نرجس بانو صبوری

نرجس بانو صبوری

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه زبانشناسی، دانشگاه پیام نور تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۱ مورد.
۱.

ریشه شناسی چند واژه از گویش گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گویش گیلکی ریشه شناسی زبان های ایرانی ایرانی باستان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : ۱۶۴۱ تعداد دانلود : ۱۵۳۲
گویش گیلکی از گویش های ایرانی نو است که در ناحیه وسیعی از استان گیلان در حاشیه دریای خزر و نیز بخش هایی از استان مازندران رواج دارد. این جستار اختصاص دارد به بررسی ریشه شناختی چند واژه از گویش گیلکی شرق گیلان. در هر مدخل، ابتدا ریشه ایرانی باستان و هندواروپایی واژه یا فعل مورد نظر و برابرهای آن در دیگر زبان های ایرانی را آورده ایم، سپس به بررسی ساخت اشتقاقی آنها در گویش گیلکی، فرایندهای واجی و گاه رابطه نحوی واژه موردنظر پرداخته ایم. واج نوشت داده ها بر پایة گونة گویشی شرق گیلان انجام پذیرفته است.
۲.

نگاهی به ریشه چند واژه گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ریشه شناسی زبان ایرانی باستان گویش گیلکی زبان های ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۴ تعداد دانلود : ۲۰۹۸
ریشه شناسی را به اختصار بررسی خاستگاه یا تاریخ واژه دانسته اند. از این رو برای دست یابی به ریشه حقیقی واژه باید در زمان به عقب بازگشت تا به وضعیتی رسید که اطلاعات مربوط به واژه به صورت شفاف و روشن در اختیار قرار گیرد و بتوان با اطمینان فرایند شکل گیری واژه را بازسازی کرد. گویش گیلکی یکی از گویش های ایرانی نو است که در شمار گویش های شمال غربی ایران جای داشته و در حاشیه سواحل جنوب غربی دریای خزر رواج دارد. در این پژوهش به بررسی ریشه شناختی بیست واژه گیلکی پرداخته شده است. داده های این جستار از ناحیه جلگه ای شرق استان گیلان و منطقه کوهستانی دیلمان گرداوری شده اند. در هر مدخل ریشه ایرانی باستان و ریشه هندو اروپایی آورده شده، و ویژگی های آوایی و ساختاری واژه توضیح داده شده است. پس از آن واژه های هم ریشه در دیگر زبان ها و گویش های ایرانی آورده شده است. واج نوشت داده ها در این پژوهش بر اساس شیوه و نشانه های رایج در آثار مربوط به زبان های ایرانی انجام پذیرفته است. این بررسی پیوند زبانی گویش گیلکی را با دیگر زبان ها و گویش های ایرانی در دوره های سه گانه تاریخی ایرانی باستان، میانه و نو آشکار ساخته، و سیر تحول واج های این گویش را به روشنی باز می نماید. افزون بر این، نشان دهنده ظرفیت واژگانی و معنایی این گویش و دیگر زبان ها و گویش های مرتبط با آن نیز هست.
۳.

ریشه شناسی چند مصدر گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مصدر گویش گیلکی ریشه فعلی ماده ماضی ماده مضارع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷۷ تعداد دانلود : ۱۲۲۹
گیلکی از گویش های ایرانی نو است که در بخش هایی از گیلان رواج دارد. این گویش در کنار گویش های تالشی و رودباری، از گویش های عمده این ناحیه به شمار می رود. شواهد زبان شناختی نشان از تعلق این گویش به زبان های شمال غربی ایران دارد. مصدر در گویش گیلکی بر پایه دو ماده ماضی و مضارع و نیز برخی اسم ها و صفت ها بنا شده است. علی رغم تغییرات آوایی فراوانی که در واژه های گیلکی صورت گرفته و گاه شکل واژه را یکسره دگرگون ساخته است، بازشناسی صورت کهن آنها چندان دشوار نمی نماید. در این جستار، ضمن نگاهی کوتاه به ساخت مصدر درگویش گیلکی و معرفی اجمالی پیشوندهای مصدری (فعلی)، چند مصدر گیلکی از نظر ریشه شناسی بررسی شده اند.
۴.

بررسی گذرایی فعل های حرکتی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گذرایی فعل های حرکتی زبان فارسی چهارچوب نظری تالمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱۶ تعداد دانلود : ۶۷۴
پژوهش حاضر به بررسی گذرایی افعال حرکتی زبان فارسی از دیدگاه زبان شناسی شناختی پرداخته است. به این منظور، داده های پژوهش بر اساس چهارچوب نظری تالمی (2000) تحلیل شده و مؤلفه های حرکت در این افعال بررسی شده اند. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. پژوهش پیش رو، شامل 219 فعل حرکتی فارسی نو از پایگاه داده های زبان فارسی و سایت آنلاین روزنامه همشهریاست. از میان این فعل ها، 126 مورد ناگذر و 63 مورد گذرا بوده اند. بر مبنای هدف اصلی پژوهش، این سؤال مطرح می شود که چه تفاوتی میان پیکر و زمینه در رویدادهای گذرا و ناگذر وجود دارد. معیار تعیین گذرایی پیروی از الگوی «گروه اسمی 1، فعل گذرا، گروه اسمی 2» است. تمرکز اصلی پژوهش بر دو مؤلفة اصلی همراه حرکت، یعنی پیکر و زمینه در ساخت های گذرا و ناگذر است. در زبان فارسی، مفعول معمولاً بنا بر مختصات معنایی فعل، نقطه ارجاع یا مسیر را به تصویر می کشد و در موردهای سببی، مفعول همان پیکری است که جابه جایی را انجام می دهد. افزون بر این، در ساخت های ناگذر معلوم، فاعل همان پیکر است و فعل ناگذر تغییر مکان یا رسیدن به موقعیت جدید را نمایان می کند. در این نمونه ها اغلب، زمینه از طریق یک گروه حرف اضافه ای نشان داده می شود.
۵.

بررسی فرایند رشد درک استعاره ی بدن مند درکودکان2 تا5 ساله ی فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استعاره معناشناسی شناختی روان شناسی شناختی زبان شناسی فرهنگی استعارة بدن مند

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری معنی شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها زبان شناسی شناختی
تعداد بازدید : ۱۲۳۶ تعداد دانلود : ۷۲۸
نظام مفهومی ما که بر اساس آن فکر و عمل می کنیم، ماهیتی اساساً مبتنی بر استعاره دارد. کودک نیز از آغاز زبان آموزی با این تعامل شناختی روبه رو است. بر همین اساس بر پایة دانش اندک خود از محیط و واژگان، از نظام استعاری بزرگ سالان نیز بهره می برد. کودک امروز دارای دانش شناختی متفاوتی از کودک زمان پیاژه و حتی پس از آن است. وسایل ارتباط جمعی، اسباب بازی های مدرن مانند ایکس باکس و تبلت، کتاب های مصوّر و انواع پازل ها همگی دنیای شناختی کودک را متحول ساخته است. به همین منظور، بازبینی زمان درک استعاری کودک، موضوع قابل توجهی است که پژوهش حاضر به آن پرداخته است. در این پژوهش میدانی، 60 کودک دختر و پسر 2 - 5 ساله در شرایط آزمونی قرار گرفتند. برای انجام پژوهش حاضر، آزمون خودساخته ای بر مبنای گردآوری عبارات استعاری کودک فارسی زبان و پژوهش میدانی بیالکا- پیکال (2003) صورت گرفت. یافته های پژوهش، حاوی زمان درک عبارات استعاری بدن مند و علاوه بر آن، میزان درک کودک با توجه به متغیر سن می باشد. نتایج پژوهش حاضر با نتایج بررسی بیالکا- پیکال (2003) همسو بوده است؛ با این تفاوت که پژوهش بیالکا- پیکال کودکان را از سه سال و سه ماهگی مورد بررسی قرار داده و پژوهش حاضر، کودکان فارسی زبان را از سن دوسالگی دارای درک عبارات استعاری بدن مند می داند. در این بررسی مشخص گردید که میزان درک با توجه به متغیر سن و علایق شناختی کودک رو به افزایش است.
۶.

بررسی تغییرات معنایی واژه «دولت» در زبان فارسی بر اساس نظریه پیش نمونه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیش نمونه دولت فارسی تغییر معنایی معناشناسی درزمانی مقوله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷۱ تعداد دانلود : ۵۶۰
در این پژوهش، به تغییرات معنایی واژه «دولت» در تاریخ متون نثر فارسی، از سده چهارم تا امروز، پرداخته شد. معانی مختلف این واژه، در 80 اثر منثور فارسی، به تفکیک سده نگارش آثار، جستجو و استخراج شد. اگرچه معنای کلّی واژه «دولت» در ظاهر تغییر چندانی نکرده است، امّا این واژه، در متون فارسی بررسی شده به 21 معنای مختلف به کار رفته است. تلاش شد، تغییر معانی واژه «دولت» در چارچوب نظریه پیش نمونه با رویکرد گیرارتز (1997) تبیین شود. نظریه پیش نمونه، تغییرات معنایی این واژه را در قالب سه فرضیه از فرضیات چهارگانه راجع به مشخّصه های پیش نمونگی، به خوبی توضیح داد. در تأیید فرضیه (2)، مشخّص شد که مفاهیم خاصّی محور تغییرات هستند و تغییرات معنایی، در حاشیه خوشه ها و در ارتباط با این مفاهیم کانونی روی می دهند، برخی مفاهیم، حاشیه ای هستند و در مقایسه با معانی کانونی ناپایدارترند و برخی مفاهیم، هم زمان در بیش از یک خوشه مفهومی ریشه دارند. شواهدی به دست آمد که نشان می دهند، نوسان در مرزهای واژه می تواند باعث دو وقوع مستقل یک مفهوم در دو مقطع زمانی مختلف، یا پدیده تعدّد مبادی معنایی شود. که این امر، مؤیّد فرضیه (3) است و در نهایت، اهمّیت اطّلاعات جهان خارج در تغییر مفهومی واژه نشان داده شد که فرضیه (4) گیرارتز را تأیید می کند.
۷.

بررسی تطبیقی افعال مسیرنمای زبان های فارسی میانه و نو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فارسی میانه فارسی نو رده شناسی شناختی فعل محور تابع محور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲۲ تعداد دانلود : ۶۹۵
رده شناسی شناختی بر اصول مفهومی، تجربه و ادراک متمرکز است و می خواهد جهانی ها و تفاوت های موجود در بازنمایی مقوله ها، تجربه ها و موارد دیگر را در زبان های دنیا بررسی کند. یکی از اصول بنیادین زبان شناسی شناختی و به تبع آن رده شناسی شناختی، مردود دانستن تمایز میان زبان شناسی درزمانی و هم زمانی است. در حقیقت، بی توجهی به تغییراتی که در طول زمان در زبان صورت پذیرفته است، به نادیده گرفتن شواهدی می انجامد که به صورت تاریخی بر درک کاربردهای امروزی یک زبان اثر گذاشته اند. بر همین مبنا، هدف پژوهش حاضر بررسی اَشکال بیان رویدادهای حرکتی فعل در زبان فارسی میانه (با تأکید بر آثار فارسی میانه زردشتی) و مقایسه آن با زبان فارسی نو برای پاسخ به این پرسش است که در طول زمان و در ادوار مختلف زبان فارسی، بازنمایی رویداد حرکتی فعل دستخوش چه تغییراتی بوده است. چارچوب نظری پژوهش حاضر، رده شناسی شناختی تالمی (2000) است که بر مبنای آن، زبان ها بسته به آنکه شیوه و مسیر حرکت را در ستاک فعل یا تابع های آن رمزگذاری کنند، به دو رده فعل محور و تابع محور تقسیم می شود. یکی از اجزای اصلی رویداد، حرکت مسیر است. بازنمود این رویداد و اجزای آن در زبان های مختلف به روش های متنوعی انجام می گیرد. هر زبان با استفاده از امکانات و گرایش هایی که دارد، این اجزا را به شیوه ای خاص نشان می دهد. بدین ترتیب فعل های حرکتی انواع مختلفی از اطلاعات مسیر حرکت را بازنمایی می کنند. در این مقاله، افعال حرکتی زبان فارسی میانه و نو از همین دیدگاه بررسی و بر اساس سازوکار شناختی مقایسه شده است. بررسی ها نشان داد که فعل در زبان فارسی میانه برای بازنمایی اطلاعات مسیر از امکان فعل محوری بهره می گرفته، در حالی که زبان فارسی نو این امکان را گسترش داده است و علاوه بر فعل-محوری، از امکان تابع محوری نیز استفاده می کند. می توان این نتیجه را اینگونه تفسیر کرد که با بسط گستره شناختی سخن گویان زبان در طول زمان، زبان از امکانات بیشتری برای بیان مفاهیم استفاده می کند.
۹.

بررسی چندمعنایی فعل های «ایستادن» و «نشستن» در تاریخ بلعمی و مقایسه آن با شواهدی از فارسی میانه و فارسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چندمعنایی ایستادن نشستن تاریخ بلعمی فارسی میانه فارسی معاصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۱ تعداد دانلود : ۱۳۷۳
این تحقیق، پژوهشی معنی شناختی   تاریخی است که دو فعل ساده «ایستادن» و «نشستن» را در تاریخ بلعمی ازنظر معنایی بررسی کرده است. برای دستیابی به نتیجه ای جامع تر و کامل تر، نتایج این بررسی با معانی مختلف این دو فعل در متون فارسی میانه و شواهدی از فارسی معاصر مقایسه شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که از دو مؤلفه اصلی فعل «ایستادن» یعنی «+سرپابودن» و «+سکون» که برآمده از مفهوم ریشه ایرانی باستان این فعل است مؤلفه «+سکون» چه به صورت عینی و فیزیکی و چه به صورت انتزاعی و ذهنی در بیشتر ابعاد معنایی این فعل مشترک است. همچنین بررسی «ایستادن» ازنظر کاهش و گسترش معنایی در یک نگاه کلی و تنها برپایه تعداد معانی فعل ها بیانگر این است که «ایستادن» در تاریخ بلعمی نسبت به دوره میانه گسترش معنایی و در دوره معاصر نسبت به تاریخ بلعمی کاهش معنایی داشته است. بررسی فعل «نشستن» از دیدگاه مؤلفه های معنایی نشان دهنده این است که دو مؤلفه «+جهت پایین» و «+سکون» که برگرفته از معنای ریشه ایرانی باستان این فعل است چه به صورت عینی و فیزیکی و چه به صورت انتزاعی یا ذهنی در بیشتر معانی این فعل دیده می شود. همچنین مقایسه معنایی فعل «نشستن» در دوره های مختلف بیانگر آن است که این فعل در هر دوره نسبت به دوره پیشین خود گسترش معنایی داشته است. درمجموع با توجه به مؤلفه های معنایی مشترک میان معانی مختلفِ هریک از این دو فعل، می توان «ایستادن» و «نشستن» را فعل هایی چندمعنا خواند.
۱۰.

Advantages of Using Computer in Teaching English Pronunciation

کلید واژه ها: language teaching advantages computer pronunciation instruction

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۷ تعداد دانلود : ۶۲۳
Pronunciation continues to grow in importance because of its key roles in speech recognition, speech perception, and speaker identty. Computer is being increasingly used in teaching English pronunciation to enhance its quality. The purpose of this paper is to discuss the advantages of using computer in English pronunciation instruction. Understanding the advantages of computer is an important step in the successful use of computer into English language teaching in general and pronunciation instruction in particular. Findings from empirical research, teachers’ roles in using computer, and implications for language teachers and learners are also discussed.
۱۱.

بررسی کارکرد فعل های «شدن» و «رفتن» در گویش های فارسی خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شدن رفتن گویش های فارسی خراسان فعل مجهول فعل وجهی فعل اسنادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۰ تعداد دانلود : ۹۳۷
در این جستار بر آنیم تا کارکرد دو فعل «شدن» و «رفتن» را در گویش های فارسی خراسان بررسی کنیم. بدین منظور بیست و دو گویش از خراسان های رضوی، جنوبی و شمالی در این پژوهش بررسی، و چهار کارکرد این افعال شامل فعل حرکتی اصلی، فعل اسنادی، فعل کمکی و فعل وجهی مورد تحلیل قرار گرفته اند. با توجه به کارکرد این افعال، گویش های فارسی خراسان به سه دسته تقسیم شده و در برخی کارکردها برای برخی دسته ها زیردسته هایی نیز ارائه شده است. همچنین برای روشن تر شدن وضعیت این افعال در دوره نو شواهدی از دیگر گویش های ایرانی و گونه هایی از دیگر زبان های ایرانی چون کردی و بلوچی ارائه شده است.  با توجه به سیر تاریخی این افعال از دوره باستان تاکنون، نتایج این پژوهش بیانگر تغییراتی است که در کارکرد این افعال در برخی گویش های خراسان اتفاق افتاده، به گونه ای که آنها را نه تنها از زبان های ایرانی باستان و میانه، بلکه از فارسی امروز نیز متمایز ساخته است. برای مثال کارکرد فعل «رفتن» که به عنوان فعل حرکتی در دوره میانه وارد زبان فارسی شده، به گونه ای در گویش هایی چون مشهدی، کاشمری، ادکانی و دلبری تعمیم داده شده که فعل «رفتن» جای «شدن» را هم به عنوان فعل اسنادی و کمکی، حتی در گویشی چون ادکانی به عنوان فعل وجهی که اصولاً کارکردی نو حتی برای فارسی نو محسوب می شود، گرفته است. نتایج این پژوهش در شناخت بیشتر تحولات گویش های فارسی خراسان و زبان فارسی می تواند راهگشا باشد.
۱۲.

پیوند استعاری دل با دیگر اعضای بدن در غزلیات حسن دهلوی (پژوهشی بر اساس نظریه معاصر استعاره)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۱۱ تعداد دانلود : ۱۱۹۰
عضو دل به جهت جایگاه مرکزی خود در بدن انسان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بررسی مفهوم سازی هایی که در زبان فارسی در خصوص اعضای بدن انجام شده، نشان می دهند که عضو دل بیش از هر عضو دیگری در این مفهوم پردازی ها دخیل بوده است. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط مفهوم سازی های عضو دل با دیگر اعضای بدن در غزلیات حسن دهلوی بر اساس نظریه معاصر استعاره یا استعاره مفهومی است. این بررسی به شیوه توصیفی- تحلیلی و بر اساس مفاهیم نظریه معاصر استعاره انجام پذیرفته است. کلیاتی در خصوص استعاره سنتی و نیز مفهومی و بررسی برخی بیت های مشتمل بر ارتباط دل با دیگر اندام های بدن در غزلیات حسن دهلوی بر پایه نظریه استعاره مفهومی بخش های اصلی این پژوهش را تشکیل می دهند. یافته های این پژوهش بر این تاکید دارند که نظریه معاصر استعاره ابزار مناسبی برای تبیین پیوند استعاری دل با دیگر اعضای بدن در غزلیات حسن دهلوی است. بررسی استعاره های موجود نشان از آن دارد که دهلوی برای بیان پیوند دل با دیگر اعضاء، از انواع استعاره های هستی شناختی بهره برده و استعاره های «عضو بدن شیء/ ماده است»، «عضو بدن انسان است» و «عضو بدن ظرف است» در این مفهوم سازی ها نقش اساسی داشته اند.
۱۳.

بررسی پدیده حرکت سازه های جمله بر اساس «نظریۀ کپی حرکت» و «اصل خطی شدگی» در زبان های فارسی باستان و فارسی میانه (پژوهشی برپایۀ دستور زایشی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامۀ کمینه گرا اصل تناظر خطی نظریۀ کپی حرکت عملیات کاهش زنجیره زبان فارسی باستان زبان فارسی میانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۲ تعداد دانلود : ۸۷۴
این مقاله به بررسی پدیدۀ حرکت سازه ها در زبان های فارسی باستان و فارسی میانه بر اساس مبانی نظری برنامۀ کمینه گرا اختصاص دارد. در مطالعۀ فرایند حرکت سازه ها، این موضوع بررسی می شود که چرا کپی واحدهای زبانی جابه جاشده در زنجیرۀ متشکل از واحد زبانی جابه جاشده و کپی آن، نمی توانند تظاهر آوایی داشته باشند. حذف تمامی عناصر درونی یک زنجیره به غیر از عامل اصلی زنجیره بر طبق «عملیات کاهش زنجیره»، شرایط لازم را برای تحقق اصل خطی شدگی فراهم می سازد. انتخاب عناصر یک زنجیره برای حذف توسط اصل اقتصادی تعیین می شود. با توجه به این موضوع که عامل اصلی زنجیره دارای مشخصه های رسمی کمتری نسبت به سایر عوامل آن زنجیره است، حذف کپی عنصر جابه جاشده نسبت به حذف عامل اصلی زنجیره، اقتصادی تر می نماید. هدف از انجام این پژوهش بررسی امکان کاربست اصول برنامۀ کمینه گرا به نام نظریۀ کپی حرکت و اصل خطی شدگی عناصر واژگانی در زبان های فارسی باستان و فارسی میانه است. بررسی متون فارسی باستان و میانه نشان دهندۀ وجود پدیدۀ نحوی حرکت سازه ها در این زبان هاست. بر اساس این پژوهش «نظریۀ کپی حرکت» و «اصل خطی شدگی» عناصر واژگانی جمله و همچنین« اصل کاهش زنجیرۀ» مطرح شده توسط نونز (1995) برای تبیین حرکت سازه های جمله در زبان های فارسی باستان و فارسی میانه دارای کفایت هستند و با استفاده از آن ها می توان ترتیب خطی اجزای جمله و همچنین تظاهر آوایی اجزای جمله را شرح داد.
۱۴.

راهبردهای بیان مالکیت در برخی گونه های زبانی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: راهبرد ملکی مالک ملک مجاورت پیونده حالت نمایی گونه های زبانی ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۳ تعداد دانلود : ۱۰۴۹
در نوشتار پیش رو راهبردهایی که در برخی گونه های زبانی ایرانی برای بیان مالکیت به کار می رود، بررسی شده است. ابتدا نوع راهبرد ملکی هر گونه با توجّه به دسته بندی کرافت (2003) مشخّص شده و سپس ویژگی هایی که کرافت (1990) برای تحلیل ساخت ملکی تعیین کرده و متغیّرهایی همچون ترتیب مالک و ملک، مقوله مالک ازنظر اسم یا ضمیربودن، اهمّیت جانداری در چگونگی بیان رابطه مالکیت و وجود یا نبود تمایز رابطه تعلّقی و غیر تعلّقی در هر گونه بررسی شده است. براساس یافته های پژوهش حاضر، در گونه های بررسی شده، غالباً از یکی از سه راهبرد حالت نمایی، مجاورت و پیونده برای بیان مالکیت استفاده شده است، امّا در برخی موارد از دو راهبرد یادشدهبرای بیان مالکیت در قالب یک گروه نحوی استفاده می شود. پیشینه راهبرد حالت نمایی به ایرانی باستان و پیشینه دو راهبرد مجاورت و پیونده به ایرانی میانه غربی می رسد. ازنظر ویژگی های مورد نظر کرافت، جز در برخی گونه ها که از مالک های واژه بستی استفاده می شود، مالک و ملک بدون ادغام در مجاورت هم قرار می گیرند، تکواژ اضافه در گونه هایی که آن را دارند همواره به صورت وندی (واژه بستی) پس از سازه اوّل و به ندرت پس از سازه دوّم قرار می گیرد.
۱۵.

بررسی مفهوم سازی نیروهای ذهنی انسان در مرزبان نامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معنی شناسی شناختی مفهوم سازی استعاره مفهومی نیروهای ذهنی مرزبان نامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۵ تعداد دانلود : ۱۱۶۸
پژوهش حاضر مفهوم پردازی نیروهای ذهنی انسان در مرزبان نامه را بررسی کرده است. این بررسی به روش توصیفی- تحلیلی و به صورت کتابخانه ای انجام شده است. بر اساس یافته های پژوهش، در مرزبان نامه مفهوم سازی نیروهای ذهنی به طور عمده بر بنیاد حوزه های مبدأ انسان، شیء و ماده، پدیده های طبیعی، ظرف و حیوان انجام پذیرفته است؛ همچنین از (58) استعاره مورد بررسی، بیشترین استعاره در حوزه مبدأ انسان بوده است. چنین می نماید که شناخته شده بودن اعتبار و اهمّیت انسان، سبب شده که از رهگذر انتقال ویژگی ها و خصوصیات انسانی به نیروهای ذهنی، بر نقش این نیروها به مثابه عناصر مهمّی تأکید ویژه شود؛ همچنین در همه موارد، نگاشت از ساختار عینی به ساختار ذهنی صورت پذیرفته است و بدین روش ویژگی ها و خصوصیات حوزه مفهومی عینی به مثابه حوزه مبدأ قرار گرفته و شناخت از حوزه مفهومی ذهنی و انتزاعی حاصل شده است.
۱۶.

بررسی ضمایر واژه بستی در برخی گویش های فارسی خراسان های رضوی و جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گویش های خراسان ضمایر واژه بستی جانداری معرفگی سلسله مراتب رده شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۵ تعداد دانلود : ۸۰۱
با توجه به تنوعات زبانی موجود در گویش های خراسان در این مقاله به بررسی کارکرد ضمایر واژه بستی در شماری از گویش های فارسی خراسان های رضوی و جنوبی پرداخته می شود. ضمایر واژه بستی از گذشته های دور، یعنی از دوره باستان تاکنون در زبان فارسی به کار می رفته اند، اما گذر زمان کارکردها و بسامد این ضمایر را هم در زبان فارسی و هم در گویش های ایرانی دستخوش تغییراتی کرده است. از آنجا که تغییرات زبانی گویش ها لزوما تابع تغییرات درون زبانی و برون زبانی زبان معیار نیست، بررسی این تغییرات می تواند نکات بسیاری را در خصوص روال و شرایط ایجاد آنها روشن سازد. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شده است. بخشی از داده های این پژوهش برگرفته از پایان نامه ها و مقالات، و  نیز بخشی از طریق پرسش از گویشوران این گویش ها به دست آمده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که در برخی گویش های فارسی خراسان (همانند رقه ای و طبسی) کارکرد ضمایر واژه بستی هم متنوع تر و هم فراوان تر از فارسی معیار است و این در حالی است که در برخی گویش ها (همچون تایبادی و خوافی) این ضمایر اصلاً به کار نمی روند و در برخی دیگر (همانند سده ای) بسیار کم کاربرد بوده و یا (همانند کاخکی) کاربردشان بسیار متفاوت از فارسی معیار است. بررسی داده ها همچنین نشان از آن دارد که در شماری از گویش های خراسان (همانند رقه ای، طبسی، کاخکی و سده ای) متغیرهایی همچون جانداری و معرفگی در چگونگی ظهور برخی واژه بست ها تاثیرگذارند.
۱۷.

کارکردهای «را» در برخی گویش های فارسی خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نشانه «را» گویش های فارسی خراسان فارسی نو «را»ی زائد فعل های مرکب پی بستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۰ تعداد دانلود : ۷۱۰
در این جستار بر آن ایم کارکرد نشانه «را» را در برخی گویش های فارسی خراسان بررسی کنیم. بررسی نقش های این نشانه در گویش های فارسی خراسان نشان داد که سرعت تغییرات در کارکردهای این نشانه در این گویش ها نسبت به فارسی معیار کندتر بوده است؛ برخی نقش های این نشانه در دوره های اول و دوم فارسی نو، همچنان در برخی از این گویش ها کاربرد دارد. این نقش ها که بررسی و تحلیل خواهند شد، عبارت اند از کاربرد «را» به عنوان حرف اضافه «به» همراه با گروه اسمی در نقش مفعول غیرمستقیمِ فعل های پرکاربردی چون «گفتن» و «دادن» و ... که در فارسی معیار امروز به کار نمی رود، کاربرد «را» با فعل هایی مانند «بد آمدن»، «خواب آمدن» و ... که در فارسی امروز با واژه بست ظاهر می شوند، و دیگر کاربرد «را» با گروه اسمی در نقش فاعل/ نهاد به عنوان نشانه ای که به لحاظ نحوی زائد است.
۱۸.

ادغام متقارن در نحو زبان فارسی براساس شواهدی از جمله های هم پایه پرسش واژه ای دارای حرکت موازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادغام متقارن جمله های هم پایه پرسش واژه ای دارای حرکت موازی ارزش گذاریِ مشخصه ها ترتیب خطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۰ تعداد دانلود : ۴۳۷
رابطه عدمِ تقارنِ میانِ سازه های جمله، بخش آوایی زبان را قادر می سازد که بر پایه «اصل تناظر خطی»، اجزای جمله به ترتیب تلفظ شوند. در جمله هایی که توسط نظام محاسباتی زبان ایجاد شده اند، ساختارهای گوناگونی وجود دارند. همچنین تحلیل های گوناگونی درباره این ساختارها- مانند جمله های هم پایه پرسش واژه ای دارای حرکت موازی، ارائه شده اند. این دو مسئله، احتمال وجود رابطه عدمِ تقارن بین سازه های این جمله ها را تقویت کرده است. در این پژوهش، ویژگی ها و روابط نحوی میانِ سازه های جمله های هم پایه پرسش واژه ایِ دارایِ حرکتِ موازی، بر پایه شواهد نظریِ ادغامِ متقارن بررسی می شوند. یافته های پژوهش نشان می دهد که یک گروه اسمی، گروه بیشینه متمم نما، گروه بیشینه زمان و گروه بیشینه فعلی کوچک بین دو هم پایه مشترک هستند. این نتیجه گیری، بر پایه شواهدی- مانند هم زمان بودنِ حرکتِ گروه اسمی از هر دو هم پایه- یکسان بودنِ نظام ِحالتِ گروه اسمی مشترکِ میانِ دو هم پایه و عدم امکان استفاده از موضوع های مختلف یک محمول در هم پایه ها به دست می آید. پذیرفتن اشتراک این سازه ها در جمله های هم پایه پرسش واژه ای دارای حرکت موازی، سبب ارائه تحلیلی ساده و باصرفه در پیوند با این جمله ها می شود.
۱۹.

بررسی نشانه تأکید در گویش های فارسی خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گویش های فارسی خراسان نشانه تأکید نشانه متممی ضمیرموصولی گویش های ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۴ تعداد دانلود : ۱۰۹۰
دراین مقاله به بررسی نشانة تأکید در برخی گویش های فارسی خراسان پرداخته می شود. گویش های بررسی شده از هر سه استان یعنی شمالی، رضوی و جنوبی انتخاب شده اند و داده های موردبررسی عمدتاً از طریق گویشوران و در برخی موارد از پایان نامه های نگارش شده در خصوص این گویش ها گردآوری شده اند. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و برای ارائه تبیین، برخی دیگر از گویش های ایرانی بررسی شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد گویش های موردبررسی را به لحاظ کاربرد نشانه تأکید می توان به دو دسته تقسیم کرد؛ دسته ای که همانند فارسی گفتاری امروز در نقش تأکیدی و غیرتأکیدی از نشانه /ke/ استفاده می کنند و دسته ای که دو نشانه مختلف با منشأ تاریخی مختلف یعنی /ke/ku و /xo/xâ/x/ را به کار می برند. بررسی دیگر گویش های ایرانی نیز مشخص کرد که این گویش ها مانند دسته دوم از گویش های خراسان/xo/xu/ را برای تأکید و /ke/ge/gǝ را برای نقش های غیرتأکیدی به کار می برند. با توجه به پیشینه تاریخی این دو نشانه، به نظر می رسدکه دسته دوم از گویش های خراسان و گویش های ایرانی موردبررسی، xu /xo/xâ/x/ را که بازمانده /xwad/ فارسی میانه است و به عنوان ضمیر یا قید تأکیدی استفاده می شده با اندکی دستوری شدگی به عنوان نشانه تأکید، مورداستفاده قرار داده اند حال آن که در فارسی و گویش های دسته اول خراسان این است که با گسترش نقش به عنوان نشانه تأکید نیز به کار گرفته شده است.
۲۰.

بررسی اصل فرافکن گسترده در چند زبان ایرانی پیش از اسلام براساس دستور زایشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه کمینه گرا اصل فرافکن گسترده قلب نحوی زبان اوستایی زبان فارسی باستان زبان فارسی میانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۶ تعداد دانلود : ۷۰۱
پژوهش حاضر برمبنای تبیین های فراهم شده برنامه کمینه گرا، جایگاه فاعل را در جمله های زبان های اوستایی، فارسی باستان و فارسی میانه براساس اصل فرافکن گسترده بررسی کرده است. شواهد به دست آمده از این زبان ها نشان می دهد که مشخّصه اصل فرافکن گسترده در آن ها قوی است. در این زبان ها هسته نقشی زمان پس از ارزش گذاری مشخّصه حالت گروه اسمی موجود در جایگاه مشخّص گر گروه فعلی کوچک و دریافت ارزش مشخّصه های فی خود از همان گروه اسمی، نیاز دارد که این گروه اسمی از جایگاه مشخّص گر گروه فعلی کوچک به جایگاه مشخّص گر خود حرکت کند تا بدین وسیله ویژگی اصل فرافکن گسترده خود، را بازبینی و حذف نماید. این حرکت بیان گر قوی بودن مشخّصه اصل فرافکن گسترده در این زبان ها است که باعث می شود فاعل نتواند به صورت ابقایی در گروه فعلی کوچک باقی بماند. براساس اصل تیغ اوکام و بررسی شواهد زبانی، در جمله های درونه گیری شده این زبان ها، ترتیب بی نشان آرایش واژگانی زبان فارسی به صورت فاعل + مفعول + فعل باقی می ماند، امّا در جمله های پایه، سازه های جمله براساس نوع خوانش نشان دار و یا بی نشان می توانند تحت فرایند قلب نحوی قرار گیرند و برای کسب خوانش معنادار به موقعیت های دیگری در جمله حرکت کنند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان