پژوهش فروید با عنوان «شگرف» زیر عنوان ادبیات روان کاوانه مطرح می شود. این مقاله، دو اثر از ادبیات کهن فارسی را از دیدگاه گونه ادبی وهمناک بررسی می کند: گنبد سیاه از نظامی گنجوی که متنی شگفت است و حکایتی از فرج بعد از شدت (از تنوخی) که متنی شگرف است. این آثار زیر مجموعه نوع ادبی دیگری اند که وهمناک/ فانتاستیک نام دارد و در آن ترس و تردید خواننده شرط اول محسوب می شود: بسته به این که خواننده حوادث داستان را به علل طبیعی نسبت دهد یا فراطبیعی، داستان به ترتیب زیر عناوین شگرف و شگفت قرار می گیرد. روایت فرج بعد از شدت، به محرمات و ممنوعیت های حاکم بر جامعه می پردازد. دختر قاضی شهر با عمل نباشی، ممنوعیتی را نقض می کند و علیه پدر و جامعه که زنانگی او را فراموش کرده اند، شورش می کند .