سید سعید پورنقاش تهرانی

سید سعید پورنقاش تهرانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۲ مورد.
۱.

مدل ساختاری رابطه تصویر بدن بر اساس ویژگی های شخصیت با میانجی گری استرس ادراک شده در افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آرتریت روماتوئید استرس ادراک شده تصویر بدن ویژگی های شخصیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 593 تعداد دانلود : 475
زمینه: آرتریت روماتوئید یک اختلال خودایمنی است که مفاصل را تخریب کرده و منجر به مشکلات عمده جسمانی و روانی می شود. باتوجه به تعامل بالایی که تصویر بدن، ویژگی های شخصیت و استرس ادراک شده با عوارض ناشی از آرتریت روماتوئید دارند، بررسی نقش هم زمان آن ها در یک مدل ساختاری ضروری به نظر می رسد. هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی جهت بررسی اثر ویژگی های شخصیت بر تصویر بدن با میانجی گری استرس ادراک شده در افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید بود. روش: با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند ۳۵۰ نفر از افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید مراجعه کننده به مراکز روماتولوژی بیمارستان های شهر تهران با درنظرگرفتن ملاک های ورود و خروج از پژوهش به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. گردآوری داده ها با پرسشنامه های تصویر بدن (کش، ۱۹۹۰)، شخصیت نئو (کاستا و مک کری، ۱۹۸۵) و استرس ادراک شده (کوهن و همکاران، ۱۹۸۳) صورت گرفت. محاسبات تحلیل داده های توصیفی، بررسی فرضیه ها با روش معادلات ساختاری با رویکرد تحلیل مسیر انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که روان نژندی (0/311-) و استرس ادراک شده (0/453-) تأثیر منفی معنی دار و انعطاف پذیری 0/355 و دل پذیر بودن (0/272) تأثیر مثبت معناداری بر تصویر بدن دارند. برون گرایی دارای اثر مثبت (0/321) و مسئولیت پذیری و انعطاف پذیری دارای اثرات منفی (0/251-) و (0/276-) بر استرس ادراک شده می باشند. با وارد کردن استرس ادراک شده به مدل، تأثیر غیرمستقیم برون گرایی، انعطاف پذیری و مسئولیت پذیری بر تصویر بدن به ترتیب 0/1454-، 0/1251و 0/1137 شد (0/001P<). نتیجه گیری: باتوجه به یافته ها، مشخص گردید که مدل نهایی از برازش مطلوبی برخوردار است به طوری که ویژگی های شخصیت و استرس ادراک شده پیش بینی کننده قوی تغییرات تصویر بدن در افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید می باشند. بنابراین باتوجه به نقش متغیرهای روانشناختی در تصویر بدن افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید جهت بهبود تصویر بدن در این افراد می توان به درمان های مکمل که عوامل شناختی، هیجانی و رفتاری را نیز مورد توجه قرار می دهند، توجه شود.
۲.

تجارب زیسته درمان جویان از رابطه درمانی: یک مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اتحاد درمانی رابطه درمانی دیدگاه ارتباطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 954 تعداد دانلود : 119
زمینه: رابطه درمانی یکی از مهم ترین جنبه های روان درمانی است که روش های کمی رایج ترین شیوه پژوهش در باره آن بوده است. با این حال در دهه اخیر، پژوهش های کیفی در این حوزه ادراکات نوینی را برای بالینگران فراهم کرده است. در این میان، دیدگاه پدیدارشناختی، تجربه درمان جویان از رابطه درمانی را به فرصتی برای غنای فهم پژوهشگران از فرآیند روان درمانی بدل کرده است که در ادبیات پژوهشی فارسی زبان خلاء آن مشهود است. هدف: هدف پژوهش حاضر یافتن پاسخ این پرسش است که درمان جویان رابطه درمانی را چگونه تجربه می کنند. این پژوهش، به دنبال فهمی بی واسطه و پدیدارشناسانه از عناصر رابطه درمانی بر اساس تجارب زیسته درمان جویان است. روش: رویکرد این پژوهش کیفی و روش آن پدیدارشناسانی توصیفی است. جامعه هدف پژوهش، درمان جویان سابق روان درمانی بوده که نمونه ای 6 نفره از دواطلبان به صورت هدفمند و مطابق با ملاک های ورود مطالعه از اعضای این جامعه گزینش شدند. داده های پژوهش از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته فراهم شده و از طریق راهبرد چهار مرحله ای جیورجی (2003) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: عناصر معنایی در قالب 5 حیطه محوریت رابطه و اتحاد درمانی در برابر مداخله، فهم استعاری از درمان به مثابه تسهیل درمان، کنش گری درمان جو در دیالوگ تجربه-روایت، اصالت، همدلی، توجه مثبت نامشروط؛ شاکله بخش اصلی رابطه درمانی، اهمیت شخص درمانگر و سهم تأثیرات ارتباطی و بین شخصی در میدان تعاملی روان درمانی ترسیم شد. نتیجه گیری: مبنی بر یافته های این پژوهش، تجربه درمانبخشی را می توان در بافت رابطه دوسویه و کنش گرانه درمان جو - درمانگر توصیف کرد. کوشش های شخصی درمان جویان در کنار همکاری، همدلی و نگاه خالی از قضاوت درمانگر که حائز ظرفیت های عاطفی و ارتباطی است معنا پیدا می کند. یافته های این پژوهش به عنوان راهنمای ناظران و کارآموزان بالینی در جهت توسعه کیفیت اتحاد و رابطه درمانی قابل استفاده خواهد بود.
۳.

رودرروی مرگ: پژوهشی پدیدارشناختی در باب اضطراب های وجودی تجربه شده ی بیماران مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرطان اضطراب های وجودی مرگ الگوی سه گانه مواجهه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 907 تعداد دانلود : 599
زمینه: پژوهش ها نشان داده است بیش از 25% از بیماران مبتلا به سرطان سطوح متوسط تا شدیدی از پریشانی برخاسته از آگاهی به موضوعات وجودی را تجربه می کنند. تجارب وجودی در بزرگسالانی که سرطان پیشرفته ای دارند وضعیتی پویا است که مقدم بر رویارویی با مرگ رخ می دهد. سؤالی که تحقیقات گذشته کمتر به آن پرداخته اند و این پژوهش قصد پرداختن به آن را دارد این است که آیا اضطراب های وجودی در همه ی این بیماران به نحو یکسانی تجربه می شود و از الگوی یکسانی پیروی می کند. هدف: این مطالعه با هدف شناسایی تجربه زیسته بیماران مبتلا به سرطان از اضطراب وجودی و نحوه مقابله با آن ها انجام گرفته است. روش: مطالعه حاضر با رویکردی کیفی و با روش پدیدارشناسانه تجربی و تفسیری و در حوزه ی انسان شناسی شناختی انجام شد. جامعه ی آماری شامل کلیه بیماران سرطانی شهر شیراز بودند. از این جامعه بر اساس نمونه گیری هدفمند، دوازده بیمار مبتلا به سرطان که از نظر شدت بیماری همگون بوده و با توجه به عدم پاسخ دهی به درمان صرفاً تحت مراقبت های تسکینی بودند، انتخاب شدند و به منظور درک چشم اندازهای آن ها نسبت به تجربه های زیسته ی وجودی با آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. از متن مصاحبه های صورت گرفته با روش های استقرایی و قیاسی کیفی کدهای موضوعی استخراج و با استفاده از روش تحلیل محتوا تفسیر شدند. یافته ها: تحلیل مصاحبه ها به استخراج 9 کد در مورد اضطراب های وجودی منجر شد که پنج مورد از آن ها (مرگ، تنهایی، مسئولیت، معنای زندگی، عدم قطعیت) در سایر مطالعات صورت گرفته نیز استخراج شدند اما در مطالعه ی حاضر کدهای دیگری (معنویت، عشق، سرطان، هیجان ها و احساسات) استخراج شدند. همینطور یک الگوی سه گانه در مواجهه با این اضطراب ها، پذیرش و تسلیم، تعارض و دوسوگرایی و عدم پذیرش کامل در بین بیماران شناسایی شد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش لزوم بکارگیری مداخلات معنامحور توسط متخصصان سلامت و بالینی و همینطور آموزش و آماده سازی پزشکان را برای توجه به اضطراب های وجودی بیماران، به ویژه آن هایی که در مرحله ی نهایی زندگی هستند یادآوری می کند.
۴.

مقایسه سلامت اجتماعی و میزان افسردگی، اضطراب و پرخاشگری تجربه شده در نوجوانان دارای کیفیت زندگی بالا و پایین: شواهدی از نوجوانان افغانستانی مقیم شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سلامت روانی - اجتماعی کیفیت زندگی افسردگی اضطراب پرخاشگری نوجوانان افغانستانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 268 تعداد دانلود : 445
زمینه: سلامت روان نوجوانان با بسیاری از جنبه های عملکرد روزانه آن ها ارتباط دارد و مطابق با پژوهش ها، کیفیت زندگی ضعیف زمینه ساز مشکلات سلامت روان در نوجوانان شناخته شده است. نوجوانان افغانستانی مقیم ایران به عنوان گروه جمعیتی محروم، با چالش های فراوانی در زمینه های مختلف همچون تحصیل، شغل، هویت، تبعید و تبعیض روبرو هستند که بر کیفیت زندگی آن ها تأثیر منفی داشته است. باتوجه به اینکه سلامت جامعه ایرانی از حضور نوجوانان افغانستانی متأثر است نیاز به پژوهش های تحلیلی در این زمینه احساس می گردد؛ با این حال، تحقیقات کافی در این زمینه صورت نگرفته است. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه سلامت اجتماعی و میزان افسردگی، اضطراب و پرخاشگری تجربه شده در نوجوانان افغانستانی دارای کیفیت زندگی بالا و پایین مقیم شهر تهران بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی، به روش علی-مقایسه ای است که به مقایسه نوجوانان افغانی دارای کیفیت زندگی بالا و پایین، پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه نوجوانان دختر و پسر افغانی مقیم شهر تهران بود که در نیم سال دوم سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند. نمونه گیری بصورت هدفمند و با سرند کردن انجام گرفت. بدین نحو که، ابتدا با توجه به نمره برش 78 در پرسشنامه ی کیفیت زندگی، 30 نوجوان دختر دارای کیفیت زندگی بالا، 30 نوجوان دختر دارای کیفیت زندگی پایین، 30 نوجوان پسر دارای کیفیت زندگی بالا، و 30 نوجوان پسر دارای کیفیت زندگی پایین، برای هر گروه انتخاب شدند. سپس، سایر ابزارهای پژوهش که شامل پرسشنامه افسردگی (بک و همکاران، 1963)، پرسشنامه اضطراب بک (1993)، پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992)، و پرسشنامه سلامت اجتماعی کییز (2004) بود نیز اجرا و نمره گذاری شدند. داده ها با تحلیل واریانس یک راهه (ANOVA)، آزمون تعقیبی جیمز-هوئل، و آزمون تعقیبی توکی، تجزیه و تحلیل شدند. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 26 انجام شد. یافته ها: به طورکلی به استثناء افسردگی که در میان گروه ها معنادار نبود، دختران و پسران نوجوان افغانستانی با کیفیت زندگی پایین از نظر اضطراب و پرخاشگری به طور معناداری (در سطح 05/0 >) نسبت به دختران و پسران نوجوان افغانستانی با کیفیت زندگی بالا متفاوت بود. اما، دختران و پسران دارای کیفیت زندگی پایین با دختران و پسران دارای کیفیت زندگی بالا، به لحاظ سلامت اجتماعی با هم تفاوتی نداشتند. نتیجه گیری: تشخیص و مداخله ی به موقع در مورد مشکلات سلامت روانی و اجتماعی نوجوانان افغانی مقیم ایران، می تواند از بروز مشکلات شدیدتر سلامت روان و مشکلات اجتماعی در آینده بکاهد و تأثیر مثبتی بر آینده ی شغلی و در کل زندگی این قشر دارد. بنابراین لازم است برای ارتقا و بهبود کیفیت زندگی نوجوانان افغانی، مداخلات پیشگیرانه و درمانی و آموزشی طراحی و اجرا گردد.
۵.

اثربخشی درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد بر نشانه های اختلال استرس پس از سانحه در بیماران تحت جراحی بای پس عروق کرونر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد اختلال استرس پس از سانحه جراحی بای پس عروق کرونر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 28 تعداد دانلود : 850
زمینه: طبق مطالعات انجام شده بیماری های قلبی عروقی علت اصلی مرگ و میرها در ایران می باشند. برخی بیماران پس از جراحی با اختلالاتی مانند اختلال استرس پس ازسانحه مواجه می شوند. درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد می تواند منجر به بهبودی معناداری در علائم اختلال ذکر شده شود اما در تأثیر این درمان بر نشانه های اختلال استرس پس از سانحه در جامعه مورد پژوهش شکاف تحقیقاتی دیده می شود. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد بر علائم اختلال استرس پس از سانحه در بیمارانی که تحت عمل جراحی بای پس عروق کرونر بودند، انجام شد. روش: این پژوهش ازنوع طرح پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل و جامعه آماری، بیمارانی هستند که 4 الی 6 هفته پس از جراحی بای پس عروق کرونر به کلینیک بازتوانی قلب تهران ارجاع داده شدند. از این میان، نمونه ای به تعداد 40 نفر با روش نمونه گیری تصادفی در 2 گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند و سنجش افراد براساس مقیاس تجدید نظر شده تأثیر رویداد وایس و مارمر در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (پس از شش ماه) در هر دو گروه انجام شد. برای تحلیل داده ها نیز از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و SPSS 25 استفاده شد. یافته ها: تحلیل آماری نشان می دهد که درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد منجر به کاهش معنادار متغییر اجتناب، بیش انگیختگی و افکار ناخواسته می شود (001/0 ≥P) و اثر آن تا پایان دوره پیگیری شش ماهه ماندگار بود. نتیجه گیری: مطابق با یافته های مطالعه ی حاضر، درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد با استفاده از مواجهه و بازپردازش رویدادآسیب زا، علائم اختلال استرس پس از سانحه در بیماران قلبی عروقی را کاهش می دهد. توصیه می شود مطالعاتی با نمونه های بیشتر انجام گردد.
۶.

بررسی اثربخشی درمان شمارش پیش رونده بر نشانه های هیجانی بیماران جراحی بای پس عروق کرونر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عمل بای پس عروق کرونر مقیاس افسردگی اضطراب و تنیدگی 21 سؤالی مقیاس تأثیر رویداد تجدیدنظر شده درمان شمارش پیش رونده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 57 تعداد دانلود : 984
زمینه: تحقیقات نشان می دهد بیماری های قلب و عروق علت اصلی مرگ و میر در ایران است و بیماران پس از جراحی با مشکلات روانشناختی مانند افسردگی، اضطراب و تنیدگی مواجه می شوند. روش شمارش پیش رونده به عنوان یک مواجهه ذهنی و حساسیت زدایی از خاطرات آسیب زا منجر به کاهش اضطراب و تقویت حس تسلط بر خاطرات غیرمنتظره کارآمد بوده، اما در زمینه کاربرد این روش در جامعه مورد تحقیق شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شمارش پیش رونده بر نشانه های هیجانی (افسردگی، اضطراب و تنیدگی) در بیماران CABG انجام شد. روش: در این پژوهش طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری این مطالعه بیمارانی بودند که ۴ الی ۶ هفته بعد از CABG به کلینیک بازتوانی مرکز قلب تهران ارجاع شده بودند. از بین این افراد، ۲۴ نفر به روش در دسترس انتخاب شدند. این افراد پس از کسب رضایت، به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و گواه قرار گرفتند. سنجش ها با استفاده از DASS-21 (سامانی و جوکار، 1386) و IES-R (پناغی، حکیم شوشتری و عطاری مقدم، 1385) در سه مقطع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در هر دو گروه انجام گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل آماری نشان داد که روش درمان شمارش پیش رونده در کاهش معنادار میزان اضطراب و تنیدگی در زمان پیگیری در گروه مداخله مؤثر بوده است (0/05 =α). این روش تفاوت معناداری بین دو گروه در میزان افسردگی در زمان پس آزمون و پیگیری ایجاد نکرده است و میزان افسردگی در دوره پیگیری به میزان زیادی توسط این مقادیر در مقطع پیش آزمون تعیین می شود (0/05 =α). نتیجه گیری: مداخله شمارش پیش رونده مبتنی بر آگاهی از ضربه احتمالا تحت تأثیر فهم اثرات آسیب بر زندگی فرد در راستای بهبود اثرات آسیب بر زندگی و کاهش احتمال مجدداً در معرض آسیب قرار گرفتن تأثیر دارد، انجام مطالعات با نمونه های بیشتر توصیه می گردد
۷.

ارزیابی کیفی روش های ترک اعتیاد بر اساس تجارب شخصی زنان وابسته به مواد و ارائه ی راهکارهای ارتقاء بخش کیفیت درمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزیابی محاسن و معایب زنان با اختلال مصرف مواد روش های ترک اعتیاد راهکارهای ارتقاء کیفیت درمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 898 تعداد دانلود : 11
هدف: هدف پژوهش حاضر، کشف محاسن و معایب روش های مختلف ترک اعتیاد زنان با اختلال مصرف مواد در شهر تهران و ارائه ی راهکارهای کارآمد جهت ارتقاء کیفیت درمان آنان بوده است. روش: روش پژوهش حاضر، روش کیفی نظریه ی زمینه ای بوده است. جامعه ی پژوهش، زنان با اختلال مصرف موادی بوده است که سابقه ی تجربه ی حداقل یک اقدام ارادی و یا غیرارادی جهت ترک اعتیاد خود داشته اند. نمونه ی پژوهش حاضر، 40 نفر از زنان با اختلال مصرف مواد بود که جهت ترک اعتیاد خود، به مرکز اقامتی ترک اعتیاد بانوان بهبودگستران همگام مراجعه کرده بودند و در سال های 97 و 98، با روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند و مورد مصاحبه ی عمیق قرار گرفتند. یافته ها: شش روش درمانی ترک در کمپ اقامتی ترک اعتیاد با مجوز، ترک در کمپ اقامتی ترک اعتیاد بدون مجوز، ترک در منزل، ترک در بیمارستان، ترک در زندان و ترک در کلینیک های ترک اعتیاد با قرص و دارو، به عنوان مهم ترین روش های ترک اعتیاد زنان در شهر تهران کشف شد. با تجزیه و تحلیل متن مصاحبه ها، 3 تم محاسن روش های مختلف ترک اعتیاد زنان، معایب روش های مختلف ترک اعتیاد زنان و پیامدهای مثبت و منفی روش های مختلف ترک اعتیاد برای زنان ظهور کرد. همچنین راهکارهایی جهت ارتقاء کیفیت روش های درمانی مختلف ارائه شد. نتیجه گیری: هر یک از روش های ترک اعتیاد برای زنان، محاسن و معایب اختصاصی و مشترکی دارد و زنان وابسته به مواد، خانواده های آنان و کادر درمانی لازم است نسبت به آن آگاه باشند و متناسب با شرایط فرد، بهترین انتخاب را برای وی فراهم نمایند.
۸.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر علائم افسردگی و نشخوار فکری زنان، پس از خیانت همسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهروزی پایدار سازش یابی ذهنی بهزیستی شغلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 358 تعداد دانلود : 213
زمینه: پژوهش ها نشان می دهند زنانی که با خیانت همسر روبه رو بوده اند از علائم افسردگی و نشخوار فکری رنج می برند، همچنین پژوهش ها حاکی از اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ( ACT ) بر علائم افسردگی و نشخوار فکری بوده است، بنابراین با توجه به پیشینه پژوهش، در زمینه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ( ACT ) بر نشخوار فکری و علائم افسردگی زنان، پس از خیانت همسر، شکاف تحقیقاتی وجود داشت. هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ( ACT ) بر روی زنانی بود که علائم افسردگی و نشخوارفکری، تجربه کرده بودند. روش: روش پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه گواه در زنان آسیب دیده از خیانت بودند. جمعیت این مطالعه 73 نفر از زنان آسیب دیده از خیانت در حومه شرق تهران بودند که به مرکز درمانی گروه درمانی احیاء القلوب مراجعه کرده و به پرسشنامه نشخوارفکری نولن هوکسما (2003) و مقیاس افسردگی بک (1996) پاسخ دادند. از بین 73 شرکت کننده،30 شرکت کننده در دو گروه 15 نفره (گواه و آزمایش) که ملاک های ورود به پژوهش را دارا بودند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه تقسیم شدند، گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ( ACT ) دریافت کردند در پایان بعد از اجرای پس آزمون نتایج با آزمون تحلیل واریانس اندازه های مختلط مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد پس از پایان پیگیری، نتایج گروه آزمایش در هر دو متغیر افسردگی و نشخوارفکری، در پس آزمون و آزمون پیگیری تفاوت معناداری داشتند اما این تفاوت بین عملکرد گروه گواه در سه مرحله مشاهده نشد.(0/05 P> ). نتیجه گیری: با توجه به اینکه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش نشخوار فکری و علائم افسردگی همچون افکار ناخوشایند و تکراری، ناکارآمدی رفتار فعلی و همچنین پذیرش مشکل و ایجاد گسلش بین افکار و عملکرد کنونی در زنان آسیب دیده از خیانت موثر بوده می توان آن را بر روی نمونه های بیشتر و در جامعه ای با فرهنگ متفاوت نیز انجام داد.
۹.

بررسی ابعاد شناختی هیجانی شخصیت و نیمرخ روانی بیماران سایکوتیک ناشی از مصرف شیشه و مقایسه آن با افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آسیب پرهیزی پاداش وابستگی پشتکار همکاری خود راهبردی خود فراروی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 886 تعداد دانلود : 916
زمینه: یکی از مهمترین مباحث در زمینه وابستگی و سوء مصرف مواد فرآیندهای شناختی هیجانی در مصرف کنندگان می باشد. این بدین دلیل است که سوء مصرف باعث آسیب های بلند مدت مغزی در این قربانیان می شود. در حقیقت، اعتیاد به مواد یک فرآیند پیچیده ذهنی است که فاکتورهای شناختی، هیجانی و زیستی را درگیر می کند. هدف: این پژوهش با هدف بررسی ابعاد شناختی هیجانی نظریه شخصیت کلونینجر در افراد وابسته به شیشه و مقایسه آنها با افراد عادی انجام شد. روش: این پژوهش یک مطالعه علی مقایسه ای است. در این تحقیق 50 بیمار سایکوتیک ناشی از مصرف شیشه که برای ترک اعتیاد خود به مرکز درمانی کنگره 60 مراجعه کردند و نیز 50 نفر از دانشجویان دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران به عنوان گروه کنترل با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و دو پرسشنامه TCI و ASR را پاسخ دادند. داده های استنباطی تفاوت معنادار در سطح 0/001 در ابعاد شخصیت بین دوگروه نشان داد، اما در بعد پشتکار تفاوت معناداری 0/05 بدست نیامد. یافته ها: به وسیله آزمون تحلیل واریانس چند متغیری بررسی شدند و برای تحلیل ارتباط این دو گروه از رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتیجه گیری: این بدان معنی است که بیماران سایکوتیک ناشی از مصرف متامفتامین در ابعاد شناختی هیجانی بجز پشتکار و مؤلفه های نیمرخ روانی از سلامت روانی کمتری نسبت به گروه عادی برخوردارند و تمامی مؤلفه های نیمرخ روانی نیازمند توجه بالینی است
۱۰.

بررسی اثربخشی مداخلات بهشیار حسی حرکتی در درمان الگوهای کژکار شخصیت افسرده و مضطرب: یک مطالعه آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حسی حرکتی بهشیار شخصیت سلامت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 130 تعداد دانلود : 516
زمینه: تحقیقات نشان داده است روش های سنتی بهشیاری با دوره های کاهش استرس بر پایه کند کردن حرکت، ایجاد سکون و دنبال کردن آموزه های سنتی بودیسم اجرا شده اند، اما اثربخشی طولانی مدت این روش ها بر اضطراب و افسردگی با نتایج ضد و نقیضی همراه بوده است. اخیرا مداخلات بدنمند، پویا و عینی حین حرکت و بازی بر ناهشیار و تقویت هشیاری برای انسجام ذهن و بدن پیشنهاد گردیده است. آیا این تمرینات درمانی می تواند به تغییر الگوهای کژکار شخصیت مضطرب و افسرده منجر شود؟ هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی مداخلات بهشیار حسی حرکتی در درمان الگوهای کژکار شخصیت منجر به اضطراب و افسردگی مراجعین متقاضی روان درمانی اجرا شد. روش: این پژوهش یک مطالعه آمیخته از نوع تبیینی بود. روش مطالعه اول، شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری از مراجعین کلینیک های روانشناسی در تهران بوده اند. نمونه پژوهش، 20 نفر (زن: 7 و مرد: 13) از افرادی است که با علائم اضطرابی یا افسردگی به یک کلینیک مراجعه کرده بودند. این افراد قبل و بعد از اجرای 8 هفته ای مداخلات بهشیار حسی حرکتی (کاشانکی و همکاران، 1400) به پرسشنامه های اضطراب و افسردگی کاستلو کامری (1967) پاسخ دادند. در مطالعه دوم، در حین مداخلات بهشیار و بعد ازآن، الگوهای کژکار شخصیت، سلامت روان و خصیصه های شخصیتی پیش بینی کننده اضطراب و افسردگی یکی از مراجعین، توسط آزمون شخصیت سواپ (شدلر و وستن، 2007) ارزیابی شد. یافته ها: در مطالعه اول نتایج آزمون t همبسته نشان داد که مداخلات بهشیار حسی حرکتی سبب کاهش اضطراب (0/00001 P<) و افسردگی (0/05 P<) می شود و مطالعه دوم نشان دهنده تغییر الگوهای کژکار شخصیت بیمار توسط مداخلات، تبدیل دفاع های ناپخته به دفاع های پخته و افزایش عوامل سلامت روان در بیمار بود که منجر به کاهش اضطراب و افسردگی شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان دهنده اثربخشی مداخلات بهشیار حسی حرکتی بر الگوهای شخصیتی کژکار افسرده و مضطرب بود. این مداخلات چالشی و بازی های متنوع احتمالا سبب توانمندسازی و افزایش ظرفیت ذهن و بدن و ایجاد انگیزه برای تحمل اضطراب و مقابله با افسردگی می شود.
۱۱.

مقایسه ویژگی های هیجانی شخصیت، عملکرد شناختی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و سازگاری زناشویی در زنان با ترس زیاد و ترس کم از خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویژگی های شخصیت عملکرد شناختی راهبردهای شناختی تنظیم هیجان سازگاری زناشویی ترس از خیانت زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 734 تعداد دانلود : 451
زمینه: علی رغم پیچیدگی و شیوع بالای خیانت زناشویی و پیامدهای ناگوار و بار هیجانی در روابط زناشویی بویژه در زنان، به دلیل تابو بودن، تحقیقات کمی در این زمینه موجود است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ویژگی های هیجانی شخصیت و عملکرد شناختی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و سازگاری زناشویی در زنان با ترس زیاد و ترس کم از خیانت زناشویی صورت گرفت. روش: بدین منظور طی یک تحقیق علی مقایسه ای 89 زن به صورت نمونه در دسترس از بین زنان متأهلی که بدلیل مشکلات زناشویی به مراکز مشاوره در شهر کرج مراجعه کرده بودند، اتخاب و با استفاده از پرسشنامه عملکرد شناختی مونترال، پرسشنامه ویژگی های هیجانی شخصیت کلونینجر، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان ( ERQ )، مقیاس سازگاری زناشویی ( DAS ) و مقیاس ارزیابی محقق ساخته 9 درجه ای ترس از خیانت، مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها از طریق نرم افزار SPSS-23 و روش تحلیل عاملی و با استفاده از آزمون t مستقل و آزمون ناپارامتری من- ویتنی تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان دادکه زنان با ترس کم از خیانت زناشویی در مقایسه با زنان با ترس زیاد از خیانت زناشویی، نمرات بالاتری در ویژگی های هیجانی شخصیت، راهبرد ارزیابی مجدد و میزان سازگاری زناشویی کسب نمودند (0/05 p≤ )، که این تفاوت از لحاظ آماری معنادار بود اما در نمرات عملکرد شناختی و راهبرد بازداری هیجانی بین این دو گروه (0/05 < p ) تفاوت معناداری یافت نشد. نتیجه گیری: باتوجه به نتایج تحقیق حاضر و تفاوت در متغیرهای مورد بررسی در دوگروه زنان با ترس زیاد و کم از خیانت، می توان تلویحات مناسبی جهت کار در حیطه خیانت و کیفیت روابط زوجی در اختیار مشاوران خانواده و زوج درمانگران قرار داد.
۱۲.

تأثیر حمایت اجتماعی و راهبردهای تنظیم هیجان در پیش بینی سلامت روانی افراد مبتلا به اسکلروزیس چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سلامت روانی راهبردهای تنظیم هیجان حمایت اجتماعی بیماران مبتلا به اسکلروز چندگانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 668 تعداد دانلود : 166
زمینه: تحقیقات متعدی پیرامون حمایت اجتماعی و راهبردهای تنظیم هیجان انجام شده است، اما تأثیر حمایت اجتماعی و راهبردهای تنظیم هیجان در پیش بینی سلامت روانی افراد مبتلا به اسکلروزیس چندگانه مورد غفلت واقع واقع شده است. هدف: تأثیر حمایت اجتماعی و راهبردهای تنظیم هیجان در پیش بینی سلامت روانی افراد مبتلا به اسکلروزیس چندگانه بود. روش : پژوهش از نوع همبستگی بود، جامعه آماری شامل کلیه افراد مراجعه کننده به مرکز درمانی اسکلروزیس سینا در فصل بهار سال ۱۳۹۷ بود، 200 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش ، پرسشنامه بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989)، تنظیم شناختی هیجان (گارنفسگی، 2001) و حمایت اجتماعی (زیمن، 1988). تحلیل داده ها با روش آماری رگرسیون چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون انجام شد. یافته ها: نشان داد که، در سطح (0/01 p< ) حمایت اجتماعی ادراک شده و سبک های تنظیم هیجان واریانس بهزیستی روانشناختی تبیین کردند. همچنین مشخص شد که سبک های شناختی تنظیم هیجان و حمایت اجتماعی ادراک شده همبستگی ضعیف تا متوسط در سطح (0/05 p< ) دارند. نتیجه گیری : حمایت اجتماعی و سبک های شناختی تنظیم هیجان قادر به پیش بینی بهزیستی روانشناختی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بودند.
۱۳.

مقایسه جنسیتی ابعاد شخصیت بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جنسیتی ابعاد شخصیت بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا افراد عادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 807 تعداد دانلود : 625
زمینه: ارزیابی جنبه های شخصیتی اسکیزوفرنیا می تواند در ارایه برنامه های مؤثر درمانی، کارآمد باشد. اما مسئله اصلی اینست، آیا بین ابعاد شخصیتی بیماران زن و مرد مبتلا به اسکیزوفرنی با افراد عادی تفاوت وجود دارد؟ هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه جنسیتی ابعاد شخصیت بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و افراد عادی بود. روش: پژوهش از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی مراجعه کننده به درمانگاه روان پزشکی و مقیم مراکز نگه داری و افراد بهنجار ساکن شهر تهران در سال 1396 بود. 120 نفر (60 نفر بیمار مقیم مرکز نگه داری و 60 نفر افراد عادی) به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارتند از: پرسشنامه سرشت و منش کلونینجر ( TCI-56 ، 1993). تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس چند متغییره انجام شد. یافته ها: نتایج، حاکی از تفاوت بسیار در سرشت و منش دو گروه بود (0/05 P< ). به خصوص بیشترین تفاوت میان دو گروه مربوط به خودفراروی و کمترین تفاوت مربوط به پاداش وابستگی بود. نتیجه گیری: در مجموع خودفراروی و آسیب گریزی در بیماران اسکیزوفرنیا بیش از افراد عادی بود و در بیماران اسکیزوفرنیا تفاوت برجسته بین زنان و مردان در همکاری بود.
۱۴.

بررسی مقایسه ای عملکرد شناختی و کیفیت زندگی در بیماران اسکیزوفرن و افراد عادی با توجه به نقش جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عملکرد شناختی کیفیت زندگی اسکیزوفرنی جنسیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 59 تعداد دانلود : 615
بیماری اسکیزوفرنی یکی از شایع ترین بیماری های روانپزشکی است و سالانه هزینه درمانی زیادی را به جوامع تحمیل میکند. از این رو تحقیقات صورت گرفته بر روی این بیماران می تواند در آگاهی بخشی و تعیین برنامه های درمانی افراد مبتلا به این اختلال راه گشا باشد. پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه عملکرد شناختی و کیفیت زندگی بر روی بیماران اسکیزوفرن و افراد عادی با توجه به نقش جنسیت است. به منظور سنجش این دو متغیر در دو گروه مورد مطالعه از پرسشنامه 36سوالی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و پرسشنامه ارزیابی شناختی مونترال( MoCA ) استفاده شد. نمونه مورد بررسی شامل 80نفر بیمار اسکیزوفرن زن و مرد مقیم در مرکز نگهداری بیماران مزمن روانی(سرای احسان) و 40 نفر فرد عادی مراجعه کننده به سرای محله سنگلج بود. داده های به دست آمده از این پژوهش توسط آزمون همبستگی پیرسون و یومن ویتنی مورد ارزیابی قرار گرفت ( P<0/05 ) . نتایج حاصل نشان داد که بین عملکرد شناختی و کیفیت زندگی بیماران رابطه معنی دار وجود دارد هرچند این رابطه در افراد عادی مشاهده نشد. بین عملکرد شناختی و کیفیت زندگی زنان و مردان اسکیزوفرن تفاوت معنی دار مشاهده نشد. همچنین تفاوت در دو بعد عملکرد شناختی و کیفیت زندگی بیماران و افراد عادی معنادار شد. ی افته های پژوهش حاضر نشان داد در بیمارانی که نمره عملکرد شناختی بالاتری دارند، وجود ناراحتی های جسمی و روانی، کمتر از افرادی که آسیب های شناختی بالا دارند، باعث اختلال در سطح عملکرد می شود. هرچند تفاوت معنی دار میان زنان و مردا ن مشاهده نشد. به این معنی که برداشت بیمار اسکیزوفرن از کیفیت زندگی خود تحت تاثیر عملکرد شناختی او قرار دارد .
۱۵.

بررسی رابطه رضایت جنسی با استرس زناشویی، رضایت زناشویی و علائم روانشناختی بیماران قلبی بای پس عروق کرونر

کلید واژه ها: رضایت جنسی رضایت زناشویی استرس زناشویی علائم روانشناختی بیماری قلبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 791 تعداد دانلود : 948
مقدمه: بیماری قلبی یکی از رایج ترین بیماری های شناخته شده در کل جهان است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت رضایت جنسی با استرس زناشویی، رضایت زناشویی و علائم روانشناختی بیماران قلبی بای پس عروق کرونر و رابطه بین آن ها اجرا شد. روش: این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است. نمونه پژوهش حاضر شامل ۳۰۰ نفر که به شیوه ی هدفمند از بین بیماران قلبی که عمل قلب باز شده بودند و برای شرکت در برنامه توانبخشی به بیمارستان قلب تهران مراجعه کرده بودند، انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رضایت جنسی هادسون، انریچ۴۷، استرس زناشویی استکهلم تهران و اضطراب، استرس و افسردگی ۲۱ استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل از آمار توصیفی و همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره، ۲۴ SPSS استفاده شد. یافته ها: یافته های بدست آمده از پژوهش حاضر بین رضایت جنسی با افسردگی، استرس، اضطراب و استرس زناشویی همبستگی معکوس و معنادار وجود دارد، اما بین رضایت جنسی با رضایت زناشویی همبستگی معنادار مشاهده نشد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که سازه های رضایت زناشویی، استرس زناشویی، اضطراب، افسردگی و استرس توانستند ۱۰/۰% از تغییرات رضایت جنسی تبین کنند. نتیجه گیری: می توان گفت با کنترل هر یک از این مولفه ها سایر مولفه های روانشناختی تحت تاثیر قرار خواهند گرفت.
۱۶.

بررسی رابطۀ کیفیت زندگی با ابعاد شخصیتی کلونینجر در مصرف کنندگان داروهای ضدافسردگی بازدارندۀ جذب مجدد سروتونین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت زندگی شخصیت داروهای ضدافسردگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 581 تعداد دانلود : 871
زمینه: سنجش کیفیت زندگی بیماران روان پزشکی اطلاعات سودمندی برای برنامه ریزی و ارزیابی راهبردهای درمانی فراهم می کند. یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر کیفیت زندگی، شخصیت است. اما کدام ابعاد شناختی و هیجانی شخصیت با کیفیت زندگی در مصرف کنندگان داروهای ضدافسردگی بازدارندۀ جذب مجدد سروتونین، ارتباط بیشتری دارد؟ هدف: این پژوهش با هدف تعیین رابطۀ کیفیت زندگی با ابعاد شناختی و هیجانی شخصیتی کلونینجر در مصرف کنندگان داروهای ضدافسردگی بازدارندۀ جذب مجدد سروتونین انجام شد. روش: این پژوهش از نوع توصیفی -همبستگی بود. به این منظور از پرسشنامه های 36 سؤالی کیفیت زندگی ویر و شربورن ( SF-36 )(1992) و 56 سؤالی سرشت و منش کلونینجر ( TCA -56 )(1994) به عنوان ابزار پژوهش استفاده گردید. در این تحقیق یک گروه 37 نفری مبتلایان به اختلال افسردگی اساسی که از داروهای بازدارنده بازجذب سروتونین مصرف می کرده اند، به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور تحلیل داده ها از ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: نتایج ضریب همبستگی نشان داد که بین ابعاد شخصیتی کلونینجر و ابعاد کیفیت زندگی مصرف کنندگان داروهای بازدارندۀ جذب مجدد سروتونین ارتباط معنادار است (0/05 p< ). و نیز نتایج رگرسیون چندگانه حاکی از آن است که ابعاد خودهدایتمندی به طور مثبت و آسیب گریزی به طور منفی قادر به پیش بینی کیفیت زندگی در مصرف کنندگان داروهای بازدارنده جذب مجدد سروتونین است (0/01 p< ). نتیجه گیری: این بدان معنی است که خودهدایتمندی بالا و آسیب گریزی پایین موجب ارتقای کیفیت زندگی مصرف کنندگان داروهای بازدارندۀ جذب مجدد سروتونین می شود.
۱۷.

بررسی مقایسه ای ویژگی های شخصیتی و هوش هیجانی افراد معتاد به مواد(هیروئین و شیشه) با افراد عادی ساکن در شهر کابل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معتادان به مواد ویژگی شخصیتی هوش هیجانی هروئین و شیشه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 186 تعداد دانلود : 732
زمینه: اعتیاد طی سال های اخیر در افغانستان رو به افزایش نهاده است. اما آیا عدم شناخت علمی ویژگی های شخصیتی و هوش هیجانی معتادان افغانستانی می تواند منجر به ناکارایی روش های پیشگیری گردد . هدف: پژوهش با هدف بررسی و مقایسه ویژگی های شخصیتی و هوش هیجانی افراد معتاد به مواد (هیروئین و شیشه) با افراد عادی ساکن در شهر کابل انجام گرفت. روش: با استفاده از طرح پژوهش مورد شاهد و بصورت گذشته نگر تعداد ۲۹۳ معتاد( گروه مورد) از نظر ویژگی های شخصیتی و هوش هیجانی با ۲۹۳ نفر جمعیت غیر معتاد (گروه گواه) که از نظر ویژگی های دیموگرافیک با یکدیگر همسان شده بودند مورد مقایسه قرار گرفتند. جهت تشخیص وابستگی به مواد از ملاک های DSM -5 ، برای ارزیابی ویژگی های شخصیتی از آزمون MMPI-2 و برای ارزیابی هوش هیجانی از آزمون Bar On استفاده گردید و همچنین جهت سنجش فرضیه های پژوهش از روش های آماری تحلیل واریانس یک راهه و آزمون توکی استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی افراد معتاد به مواد(هیروئین و شیشه) و افراد عادی در کلیه شاخص های مربوط به آزمون MMPI تفاوت معنی داری وجود دارد و این تفاوت به نفع افراد عادی می باشد(0/001 p< ). در مورد هوش هیجانی هردو گروه نیز مشاهده گردید که میانگین نمرات کسب شده در آزمون Bar on توسط افراد عادی بالاتر از افراد معتاد به مواد(هیروئین و شیشه) می باشد، میانگین نمرات مربوط به هوش هیجانی در افراد عادی ۶۳۳/۸۲ بوده در حالی که این رقم در افراد معتاد به مواد، ۲۹۱/۴۴ گزارش شده است. نتیجه گیری: بین افراد معتاد به مواد و افراد عادی از نظر ویژگی های شخصیتی تفاوت بارز وجود دارد و هوش هیجانی افراد عادی بالاتر از افراد معتاد به مواد می باشد.
۱۸.

بررسی ارتباط بین خشونت های خانوادگی و تبعات روانی آن با اختلال شخصیت مرزی و سوء مصرف الکل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجربه خشونت در دوران کودکی خشونت جسمانی خشونت روانی سلامت روان اختلال شخصیت مرزی اختلال سوء مصرف الکل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 45 تعداد دانلود : 602
زمینه: تجربه خشونت خانوادگی در کودکی بر سلامت روان و عملکرد اجتماعی، اختلال شخصیت مرزی و سوء مصرف الکل در بزرگسالی تأثیر دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط میان خشونت های جسمانی و روانی با سوء مصرف الکل و اختلال شخصیت مرزی و بررسی اثرات نوع تجربه خشونت در دوران کودکی بر سلامت روان است. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. آزمودنی ها شامل 220 نفر از زنان و مردان (110 مرد و 110 زن) خشونت دیده استان تهران بودند. سلامت روان آنها توسط پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ ( GHQ-28 ) (1972) و تجربه خشونت با استفاده از پرسشنامه خشونت خانوادگی پورنقاش تهرانی (1383) سنجیده شد . همچنین از پرسشنامه اختلال شخصیت مرزی (MSI-BPD) 2003) ) و پرسشنامه اختلال سوء مصرف الکل (AUDIT) (1989) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار (SPSS-20) واز طریق روش مقایسه میانگین ها، آزمون t مستقل و تحلیل واریانس یک راهه ( ANOVA ) تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد تجربه خشونت در کودکی باعث افزایش مؤلفه های اضطراب، اختلال در عملکرد اجتماعی، افسردگی و کاهش سلامت روان با سطح معناداری 0/01 P< می شود. نتایج حاکی از ارتباط معنادار در سطح 0/05 P< میان اختلال شخصیت مرزی و سوء مصرف الکل با انواع خشونت بود نتیجه گیری: به این معنا که تجربه خشونت خانوادگی بیشتر با کاهش سلامت روان و همچنین اختلال شخصیت مرزی و سوء مصرف الکل ارتباط دارد.
۱۹.

رابطه بین خشونت خانگی و عملکرد های شناختی در زنان قربانی همسر آزاری: نقش واسطه ای خود تنظیمی و پریشانی روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خشونت خانگی همسر آزاری خود تنظیمی پریشانی روانشناختی عملکرد شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 981 تعداد دانلود : 984
بی توجهی به سلامت زنان و اعمال خشونت خانگی علیه آنان می تواند سبب پیدایش انواع بیماری های روانی و حتی جسمانی گردد که این امر تهدیدی برای سلامت اعضای خانواده است. زنان نسبت به اعضای دیگر خانواده بیش تر در معرض خشونت، به خصوص خشونت مردان هستند. مهم ترین آسیبی که خشونت خانگی به همراه دارد ایجاد اختلال در عملکرد شناختی زنان قربانی خشونت است. خشونت خانگی به عنوان یک عامل استرس زای محیطی می تواند عملکردهای شناختی را تحت تاثیر قرار دهد، بنابراین بررسی عملکردهای شناختی در زنان آسیب دیده از خشونت های خانگی دارای اهمیت است. تاثیر خشونت بر عملکردهای شناختی از طریق سایر متغیرهای روانشناختی ممکن است رخ دهد. رهایی از موقعیت خشونت پذیری برای زنان قربانی خشونت خانگی به کیفیت عملکرد شناختی آنها وابسته است. از این رو در پژوهش حاضر، نقش واسطه ای خودتنظیمی و پریشانی روانشناختی در رابطه بین تجربه خشونت خانگی و عملکردهای شناختی مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به بررسی روابط بین متغیرهای پژوهش در یک نمونه از زنان قربانی خشونت خانگی، روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود که رابطه بین متغیرها بر حسب اهداف پژوهش تحلیل گردیدند . جامعه تحقیق شامل زنان قربانی خشونت مراجعه کننده به واحدهای مختلف پزشکی قانونی شهر تهران در سال 1397 بودند . نمونه پژوهش ۲۰۰ نفر از مراجعه کنندگان زن به این مراکز بوده اند که به شیوه هدفمند با توجه به معیارهای ورود و خروج و پس از اخذ رضایت از آن ها انتخاب شده اند. ابزار سنجش متغیرهای پژوهش عبارت است از فرم کوتاه پرسشنامه خودتنظیمی میلر و براون (۱۹۹۹) (SSRQ) ، پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس داس (۱۹۹۵) (DASS-21) ، پرسشنامه خشونت خانوادگی پور نقاش تهرانی (۱۳۸۳) و مقیاس ارزیابی شناختی مونترال (MONTREAL) (۲۰۰۵). نتایج به دست آمده توسط نرم افزارهای SPSS و LISREL تحلیل شده اند. مدل مفهومی پیشنهادی پژوهش با انجام تحلیل های مختلف آماری مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهند که خشونت خانگی بر عملکردهای شناختی توسط متغیرهای واسطه ای خود تنظیمی و پریشانی روانشناختی تاثیرگذار است. با توجه به مقادیر شاخصهای برازش از قبیل RMSEA ، RMR ، GFI و ... مدل مفهومی پیشنهادی برازش یافت. پژوهش پیش رو بیانگر آن است که تجربه خشونت های خانگی در زنان به واسطه کاهش توانایی خود تنظیمی، و ایجاد پریشانی روانشناختی باعث کاهش عملکرد های شناختی در آنها می گردد. با توجه به یافته های این پژوهش، می توان با توجه دادن خانواده ها و همچنین سازمان ها و مراکز مرتبط با نگهداری و کمک به زنان قربانی خشونت به اهمیت نقش کاهش توانایی های شناختی و عوامل واسطه ای موثر بر آنها بر ادامه خشونت پذیری، با مداخلات آموزشی و درمانی، از وقوع مجدد این گونه خشونت ها پیشگیری کرد.
۲۰.

بررسی ویژگی های شخصیتی، وضعیت خانوادگی، سلامت روان و ظرفیت هوشی نوجوانان بزهکار و آسیب دیده اجتماعی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویژگی های شخصیتی وضعیت خانوادگی سلامت روان ظرفیت هوشی بزهکار آسیب دیده اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 49 تعداد دانلود : 522
بزهکاری و بزه دیدگی پدیده های پیچیده اجتماعی هستند که در محیط های اجتماعی مختلف به شکل های متفاوتی دیده می شود. این پدیدها به مثابه یک عمل انسانی معلول عللی همچون ویژگی های شخصیتی، وضعیت خانوادگی، سلامت روان و ظرفیت هوشی هستند. پژوهش حاضر با هدف، مقایسه ویژگی های شخصیتی، وضعیت خانوادگی، سلامت روان و ظرفیت هوشی نوجوانان بزهکار و آسیب دیده اجتماعی در استان تهران انجام گرفت روش پژوهش علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری این تحقیق شامل بزهکاران کانون اصلاح تربیت و بزه دیدگانی بود که از سوی مقامات قضایی به منظور بررسی وضعیت روانشناختی به بخش روانپزشکی پزشکی قانونی شهر تهران ارجاع داده شده بودند. از بین بزهکاران کانون اصلاح تربیت تعداد 175 نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه بزهکار و از بین بزه دیدگان مراجعه کننده به بخش روانپزشکی پزشکی قانونی شهر تهران تعداد 85 به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه بزه دیده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ویژگی شخصیتی سرشت و م نش کل ونینجر، پرسشنامه سنجش خانواده ( FAD ) مک ماستر، پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ و هوش آزمای تهران - استنفورد- بینه استفاده شده است. نتایج داده ها نشان داد با توجه به مقدار 0/01> P (0/000)، بین دو گروه در ابعاد سرشت (پشتکار، نوجویی، آسیب پذیری و پاداش- وابستگی)، ابعاد منش (خود راهبری، همکاری و خود فراروی)، ابعاد سلامت روان (علائم جسمانی، علائم اضطرابی، کارکرد اجتماعی و علائم افسردگی)، ابعاد ویژگی های خانوادگی (حل مشکل، آمیزش عاطفی، همراهی عاطفی نقش ها و کنترل رفتار) تفاوت معناداری وجود دارد؛ اما توجه به مقدار 05/0< P ، بین دو گروه، در بعد ارتباط ویژگی های خانوادگی (0/138) و هوش غیرکلامی (0/068) تفاوت معناداری مشاهده نشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان