جادو“ به معنی عام واژه، به مجموعه گسترده ای از آداب و کنش های زبانی اطلاق می شود که بخشی از جامعه با توسل به آن ها به طور مستقیم یا به واسطه عاملان می کوشند برای دغدغه های زندگی خود پاسخی بیابند. ارزش بررسی مجموعه آثار عامیانه ای که از دوره صفوی به زبان فارسی منتشر شده است، در این است که ما را با عوامل هراس و نگرانی های بخش وسیعی از جامعه ما آشنا می سازد. چاره جویی های غریب برای رویارویی با طیف وسیعی از موارد استیصال فردی و گروهی، از آفت و بیماری گرفته تا جنگ و صلح، بیانگر شیوه ای است که برای مقابله با دشواری ها در پیش گرفته می شود. مطالعاتی که از قرن نوزدهم تا امروز در فرانسه در این باره انجام گرفته است، نشان می دهد که ”سحر“، به عنوان زیر مجموعه ”جادو“، در گروه های روستایی غرب اروپا رواج داشته و دارد که عامل اساسی آن، فقر و فلاکت است. این پدیده ها را به شکل های مختلف در همه جوامع بشری می یابیم، اما شاید بتوان در چشم اندازی کلی چنین گفت که آداب و کنش ها در جایی بیشتر پرخاشگرانه و خشونت آمیزند (جادوی سیاه) و در جای دیگر، بیشتر به منزله تمهیداتی است برای حفاظت و حراست و مصونیت از بلایا (جادوی سفید).