سفر در ادبیات کشورهاى مختلف موجبات خیال پردازى بسیارى از شاعران، داستان سرایان، و نمایشنامه نویسان را فراهم آورده است. لیکن سفر در دنیاى نمایش از مفهوم وسیع ترى برخوردار است. با مشاهدهء عنوان اثر، میل به سفر در تماشاگر بیدار مى شود، نقطهء اوج سفر را قهرمانان در تماشاخانه مهیا مى سازند و تا مدتى بعد خاطرهء آن همچنان در ذهن تماشاگر باقى مى ماند. سه نمایشنامه اى که در این مقاله بررسى مى شود سه گونهء متفاوت سفر را به تصویر مى کشند: اوژن لابیش در سفر آقاى پریشون، بورژواى مسافرى را به تمسخر مى گیرد، آلبر کامو در سوء تفاهم، سفرى بدفرجام را ترسیم مى کند، و ژول سوپرویل در نمایشنامهء شهرزا د، سفر بر بال هاى خیال را بر مى گزیند