آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۷

چکیده

نقش تجسمات زبان آموزان در مورد فرهنگ و زبان بیگانه (مقصد)، همواره از دهه هفتاد قرن بیستم میلادی مورد توجه نظریه پردازان علم آموزش زبان های خارجی بوده است، چرا که یک زبان آموز از تجسمات خود که منشأخودی (مبدأ) دارد در مورد آموختن زبان و فرهنگ مقصد استفاده می کند. این تصورات به دو دسته تقسیم می شوند؛ دسته اول تصوراتی که تعامل و همخوانی با فرهنگ و زبان مقصد دارد که به آموزش کمک می کند و دسته دوم تصوراتی که ریشه در تفکرات اشتباه و یا عدم درک مناسب از زبان و فرهنگ مقصد دارد که در کوتاه مدت به مشکل تبدیل می شود ولی در دراز مدت به پیشرفت آموزش کمک می کند. این تصورات می توانند در بحث های کلاسی به «تفاهم و یا سوء تفاهم فرا فرهنگی» بینجامند، در اینجا نقش مدرس زبان و اشراف او به مباحث دستوری، ترجمه و فرهنگی بسیار تعیین کننده است. مقاله حاضر سعی دارد با توجه به برخی از تئوری های مطرح در مسایل فرافرهنگی آموزش زبان به تجزیه و تحلیل دو نمونه در مورد تعامل و همخوانی و دو نمونه در مورد عدم همخوانی و تفاهم فرهنگی اشاره کند. در انتها راه کارهایی که یک مدرس زبان با کمک آنها بتواند از این تصورات در جهت آموزش بهتر استفاده کند، ارایه می شود.

تبلیغات