فریبرز هوانلو

فریبرز هوانلو

مدرک تحصیلی: دانشیار دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه شهید بهشتی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۳ مورد.
۱.

مقایسه تأثیر شش هفته تمرین توان بخشی واقعیت مجازی و ماساژ بازتابی بر عملکرد ورزشکاران پاراپلژی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: واقعیت مجازی ماساژ ورزشکار معلول آسیب نخاعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 490 تعداد دانلود : 305
آسیب های وارد به نخاع یکی از جدی ترین آسیب های جسمانی است . افراد دچار آسیب نخاعی عموماً دردهای متفاوتی را تجربه می کنند. درد نوروپاتیک شایع ترین آن هاست و ازآنجا که با از دست دادن تحرک همراه است به ناتوانی عملکردی منجر می شود. مطالعه حاضر باهدف تأثیر ماساژبازتابی و واقعیت مجازی بر بهبود عملکرد افراد پاراپلژی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را مردان ورزشکار پاراپلژی فعال در هیئت جانبازان و معلولان استان تهران تشکیل می دادند. 45 نفر ورزشکار پاراپلژی به صورت تصادفی و بر مینای حروف الفبا در پرونده پزشکی به سه گروه کنترل، واقعیت مجازی و ماساژبازتابی تقسیم شدند. در هر گروه 15 آزمودنی حضور داشتند. دو گروه تجربی سه جلسه مداخله در هفته را به مدت شش هفته انجام دادند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. متغیرهای قدرت و دامنه حرکتی کمربند شانه مرتبط با عملکرد به ترتیب با استفاده از دینامومتر دستی دیجیتال و الکتروگونیامتر ارزیابی شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 23 و در سطح معناداری 05/0 استفاده شد. یافته های آزمون های آماری نشان داد متغیرهای مرتبط با قدرت و دامنه حرکتی کمربند شانه در حرکات مختلف چرخش داخلی، چرخش خارجی، اکستنشن و فلکشن پس از انتخاب شش هفته تمرین در هر دو گروه ماساژ و واقعیت مجازی افزایش یافته بود (003/0 , P = 02/0= P , 001/0= P ,003/0= P ). همچنین افزایش قدرت و دامنه حرکتی در گروه واقعیت مجازی با توجه به میانگین های تغییرات معنادارتر بود. نتایج نشان داد اعمال ماساژ بازتابی و همچنین تمرین واقعیت مجازی در بهبود دامنه حرکتی و قدرت ایزومتریک کمربند شانه در افراد پاراپلژی مؤثر بوده است ؛ بنابراین، افراد پاراپلژی و مربیان و پرستارانی که با این افراد کار می کنند، می توانند از مزایای این مداخلات برای بهبود عملکرد این افراد استفاده کنند.
۲.

رابطه بین تعادل پویا و حس عمقی و آسیب های اسکلتی عضلانی کشتی گیران جوان نخبه ایران: مطالعه آینده نگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کشتی تعادل پویا حس عمقی آیزوکنتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 822 تعداد دانلود : 404
کشتی ورزش پر برخوردی است که خطر بروز آسیب در آن بسیار بالا است. شناسایی عوامل خطر می تواند به پیشگیری از بروز آسیب کشتی گیران کمک نماید. اطلاعات اندکی درزمینه نقش حس عمقی و تعادل در پیش بینی آسیب های ورزشی وجود دارد. لذا هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه بین تعادل پویا و حس عمقی زانو و میزان بروز آسیب های کشتی گیران است. 72 نفر از کشتی گیران لیگ برتر جوانان استان تهران در این مطالعه شرکت کردند. قبل از شروع فصل، حس عمقی مفصل زانو در زاویه های هدف 30، 60 و90 درجه به صورت فعال اندازه گیری شد. برای اندازه گیری تعادل پویا از دستگاه تعادل سنج بایودکس استفاده شد. آسیب های کشتی گیران به مدت 9 ماه در فرم ثبت آسیب ثبت گردید. نتایج آزمون رگرسیون لجستیک رابطه معناداری میان حس عمقی مفصل زانو در زاویه های 30، 60 و 90 درجه و تعادل پویا و وقوع آسیب ها در کشتی گیران جوان را نشان نداد. استفاده از آزمون های تعادل و حس عمقی اجراشده در این مطالعه به عنوان آزمون های غربالگری برای پیش بینی آسیب های کشتی گیران جوان توصیه نمی گردد.
۳.

The effect of biofeedback training on electrical activity of trapezius muscles and flexion range of motion in people with shoulder impingement syndrome(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: biofeedback training electrical muscle activity range of motion shoulder impingement syndrome

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 618 تعداد دانلود : 385
Introduction: The aim of present study was to determine the effect of biofeedback training on electrical activity of trapezius muscles and range of motion in people with shoulder impingement syndrome. Martials and Methods: In this study, 20 patients with shoulder impingement syndrome in age range of 20-40 y were selected as the statistical sample and were divided into experimental (n=10) and control (n=10) groups. The experimental group trained by using EMG biofeedback for 8 weeks and 3 sessions per week. The control group was applied only for pre-test and posttest measurements. For data collection, surface electromyography was used to analyze the muscle activity patterns of trapezius muscles (upper, middle, lower), and a goniometer was executed to evaluate the flexion. Shapiro-Wilk test was used to confirm the normality of the data and covariance analysis test was applied to compare pre-test and post-test. Correlated t-test was used to examine within-group changes. Results: In this study, after 8 weeks of biofeedback training in the experimental group, a significant improvement in the electrical activity of the middle trapezius (P=0.000) and lower trapezius muscles (P=0.016) was observed. In addition, a significant improvement in the amount of flexion range of motion (P=0.000) was indicated in the experimental group compared to the pretest and also the control group (P=0.05). However, no significant difference was shown in the muscle activity of the upper trapezius muscle (P=0.776). Conclusion: The present study showed that biofeedback training is effective to improve the electrical activity of trapezius muscle and flexion in people with SIS.
۴.

تأثیر 8 هفته تمرینات سرعتی تکراری در شرایط هایپوکسی و نورموکسی بر فاکتور رشد اندوتلیال عروقی شناگران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرینات سرعتی تکراری هایپوکسی نورموکسی عامل رشد اندوتلیال عروقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 147 تعداد دانلود : 379
زمینه و هدف: تمرینات ورزشی در محیط های هایپوکسی اثرات فیزیولوژیک متفاوتی بر دستگاه های مختلف بدن می گذارند که می تواند سازگاری های مفیدی در بدن ورزشکاران ایجاد کند. هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر 8 هفته تمرینات سرعتی تکراری در شرایط هایپوکسی و نورموکسی بر میزان عامل رشد اندوتلیال عروقی (VEGF) شناگران بود. روش تحقیق: تحقیق حاضر از نوع مطالعات نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون است که در آن 30 شناگر نخبه دختر شرکت داشتند. این افراد به صورت تصادفی در سه گروه 10 نفری شامل دو گروه تجربی (گروه تمرینی در شرایط هایپوکسی و گروه تمرینی در شرایط نورموکسی) و گروه کنترل قرار گرفتند. برنامه تمرینی برای هر دو گروه تجربی به مدت 8 هفته مشتمل بر 2 جلسه تمرین با ارگومتر شنا و 3 جلسه تمرین در استخر به اجرا درآمد. پروتکل تمرینی با شدت و مدت زمان یکسان (9 کوشش 30 ثانیه ای با شدت 80 درصد حداکثر اجرا، همراه با 2 دقیقه استراحت بین هر کوشش) بر روی ارگومتر شنا اجرا گردید؛ با این تفاوت که تمرینات گروه تمرین در شرایط هایپوکسی با فشار سهمی اکسیژن 14 درصد معادل شرایط فشار اکسیژن در ارتفاع 3500 متر انجام شد. گروه کنترل در این زمان فقط به اجرای 5 جلسه تمرین عادی شنای خود پرداختند. مقادیر VEGF هر سه گروه، قبل و بعد از 8 هفته به روش الایزا سنجیده شد. نتایج توسط نرم افزار آماری SPSS نسخه 16 با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس در سطح معنی داری 0/05≥p استخراج گردید. یافته ها: در هر دو گروه هایپوکسی (0/01<p) و نورموکسی (0/04<p) میانگین پس آزمون VEGF بالاتر از پیش آزمون بود؛ اما این تفاوت بین گروه ها از لحاظ آماری معنی دار نبود (0/05<p). نتیجه گیری: شرایط هایپوکسی ایجاد شده بر اثر تمرین بر افزایش VEGF موثر نبود و بنظر می رسد برای تح ری ک این عام ل رشدی، نیاز به مدت بیشتر فعالی ت در ای ن محی ط و ش دت بالاتر تمرین می باشد.
۵.

رابطه قدرت آیزومتریک عضلات اندام تحتانی با میزان بروز آسیب های اندام تحتانی بازیکنان جوان فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آسیب های فوتبال اندام تحتانی پیشگیری از آسیب ریسک فاکتور قدرت آیزومتریک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 313 تعداد دانلود : 753
هدف: خطر بروز آسیب نیز در رشته فوتبال بالا است. بسیاری از محققان قدرت عضلانی را به عنوان یکی از مهم ترین ریسک فاکتورهای داخلی معرفی کرده اند، اما مطالعات اندکی به بررسی رابطه بین قدرت آیزومتریک عضلات با بروز آسیب ها پرداخته اند. لذا پژوهش حاضر به بررسی ارتباط قدرت آیزومتریک عضلات اندام تحتانی و میزان بروز آسیب های بازیکنان فوتبال و توانایی پیش بینی این آسیب ها می پردازد. روش تحقیق: نمونه های آماری این پژوهش را 73 بازیکنان فوتبال زیر 21 سال تشکیل دادند. قبل از شروع فصل ابعاد آنتروپومتری و قدرت آیزومتریک عضلات اندام تحتانی هر فرد در پای برتر بازیکنان به وسیله دستگاه آیزوکنتیک بایودکس سیستم 4 اندازه گیری، سپس هر فرد به مدت 8 ماه مورد پیگیری قرار گرفت و آسیب های بازیکنان ثبت شد. نتایج: نتایج آزمون کاکس رگرسیون نشان داد رابطه معناداری میان نسبت قدرت آیزومتریک در هیچ یک از عضلات مورد اندازه گیری و میزان بروز آسیب های اندام تحتانی وجود ندارد. بحث: با توجه به نتایج به دست آمده در این پژوهش توصیه می گردد کادر پزشکی و فنی تیم های فوتبال از آزمون های آیزومتریک برای شناسایی بازیکنان در معرض خطر استفاده ننمایند. احتمالا انواع دیگر سنجش قدرت مانند قدرت آیزوتونیک و آیزوکنتیک برای این مساله موثرتر باشد
۶.

تاثیر تمرینات ثبات مرکزی با توپ سوئیسی بر عملکرد شناگران زیر نخبه نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرینات ثبات مرکزی عملکرد شناگران توپ سوئیسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 863 تعداد دانلود : 957
مطالعات، اهمیت تمرین های ثبات مرکزی در پیشگیری از آسیب را نشان داده اند؛ اما اطلاعات محدودی درزمینه اثر این تمرین ها بر عملکرد شناگران وجود دارد؛ براین اساس، هدف این پژوهش، بررسی تأثیر تمرین های تقویت ثبات مرکزی بر عملکرد شناگران زیرنخبه نوجوان بود. آزمودنی های این پژوهش 30 شناگر نوجوان مرد بودند که به صورت تصادفی در دو گروه تجربی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. هر دو گروه قبل و پس از پایان هشت هفته تمرین، در آزمون های عملکرد شنا شامل رکورد شنای آزاد 50 کرال سینه، کرال پشت، پروانه و قورباغه شرکت کردند. پس از انجام پیش آزمون ها، گروه تجربی تمرین های ثبات مرکزی را با استفاده از توپ سوئیسی به مدت هشت هفته و هفته ای سه روز انجام دادند. از آزمون تحلیل کوواریانس برای بررسی اثر متغیر مستقل بر رکوردهای شناهای چهارگانه استفاده شد.  نتایج نشان داد که میزان پیشرفت رکورد شناگران گروه تجربی پس از هشت هفته تمرین در شنای آزاد 50 کرال سینه، کرال پشت، پروانه و قورباغه، در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری بیشتر بود. احتمالاً تماس نداشتن پاها با زمین سبب محوریت عضلات ناحیه مرکزی بدن در اجرای تکنیک های شنا می شود؛ بنابراین، بهبود ثبات مرکزی سبب انتقال مؤثر نیرو بین تنه و اندام فوقانی و تحتانی برای پیشروی بدن در آب خواهد شد؛ براین اساس، می توان انتظار داشت که افزایش قدرت عضلات ثبات دهنده مرکزی سبب انتقال مؤثرتر نیرو شود و درنتیجه، بهبود رکورد را به همراه داشته باشد؛ ازاین رو، توصیه می شود که مربیان شنا برای ارتقای عملکرد ورزشکاران خود از تمرین های توپ سوئیسی استفاده کنند.
۷.

تأثیر 6 هفته تمرینات پلایومتریک بر کنترل وضعیتی پویا و زمانبندی فعالیت عضلات منتخب در ساق پای زنان دارای بی ثباتی مچ پا(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 292 تعداد دانلود : 140
زمینه و هدف: تمرینات پلایومتریک احتملاً منجر به افزایش عملکرد و کاهش خطر آسیب در زنان ورزشکار می شود، اما اثرات آن بر روی بی ثباتی عملکردی مچ پا نامشخص است. هدف این تحقیق بررسی تأثیر شش هفته تمرین پلایومتریک بر عملکرد و زمانبندی فعالیت عضلات منتخب ساق پای زنان فعال مبتلا به بی ثباتی عمکردی مچ پا در فرود تک پا بود. روش تحقیق: الکترومیوگرافی سطحی از عضلات نازک نئی بلند، درشت نئی قدامی و دوقلوی داخلی در 30 زن فعال مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا ثبت شد. جهت ارزیابی کنترل وضعیتی پویا نیز از آزمون تعدیل شده ستاره استفاده شد. در این تحقیق از برنامه ی تمرینات پلایومتریک پی هانگ (2014) به مدت شش هفته و 18 جلسه استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل آماری داده ها از آزمون های تی مستقل و وابسته در سطح معنی داری 95 درصد در نرم افزار SPSS نسخه 20، استفاده شد. یافته ها: نتایج بیانگر افزایش معنی دار در زمان شروع فعالیت عضله نازک نئی بلند (036/0=p)، بهبود کنترل وضعیتی پویا (قدامی (001/0=p)، خلفی داخلی (001/0=p) و خلفی خارجی(021/0=p)) و عدم تغییر در فعالیت عضلات درشت نئی قدامی (831/0=p) و دوقلوی داخلی(618/0=p) پس از شش هفته تمرین پلایومتریک بود. نتیجه گیری: تمرینات پلایومتریک با تسریع زمان واکنش در مرحله پیش از فرود منجر به تغییر در زمانبندی فعالیت عضله نازک نئی بلند و کنترل وضعیتی پویا می شود که احتمالاً می تواند عملکرد اندام تحتانی افراد مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا را بهبود بخشد.
۸.

اثر میزان محدودیت جریان خون هنگام فعالیت ایزومتریک بر غلظت هورمون رشد و تستوسترون مردان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تستوسترون هورمون رشد محدودیت جریان خون فعالیت ایزومتریک کاآتسو

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی عصبی ـ عضلانی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : 703 تعداد دانلود : 841
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر میزان محدودیت جریان خون (کاآتسو) هنگام فعالیت ایزومتریک بر غلظت هورمون رشد و تستوسترون مردان فعال بود. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه تجربی بوده و 10 مرد فعال (دارای یک تا سه جلسه فعالیت در هفته، میانگین سنی 32/2 ± 8/23 سال و شاخص توده بدنی 80/1 ± 26/24 کیلوگرم بر مترمربع) که سابقه انجام تمرین مقاومتی را داشتند، به صورت داوطلبانه در آن شرکت نمودند. ابتدا، فشار سیستولی پای آزمودنی ها به وسیله دستگاه سونوگرافی داپلر رنگی تعیین گردید و سپس، آزمودنی ها پروتکل پژوهش را که شش انقباض ایزومتریک 10 ثانیه ای با بار 65 درصد و حداکثر انقباض ارادی با 60 ثانیه استراحت بین هر انقباض و با چند فشار مختلف محدودیت جریان خون (صفر (بدون فشار)، 70، 100 و 130 درصد فشار سیستولی پا) بود، اجرا کردند. لازم به ذکر است که نمونه های خون پیش از فعالیت، بلافاصله پس از فعالیت و 15 دقیقه پس ازآن گرفته شد. نتایج تحلیل داده ها تعامل معناداری را در هورمون رشد، تستوسترون و لاکتات بین فشارهای مختلف محدودیت جریان خون (جلسه × زمان) نشان نمی دهد ( P>0.05 ). علاوه براین، نتایج حاکی از آن است که میزان هورمون رشد، تستوسترون و لاکتات بلافاصله پس از فعالیت نسبت به پیش از آن در تمامی فشار های محدودیت جریان خون افزایش یافته است ( P<0.05 )؛ اما به جز هورمون تستوسترون ( P=0.074 )، میزان هورمون رشد و لاکتات در 15 دقیقه پس از فعالیت نسبت به پیش از آن در تمامی فشارهای محدودیت جریان خون معنادار می باشد ( P<0.05 ). می توان گفت باوجوداینکه با افزایش فشار محدودیت جریان خون، میزان هورمون های رشد و تستوسترون افزایش یافته است؛ اما تفاوت معنادار در مقدار هورمون های تستوسترون و رشد بین فعالیت با فشارهای مختلف محدودیت جریان خون در یک شدت برابر مشاهده نمی شود .
۹.

تأثیر دوازده جلسه تمرین با شدت زیاد در وضعیت هایپوکسی و نورموکسی بر عملکرد بی هوازی افراد ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین تناوبی شدید هایپوکسی نورموکسی Wmax

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : 449 تعداد دانلود : 200
هدف تحقیق حاضر مقایسه تأثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید در وضعیت هایپوکسی و نورموکسی بر عملکرد بی هوازی افراد ورزشکار بود. آزمودنی های این تحقیق 16 نفر دانشجوی داوطلب مرد بودند. آزمودنی ها به دو گروه هشت نفره تمرین در وضعیت هایپوکسی (ارتفاع 3300) و نورموکسی تقسیم شدند. عملکرد بی هوازی (اوج توان،میانگین توان) ازطریق اجرای آزمون وینگیت و غلظت لاکتات قبل و بعد از آزمون وینگیت اندازه گیری شد. 24 ساعت بعد، Wmax در وضعیت هایپوکسی مشخص و 48 ساعت بعد میزان Wmax در وضعیت نورموکسی تعیین شد. برنامه تمرین هر دو گروه ازنظر شدت (یک دقیقه با شدت80درصد-85درصدWmax و دو دقیقه با شدت 50درصد Wmax) و مدت تمرین (30 دقیقه) یکسان سازی شده بود. برنامه تمرینی شامل دوازده جلسه پی در پی بود. بعد از آن، متغیرهای پیش آزمون مجدداً اندازه گیری شد. پس از تعیین توزیع طبیعی داده ها به وسیله آزمون کلموگروف- اسمیرنوف، آزمون t وابسته و مستقل با سطح اطمینان 0.05≥p نشان داد این دوره تمرینی باعث بهبود در عملکرد بی هوازی در هر دو گروه شد. همچنین غلظت لاکتات در 5 دقیقه بعد از آزمون وینگیت در هر دو گروه کاهش داشت، اما تفاوتی بین دوازده جلسه تمرین تناوبی در وضعیت هایپوکسی و نورموکسی بر عملکرد بی هوازی مشاهده نشد. درنتیجه می توان بیان کرد دوره تمرینی به کارگرفته شده در این تحقیق می تواند باعث بهبود عملکرد بی هوازی شود، اما مدت و شدت هایپوکسی در این تحقیق به اندازه ای نبوده است که بتواند عملکرد بی هوازی را در گروه هایپوکسی نسبت به نورموکسی بهبود بخشد
۱۰.

پاسخ حاد شاخص های خستگی به یک جلسه فعالیت ایزومتریک با شدت های مختلف با و بدون کاهش جریان خون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اکتات مقیاس خستگی بورگ MPF EMG

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : 589 تعداد دانلود : 972
ایجاد خستگی در تمرینات مقاومتی شاخص مهمی برای افزایش حجم و قدرت عضلانی است. بنابراین این تحقیق با هدف بررسی پاسخ حاد شاخص های خستگی به یک جلسه فعالیت ایزومتریک با شدت های مختلف با و بدون کاهش جریان خون طراحی شد. آزمودنی ها 10 دانشجوی پسر سالم با میانگین سن 5/2±9/24 سال بودند. پروتکل تحقیق شامل 6 انقباض ایزومتریک 10 ثانیه ای با 60 ثانیه استراحت بین انقباض ها بود. از آزمون کولموگروف اسمیرنوف به منظور تشخیص نرمال بودن داده ها و از آزمون تحلیل واریانس مکرر دوطرفه برای تشخیص معناداری بودن تغییرات MPF، لاکتات خون، مقیاس بورگ، اختلاف MVC قبل و بعد از فعالیت بین 3 جلسه استفاده شد. کلیه این شاخص ها در جلسه دوم با دو جلسه تفاوت معنادار داشت، اما اختلاف معناداری بین جلسات اول و سوم وجود نداشت. نتایج نشان داد انجام فعالیت ایزومتریک همراه با کاهش جریان خون نسبت به انجام همان فعالیت و با بار یکسان اما بدون کاهش جریان خون می تواند موجب خستگی بیشتر شود. همچنین شاخص های خستگی در فعالیت ایزومتریک با 65 درصد MVC همراه با کاهش جریان خون برابر با فعالیت ایزومتریک با 100 درصد MVC بدون کاهش جریان خون است.
۱۱.

تأثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید در شرایط هایپوکسی و نورموکسی بر لکوسیت ها و سلول های خونی در پاسخ به فعالیت وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین تناوبی شدید فعالیت بیشینه هیپوکسی لکوسیت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 972 تعداد دانلود : 234
هدف پژوهش حاضر با بررسی اثرات تمرین تناوبی شدید در شرایط هایپوکسی (14O2%( و نورموکسی (21O2%( بر لکوسیت ها و سلول های خونی به پاسخ فعالیت وامانده ساز بود. 16 مرد فعال (سن 94/2±27/23 سال، قد 86/5±13/178 سانتی متر، وزن 87/7 ±06/74 کیلوگرم، چربی بدن 70/3±33/19 درصد) به طور تصادفی به دو گروه فعالیت در شرایط هایپوکسی (%14O2) و نورموکسی (%21O2) تقسیم شدند. پیش از شروع تمرین، آزمودنی ها آزمون وامانده سازی را برای تعیین حداکثر بار کاری (Wmax) انجام دادند. نمونه های خونی قبل و بلافاصله بعد از آزمون گرفته شد. همچنین پس از اتمام تمرینات، آزمودنی ها آزمون وامانده سازی را مشابه با روز اول انجام دادند. پروتکل تمرینی شامل 40 دقیقه تمرین، هر هفته شش روز، در دو هفته متوالی انجام شد. تمرین هر جلسه شامل پنج دقیقه گرم کردن، 10 مرحله سه دقیقه ای رکاب زدن (یک دقیقه با شدت 85%-80%Wmax و دو دقیقه با شدت 50% Wmax) و پنج دقیقه سرد کردن بود. گروه اول تمرینات خود را در شرایط هایپوکسی (14%PO2) و گروه دوم تمرینات خود را در شرایط نورموکسی (21% PO2)انجام دادند. در این پژوهش از روش آماری تحلیل واریانس تکراری استفاده شد.تمرینات گروه هایپوکسی منجر به افزایش معنا داری در میزانگلبول قرمز،هموگلوبین و کاهش معنا داری در تجمع ائوزنوفیل-پلاکت نسبت به شرایط نورموکسی در پاسخ به فعالیت وامانده ساز شد. متعاقب این تمرینات، تغییر معنا داری در سطوح نوتروفیل، مونوسیت، لنفوسیتدر پاسخ به فعالیت وامانده سازدر هر دو گروه مشاهده نگردید. چنین می توان نتیجه گیری کرد که تمرین تناوبی شدید در شرایط هایپوکسی علاوه بر افزایش توان گلبول های قرمز می تواند موجب کاهش خطر ترمبوزیس در پاسخ به فعالیت ورزشی وامانده ساز می شود.
۱۲.

پاسخ عوامل فیبرینولیتیک به انقباض های درون گرای هم تنش و هم جنبش در مردان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترومبوز فعالیت مقاومتی فعال کننده ی پلاسمینوژن بافتی (PA-t) مهار کننده فعال کننده پلاسمینوژن-I(PAI-1) D-dimer

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 747 تعداد دانلود : 573
مطالعه حاضر جهت بررسی پاسخ شاخص های فیبرینولیتیک به انواع مختلف انقباض های درون گرای هم تنش و هم-جنبش پس از فعالیت و دوره ریکاوری یک ساعته طراحی شد. ده مرد سالم (7/1±9/26 سال) دو جلسه فعالیت مقاومتی هم تنش و هم جنبش به فاصله یک هفته با شدت حدود 40% حداکثر گشتاور ارادی ایزومتریک (̊70MVIT) را بر روی عضلات چهار سر هر دو پا با استفاده از دستگاه بایودکس انجام دادند. نمونه های خون سیاهرگی (ml6) در قبل، بلافاصله بعد و انتهای یک ساعت ریکاوری گرفته شدند و برای اندازه گیری فعال کننده ی پلاسمینوژن بافتی (PA-t)، مهار کننده فعال کننده پلاسمینوژن-I(PAI-1)، D-dimer و غلظت لاکتات مورد استفاده قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مکرر (2جلسه ×3 زمان) تجزیه و تحلیل شدند. هر دو جلسه فعالیت بدون در نظر گرفتن نوع انقباض با افزایش معنادار PA-t، و لاکتات همراه بود (P<0.05). همچنین در پاسخ به دو نوع فعالیت، انقباض عضلانی درون گرای هم تنش موجب شد هم PA-t، و هم لاکتات در مقایسه با انقباض هم جنبش افزایش بیشتری داشته باشند (P<0.05). PAI-1 بدون در نظر گرفتن نوع انقباض پس از فعالیت تغییر معناداری نشان نداد (P>0.05) ، اما در دوره ریکاوری کاهش معناداری مشاهده شد (P<0.05)، و در کل نیز مقایسه دو نوع فعالیت تغییرات متفاوتی در پاسخ PAI-1 نشان نداند (P>0.05). در کل می توان گفت که نوع انقباض عضلانی (هم تنش یا هم جنبش) عامل موثری در پاسخ t-PA و لاکتات خون می باشد، در حالیکه پاسخ های PAI-1 و D-dimer به نوع انقباض عضلانی بستگی ندارند.
۱۳.

کینتیک لاکتات پس از انقباض های درون گرا و برون گرای آیزوکینتیک در مردان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انقباض برون گرا برداشت لاکتات انقباض درون گرا آیزوکینتیک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : 210 تعداد دانلود : 380
هدف پژوهش حاضر بررسی کینتیک لاکتات پس از انقباض های درون گرا و برون گرای آیزوکینتیک بود. بدین منظور 10 مرد با سطح ورزشی تفریحی در دو جلسه مجزا دو پروتکل انقباض آیزوکینتیک CON/CON و ECC/ECC (4 ست، 10 تکرار، سرعت 60 درجه بر ثانیه) را اجرا نمودند. غلظت لاکتات خون پیش از فعالیت و در زمان های 0، 3، 6، 10، 15، 30، 45، و 60 دقیقه پس از فعالیت اندازه گیری شد. منحنی های اختصاصی بازیافت لاکتات با فرمول دو نمایی ثبت گردید. برای مقایسه پاسخ های لاکتات در دو جلسه از آزمون t وابسته و برای مقایسه تغییرات کار انجامشده طی ست ها در دو جلسه از تحلیل واریانس مکرر استفاده شد. غلظت لاکتات در پاسخ به انقباض درون گرا از 34/0±65/1 به 19/1±05/5 (mmol.l) و در پاسخ به انقباض برون گرا از 42/0±71/1 به 64/1±12/4(mmol.l) افزایش یافت. تحلیل آماری داده ها نشان داد میزان افزایش غلظت لاکتات پس از فعالیت درون گرا به طور معناداری بیشتر از فعالیت برون گرا بود (P<0.05). توانایی تبادل لاکتات (P<0.01) و برداشت لاکتات (P<0.01) پس از فعالیت برون گرا به طور معناداری بیشتر از فعالیت درون گرا بود. هم چنین مدت زمان رسیدن لاکتات به اوج (P<0.001) و نیمه عمر لاکتات (P<0.001) پس از فعالیت درون گرا به طور معناداری طولانی تر از برون گرا بود. بر اساس این یافته ها نتیجه گیری می شود که فعالیت درون گرا منجر به فشار متابولیکی بیشتری نسبت به فعالیت برون گرا می شود. بنابراین، با توجه به تفاوت کینتیک لاکتات متعاقب فعالیت های درون گرا و برون گرا توصیه می شود که ریکاوری بعد از این نوع انقباض ها نیز متفاوت باشد و به دنبال فعالیت درون گرا ریکاوری فعال بیشتر استفاده شود.
۱۴.

ارتباط بین تعادل و حداکثر قدرت در حرکات با زنجیره بسته در وضعیت تحمل و عدم تحمل وزن بدن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعادل ایستا تعادل پویا زنجیره حرکتی بسته با تحمل وزن زنجیره حرکتی بسته بدون تحمل وزن حداکثر قدرت عضلانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی حرکات اصلاحی
تعداد بازدید : 739 تعداد دانلود : 831
تعادل و قدرت از مهمترین تواناییهایی هستند که ورزشکاران باید از آن برخوردار باشند. اما ارتباط بین آنها از موضوعاتی است که مطالعات بیشتری میطلبد. بنابراین هدف تحقیق حاضر تعیین میزان ارتباط میان حداکثر قدرت در حرکت پرس پا )زنجیره حرکتی بسته بدون تحمل وزن( و حرکت اسکوات )زنجیره حرکتی بسته با تحمل وزن( با تعادل ایستا و پویا بود. بدینمنظور 03 فرد فعال ) 11 مرد و 11 زن با میانگین 171/26±6/ 22 سال، قد 22 /10±1/ سن 15 66 کیلوگرم( در این آزمون شرکت /32±8/ سانتیمتر و وزن 27 کردند. برای اندازهگیری تعادل از دستگاه تعادلسنج بایودکس استفاده شد. تعادل ایستا و پویای آزمودنیها طی دو کوشش 53 ثانیهای اندازهگیری شد و شاخصهای قدامی_خلفی، میانی_جانبی و کلی آنها به دست آمد. قدرت حداکثر نیز با یک تکرار بیشینه در حرکات اسکوات و پرس پا تعیین شد. نتایج نشان داد که در - 3/ مردان بین نمرات یک تکرار بیشینه اسکوات و نمرات خطا در تعادل قدامی_خلفی ایستا ) 151 r= 3/ و 312 P= - 3/ ( و تعادل میانی_جانبی پویا ) 102 r= 3/ و 321 P= ( و در زنان نیز بین نمرات یک تکرار بیشینه - 3/ اسکوات و نمرات خطا در تعادل قدامی_خلفی ایستا ) 112 r= 3/ و 316 P= ( و قدامی_خلفی پویا - 3/521( r= 3/ و 302 P= ( رابطه معنیدار منفی وجود داشت. بین نمرات یک تکرار بیشینه پرس پا و نمرات خطا در تعادل در هر دو گروه رابطه معنیداری مشاهده نشد. طبق نتایج این تحقیق حداکثر قدرت در حرکت اسکوات در مقایسه با حداکثر قدرت در حرکت پرس پا ارتباط بیشتری با برخی شاخصهای تعادل ایستا و پویا دارد
۱۵.

مقایسه تأثیر هشت هفته تمرین زیربیشینه در شرایط هایپوکسی نورموباریک و شرایط طبیعی بر آنژیوژنز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Vo2max شاخص خستگی VEGF تمرینات زیر بیشینه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 923 تعداد دانلود : 752
برای بررسی تأثیر هشت هفته تمرین در شرایط هایپوکسی نورموباریک بر غلظت VEGF سرم (به عنوان مهم ترین شاخص آنژیوژنز یا رگ زایی)، 24 نفر از دانشجویان داوطلب مرد غیرورزشکار در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها براساس حداکثر اکسیژن مصرفی در سه گروه هشت نفره شامل: تمرین در شرایط هایپوکسی مطابق با ارتفاع 4200 متر، تمرین در شرایط نورموکسی و گروه کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرین ورزشی روی دوچرخه کارسنج برای هر دو گروه تجربی )با شدت Vo2max 75% - 55% به طور فزاینده به مدت 45 دقیقه) یکسان سازی شده بود، فقط گروه هایپوکسی تمرین را در شرایط هایپوکسی 12% انجام دادند. برنامه تمرینی سه جلسه در هفته، به مدت هشت هفته بود. خون گیری در ابتدا و انتهای هفته هشتم در حالت ناشتا انجام شد. شاخص خستگی آزمودنی ها از طریق آزمون وینگیت و VO2max از طریق دستگاه گاز آنالیزر اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس دو طرفه و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. نتایج نشان داد هشت هفته تمرین در شرایط هایپوکسی- نورموباریک تغییر معنی داری در غلظت VEGF سرم (افزایش44 درصد) و VO2max (افزایش 14%) گروه هایپوکسی، در مقایسه با دو گروه دیگر اجاد می کند. غلظت VEGF سرم در گروه نورموکسی، در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری افزایش یافت، در حالی که هشت هفته تمرین در شرایط هایپوکسی یا نورموکسی هیچ تغییری در شاخص خستگی گروه ها ایجاد نکرد. بدین ترتیب، با وجوداینکه تمرینات استقامتی موجب بهبود VO2max وآنژیوژنز می شود، تمرین استقامتی در شرایط هایپوکسی می تواند این بهبود را تسریع کند.
۱۷.

ارتباط بین انحناهای صفحه ساجیتال ستون فقرات و کنترل وضعیت بدنی پویا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کایفوز لوردوز کنترل وضعیت بدنی پویا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 554 تعداد دانلود : 747
با توجه به نقش مهم تعادل در جنبه های مختلف زندگی و لزوم بررسی عوامل مؤثر بر آن، پژوهش حاضر، با هدف بررسی ارتباط بین انحناهای ستون فقرات در صفحه ساجیتال و کنترل وضعیت بدنی پویا انجام شد. در این پژوهش که از نوع همبستگی است، 45 پسر (سن 1±13 سال، وزن 6±56 کیلوگرم و قد 9±161 سانتی¬متر) از طریق نمونه گیری ساده و در دسترس شرکت کردند. وضعیت ستون فقرات آزمودنی ها، با استفاده از دستگاه اسپاینال موس بررسی شد و از آزمون استاراکسکورژن (SEBT ) نیز برای ارزیابی کنترل وضعیت بدنی پویا استفاده شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و رگرسیون چندمتغیره در سطح معنی¬داری 05/0α≤ تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد دو متغیر لوردوز و کایفوز، با هم می توانند 11% از تغییرات میزان دست یابی در جهت قدّامی را تبیین کنند که این میزان از نظر آماری معنی¬دار بوده است (11/0=R2adjusted ,036/0=Pvalue ,60/3=42,2F) و با توجه به ضریب β مثبت و بزرگ تر متغیر پیش¬گویی لوردوز می توان گفت که احتمالاً لوردوز، در مقایسه با کایفوز، نقش مهم تری در تعادل در جهت قدامی دارد، اما انحناهای ستون فقرات در صفحه ساجیتال رابطه معنی¬داری با میزان فاصله دست یابی در جهت های خلفی، داخلی و خارجی نداشتند. بر اساس نتایج می¬توان گفت، با وجود اثرات منفی افزایش میزان طبیعی انحراف های ستون فقرات در صفحه ساجیتال، این مسئله توانسته است بر اجرای فعالیت هایی که نیاز به کنترل وضعیت بدنی پویا دارند اثر گذاشته و در بعضی موارد، حتی به حفظ تعادل پویای فرد کمک کند.
۱۸.

رابطه بین توان هوازی و توانایی تکرارهای سرعتی در فوتبالیست های جوان با VO2 max سطوح مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توان هوازی بازیکنان فوتبال لاکتات توانایی تکرارهای سرعتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 805 تعداد دانلود : 919
در ورزش هایی مانند فوتبال که ماهیت تناوبی دارند، ورزشکاران باید به سرعت خود را برای فعالیت بعدی آماده کنند. شناخت ویژگی های دوره بازگشت به حالت اولیه سریع تر و حداقل افت در سرعت، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف اصلی این مطالعه، تعیین رابطه بین توان هوازی و توانایی تکرارهای سرعتی در فوتبالیست های جوان با سه سطح مختلفی از حداکثر اکسیژن مصرفی بوده است. تعداد 41 نفر از بازیکنان تیم ملی جوانان و نیز لیگ دسته اول تهران در سه گروه با حداکثر اکسیژن مصرفی پائین30/2 ± 22/ 37 میلی لیتر/کیلو گرم/دقیقه (تعداد =18نفر، سن9/0 ±1/17 سال، قد 34/5 ± 6/170 سانتی متر، وزن 05/5±1/67 کیلو گرم)، حداکثر اکسیژن مصرفی متوسط 97/1 ± 46/46 میلی لیتر/کیلو گرم/دقیقه (تعداد = 13نفر، سن 76/0 ± 6/17 سال، قد 84/4 ± 8/173 سانتی متر، وزن 92/4 ± 9/65 کیلوگرم)، و حداکثر اکسیژن مصرفی بالا 52/1 ± 63/55 میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه (تعداد = 10نفر، سن 69/0 ± 40/17 سال، قد 23/3 ± 177 سانتی متر، وزن 94/3 ± 40/71 کیلوگرم) به صورت در دسترس در این پژوهش شرکت کردند. برای ارزیابی حداکثر اکسیژن مصرفی(max VO2)، از آزمون ورزشی فزاینده تا سر حد خستگی روی تردمیل و با استفاده از دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی و توانایی تکرارهای سرعتی(RSA) از آزمون میدانی RAST استفاده شد. میزان تجمع لاکتات نیز قبل و بعد از پروتکلRSA ، در دو گروه حداکثر اکسیژن مصرفی متوسط و بالا اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنی داری 05/0>P استفاده شد. براساس نتایج تحقیق حاضر، بین حداکثر اکسیژن مصرفی با شاخص افت سرعت در گروه حداکثر اکسیژن مصرفی پائین، رابطه معنی دار ( 86/0 = r، 001/0=p) و گروه با حداکثر اکسیژن مصرفی متوسط عدم رابطه معنی دار (14/0 = r، 63/0= p) و گروه با حداکثر اکسیژن مصرفی بالا، رابطه معنی دار منفی ( 64/0 - = r، 04/0 = p ) به دست آمد. بین تجمع لاکتات با شاخص افت سرعت در گروه با حداکثر اکسیژن مصرفی متوسط (005/0 = r، 98/0= p ) و گروه با حداکثر اکسیژن مصرفی بالا (27/0 = r، 45/0 = p) نیز رابطه معنی داری مشاهده نشد. شاید بازسازی منابع درون عضلانی به آمادگی هوازی افراد ارتباط داشته باشد، اما به جز حداکثر اکسیژن مصرفی و تجمع لاکتات، عوامل دیگری نیز در توانایی تکرار های سرعتی مؤثرند. به طور کلی، نتایج تحقیق حاضر نشان می دهند که بین حداکثر اکسیژن مصرفی و توانایی تکرار فعالیت های سرعتی رابطه ای به شکل منحنی نرمال وجود دارد.
۱۹.

بررسی ارتباط بین قدرت و انعطاف عضلات تنه با میزان قوس کایفوز پشتی در دانش آموزان پسر مقطع راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قدرت عضلات انعطاف عضلات کایفوز پشتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 755 تعداد دانلود : 683
نقصان در قدرت و انعطاف عضلات اگر در سطح مهره های ستون مهره ها به خصوص قسمت پشتی به وجود آید، می تواند هم راستایی آن را به هم زده و از حالت طبیعی خارج کند. هدف از انجام این تحقیق بررسی ارتباط بین قدرت و انعطاف عضلات تنه با میزان قوس کایفوز پشتی در دانش آموزان پسر مقطع راهنمایی بود. آزمودنی های این تحقیق را 67 دانش آموز در دسترس با میانگین و انحراف استاندارد سن (سال) 83/0±15/13، وزن (کیلوگرم) 06/12±57/52 و قد (سانتی متر) 59/8±40/157 تشکیل دادند. به منظور ارزیابی راستای ستون مهره ها، از دستگاه اسپاینال ماوس استفاده شد. قدرت عضلات بازکننده ستون مهره ها و قدرت عضلات نزدیک کننده کتف با استفاده از دستگاه دینامومتر اندازه گیری شد. اندازه گیری انعطاف پذیری تا کننده های کمربند شانه ای توسط آزمون بلند کردن دست ها از زمین در حالت درازکش و انعطاف عضلات سینه ای شکمی توسط آزمون باز کردن تنه در حالت درازکش انجام گرفت. نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون، ارتباط معنی داری بین کایفوز پشتی با تمام متغیرهای پیش بین(قدرت عضلات بازکننده پشت(55/0-=r )، قدرت عضلات نزدیک کننده کتف(46/0-=r )، انعطاف عضلات تاکننده کمربند شانه ای(50/0-=r ) و انعطاف عضلات سینه ای شکمی(46/0-=r ) در سطح 05/0 نشان داد. نتایج رگرسیون چند متغیره سه الگوی پیش بین را معرفی کرد که در سومین و مهم ترین الگوی پیش بین، متغیرهای قدرت عضلات بازکننده پشتی(38/0-=β) و انعطاف عضلات سینه ای شکمی(26/0-=β )، انعطاف عضلات تاکننده کمربند شان ای(25/0-=β ) به عنوان مهم ترین پیشگوها برای میزان تغییرات کایفوز پشتی معرفی شدند(39/17= 63و3 F و 009/0> P و 45/0= R2 ). با توجه به نتایج تحقیق چنین به نظر می رسد با کاهش قدرت عضلات بازکننده تنه و نزدیک کننده کتف، کاهش انعطاف عضلات سینه ای شکمی و نیز تاکننده کمربند شانه ای، میزان قوس کایفوز پشتی افزایش می یابد.
۲۰.

رابطه دامنه حرکتی شانه و ویژگیهای آنتروپومتریک با سندروم عضله تحت خاری در والیبالیستهای نخبه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دامنه حرکتی شانه ویژگیهای آنتروپومتریک سندروم عضله تحت خاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 231 تعداد دانلود : 196
هدف از انجام این تحقیق مطالعه رابطه بین دامنه حرکتی شانه و ویژگیهای آنتروپومتریک با سندروم عضله تحت خاری در والیبالیستهای نخبه بود 12والیبالیست حاضر در سوپر لیگ باشگاههای کشور با میانگین سنی 3.3± 23.6 سال، قد 1.5 ± 193.5 سانتی متر، وزن 6.4 ± 87.3 کیلوگرم، سابقه فعالیت 3.5 ± 9.1 سال، و عضویت در تیم ملی 3.1± 4.3 سال مبتلا به سندروم عضله تحت خاری بررسی شدند. اختلاف شاخصه های ریشه دوم مجذور، میانگین و انتگرال الکترومیوگرافی یکسو شده و مربوط به عضله تحت خاری دو سمت اندازه گیری شد. همبستگی پارامترهای مذکور با دامنه حرکتی شانه و ویژگیهای آنتروپومتریک با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون (P<0.05) ارزیابی شد. بین میزان فلکشن، اکستنشن، آبداکشن، اینترنال و اکسترنال روتیشن، و وزن خالص بدن با سندروم عضله تحت خاری رابطه معناداری مشاهده شد. یافته های این تحقیق همبستگی بالا بین دامنه حرکتی شانه و وزن خالص بدن با سندروم عضله تحت خاری در والیبالیستها را نشان داده و از فرضی که کشش را عامل بروز این سندروم می داند حمایت کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان