پگاه نجات

پگاه نجات

مدرک تحصیلی: استادیار گروه روان شناسی، دانشگاه شهید بهشتی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۶ مورد از کل ۱۶ مورد.
۱.

رابطه بین ذهن سازی و تجربه سوگ در زمان همه گیری کووید ۱۹: یک مطالعه تحولی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجربه سوگ ذهن سازی کنش تأملی همه گیری کووید-19

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۷
هدف این پژوهش تعیین رابطه بین ذهن سازی و تجربه سوگ در زمان همه گیری کووید ۱۹ بود. روش این پژوهش همبستگی بود و برای این منظور ۲۰۰ نفر از زنان و مردان نوجوان، بزرگسال و میانسال ایرانی که در طی دوران همه گیری، یکی از اعضای خانواده یا آشنایان خود را ازدست داده بودند، به روش نمونه برداری دردسترس انتخاب شده و پرسش نامه های تجربه سوگ (مهدی پور، شهیدی، روشن و دهقانی، ۲۰۰۹) و کنش تأملی (فوناگی، لویتن، مولتون - پرکینز، لی، وارن، هاوارد و دیگران، ۲۰۱۶) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها از طریق محاسبه همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین بعد قطعیت کنش تأملی و تجربه سوگ رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. بین بعد عدم قطعیت و تجربه سوگ نیز رابطه معنادار و منفی وجود داشت. رابطه بین بعد قطعیت و تجربه سوگ، و رابطه بین بعد عدم قطعیت و تجربه سوگ به سن و جنس بستگی نداشت. باتوجه به یافته های پژوهش می توان گفت ظرفیت ذهنی سازی در هنگام تجربه سوگ به عنوان یک عامل حمایت کننده و محافظت کننده عمل کند و در نتیجه توصیه می شود از ذهن سازی در طراحی رویکردهای مداخله ای مناسب در تجربه سوگ استفاده شود.
۲.

نقش تعدیل گری ظرفیت تأملی مادر در رابطه بین خلق وخوی کودک با کیفیت رابطه مادر- کودک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خلق وخوی کودک ظرفیت تأملی مادر کیفیت رابطه مادر-کودک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۰۸
هدف این مطالعه تعیین رابطه خلق وخوی کودک با کیفیت رابطه مادر کودک و مشخص ساختن نقش تعدیل گرانه ظرفیت تأملی مادر در رابطه بین این دو متغیر بود. نمونه آماری شامل 270 مادر بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به سه پرسش نامه مزاج کودکی میانه، ظرفیت تأملی والدین و مقیاس رابطه کودک مادر پاسخ دادند.  برای تحلیل داده ها از ضریب هم بستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. تحلیل یافته ها نشان داد که به جز مؤلفه حواس پرتی، بقیه مؤلفه های خلق وخوی کودک رابطه معناداری با کیفیت رابطه مادر کودک داشتند. همچنین هر سه مؤلفه ظرفیت تأملی مادر شامل پیش ذهنی سازی، اطمینان به وضعیت ذهنی و علاقه و کنجکاوی به حالات ذهنی، ارتباط معناداری با کیفیت رابطه مادر کودک داشتند. نتایج تحلیل رگرسیون برای بررسی فرضیه تعدیلگری ظرفیت تأملی مادر نشان داد که پیش ذهنی سازی مادر تعدیلگر معنادار رابطه سطح فعالیت کودک، پیش بینی پذیری و ثبات فراخنای توجه با کیفیت رابطه مادر کودک بود. همچنین علاقه و کنجکاوی به حالات ذهنی در مادر نیز به طور معناداری تعدیل کننده رابطه پیش بینی پذیری و ثبات فراخنای توجه با کیفیت رابطه مادر کودک بود. در بقیه موارد، تعدیلگری مؤلفه های ظرفیت تأملی مادر در ارتباط مؤلفه های خلق و خوی کودک با کیفیت رابطه مادر-کودک تأیید نشد.  
۳.

اثر مشاهدۀ تصاویر خویش انداز زنان تأثیرگذار اینستاگرام بر نگرش و گرایش خانم ها به انجام جراحی های زیبایی با میانجی گری نارضایتی چهره ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاثیرگذاران اینستاگرام نارضایتی چهره ای جراحی زیبایی نگرش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۹۳
هدف : این مطالعه با هدف بررسی اثر مشاهده تصاویر خویش انداز زنان تاثیرگذار حوزه زیبایی اینستاگرام بر نگرش و گرایش خانم ها به جراحی زیبایی با میانجی گری نارضایتی چهره ای و تعدیلگری گرایش خصلتی به مقایسه ظاهری بالاسو انجام شد. روش : پژوهش از نوع آزمایشی با عامل بین آزمودنیِ نوع تصاویر اینستاگرامی مورد مشاهده (زنان تاثیرگذار اینستاگرام حوزه زیبایی، زنان بازیگر فعال در اینستاگرام، و تصاویر غیرانسان) بود. شرکت کنندگان نمونه ای دردسترس از 201 خانم ۱۶ تا ۴۰ ساله بودند که پس از مشاهده تصاویر به پرسشنامه های نارضایتی چهره ای (تیگمان و همکاران، 2018)، نگرش به جراحی زیبایی (هندرسون کینگ و هندرسون کینگ، 2005)، گرایش به انجام جراحی زیبایی، و مقایسه ظاهری بالاسو (اوبرین و همکاران، 2009) پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها : مشاهده تصاویر تاثیرگذاران زیبایی منجر به گرایش بالاتر به انجام جراحی زیبایی بدن نسبت به مشاهده تصاویر بازیگران شد (05/0 > p ). نارضایتی چهره ای اثر نوع تصاویر مورد مشاهده بر نگرش و گرایش به انجام جراحی زیبایی را میانجی گری نکرد. اثر مستقیم نوع تصاویر مورد مشاهده بر بعد درون فردی نگرش به جراحی زیبایی و گرایش به انجام جراحی زیبایی بدن و صورت معنادار بود (05/0 > ps ). گرایش خصلتی به مقایسه ظاهری بالاسو اثر نوع تصاویر مورد مشاهده بر نارضایتی چهره ای را تعدیل نکرد. نتیجه گیری : ارائه تصاویر خویش انداز اینستاگرامی کمتر از حد انتظار بر نارضایتی چهره ای و بر نگرش و گرایش به انجام جراحی زیبایی تأثیرگذار بود.
۴.

تحلیل شبکه ای ملی گرایی مصرفی (شبکه نگرش ایرانیان به کالای داخلی و خارجی)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۴۲
ملی گرایی مصرفی در عصر تحولات جهانی ارتباط مستحکمی با هویت ملی دارد. از منظر هویت اجتماعی و مبتنی بر هویت ملی، نگرش ملی گرایی مصرفی در راستای حمایت از گروه خودی در برابر دیگران چارچوبی را شکل می دهد که در آن فرد به کالای داخلی نگرش مثبت و به کالای خارجی به عنوان عامل تهدید اقتصاد ملی نگرش منفی پیدا می کند. در این تحقیق ضمن به کارگیری روش تحلیل شبکه ای نگرش به عنوان یک شیوه نوین تحلیل شناختی، عقاید، عواطف و رفتارهای ایرانیان درزمینه ملی گرایی مصرفی مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. مقیاس ملی گرایی مصرفی شارما در نمونه 1004 نفری از سراسر کشور با نمونه گیری طبقه ای چندمرحله ای و به وسیله پیمایش تلفنی مطالعه شده و شاخص های مرکزیت، بینابینی و توان متغیرها و رابطه آن ها باهم در قالب یال های شبکه مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفت. سه خوشه (عامل) رفتاری، عاطفی و شناختی در شبکه نگرشی مشاهده شد. تمایل به خرید کالای ایرانی، افتخار به کالای ایرانی و کیفیت کالای ایرانی واجد بالاترین مرکزیت در شبکه نگرشی ملی گرایی مصرفی هستند. اثر جنسیت بر روی سازه نگرشی بررسی و شبکه های متمایز نگرش مردم به ملی گرایی مصرفی براین اساس تحلیل شد.
۵.

تأثیر القای تصویری تهدید مرگ و بیماری کرونا بر دسترسی پذیری فکر مرگ: یک مطالعه آزمایشی مبتنی بر نظریه مدیریت وحشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریه مدیریت وحشت دسترسی پذیری فکر مرگ بیماری کووید مرگ تهدید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۴ تعداد دانلود : ۱۰۰
مقدمه: موضوع نظریه مدیریت وحشت تبیین اثر برجستگی فکر مرگ بر کارکردهای روانی انسان است. پژوهش حاضر با هدف آزمودن کارایی یک روش تصویری برای القای تهدید مرگ بر مبنای این نظریه انجام شد. هدف دوم این مطالعه، مقایسه دسترسی پذیری فکر مرگ ناشی از القای تهدید بیماری کرونا با دسترسی پذیری فکر مرگ ناشی از القای تهدید مرگ بود. روش کار: شرکت کنندگان 148 دانشجو بودند که به تصادف به یکی از شش شرایط آزمایشی حاصل از دو عاملِ نوع تهدید (مرگ، کرونا، دندان درد) و وجود تأخیر زمانی (آنی، متأخر) گمارش شدند. پاسخ گویان ابتدا مورد دستکاری تصویری با محتوای نوع تهدید قرار گرفتند و سپس بلافاصله (شرایط آنی) یا بعد از انجام یک تکلیف نامربوط (شرایط متأخر)، جهت سنجش میزان دسترسی پذیری فکر مرگ به تکلیف تصمیم گیری واژگانی پاسخ دادند. یافته ها: زمان واکنش به واژه های مرتبط با مرگ به دنبال القای تهدید مرگ و نه سایر تهدیدها کمتر از زمان واکنش به واژه های منفی بود. همچنین، الگوی دسترسی پذیری فکر مرگ ناشی از القای تهدید کرونا در شرایط متأخر بیش از شرایط آنی به الگوی دسترسی پذیری فکر مرگ ناشی از القای تهدید مرگ شبیه بود. نتیجه گیری: یافته های حاضر حکایت از مؤثر بودن روش تصویری پیشنهادی برای برجسته نمودن فکر مرگ داشت. افزون بر این، الگوی حاصل از القای تهدید کرونا دلالت بر فراخوانی بیشتر فکر مرگ توسط آن در مقایسه با القای تهدید مرگ نمود. یک تبیین ممکن برای این یافته قدرت و عینیت بالای تداعی یک بیماری با مرگ در بحبوحه همه گیری آن بیماری است.
۶.

مروری بر نظریات توطئه در ارتباط با کووید-19 و پیش بین ها و پیامدهای روانشناختی باور به آنها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کووید-19 ویروس کرونا نظریات توطئه باورهای توطئه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸ تعداد دانلود : ۱۵۱
در پی وقوع همه گیری جهانی ویروس کووید-19، باورهایی پیرامون منشأ و دلیل انتشار آن شروع به ظهور و رواج در گفتمان روزمره فرهنگ های مختلف نمود. این باورها از نظر محتوا و ساختار با نظریات شناخته شده تحت عنوان نظریات توطئه در ادبیات روانشناسی اجتماعی مطابقت دارند. در مدت زمان گذشته از شیوع کووید-19 پژوهش هایی در رابطه با پیش بین ها و پیامدهای باور به این نظریات انجام گرفته اند. مقاله حاضر به مرور و دسته بندی یافته های این پژوهش ها می پردازد، از جمله اینکه ماهیت و محتوای نظریات توطئه مرتبط با کووید-19 چه هستند، پیش بین های شخصیتی باور به آنها کدام موارد هستند، چه پیامدهایی برای استفاده از راهبردهای بهداشتی پیشگیرانه در سطح جامعه دارند، و چگونه می توان با شیوع آن ها مقابله کرد. بنا بر این پژوهش ها، هیجانات (ترس و عصبانیت)، ترجیحات سیاسی، خوشبینی و بدبینی، و احساس درماندگی و عدم اطمینان رایج ترین پیش بین های باور به نظریات توطئه بودند. در خصوص پیامدها، باور به نظریات توطئه در مورد ویروس کووید-19 با مبادرت کمتر به رعایت دستورات بهداشتی مخصوصا رعایت فاصله اجتماعی، و همچنین ابراز خشونت و بیگانه هراسی بیشتر مرتبط بود. یافته های این مطالعه مروری نه تنها برای دولت ها و مسئولان بهداشت عمومی، بلکه برای سازمان های مرتبط و جوامع نیز می تواند مفید واقع شود.
۷.

ویژگیهای روانسنجی نسخه فارسی پرسشنامه بنیادهای اخلاقی در سه نمونه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روان شناسی اخلاق نظریه بنیادهای اخلاقی پرسشنامه بنیادهای اخلاقی اعتبار ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۷ تعداد دانلود : ۳۶۲
مقدمه: قضاوت اخلاقی از موضوعات مورد مطالعه در شناخت اجتماعی محسوب می شود. نظریه بنیادهای اخلاقی نظریه ای اخیر در روان شناسی اخلاق است که رویکردی میان فرهنگی و شهودگرایانه به باورهای اخلاقی مردم جهان دارد. مطالعه حاضر به بررسی ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی پرسشنامه مرتبط با این نظریه و مقایسه یافته ها با گزارش های موجود از نسخه اصلی و سایر فرهنگ ها اختصاص دارد. روش: داده ها مربوط به سه مطالعه روی نمونه های ایرانی هستند: گلکار (1394) و مراحل دوم و سوم نجات (1395)، که دارای به ترتیب 280، 314 و 180 شرکت کننده بودند که به پرسشنامه بنیادهای اخلاقی (MFQ-30) پاسخ دادند. محاسبه آلفای کرونباخ برای تک تک بنیادهای اخلاقی و نیز تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی انجام شد و مقایسه میان جنسیتی در تکیه بر بنیادها صورت گرفت. یافته ها: آلفای کرونباخ بنیادهای مراقبت، انصاف و وفاداری نسبتاً پایین و عموماً کمتر از بنیادهای اطاعت و تقدس بود. تحلیل عاملی اکتشافی به راه حلی سه عاملی برای مرحله دوم نجات (1395) و راه حل دوعاملی برای گلکار (1394) و مرحله سوم نجات (1395) ختم شد. برازش داده ها به مدل پنج عاملی همبسته قابل قبول بود. نمره زنان در مراقبت، انصاف و تقدس بالاتر از مردان بود. نتیجه گیری: ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی پرسشنامه بنیادهای اخلاقی اگرچه در برخی جنبه ها نه چندان عالی، اما قابل مقایسه با نتایج گزارش شده از سایر فرهنگ ها بود و بنابراین به نظر می رسد عمدتاً معلول ماهیت پیچیده خود اخلاق باشد. تفاوت های جنسیتی مشاهده شده مشابه با یافته های بین المللی و در نتیجه حامی روایی گروههای شناخته شده برای این پرسشنامه بود.
۸.

نقش خودکارآمدی، چشم انداز زمان و فشار همرنگی در گرایش به سوءمصرف مواد و سیگار کشیدن در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چشم انداز زمان خودکارآمدی سیگار کشیدن فشار اجتماعی وسوسه ی مصرف مواد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۴ تعداد دانلود : ۲۵۴
شناسایی عوامل پیش بینی کننده ی گرایش جوانان به مواد مخدر گامی مهم در پیشگیری از این آسیب اجتماعی محسوب می شود. مطالعه ی حاضر با هدف بررسی نقش مجموعه ای از عوامل فردی و اجتماعی و تعامل آن ها در شکل دهی به وسوسه ی سیگار کشیدن و مصرف مواد مخدر در میان دانشجویان انجام شد . شرکت کنندگان 766 دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی بودند که به مقیاس های چشم انداز زمان و خودکارآمدی و سؤالاتی درباره ی میزان محبوبیت در میان خانواده و دوستان، وسوسه ی مصرف سیگار و مواد مخدر و فشار اجتماعی پاسخ دادند. به منظور تعیین پیش بین های گرایش به مصرف مواد مخدر و سیگار کشیدن از تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد. در گام اول متغیرهای جمعیت شناختی، در گام دوم خودکارآمدی، چشم انداز زمان، محبوبیت اجتماعی و فشار اجتماعی و در گام سوم تعامل فشار اجتماعی با سایر پیش بین ها وارد شد. دین داری، حال گرایی لذت طلبانه، محبوبیت در خانواده و فشار اجتماعی گرایش به سیگار کشیدن را پیش بینی کردند. گرایش به مصرف مواد مخدر نیز توسط وضع تأهل والدین، دین داری، خودکارآمدی، فشار اجتماعی و تعامل فشار اجتماعی با هرکدام از متغیرهای جنسیت، ادراک اخلاقمندی، خودکارآمدی، آینده گرایی و حال گرایی تقدیرنگر پیش بینی شد. بنا بر اثرات تعاملی، اثر فشار اجتماعی بر گرایش به مصرف مواد برای مردان و نیز افراد دارای خودکارآمدی، ادراک اخلاقمندی، آینده گرایی و حال گرایی تقدیرنگرِ پایین تر، قوی تر بود. علی رغم نقش قابل توجه فشار اجتماعی در شکل دهی به وسوسه ی مصرف مواد مخدر، این اثر توسط خودکارآمدی، ادراک اخلاقمندی و چشم انداز زمان تعدیل شد؛ بنابراین، طراحی مداخلاتی معطوف به این تعدیلگرها می تواند از آسیب ناشی از قرار گرفتن در معرض فشارهای اجتماعی بکاهد.
۱۰.

سطوح آشکار و ضمنی هویت های دینی، ملی و مدرن در سازمان یافتگی شخصیت نوجوانان و جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هویت دینی هویت ملی هویت مدرن آزمون تداعی ضمنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۸ تعداد دانلود : ۳۹۱
هدف: هدف پژوهش تعیین سه نوع هویت ملی، دینی و مدرن به صورت آشکار و ضمنی بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری نوجوانان و جوانان شهرهای یزد و ساری به تعداد 54602 نفر بود. تعداد 168 نفر به روش در دسترس انتخاب شد. برای جمع آوری اطلاعات به روش آشکار از پرسشنامه های سنجش هویت ملی، هویت دینی رحیمی نژاد و احمدی (1374) و هویت مدرن حاتمی (1390) و برای سنجشِ ضمنی، از آزمون رایانه ای تداعی ضمنی (نجات و حاتمی، 1391) استفاده شد. یافته ها: نتایج در ماتریس همبستگی نشان داد رابطه هویت های ملی و مدرن در دو سطح آشکار و ضمنی مثبت معنادار و ارتباط میان هویت های ملی و دینی با هویت مدرن در سطح آشکار، منفی معنادار است، هرچند در سطح ضمنی رابطه ای بین آن ها یافت نشد. طبق نتایج تحلیل واریانس، در سطح آشکار نمره های زنان تنها در هویت های دینی و ملی به طور معناداری بالاتر از مردان بود. در سطح ضمنی سنجش هویت نیز تنها تفاوت معنادار در بالاتر بودن هویت مدرن جوانان مازندرانی از نوجوانان مازندرانی بود. نتیجه گیری: این نتایج می تواند در شناخت ساختار هویتی فعلی نوجوانان و جوانان ایرانی کمک کننده باشد و از آن در برنامه های تربیتی موثر در رابطه با هویت استفاده شود.
۱۱.

بررسی ویژگی های شناختی اجتماعی بازنمایی ذهنی دغدغه های اخلاقی: گروه بندی، جهت گیری انگیزشی و بافت ارتباطی بنیادهای اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قضاوت اخلاقی بافت ارتباطی جهت گیری انگیزشی نظریه بنیادهای اخلاقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی وضع رفتار و عقاید
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی انگیزش انگیزش درونی و بیرونی
تعداد بازدید : ۱۲۵۲ تعداد دانلود : ۷۵۲
مقدمه: نظریه بنیادهای اخلاقی از جمله نظریات اخیر درباره قضاوت اخلاقی در حوزه شناخت اجتماعی است. این نظریه، شش بنیادِ مراقبت، انصاف، وفاداری، اطاعت، تقدس و آزادی را زیربنای دغدغه های اخلاقی شمرده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی ویژگی های این بنیادها در ذهنیت اخلاقی فرهنگ ایرانی و مقابله آن با یافته ها و پیش بینی های خارجی، از جمله مجادله اخیر دو نظریه پرداز این حوزه، گراهام و جنوف -بالمن، انجام شده است. روش: شرکت کنندگان، 172 نفر ایرانی بودند که از آنها درباره جامعه آرمانی و رفتارهای اخلاقی و غیراخلاقی سوال شد. پاسخ های افراد از نظر تعلق به بنیادها بررسی و کدگذاری شد. براساس آن، مصداق های هر بنیاد و بار انگیزشی و بافت ارتباطی آنها تعیین شد. برای تعیین گروه بندی بنیادها از تحلیل عاملی اکتشافی، برای مقایسه بار انگیزشی بنیادها از تحلیل واریانس، و برای مقایسه فراوانی مصداق های هر بنیاد در بافت های ارتباطی از آزمون خی دو استفاده شد. یافته ها: تعداد عامل های استخراج شده از بنیادها در متن هر یک از سه پرسش سه بود. بنیادها از نظر بار انگیزشی با هم متفاوت بودند، اما تقریباً همه آنها مصداق هایی از هر دو جهت گیری انگیزشی داشتند. همچنین، علی رغم تمرکز هر بنیاد بر یک یا دو بافت خاص، تقریباً همه آنها مصداق هایی معطوف به هر سه بافت ارتباطی داشتند. نتیجه گیری: یافته ها از ابرساختار سه گانه اخلاق حمایت می کنند. نتایج همچنین بیانگر آن است که جنوف بالمن تصویر محدودی از جهت گیری انگیزشی بنیادها ترسیم کرده است، همان طور که فرضیات پردازندگان نظریه بنیادهای اخلاقی نیز تنوع بافت ارتباطی بنیادها را دست کم گرفته است
۱۲.

نقش کیفیت دلبستگی به والدین در نقش پذیری جنسیتی فرزندان

کلید واژه ها: والدین نقش جنسیتی دلبستگی فرزندان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴۷ تعداد دانلود : ۱۵۴۴
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش کیفیت دلبستگی به والدین در نقش پذیری جنسیتی فرزندان در خانواده های دووالدی دست نخورده انجام شده است. صد و چهار دانشجو (55 زن، 49 مرد) با میانگین سنی 21 سال در این پژوهش پیمایشی شرکت کردند و به پرسشنامه های نقش جنسیتی بم و دلبستگی به والدین و همسالان پاسخ دادند. یافته هانشان داد که دلبستگی به مادر بیشتر از پدر بود و زنان بیشتر از مردان جنس سنخیتی بودند. دلبستگی به والد ناهم جنس با ضریب منفی میزان جنس سنخیتی بودن را پیش بینی نمود. افراد دارای نقش جنسیتی نامتمایز نسبت به دو گروه جنس سنخیتی و دوجنسیتی دلبستگی کمتری با والد هم جنس خود داشتند. به طور خاص در گروه دلبستگی پایین به والد هم جنس و بالا با والد ناهم جنس، تعداد افراد نامتمایز زیاد و دوجنسیتی و جنس سنخیتی ها کم بودند. دلبستگی بیشتر با مادر قابل انتساب به اشتغال بیشتر مادر با فرزندان و سبک تعاملی خوشایندتر وی می باشد. جنس سنخیتی تر بودن دختران با نظریه چودورو همسویی دارد. نتایج مربوط به نقش دلبستگی به والد هم جنس و ناهم جنس در نقش پذیری جنسیتی به طور کلی با دیدگاه شناختی-اجتماعی هماهنگی داشت. بستگی داشتن اثر دلبستگی به یک والد بر نقش پذیری جنسیتی به سطح دلبستگی به والد دیگر، اهمیت پی گیری نگاه سیستمی و بوم-شناختی به خانواده رامی نمایاند.
۱۳.

بررسی ویژگی های روان سنجی آزمون تداعی ضمنی عزت نفس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آزمون تداعی ضمنی عزت نفس ضمنی ویژگی های روان سنجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۳
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی آزمون تداعی ضمنی (IAT) (نسخه عزت نفس) بود. اهداف ویژه، شامل تعیین میزان پایایی بازآزمون، همسانی درونی، روایی همگرا و روایی افتراقی، بود. جامعه پژوهش حاضر دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی بودند و 300 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند از بین دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد انتخاب شدند. همچنین به منظور بررسی پایایی بازآزمون 50 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس از دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی انتخاب گردیدند. براساس یافته ها، پایایی بازآزمون و همسانی درونی به ترتیب 52/0 و 63/0 به دست آمد روایی همگرا با آزمون حرف-نام 06/0 به دست آمد، اما با کنترل متغیر جنسیت افزایش قابل توجهی در روایی همگرا دیده شد (16/0). همچنین روایی افتراقی آزمون تداعی ضمنی عزت نفس نسبت به عزت نفس روزنبرگ 06/0 به دست آمد. نتایج این پژوهش نشان دهنده این است که آزمون تداعی ضمنی (نسخه عزت نفس) از پایایی و همسانی درونی خوبی برخودار است، روایی همگرای ضعیف ولی روایی افتراقی مناسبی دارد
۱۴.

تأثیرپذیری از تصورات قالبی جنسیتی در شغل گزینی: تمایز بین دانشجویان ریاضی فنّی و علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصور قالبی جنسیت شغل گزینی گروه رشته تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۴ تعداد دانلود : ۳۱۳
هدف این پژوهش مقایسه ی تأثیرپذیری اهداف شغلی زنان و مردان گروه های ریاضی فنّی و علوم انسانی از تصورات قالبی جنس- رشته ی شخصی و غیرشخصی بود. علاوه بر این، اهمیت جنس و همانندسازی گروه رشته ای ضمنی به عنوان تعدیل گرهای این اثرات آزمون شد. روش: روش پژوهش همبستگی بود. از میان 700 نفر دانشجویان سال سوم و بالاتر دوره ی کارشناسی علوم انسانی و ریاضی فنّی دو دانشگاه صنعتی شریف و تهران در سال 1389، 192 نفر (نیمی زن، نیمی از هر گروه رشته) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. تصور قالبی و همانندسازی ضمنی با گروه رشته ی خود با استفاده از آزمون رایانه ای تداعی ضمنی گرینوالد، مک قی و شوارتز (1998) سنجیده شد. به علاوه، از آزمودنی ها در مورد اهمیت جنس و هدف شغلی شان سوال شد. برای تحلیل داده ها از رگرسیون سلسله مراتبی به طور جداگانه در هر گروه رشته استفاده شد. یافته ها: در گروه ریاضی فنّی، تعامل جنس و همانندسازی گروه رشته ای تمایل به شغل گزینی در رشته ی فعلی را پیش بینی کرد، در حالی که در گروه علوم انسانی، تعامل سه راهه ی جنس و تصور قالبی شخصی و اهمیت جنس پیش بین آن بود. هر دو اثر در جهت مورد انتظار بود. نتیجه گیری: دانشجویان دو گروه رشته از نظر نوع تصور قالبی تأثیرگذار (غیرشخصی در ریاضی فنّی در مقابل شخصی در علوم انسانی) و تعدیل گر اثر آن (همانندسازی گروه رشته ای در ریاضی فنّی در مقابل اهمیت جنس در علوم انسانی) با یکدیگر متفاوتند. این یافته توسط دیرینه بودن حضور اکثریتی مردان در ریاضی فنّی در مقابل اخیرتر بودن حضور اکثریتی زنان در علوم انسانی قابل تبیین است. نتایج این پژوهش در تشخیص دانشجویان آسیب پذیر و طراحی مداخلات با هدف کاهش اثرات منفی تصورات قالبی جنسیتی بر انتخاب های شغلی آنان کاربرد دارد.
۱۵.

نقش هماهنگی شناختی در رابطه ی شناخت اجتماعی ضمنی و آشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شناخت ضمنی شناخت آشکار هماهنگی شناختی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی شخصیت رویکرد شناختی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی
تعداد بازدید : ۱۶۳۳ تعداد دانلود : ۷۴۲
هدف: شناخت اجتماعی به دو حوزه­ی ضمنی و آشکار تقسیم شده است. نظریه­ی ارزیابی تداعی­گرا-گزاره­ای گاورونسکی و بودن­هازن (2006) پیش­بینی می­کند که طی فرآیند ترجمه­ی یک شناخت معین از حوزه­ی ضمنی به آشکار، هماهنگی شناخت ضمنی مربوطه با نسخه­های آشکار سایر شناخت­های موجود در ذهن بررسی می­شود و هر چه این هماهنگی بیشتر باشد، نیاز کمتری به ایجاد تغییر در شناخت مربوطه است و لذا نسخه­ی آشکار حاصل، ارتباط قوی­تری با نسخه­ی ضمنی اولیه­ی خود خواهد داشت. این مطالعه به آزمودن این فرضیه در متن سه شناخت هویت جنسی، هویت گروه­رشته­ای و تصور قالبی جنسیت ـ رشته می­پردازد. به­علاوه، بررسی تعدیل­گری هماهنگی با نسخه­های ضمنی سایر شناخت­ها در رابطه­ی ضمنی ـ آشکار نیز به عنوان هدفی اکتشافی دنبال می­شود. روش: 192 دانشجوی کارشناسی از دو دانشگاه تهران (نیمی علوم انسانی و نیمی ریاضی فنّی، نیمی زن و نیمی مرد) در این پژوهش همبستگی شرکت نمودند. سه شناخت مورد تمرکز، به دو طریق، یکی غیرمستقیم با استفاده از آزمون تداعی ضمنی (گرینوالد، مک­قی و شوارتز، 1998)، و دیگری مستقیم با استفاده از پرسش­های لیکرت سنجیده شدند. برای آزمون تعدیل­گری هماهنگی شناختی، از رگرسیون سلسله ­مراتبی برای هر یک از شناخت­ها استفاده شد. یافته­ها: در مورد هویت جنسی و هویت گروه­رشته­ای، نه هماهنگی با دو شناخت آشکار دیگر و نه هماهنگی با دو شناخت ضمنی دیگر تعدیل­گر معناداری در رابطه بین نسخه­های ضمنی و آشکار آنها نبودند. برای تصور قالبی، هماهنگی با شناخت­های آشکار دیگر تعدیل­گر معناداری نبود، اما هماهنگی با شناخت­های ضمنی دیگر به طور حاشیه­ای معنادار شد. نتیجه­گیری: نظریه­ی گاورونسکی و بودن­هازن (2006) در مورد هیچ­کدام از سه شناخت تأیید نشد. در مورد تصور قالبی، نتایج دلالت دارد بر اینکه دو فرآیند متمایز از فرآیند ذکرشده در این نظریه در ساخت تصور قالبی آشکار نقش داشته باشند: یکی فرآیندی براساس شناخت­های آشکار دیگر، و دوم فرآیندی بر پایه­ی میزان تعامل بین سه شناخت در حوزه­ی ضمنی.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان