عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا

عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه زبان شناسی، دانشگاه تربیت مدرس

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۱۵ مورد.
۱.

گویش سنجی گونه های زبانی رایج در حدّ ِفاصل جنوب استان همدان تا شمال استان خوزستان: با استفاده از رویکرد فاصلۀ لونشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گویش سنجی فاصله لونشتاین تناوب آوایی لری بختیاری لُری لرستانی لکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۶
گویش سنجی، رویکردی رایانشی، کمّی و آماری است که در آن تفاوت های زبانی در گستره جغرافیایی معیّن، با استفاده از روش های مشخص بررسی می شود. در پژوهش پیشِ رو، فاصله زبانی گونه های رایج در حدِّفاصل جنوب استان همدان تا شمال استان خوزستان و نحوه توزیع منطقه ای آن ها با استفاده از رویکردی نوین در گویش سنجی بررسی شده است. این گونه های زبانی عمدتاً لکی و لری هستند. این پژوهش به روش کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. بنابراین، برای انجام آن، فاصله زبانی معادل 100 واژه در 80 جایگاه با استفاده از فاصله لونشتاین در بسته نرم افزاری Rug/L04 سنجش و اندازه گیری شده است. بروندادهای حاصل از تحلیل فاصله های زبانی به صورت نقشه ها و نمودارهای قابلِ تفسیر و تحلیل های آماری ارائه می گردد. عمده ترین دستاوردهای این پژوهش عبارت اند از: 1. خوشه بندی گونه های زبانی؛ 2. نحوه توزیع زبانی- جغرافیایی آن ها در طول پیوستار زبانی. بررسی تفاوت های آوایی-واژگانی میان داده های زبانی گردآوری شده نیز ماهیت پیوستاری بودن این گونه های زبانی را تأیید می کند. از این رو، در یک سر پیوستار، گونه های زبانی لکی و لُری لرستانی و در سر دیگر آن گونه های زبانی لُری بختیاری واقع شده اند.
۲.

مقایسه واژه های آموزشی مجموعه های شیراز و پرفا با تمرکز بر بسامد واژگانی: پژوهشی پیکره بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش زبان فارسی گزینش محتوای آموزشی آموزش واژه بسامد واژگانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۳۸
امروزه تلاش های پرثمری را در حوزه آموزش زبان فارسی شاهدیم؛ باوجوداین، به علت فقدان مطالعات وافی و کافی و نیز پژوهش های بنیادین در این زمینه، هنوز کاستی هایی به چشم می خورد. واژه گزینی و آموزش علمی واژه یکی از همین حوزه هاست که با ابهاماتی، چون اصول گزینش واژه های آموزشی زبان فارسی، سطح بندی واژه ها و نحوه آموزش آنها مواجه است. در آموزش واژه های زبان دوم/ خارجی، بسامد واژگانی و کاربردی بودن واژه ها دو اصل مهم تلقی می شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی واژه گزینی دو مجموعه آموزشی شیراز و پرفا و مقایسه بسامد واژه های آموزشی آنها انجام گرفته و از این رو، بسامد واژگانی این دو مجموعه با یکدیگر مقایسه شده است. واژه های هر مجموعه به روش کتابخانه ای از واژه نامه انتهای کتاب ها جمع آوری شده است. سپس، میزان بسامد واژه های این دو مجموعه با فهرست واژه های چند پژوهش دیگر مقایسه شد. تحلیل داده ها در این پژوهش با استفاده از نرم افزار مایکروسافت اکسل و روش های جدول محوری و فرمول نویسی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهند که در مجموع، 864 واژه، یعنی بیش از 30 درصد از واژه های این دو مجموعه مشترک هستند. همچنین، 15/47 درصد از واژه های مجموعه شیراز و 75/38 درصد از واژه های مجموعه پرفا حداقل در یک فهرست آمده اند. در نهایت، می توان چنین برداشت کرد که مجموعه شیراز با اشتراک حدود 50 درصد از واژگان آموزشی خود با حداقل یکی از فهرست های بسامدی انتخابی، وضعیت بهتری از جهت بسامد واژگانی نسبت به مجموعه پرفا دارد.
۳.

نقش قدرت واجی در بروز فرایندهای تقویت در فارسی بر مبنای رویکردهای فولی و ونمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قدرت واجی قدرت جایگاهی اصل توسعه ماندگاری قوانین بهینه ساخت هجا زبان فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۹۳
پژوهش پیشِ رو به نقش قدرتِ واجی در بروز فرایندهای در زمانیِ تقویت در زبان فارسی می پردازد. فرایندهای تقویت «انسدادی شدگی غلت»، «سایشی شدگی غلت»، «انسایشی شدگی غلت» و «دهانی شدگی» با توجه به مفاهیم «قدرت جایگاهی»، «قدرت همگون کننده» و «اصل توسعه ماندگاری» (Foley, 1977) و «قوانین بهینه ساخت هجا» (Vennemann,1988) تحلیل شده اند. داده ها در قالب واژه و با بهره گیری از واژه نامه های زبان های فارسی باستان و فارسی میانه گردآوری شده اند. برخی از یافته های پژوهش از این قرارند: نخست اینکه، در بروز هر چهار  فرایند، عاملِ «قدرت جایگاهی» دارای نقش است. دوم آنکه، همخوان های  /w/، /y/ و /h/ در جایگاه آغازه هجا و آغاز واژه، به منظور تقویت جایگاهی آغازه فارسی میانه و تحت تأثیر «قانون آغازه برتر» به ترتیب به همخوان های [b, Ɉ, v]،[ʤ]  و [χ] تبدیل شده اند.
۴.

محدودیت های همنشینی همخوان ها در مرز اشتقاق در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان فارسی محدودیت واجی مرز اشتقاق توالی همخوانی همسانی در مشخصه واک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۳۴
هدف پژوهش حاضر، بررسی محدودیت های واجی حاکم بر همنشینی همخوان ها در مرز اشتقاق ِواژه های زبان فارسی است. این پژوهش نشان می دهد تا چه اندازه جایگاه تولید، شیوه تولید و مشخصه واک می تواند در همنشینی همخوان ها مؤثر باشد. در این پژوهش، 1362 واژه مشتق دارای توالی همخوانی از فرهنگ مشیری (1388) استخراج و بررسی شده است. بسامد توالی ها در پیکره موردِ مطالعه و بسامد هریک از همخوان ها در توالی، در هریک از جایگاه ها ارائه شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که همخوان ها با تفاوت های بسامدی چشمگیری در توالی همخوانی ظاهر می شوند. توالی های سایشی-غیرسایشی دارای بیشترین بسامد و توالی های دوخیشومی دارای کمترین بسامد هستند. مقایسه فراوانی همخوان ها به عنوان عضو اوّل و دوم توالی نشان می دهد که تمامی 23 همخوان زبان فارسی در جایگاه اوّل توالی در مرز اشتقاق حضور دارند؛ ولی تنها 12 همخوان در جایگاه دوم می توانند حضور داشته باشند. از میان 198 نوع توالی، 54 درصد از توالی ها به لحاظ مشخصه واک همسان هستند؛ درحالی که 46 درصد توالی ها از این نظر ناهمسان هستند. بنابراین، گرایش به سمت همسانی در این مشخصه، با اختلاف اندکی بیشتر از ناهمسانی است. وضعیت واک داری باتوجّه به جایگاه اوّل و دوم توالی تغییر درخور توجهی نشان نمی دهد.
۵.

محدودیت عملکرد فرایند هماهنگی واکه ای در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارتقای واکه بسامد واکه هدف همگونی هماهنگی واکه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۱۲
هدف از نگارش این مقاله بررسی فرایند هماهنگی واکه ای در واژه هایی است که با وجود برخورداری از بافت واجی متناسب، در گفتار غیررسمی بدون انجام این فرایند تلفظ می شوند. هماهنگی واکه ای در گفتار غیررسمی گویشوران، در برخی از کلمات عمل نمی کند. برای بررسی علل عمل نکردن این فرایند 100 واژّ رایج از زبان فارسی با بافت واجی متناسب، انتخاب و از 150 گویشور مسلط به زبان فارسی معیار خواسته شد تا این واژه ها را به سبک غیررسمی تلفظ کنند. سپس تلفظ گویشوران ثبت و واج نگاری شد تا عمل نکردن فرایند بررسی شود. این پژوهش به شیوه میدانی و تحلیل محتوای کیفی انجام شد و نتایج نشان داد که این فرایند در گفتار غیررسمی فارسی، فرایندی فعال است، اما عمل کردن آن با محدودیت هایی روبه روست. بسامد کاربرد واژه، تأثیر متغیرهای سن، جنس و تحصیلات گویشوران، گسترش کاربرد زبان نوشتار در گفتار، وام واژه بودن، بروز شباهت تلفظ به گویش یا لهجه های محلی، تعامل زمینه برچینی، مقوله دستوری کلمات با بافت متناسب و بسته بودن هجای واکه هدف، باعث عمل نکردن فرایند تحقیق بوده اند.
۶.

تبیین واج شناختی نون وقایه در زبان عربی قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درج همخوان عربی قرآنی کاهش نشانداری نظریه نشانداری نون وقایه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۷۴
نون وقایه یکی از اقسام چهارگانه نون مفرده در زبان عربی است. جستار حاضر تلاش دارد تا تبیینی واج شناختی در چارچوب نظریه نشانداری برای انگیزه درج، دلیل انتخاب همخوان درج شده و نقشی که این همخوان در ساختار موجود ایفا می کند، ارائه کند. به همین منظور، ابتدا تمامی مواردی که در آن نون وقایه به-کاررفته است (286مورد) به شیوه رایانشی و با ایجاد یک فوق مجموعه از الگوهای مرتبط از کل متن قرآن استخراج و مقوله واژگانی و نحوی عناصر زبانی شرکت کننده در فرایند و بافت آوایی وقوع هریک از آن ها مشخص شد. در ادامه بر اساس مفاهیم مختلفی چون رسایی، ساخت هجا، نشانداری و سرنخ های ادراکی، توضیحی برای این فرایند در قالب نظریه نشانداری ارائه شد. یافته ها نشان می دهد که انگیزه اصلی درج خیشومی[n] ترمیم ساخت هجای بدون آغازه و رفع التقای واکه ای است که هر دو در زبان عربی قرآنی، ساختی غیرمجاز محسوب می شوند. با درج این همخوان، پدیده تیرگی رخ می دهد که به تبع آن از اعمال فرایند هماهنگی واکه ای ممانعت می شود. از آنجایی که درک محل تولید همخوان های خیشومی دشوار است، با درج این همخوان در جایگاه آغازه هجا، به واسطه برجستگی شنیداری و به کمک سرنخ های صوت شناختی بر شفافیت درک محل تولید افزوده می شود. همچنین چون بین میزان برجستگی همخوان خیشومی و دریافت میزان خیشومی شدگی واکه رابطه ای معکوس وجود دارد از میزان برجستگی واکه ای که به دنبال همخوان خیشومی درجایگاه آغازه آمده است، کاسته می شود و به این ترتیب ساختی کم نشان تر ایجاد می شود. بنابراین، درج این همخوان با هدف کاهش نشانداری و همسو با گرایش جهانی زبان ها در رابطه با بهره گیری از ساخت هایی با نشانداری کم تر صورت می گیرد.
۷.

نگاهی تازه به پی بست ضمیری سوم شخص مفرد ( ش/aš/eš) در فارسی محاوره ای از منظر نقش گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پی بست ضمیری ساخت اطلاع معرفگی نقش گرایی فارسی محاوره ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۲
در پژوهش حاضر تلاش می شود یک مورد خاص از کاربرد پی بست ضمیری ( ش) در فارسی محاوره ای از منظر نقش گرایی موردبررسی قرار گیرد. برای تهیه پیکره از دو رمان مجموعاً 56500 واژه ای که به زبان محاوره ای نگارش یافته و هم چنین اطلاعات موجود در فضای مجازی استفاده شد و 110 جمله با ساخت موردنظر استخراج گردید. بررسی داده ها نشان می دهد مرجع پی بست ( ش) دانش مشترک و مفروض میان طرفین مکالمه است که ممکن است در قالب یک گزاره در گفتمان بازنمایی شود و یا با استفاده از یک عنصر در زبان فعال شود؛ بنابراین پی بست ( ش) از لحاظ ساختاری محرک پیش انگاری و افزوده های (راستش، حقیقتش، واقعیتش) گفتمان نما هستند. مرجع پی بست حاوی اطلاع کهنه و معرفه مشخص است؛ اما گزاره پس از آن حاوی اطلاع نو و نکره مشخص است. گزاره ای که پس از پی بست ضمیری می آید کانون اطلاعی جمله است. پی بست ضمیری سوم شخص مفرد هم در قالب افزوده و هم یک بند در آغاز جمله ظاهر می شود که هر دو صورت در جمله قابل حذف هستند و نقش معنایی و کاربردی آنان تصریحِ بیان حقیقت است.
۸.

رابطه ساخت هجایی پسوند و وزن مورایی ستاک پایه در واژه های سه هجایی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پسوند اشتقاقی وزن هجا مورا واژه مشتق واژه سه هجایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۷۸
پژوهش حاضر به بررسی رابطه ساخت هجایی پسوندهای اشتقاقی و وزن ستاک پایه در واژه های سه هجایی مشتق فارسی در چارچوب نظریه مورایی می پردازد. الگوی وزنی یک واژه عبارت است از وزن هجاهای موجود در آن واژه که بر تمایز میان هجاهای سنگین و سبک استوار است. در نظریه مورایی، مورا (µ) مفهومی اساسی ا ست و به تمایز بین هجای سنگین و سبک می انجامد؛ هجاهای سنگین تر دارای مورای بیش تری نسبت به هجاهای سبک تر هستند . برای مطالعه و مقایسه الگوی وزنی پسوندهای اشتقاقی در واژه های مشتق سه هجایی، دو فرهنگ لغت 60000 واژه ای دهخدا (1385) و 40000 واژه ای مشیری (1388) مطالعه و تعداد 6665 واژه مشتق شناسایی شدند. سپس، این واژه ها با استفاده از نرم افزار اکسل و بر اساس اطلاعاتی مانند ریشه زبانی، صورت واجی و آوایی، ساخت هجایی، وزن هجایی پسوند و پایه ای که پسوند بدان متصل می شود، دسته بندی شدند. بررسی داده ها نشان می دهد به لحاظ حضور آغازه، دو نوع پسوند اشتقاقی در واژه های مشتق سه هجایی دیده می شود: پسوندهایی که دارای آغازه همخوانی هستند و پسوندهایی که با واکه شروع می شوند. پسوندهایی که با واکه شروع می شوند، حدود 77 درصد کل داده ها را تشکیل می دهند. در این میان، پسوند «-ی» /i-/ با ساخت هجایی واکه کشیده -V̅، بسیار زایا است و به همه پایه های یک تا چهار مورایی متصل می شود. نگاهی به الگوی وزنی این پسوندها نشان می دهد اکثر این پسوندها تمایل به اتصال به پایه های سه مورایی دارند. از طرفی، وندهای دارای آغازه همخوانی نسبت به وندهایی که با واکه آغاز می شوند، بسامد کم تر و تمایل بیش تری برای الحاق به پایه های دو مورایی دارند.
۹.

چند معنایی واژه های مرکب مختوم به ستاک حال پوش در زبان فارسی: رویکرد صرف ساخت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترکیب صرف ساخت ستاک حال طرح واره ساختی چند معنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۵۲
هدف پژوهش حاضر بررسی واژه های مرکب مختوم به ستاک حال پوش در زبان فارسی در چارچوب نظریه صرف ساخت (بوی 2010 و 2015) است. در این راستا طرح واره ها و زیرطرح واره های ساختی ناظر بر واژه های مختوم به پوش شناسایی و تحلیل گردید، شبکه چندمعنایی آن ها ترسیم شد و تنوعات معنایی آن ها تبیین گردید. داده های پژوهش از منابع مختلفی شامل فرهنگ دهخدا، فرهنگ بزرگ سخن (انوری، 1381)، فرهنگ فارسی زانسو (کشانی، 1372) و فرهنگ املایی خط فارسی (صادقی و زندی مقدم، 1391) استخراج شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهند ستاک حال پوش می تواند با واژه هایی از مقوله های دستوری شامل اسم، صفت و قید ترکیب شود. در این ترکیب ها، پوش می تواند ستاک حال دو فعل متفاوت پوشیدن و دیگری صورت سببی آن یعنی پوشاندن باشد. واژه های مرکب ساخته شده با ستاک حال پوش، به معنای پوشیدن در دو مقوله معنایی کنشگر و ویژگی (انسان، جاندار غیرانسان، چیز و مکان) قرار می گیرند. واژه های مرکب ساخته شده با ستاک حال پوش، به معنای پوشاندن در سه مقوله معنایی کنشگر، ویژگی (انسان، چیز و مکان) و ابزار قرار می گیرند. نتایج بررسی ها همچنین نشان می دهند که چندمعنایی واژه های مختوم به ستاک حال پوش ناشی از 4 عامل مختلف است. عامل اول دووجهی بودن ستاک پوش (از مصدرهای دو فعل مجزای پوشیدن و پوشاندن( است. دومین عامل بسط استعاری معنای پوشاندن است که در برخی واژه ها معادل با پنهان ساختن و افشا نکردن است و نه پوشاندن فیزیکی. سومین عامل حذف موصوف است که موجب می شود صفت همراه آن به اسم تبدیل شود. عامل چهارم وام گیری است که در بسیاری از واژه های مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی دیده می شود.
۱۰.

استعاره های وجه نمایی در آموزش زبان تافل با تکیه بر مهارت شنیداری: رویکرد زبان شناسی نقشگرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دستور نقش گرای نظام مند استعاره دستوری بینافردی وجه نمایی آزمون تافل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۹۴
پژوهش حاضر به توصیف و تحلیل استعاره های دستوری بینافردی وجه نمایی (وجهیت) در بخش مهارت شنیداری کتاب های معیار آزمون بین المللی تافل می پردازد. روش پژوهش توصیفی با رویکرد تحلیل محتوای کیفی است و داده ها به روش اَسنادی گردآوری شد. بدین منظور، سه کتاب شامل راهنمای رسمی آزمون تافل اینترنتی و جلدهای اول و دوم کتاب آزمون های رسمی تافل که در مجموع دارای چهارده آزمون معتبر هستند، در نظر گرفته شدند. بخش شنیداری هر آزمون از شش متن شامل مکالمه و سخنرانی تشکیل شده است. ابتدا، بندهای هر متن به صورت جداگانه بررسی شدند. سپس، استعاره های وجه نمایی شناسایی شده و از نظر نوع و فراوانی مورد مقایسه و تحلیل قرار گرفتند. در تمامی بخش های شنیداری سه کتاب، تعداد 31 متن مکالمه و 53 متن سخنرانی بررسی و تحلیل شدند. در نهایت، تعداد 264 استعاره دستوری وجه نمایی شناسایی گردید. نتایج نشان داد استعاره دستوری وجه نمایی، در متن های سخنرانیِ بخش شنیداری فراوانی بیشتری نسبت به متن های مکالمه دارند. علاوه بر این، فراوانی استعاره های دستوریِ وجه نماییِ تصریحیِ شخصی نسبت به استعاره های تصریحیِ غیرشخصی بیشتر است. بنابراین، وجود انواع استعاره دستوری وجه نمایی در متن کتاب های معیار آزمون تافل تأیید شد. توجه به این مفهوم و آموزش آن به زبان آموزان می تواند به آنها در درک و تولید بهتر متن های علمی کمک نماید.
۱۱.

توزیع الگوهای وزن مورایی در انواع واژه های سه هجایی: نظریۀ مورایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وزن هجا الگوهای وزنی مورا تناوب زبان فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۶۵
پژوهش حاضر به مطالعه چگونگی توزیع الگوهای وزن مورایی در انواع واژه های سه هجایی فارسی اعم از بسیط، مشتق، مرکب و مشتق-مرکب در چارچوب نظریه مورایی می پردازد. الگوی وزنی یک واژه عبارتست از وزن هجاهای موجود در آن واژه و بر تمایز میان هجاهای سنگین و سبک استوار است (Carr, 2008:172). در نظریه مورایی هجاهای سنگین تر مورای بیشتری نسبت به هجاهای سبک تر دارند.(Hayes, 1989:356) برای مطالعه و مقایسه الگوهای وزنی انواع واژه های سه هجایی، دو فرهنگ لغت 60000 واژه ای دهخدا (1385) و 40000 واژه ای مشیری (1388) مطالعه و تعداد 32 هزار واژه سه هجایی شناسایی شدند. سپس، این واژه ها با استفاده از نرم افزار اکسل و براساس اطلاعاتی مانند ریشه زبانی، نوع واژه، صورت واجی، ساخت هجایی و وزن هجای اول تا سوم دسته بندی شدند و انواع الگوهای وزنی استخراج گردید. همچنین، برای بررسی مفهوم تناوب وزن هجاها، انواع الگوهای وزنی متناوب و نامتناوب مشخص شدند. نتایج بررسی داده ها نشان داد در مجموع 49 الگوی وزنی بالفعل در واژه های سه هجایی دیده می شود و  بیشترین فراوانی متعلق به توالی هجا های یک و دومورایی است. ازطرفی، هجاهای سه و چهارمورایی، به ویژه در مجاورت یکدیگر، بسامد بسیارکمی دارند. این نکته نشان می دهد که واژه های سه هجایی به توالی هجاهای کوتاه گرایش دارند. الگوهای نامتناوب شبه یکنواخت در انواع این واژه ها غالب است. به علاوه، توالی های یک و دومورایی رویه مطلوب واژه های بسیط است و هیچ واژه بسیط سه هجایی با هجای چهارمورایی در جایگاه غیرپایانی و پایانی یافت نشد، بجز موارد اندکی که همگی وام واژه بودند. ازطرفی، واژه های مشتق نسبت به واژه های بسیط به لحاظ وزنی، سنگین تر و نسبت به واژه های مرکب سبک تر هستند.
۱۲.

L’étude de la sonorité des consonnes labiales employées dans le groupe CC en position finale de la syllabe CVCC (Le cas du lexique pur et emprunté en persan contemporain)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: consonne labiale Groupe consonantique l’ordre successif de sonorité syllabe terminaison

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۱ تعداد دانلود : ۱۱۲
La langue persane fait partie des langues dont le groupe consonantique finale de la syllabe CVCC est soumise à certaines contraintes du point de vue de la succession des sons. Le présent article se fixe, comme objectif, d’étudier les emprunts lexicaux qui, dans les groupes consonantiques en position finale, comprennent une consonne labiale non appartenant au persan contemporain mais qui y ont trouvé leur place. Pour ce faire, toutes les syllabes en CVCC ayant une consonne labiale en position de C 1 ou C 2 seront étudiées. Elles seront ensuite comparées en fonction de leur statut (lexique pur ou empreint) dans la langue. Seront ainsi étudiés la fréquence d’occurrence de chaque consonne, tous les ordres possibles de leur apparition ainsi que l’ordre de leur succession. Cette recherche s’inscrit dans le cadre des recherches descriptives et analytiques basées sur des données statistiques. Le dictionnaire Mochiri comprenant 40.000 entrées, a été utilisé comme source principale pour l’extraction des données de cette recherche. L’article est présenté dans le cadre théorique des principes de phonématique et du principe de l’ordre (de la succession) des phonèmes en fonction de leur degré de sonorité. Les résultats de cette recherche montrent que le lexique purement persan a un comportement totalement différent du lexique emprunté en ce qui concerne le type de succession dans le groupe consonantique, l’ordre de la succession sonnante et la sélection du noyau de la syllabe. En persan pur, la consonne /f/ en tant que premier élément constitutif du groupe consonantique et la consonne /m/ en tant que deuxième membre de ce groupe, sont les plus fréquemment employées, parmi les consonnes labiales.
۱۳.

بررسی عبارات خطاب در زبان ترکی آذری گونه گفتاری خوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خطاب ترکی آذری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۳۶
شناخت اینکه افراد چگونه باب گفت وگو را باز می کنند یا چگونه همدیگر را خطاب می کنند موضوعی مهم در مطالعات جوامع به منظور ایجاد روابط اجتماعی بین افراد است. این پژوهش به منظور بررسی پدیده اجتماعی عبارت های خطاب با سه هدف شناخت انواع، کارکرد و عوامل اجتماعی به وجود آورنده آن ها در گونه گفتاری ترکی آذری خوی است. روش تحقیق تحلیل محتواست و داده ها که به طور میدانی و با ابزار پرسش نامه از 225 گویشور خویی صورت گرفته است نشان می دهد که هشت نوع عبارت خطاب در مکالمات روزمره این افراد استفاده می شود: اسامی کوچک، نام خانوادگی، عناوین (القاب)، عبارت های خویشاوندی، اسامی تحبیب، اسامی مذهبی، اسامی حرفه ای و عبارت معکوس. تحلیل داده ها نشان می دهد که در این زبان عبارات خطاب در شرایط و موقعیت های گوناگون به ترتیب از بیشترین به کم ترین نشان دهنده نقش های صمیمیت، فاصله قدرت و احترام هستند که بیانگر میزبان بالای نقش صمیمیت در میان این گویشوران در استفاده از ابزار گفتاری خطاب است. همچنین بررسی داده ها بیان می کند که به ترتیب عوامل سن، رابطه خانوادگی، مرتبه اجتماعی، سلسله مراتب شغلی و تحصیلات بر انتخاب عبارات خطاب تأثیر دارند که نشان می دهد در فرهنگ این جامعه زبانی سنتی عامل سن و رابطه خانوادگی بیشتر از موارد دیگر در تعیین فاصله اجتماعی، فرهنگی و طبقاتی دخیل هستند. همچنین برطبق تحلیل داده ها اسم کوچک، بیشترین کاربرد را در بین مردم خوی در حالت آشنایی با مخاطب دارد. اسامی مذهبی نیز بیشترین کاربرد را در بین افراد غریبه دارد که این حاکی از اهمیت و رواج فراون باورهای مذهبی در بین مردم خوی است. به طور کلی ویژگی متمایز این پژوهش نسبت به دیگر تحقیقات این است که علاوه بر بررسی عبارات خطاب عوامل اجتماعی و نقشی مؤثر بر انتخاب آن ها نیز تحلیل شده اند.
۱۴.

رویکرد قدرت جایگاهی به تقویت آغازه در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قدرت جایگاهی تقویت قانون مجاورت هجا اصل رسایی فارسی میانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۳۰
تقویت یکی از فرایندهای واجی رایج در برخی از زبان هاست که برعکس تضعیف است. ﭘﮊوهش پیش رو، این فرایند را که بیشتر در جایگاه آغازین هجا و واژه روی می دهد، در تحوّل از فارسی میانه به نو برمبنای رویکرد «قدرت جایگاهی» و با بهره گیری از «اصل توالی رسایی» و «قانون مجاورت هجا» بررسی کرده است. به این منظور، (۱۲۰) واﮊه فارسی میانه از فرهنگ های گوناگون زبان پهلوی استخراج و تحلیل شدند. برخی از یافته های ﭘﮊوهش عبارت اند از: (۱) فرایندهای واجی انسدادی شدگی، سایشی شدگی غلت، دهانی شدگی، واک رفتگی و درج بر آغازه واﮊه های فارسی میانه در تحوّل به فارسی نو اعمال شده اند. (۲) فرایند انسدادی شدگی غلت در جایگاه آغازه هجا و واﮊه براساس «اصل توالی رسایی» و «قانون مجاورت هجا» و همچنین حفظ تقابل همنشینی و جانشینی روی داده است. (۳) جایگاه قوی در تحوّل از میانه به نو، انفکاکی است. (۴) مسیر تقویت از فارسی میانه به نو، دارای دو بُعد «رسایی زدایی» و «تغییر در مشخّصه های حنجره ای و جایگاه تولید» است.
۱۵.

بررسی واج شناختی گویش بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گویش بیرجند هجا افراشتگی واکه تضعیف حذف کشش جبرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۶۲
هدف از نگارش این پژوهش تحلیل نظام واجی گویش بیرجند است. بسیاری از داده های پژوهش از دو منبع واژه نامه گویش بیرجند (رضایی، 1373) و بررسی گویش بیرجند (رضایی، 1377) جمع آوری و براساس نوع فرایند دسته بندی شده اند. آوانویسی ها با استفاده از نمادهای بین المللی IPA نوشته شده اند. مبانی نظری از جمله «تناوب های واجی، دو سطح بازنمایی، اصل توالی رسایی، قانون مجاورت هجا، و...» در تحلیل داده ها مورد ملاحظه قرار گرفته اند. برای اطمینان از روند درست تحلیل، صورت برخی از واژه ها با آثار بازمانده از دوره های باستان و میانه مقایسه شده اند. یافته ها نشان می دهد که در تحلیل داده ها، عوامل تاثیرگذار مانند: الف. موقعیت یک واحد واجی در ساخت هجا، ب. نوع و جایگاه هجا در واژه، ج. تاثیر واحدهای واجی مجاور بر یکدیگر، موجب تولید واج گونه های متعدد شده است که به تفصیل در متن مقاله بیان خواهدشد. به عنوان نمونه، در واژه یک هجایی «باد» که در هسته آن واکه «پسین و افتاده» وجود دارد، با افزودن پسوند و افزایش به دو هجا به صورت «بادی»، واکه «پسین و افتاده»، به صورت واکه «پیشین، افتاده و کشیده» تولید می شود، به طوری که این دو واکه همواره در توزیع تکمیلی با یکدیگر قرار دارند. برخی از نتایج منحصر به فرد این گویش شمارش متفاوت اعداد مرکب پیوندی در مقایسه با فارسی معیار است. همچنین، واکه های میانی معروف به مجهول یایی و واوی متعلق به دوره میانه، هنوز در این گویش فعال هستند.
۱۶.

هماهنگی واکه ای در صرف افعال گویش مشهدی: واج شناسی زایشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گویش مشهدی پیش وند فعلی هماهنگی واکه ای واج شناسی زایشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۱۰۹
در این پژوهش هماهنگی واکه ای پیش وندهای فعلی در گویش افراد میان سال غیرمهاجر شهر مشهد در چارچوب واج شناسی زایشی بررسی می گردد. بدین منظور بیش از 120 فعل بسیط گویش مشهدی صرف شده و تناوب های واجی واکه ها در پیش وندهای فعلی استمرار، التزام و نفی در محیط آوایی خود استخراج و از نظر هماهنگی مشخصه های واجی بررسی گردید. نتایج نشان می دهد که هماهنگی واکه ای در گویش مشهدی در مشخصه های پسین بودن، افراشتگی و یا هر دو با هم رخ می دهد و همخوان های تیغه ای در صورتی که واکه ستاک پسین افتاده باشد تیره هستند و اجازه هماهنگی نمی دهند. یافته ها، همچنین، نشان می دهد که واکه پیش وند نفی کمتر از پیش وندهای استمرار و التزام در فرایندهای هماهنگی شرکت می کند.
۱۷.

بررسی افراشتگی واکه در گویش سبزواری در چارچوب واج شناسی زایشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افراشتگی واکه گویش سبزواری همخوان های افراشته واکه افتاده واکه میانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۱ تعداد دانلود : ۱۷۱
در این پژوهش انواع فرایند افراشتگی واکه در گویش سبزواری با توجه به بافت های مختلف آن در چارچوب واج شناسی زایشی تحلیل می شوند. مسأله اصلی نگارنده در این مقاله مطالعه انواع بافت های واجی ای است که فرایند افراشتگی واکه را در این گویش ایجاد می کند. داده های این پژوهش به دو روش گردآوری شده اند: منابع مکتوب درباره گویش سبزواری و ضبط گفتار چند گویشور سبزواری. در بررسی داده ها صورت های واجی و آوایی در گویش سبزواری با هم مقایسه و سپس تحلیل شده اند. در این پژوهش، داده های فارسی معیار به عنوان شاهد استفاده شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که دو بافت واجی عمده وجود دارد که در آنها فرایند افراشتگی واکه رخ می دهد: در اثر هم نشینی واکه های افتاده یا میانی با همخوان های افراشته لثوی-کامی، کامی و نرمکامی و نیز در اثر هم نشینی واکه های افتاده یا میانی با همخوان های خیشومی. در مجموع نُه نمونه فرایند افراشتگی واکه در گویش سبزواری روی می دهد.
۱۸.

اصل توالی رسایی در خوشه های انسایشی در واژه های بسیط در مقایسه با توالی های انسایشی در مرز ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: همخوان انسایشی واژه مرکب واژه بسیط خوشه توالی اصل توالی رسایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۸ تعداد دانلود : ۱۹۴
به طور سنّتی تصوّر بر این است که سازمان دهی اجزاء در یک هجا و در میان هجاها از اصول رسایی پیروی می کند. عامل رسایی نه تنها در چینش واحدهای واجی در سطح هجا محدودیت ایجاد می کند، بلکه در حوزه واژه و در تعیین نوع توالی های موجود در مرز هجاها نیز تأثیرگذار است. هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان تخطّی خوشه ها و توالی های انسایشی ها از اصل توالی رسایی است. به منظور پاسخ به این پرسش (15446) واژه مرکّب و مشتق - مرکّب برای بررسی توالی و (14336) واژه بسیط برای بررسی خوشه از فرهنگ های فارسی جمع آوری شده و اطّلاعات واج شناختی مربوط به هر واژه استخراج شده است. نتایج نشان می دهد که الف: بسامد انسایشی ها به مثابه عضو دوم در خوشه (7/5) برابر عضو اوّل و در توالی (3/2) برابر عضو اوّل است؛ ب: بسامد محدوده رسایی منفی در خوشه (82%) و در توالی (74%) است؛ همچنین میزان تخطّی از اصل توالی رسایی در خوشه (18%) و در توالی (26%) است؛ ج: همه موارد تخطّی از اصل توالی رسایی در خوشه های موجود در واژه های بسیط مربوط به وام واژه ها است.  
۱۹.

فرایند تکرار در گویش شوشتری: نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تناظر فرایند تکرار گویش شوشتری محدودیت نظریه بهینگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۶۳
حوزه ساخت واژه با ساختار درونی کلمات سروکار دارد و واژه سازی از مباحث مهم آن به شمار می رود. یکی از فرآیندهای زایا و زیرشاخه واژه سازی، فرایند ساخت واژه تکرار است. از آن جایی که فرایند تکرار در بیش تر زبان های بشری دیده می شود، از دیدگاه ها و نظریه های مختلفی تحلیل و تبیین شده است. نظریه بهینگی یکی از این نظریه ها است که در پی کشف مشترکات زبان ها وگویش های گوناگون است. پژوهش حاضر نیز به تحلیل و توصیف فرایند تکرار در گویش شوشتری، یکی از زیرشاخه های گویش بختیاری و متعلق به زبان های ایرانی نو جنوب غربی، در چارچوب نظریه تناظر بهینگی می پردازد. در این مطالعه روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و داده های زبانی از متون و واژه نامه های گویش شوشتری و همچنین گفت وگوهای روزمره گویشوران شوشتری گردآوری شده اند. در تحلیل داده ها از شم زبانی یکی از مولفین که خود گویشور بومی است، استفاده شده است. تحلیل داده ها حاکی از آن است که در گویش شوشتری فرایند تکرار کامل افزوده و ناافزوده قابل مشاهده است و تکرار کامل افزوده خود نیز بر دو نوع میانی و پایانی تقسیم می شود. فرایند تکرار ناقص نیز به دو صورت پیشوندی و پسوندی در گویش شوشتری دیده می شود. در ادامه محدودیت های مرتبط با هر کدام از فرایندها شناسایی شده و با توجه الگوی ساختاری هر یک در تابلوهای بهینگی رتبه بندی شده اند. یافته های این جستار کارآمدی نظریه بهینگی در تحلیل انواع فرایند تکرار را نشان می دهند. بر اساس یافته ها می توان به این امر نیز پی برد که چگونه در ساخت انواع متفاوت فرایند تکرار در شوشتری از محدودیت های خاص پایایی و نشانداری، با سلسه مراتب ویژه پیروی می شود.
۲۰.

عوامل نقشمند در جهت فرایند همگونی در زبان های ایرانی غربی جنوبی بر مبنای دیدگاه سیبویه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیبویه. قدرت جایگاهی قدرت ذاتی همگونی زبان های ایرانی جنوب غربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۹ تعداد دانلود : ۱۶۳
این ﭘﮋوهش به بررسی عوامل نقش مند در جهت فرایند همگونی در زبان های ایرانی جنوب غربی بر مبنای دیدگاه سیبویه پرداخته است. بدین منظور، پنج فرایند همگونی در این زبان ها مورد بررسی قرار گرفته اند. به باور دبیرمقدم (1393) زبان های ایرانی غربی جنوبی عبارتند از فرسی، لارستانی، لارکی، دلواری، بختیاری، دوانی و لری. واحد بررسی ها تکواﮊ و واﮊه، و جایگاه های مورد بررسی، مرز هجا و پایانه می باشند. به منظور گردآوری داده ها، هم از منابع کتابخانه ای و هم میدانی بهره گرفته شده است. از جمله دستاوردهای این ﭘﮊوهش این است که مشخصه های ذاتی که مربوط به جایگاه و روش تولید هستند مانند ]+تیز[، ]+خیشومی[، جزو مشخصه های غالب در جهت همگونی است و واج های دارنده چنین مشخصه هایی قدرت لازم در غلبه و همگون کردن سایر واج ها را دارند. همچنین، قدرت نسبی جایگاهی آغازه نسبت به پایانه، یکی دیگر از عواملی است که جهت همگونی را در این زبان ها، مشخص می کنند و هنگامی که این دو عامل در فرایند با یکدیگر رقابت می کنند، خنثی شدگی روی داده و باعث بازداری از بروز همگونی می گردد. همگونی پیشرو در این زبان ها رایج تر از پسرو می باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان