آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۸

چکیده

"برخلاف جریان غالب در شعر قرن نوزدهم که متاثر از فضای نامطلوب سیاسی- اجتماعی آن روزگار و سرخوردگی پی در پی نویسندگان‘ شدیداً درونگرا و گریزان از واقعیت های عصر خود بود‘ مجموعه اشعار مکافاتها با تعهدی کم نظیر در متن جامعه وارد شد وکژی های آن را نقادانه به تصویر کشید. ویکتور هوگو در ظاهر پیکان حملات خود را متوجه یک واقعه تلخ تاریخی یعنی کودتای ناپلئون سوم می نماید ولی با تاملی دقیق شعر او به مراتب عمیق تر جلوه می کند. مکافاتها در واقع ترسیم حرکت بشر از بدی به سمت نیکی و رهایی است. هوگو چون فیلسوفان تاریخ‘ حرکت و پیشروی تاریخ را معنا دار و جهتمند معرفی می کند و خود نیز با پیشگویی سقوط امپراطور که سرانجام نیز محقق شد‘ گواهی روشن و دلیلی بی بدیل بر مدعای خویش می آورد. بنابراین تاکید بر وقایع تاریخی و مخصوصاً سرنوشت محتوم ناپلئون سوم بیشتر بیان مصداق است و اثر یقیناً از نمونه ها فراتر می رود. در این میان نقش شاعر رهبری حرکت است اما نه با تیر و جوشن که با تیغ سخن‘ هوگو خود در مکافاتها به غایت و بی کم وکاست از تمام امکان کلام و اصناف بیان بهره می برد. مقاله حاضر با مطالعه چگونگی ارتباط اثر با واقعیتهای زمانه و نقش زبان و سخن شاعر‘ به نگرش فرازمانی هوگو می پردازد. "

تبلیغات