری اولیه 289 عبارت کلیدی، در کدگذاری متمرکز 130مفهوم، در کدگذاری محوری 64 مقوله فرعی و نهایتاً درکدگذاری نظری 34 مقوله اصلی گسترده شناسایی شد. در مجموع، با توجه خروجی کدگذاری نظری، تمامی مقولات اصلی گسترده در قالب 7 مقوله اصلی کلان یکپارچه و الگوی نظری پژوهش را شکل دادند. با توجه به تحلیل داده ها، 4 ساختار اقتصادی و اقتصاد سیاسی ، ساختارها و دلایل بنیادین، ساختارهای قانونی و ساختارهای قضایی-حقوقی در سطح کلان و ساختارهای سازمانی-نهادی، بخش خصوصی و اجتماعی در سطح میانی بر فرایندهای غیررسمی زمینه ساز تصرف زمین و رشد و گسترش فضایی منطقه کلان شهری تهران اثرگذارند
۲.

سنجش و ارزیابی ائتلاف های منطقه ای محرک رشد و گسترش فضایی منطقه کلانشهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رژیم ائتلاف منطقه کلانشهری تهران ذی نفعان تصرف اراضی فرایندهای غیررسمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۸۹
درحال حاضر، برنامه ریزان شهری و منطقه ای کشورهای درحال توسعه درکنترل پراکنده رویی با چالش های عدیده ای مواجه هستند. کلانشهرها و مناطق کلانشهری، محیط هایی پیچیده، متنوع و محل انباشت ثروت و سرمایه در مقیاس ملی هستند، و همین ویژگی امکان شکل گیری شبکه های فساد با هدف دستیابی به سود و منفعت بیشتر در این مناطق را افزایش می دهد. درچنین شرایطی، فهم فرایند شکل گیری این شبکه ها و سنجش و ارزیابی ساختارهای محرک فرایندهای غیررسمی امری ضروری است. این پژوهش به دنبال سنجش و ارزیابی ائتلاف های منطقه ای محرک رشد و گسترش فضایی فزاینده منطقه کلانشهری تهران و شناسایی عاملین کلیدی آن است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی است و برای گردآوری داده های میدانی از پرسش نامه ای با امتیازدهی طیف لیکرت استفاده شده که شامل 252 نفر در ساختارهای ائتلافی منطقه است. نتایج نشان می دهد بخش خصوصی در مقایسه با 2 بخش دیگر رژیم ائتلاف، نقش تأثیرگذارتری در شبکه تصرف اراضی منطقه کلانشهری تهران دارد. کم ترین سهم نیز در هر سه حوزه قدرت، اعمال نفوذ و منفعت مربوط به مردم به ترتیب با نمره میانگین وزنی 2.09، 1.92 و 2.58 است. سنجش و ارزیابی اثرات ساختارهای سازمانی-نهادی، نشان از نقش بی بدیل نهادهای کمیسیونی در فرایند تصرفات اراضی منطقه دارد. درنهایت شناسایی ذی نفعان، بیانگر ترکیبی از حضور هر 3 دسته ساختارهای سازمانی-نهادی در بین ذی نفعان اصلی و ثانویه است.
۳.

بازشناسی انتقادی و طراحی مدل تعدیل یافته از روش تحلیل لایه ای علی در مطالعات برنامه ریزی شهری و منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: causal layered analysis Future Study urban and regional planning political economy of space adjusted model تحلیل لایه ای علّی آینده پژوهی برنامه ریزی شهری و منطقه ای اقتصاد سیاسی فضا مدل تعدیل یافته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۳۳
با توجه به ماهیت پیچیده تصاویر ذهنی آینده ساخت و بازساخت فضایی شهرها و مناطق کلانشهری و پیچیدگی های وضع موجود، اجتناب از نگاه اثبات گرایانه و تک لایه ای به مطالعات شهری-منطقه ای از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این مطالعه چشم اندازسازی در برنامه ریزی شهری و منطقه ای وخلق آینده های بدیل را مستلزم انتخاب هوشمندانه و اصلاح شده ای از روش های آینده پژوهی می داند. تحلیل لایه ای علی یکی از مهمترین روش های آینده پژوهی و در ذیل پارادایم انتقادی معرفی شده است. این روش به مثابه بسیاری از روش ها با خلأها و محدودیت هایی همراه بوده و نیازمند تحلیل نقادانه و تعدیل است. روش این پژوهش مرور انتقادی بوده و نتایج نشان می دهد که برخی مبانی پارادایمی، فرض های بنیادین، ارکان روش، ویژگی های کلی و روش شناسی تحلیل لایه ای علی مورد نقد هستند. مهمترین نقد وارده آن است که این مدل، هنوز به لحاظ خاستگاه فلسفی با ابهاماتی مواجه و کوچ پارادایمی به پارادایم انتقادی صورت نگرفته است.  برهمین اساس، پیشنهاد شد تعداد لایه های مدل به 3 لایه و رویکرد لایه نخست از علمی-تجربی به رویکرد تفسیری تغییر کند. رویکرد لایه دوم به پس کاوی با هدف شناسایی مکانیزم های آشکار و نهان، و در نهایت ساختارشکنی و انتقاد با هدف چشم اندازسازی جهت خلق آینده های بدیل مبنای عملکردی لایه سوم قرار گیرد. جهت کاربست مدل در برنامه ریزی شهری و منطقه ای، دستگاه تحلیلی اقتصاد سیاسی فضا بر این مدل سوار شده و همچنین امکان شناسایی ساختارها و مکانیزم های پنهان، ارائه مدل پارادایمی و سناریوهای خلق آینده های بدیل فراهم آمده است.  
۴.

سنجش اثرگذاری ساختارهای سازمانی- نهادی و ساز و کار عمل آن ها در گسترش منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پراکنده رویی تصرف اراضی ساختارهای سازمانی نهادی منطقه کلان شهری تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۹۲
مقدمه در دهه های اخیر رشد مناطق شهری در سراسر جهان به موضوعی چالش برانگیز بدل شده و درک نیروها و سازوکارهای محرک پراکنده رویی شهری به منظور ارائه راهبردهای مؤثر مهار رشد شهری، دارای اهمیت ویژه ای است. پدیده پراکنده ر ویی شهری منطقه ای به عنوان یکی از تغییرات فضایی با الگوی پراکنده رویی شهرها در مناطق کلان شهری مرتبط است. بنابراین، درک پویایی های پراکنده رویی شهری - منطقه ای، امری حیاتی و مهم است، زیرا رشد و گسترش فضایی شهرها و مناطق کلان شهری، نه تنها باعث تبدیل فزاینده زمین های کشاورزی به شهرها شده، بلکه تقاضا برای منابع طبیعی جدید را که برای محیط زیست جهانی بسیار حیاتی هستند نیز افزایش داده است. با توجه به مطالعات صورت گرفته در خصوص رشد فضایی منطقه کلان شهری، شاهد رشد نامتعارف منطقه مادرشهری و رشد فضایی گسسته آن هستیم. رشدی که در دوره 50 ساله اخیر مراحل گوناگونی را طی کرده و پیامدهای آن در قالب شکل گیری منطقه شهری، گسیختگی حومه ای و زوال مادرشهر اصلی نمود فضایی یافته است. بر همین اساس در پژوهش حاضر، ساختارها و سازوکارهای سازمانی نهادی محرک رشد فضایی فزاینده منطقه کلان شهری تهران به عنوان یکی از عوامل مهم شکل دهنده فرایندهای رشد شهری مورد سنجش قرار گرفته اند. مواد و روش بر پایه پیشینه مطالعاتی و همچنین ماهیت موضوع، تلاش شد از روش های ترکیبی (تلفیقی از داده های کمی و کیفی) برای درک میزان اثرگذاری سازوکارها و درک علل به وجودآمده بر شکل گیری ساختارهای فضایی توسعه این منطقه استفاده شود. کدگذاری کیفی داده های حاصل از مصاحبه با 18 نفر از اساتید دانشگاه، مدیران شهری و کارشناسان سازمان ها و نهادهای ذی ربط، امکان شناسایی مقولات کلیدی اصلی، محوری و مؤلفه های تشکیل دهنده مقولات محوری سازمانی نهادی اثرگذار بر رشد منطقه کلان شهری تهران را فراهم آورد. سپس، بر مبنای نتایج این کدگذاری ها پرسشنامه ای مشتمل بر 52 سؤال محوری تنظیم شد. سنجش نحوه اثرگذاری سازوکار عمل ساختارهای سازمانی نهادی (به تفکیک 3 بخش سازمان ها و نهادهای دولتی و رسمی، نهادها و ادارات محلی و نهادهای نیمه رسمی) با کمک محاسبه میانگین وزنی مقولات محوری و مؤلفه های شکل دهنده سازوکار ها و رتبه بندی این مقولات و مؤلفه ها صورت گرفته است. سنجش میزان تأثیرگذاری هر یک از این عوامل در قالب طیف لیکرت انجام پذیرفت. با بررسی نتایج پرسشنامه ها و محاسبه ارزش میانگین وزنی، سازوکار اثرگذاری هر یک از مقولات محوری و مفاهیم شکل دهنده آن ها مشخص شد که در مجموع، رتبه بندی میانگین وزنی امتیازهای تخصیص داده شده، مشخص کرد کدام مقوله های محوری و مؤلفه های شکل دهنده آن ها بیشترین میزان امتیاز را کسب کرده و بالاترین سهم را در رشد بیرونی فزاینده منطقه کلان شهری تهران داراست. یافته ها نتایج نشان می دهند تأثیرگذاری نهادها و ادارات محلی با ارزش میانگین 4/25 بین ساختارهای کلان سازمانی نهادی، بیشترین میزان اثرگذاری بر رشد بیرونی تصاعدی منطقه کلان شهری تهران را داشته و سازمان ها و نهادهای شبه دولتی و نیمه رسمی و سازمان ها و نهادهای دولتی و رسمی به ترتیب با نمره میانگین 4/17، 3/96 در رتبه دوم و سوم قرار دارند. بین سازوکارهای اثرگذار، مؤلفه خلأ نظارتی نهادها و ادارات محلی با میانگین وزنی 4/46 بیشترین سهم را به خود اختصاص داده و مؤلفه های خلأ نظارتی منتج از ضعف تقسیمات سیاسی، از بین سازوکار های نهادها و ادارات محلی و همچنین، فقدان ابزارهای نظارتی مؤثر و نبود مرجع نظارتی واحد در برخورد با فرایندهای غیررسمی در میان سازوکار های سازمان ها و نهادهای دولتی و رسمی به ترتیب با میانگین وزنی 4/50 و 4/42 بیشترین میزان اثرگذاری را بر تصرف اراضی و رشد منطقه کلان شهری تهران گذاشته اند. نتیجه گیری مطابق نتایج به دست آمده، نهادها و ادارات محلی در مجموع از طریق سازوکار های ضعف عملکرد مدیریتی، خلأ نظارتی و تخلفات و فرایندهای غیررسمی، بیشترین تأثیر را در تصرف اراضی منطقه دار ند. در حالی که سازمان ها و نهادهای شبه دولتی و نیمه رسمی و سازمان ها و نهادهای دولتی و رسمی منطقه به ترتیب با نمره میانگین 4/17 و 3/96 در رتبه های دوم و سوم قرار دارند. درواقع، با حرکت به سمت حریم و پیرامون کلان شهر تهران و سایر شهرها و روستاهای استان به دلیل ساختارها و دلایل بنیادینی نظیر فقدان رویکرد منطقه گرایی در ساختارهای فاقد جامع نگری و ماهیت غالب سیاستگذاری مناطق کلان شهری و ساختارهای قانونی نظیر مکفی نبودن قوانین در حریم و خارج از حریم، فعل و انفعالات موجود در این محدوده ها، آن چنان که باید مورد توجه قرار نمی گیرد. بنابراین خلأ شکل گرفته منتج از حفره های قدرت در این محدوده ها، بستر مناسبی را برای رخنه کردن و تشدید فساد اداری رایج بین برخی کارکنان و مسئولان نهادها و ادارات محلی واقع در این حوزه ها فراهم آورده است. بدیهی است با فاصله گرفتن هر چه بیشتر از نواحی مرکزی و حرکت به سمت سطوح خردتر تقسیمات سیاسی منطقه، این خلأ نظارتی افزایش می یابد.
۶.

تحلیلی بر همبستگی و ارتباط میزان مشارکت شهروندی در مدیریت شهرهای جدید و عوامل زمینه ای اثرگذار؛ نمونه موردی: شهر جدید پرند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مشارکت شهروندی مدیریت شهری شهر جدید عوامل اثرگذار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۸۳
مشارکت شهروندان در مدیریت شهری ، نوین ترین رویکردی است که با هم افزایی اندیشه ها و قابلیت های شهروندان، حرکت از اداره شهری به حکمروائی را محقق می سازد. هدف غایی این رویکرد تمرکززدایی، شفافیت، ایجاد وفاق و عدالت در عرصه مدیریت شهری است. پژوهش پیش رو، با باورمندی لزوم حرکت به سمت بهره گیری از اندیشه های شهروندی در مدیریت شهرهای جدید، برآن است تا با بررسی موشکافانه مفاهیم مشارکت شهروندی ، میزان همبستگی بین مشارکت و عوامل مؤثر را ارزیابی نماید. شهر جدید پرند به عنوان محدوده مکانی این پژوهش انتخاب شده است. نوع پژوهش تحلیلی- توصیفی بوده، جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه (380 عدد بر مبنای فرمول کوکران) و مصاحبه با شرکت عمران (مدیریت شهر پرند) انجام شده و ارزیابی میزان همبستگی عوامل اثرگذار با میزان مشارکت، با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، آنالیز واریانس و رگرسیون چندمتغیره صورت گرفته است. نتایج بیانگر آن است که تمامی زیر متغیرهای مستقل شخصیتی، اقتصادی، اجتماعی شهروندان (فرضیه اول) و میزان اطلاع رسانی (فرضیه دوم) ، با میزان مشارکت شهروندان ارتباط معناداری دارند. نوع مالکیت مسکن (زیر متغیر اقتصادی) بیشترین همبستگی مستقیم- شدید (0.56) را با میزان مشارکت دارا بوده و بین متغیر اطلاع رسانی به شهروندان و میزان مشارکت، نیز همبستگی مستقیم- نسبتاً قوی (0.27) وجود دارد. در نهایت با توجه به اولویت اهمیت تأثیر متغیرها، پیشنهادهایی با هدف بسترسازی جهت ارتقا مشارکت ارائه شده است.
۷.

تبیین و واکاوی چگونگی هوشمندسازی شهرها در بستر مؤلفه ها و عوامل کلیدی اثرگذار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهر هوشمند عوامل نهادی و زیرساختی هوش شهری یکپارچگی و نوآوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۶ تعداد دانلود : ۴۲۰
در طی قرون متمادی شهرها همیشه جوامع بشری را در راستای دستیابی به اهداف خود به خدمت گرفته اند. البته باید این نکته را مدنظر قرار داد که شهرها، بر خاف ابزارها و ماشین هایی که بر مبنای طراحی های دقیق شکل گرفته اند، ابزارهای جمعی هستند که ظهور آنها، مبتنی بر برنامه ریزی های دقیق نبوده و بسیاری از ویژگی های آنان به سادگی و به خودی خود متجلی شده است . بنابراین دیگر برنامه ریزی و مدیریت شهرها به شکل فعلی آن ، نمی توانند پاسخگوی این پیچیدگی ها باشد، لذا مدیریت منسجم این عدم قطعیت ها؛ مستلزم برنامه ریزی برای ایجاد شهرها و جوامع هوشمند بوده و شا کله این شهرها می بایست بر مبنای ایجاد محیط هایی با هدف بهبود مهارت های شناختی و توانایی یادگیری و نوآوری پایه گذاری گردند. این امر، نیازمند ایجاد فضاهای دیجیتالی، سازمانی و فیزیکی بوده که از طریق ابداع و خلاقیت مبتنی بر ترکیبی از مهارت های شناختی فردی و سیستم های اطلاعاتی سازماندهی می شوند. این مقاله به دنبال آن است تا ابعاد مختلف هوش شهری و مؤلفه های کلیدی شهر هوشمند را برپایه یک مدل مفهومی انسجام یافته تبیین نماید، روش این پژوهش توصیفی بوده و برپایه جمع آوری اطلاعات اسنادی و متون مرتبط با این حوزه تدوین شده است؛ در همین راستا، در گام نخست شهر هوشمند و مفاهیم مرتبط با آن ارائه شده، در گام بعد، مؤلفه های کلیدی شهر هوشمند برپایه جمع بندی دیدگاه های صاحب نظران این عرصه؛ در قالب مؤلفه ها و عوامل پایه ای هوشمندسازی شهرها در سه دسته مؤلفه ها ی کلیدی)مردم، عوامل نهادی و زیرساختی(دسته بندی شده و سه عامل مهم)هوش،یکپارچگی و نوآوری( به عنوان پیش شرط های اساسی جهت ایجاد جوامع هوشمند در نظر گرفته شده اند که مجموعه این عوامل و پیش شرط ها در قالب یک مدل به تصویر کشیده شده است و نهایتاً در گام پایانی پژوهش ، چگونگی هوشمندسازی شهرها بر مبنای ابعاد و مؤلفه های مدل تدوین شده، تشریح می گردد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان