راهنمای جنبش های اسلامی معاصر (مقاله پژوهشی حوزه)
درجه علمی: علمی-پژوهشی (حوزوی)
آرشیو
چکیده
متن
نام کتاب: دلیل الحرکات الاسلامیه
نویسنده: گروهی از پژوهشگران
ناشر: مرکز الاهرام للدراسات السیاسیه و الاستراتیجیه
محل نشر: قاهره
سال نشر: 2006 چاپ اول
مرکز پژوهش های سیاسی و راهبردی الاهرام، نخستین راهنمای عربی جنبش های اسلامی جهان را منتشر کرد. همان گونه که در مقدمه این کتاب هم آمده است، به رغم اهتمام فزاینده مراکز دانشگاهی و رسانه ای و سیاسی به پدیده اسلام-گرایی در طی سال های اخیر و به ویژه پس از حوادث یازدهم سپتامبر، تلاش های جدی ای برای آشنایی با مؤلفه های برجسته تر و بحث برانگیز تر این پدیده، که همان جنبش های اسلامی هستند، از منظری دقیق و علمی و بی طرفانه، صرف شده است.
این کتاب راهنما از سه بخش اساسی، تشکیل شده است: جنبش های اسلامی، معرفی و فعالیت های جنبش های اسلامی، اندیشه ها و دیدگاه ها و جنبش های اسلامی، رهبران فکری و جنبشی.
سه سطح تحلیل یاد شده، در مجموع، تصویری علمی از جنبش های اسلامی به دست می دهد.
معرفی و فعالیت ها
هفت عنوان پژوهش در این بخش گنجیده است. پژوهش نخست با عنوان «اخوان المسلمین در مصر» درباره ساز و کار انتخاب مرشد عام سخن می گوید و این که چگونه انتخاب مرشد عام، حاکی از چالشی است که در درون این جماعت، میان نسل مسلط قدیمی و نسل میانه، در جریان است و این پژوهش از آن به تضاد نسلی و کشمکش های نسل ها و چالش نسل ها یاد می کند.
در این پژوهش هم چنین از جریان تجدیدگرا در درون اخوان سخن می گوید که می کوشد الگوهای تازه ای را که دارای صبغه ای اصلاح گرایانه است در درون جماعت و جامعه مطرح کند.
این پژوهش بر آن است که قیودی بین المللی، منطقه ای و داخلی وجود دارد که پروژه اصلاحی درون جنبش اخوان المسلمین را با موانعی رویارو کرده است، اما در این جنبش، رویکردهای نوگرایانه و متجددی، ظهور یافته که خواهان غلبه نیافتن بُعد تشکیلاتی بر بُعد تبلیغی و به رسمیت شناختن دیگری و آمادگی برای فهم دیگری و تفاهم با او است و به گفتمان داخلی متسامح تر و به تعبیر این پژوهش، رها از غلوگرایی و غلبه اندیشه سلفی و آشتی جو با نظام حاکم و مشارکت جو، همانند دیگر نیروهای سیاسی، احساس نیاز می کند و توجه و اهتمام به بیماری های اجتماعی، مانند تندروی و اعتیاد که موجودیت جامعه را تهدید می کند، از اولویت های اساسی قرار می دهد.
این پژوهش هم چنین به حساسیت بیش از اندازه اخوان از هر سخنی درباره ایده بازنگری اشاره می کند و این که اخوان معتقد است، این بازنگری را باید تنها جماعت هایی انجام دهند که خشونت را پیشه خود قرار دادند و این که اخوان به بهانه این که هر گونه خود انتقادی، این جنبش را با محنت و سرکوب و پراکندگی، مواجه و زخم ها را عمیق تر و سبب فتنه می شود، از تن دادن به خود انتقادی، طفره می رود.
در این پژوهش هم چنین به اندیشه های نو تجددگرایانه اخوان در مسائلی، مانند جا به جایی قدرت و دموکراسی و موضع نسبت به دیگری و تبدیل شدن به حزبی سیاسی پرداخته شده است.
در باب رابطه اخوان با نظام سیاسی مصر، در دوره حکومت حسنی مبارک، این پژوهش، سه مرحله را تعریف می کند: مرحله نخست، مرحله تجاهل و تسامح که تا سال 1998 استمرار داشت و در این مرحله، اخوان در حدی گسترده از آزادی فعالیت و بیان برخوردار بود؛ هر چند، این آزادی به سطح رسمیت شناخته شدن موجودیت شان نرسید.
در مرحله دوم که این پژوهش از آن به مرحله بیم و برخورد یاد می کند، نظام سیاسی، کوشش برای متوقف کردن راه-یابی اخوان به درون تشکل ها و مجامع صنفی را بیان می کند.
اما مرحله سوم که از سال 1993 آغاز شد، در این پژوهش «مرحله تیرگی و برخورد» نام گرفته است. در این مرحله، دولت، جماعت اخوان را خطر سیاسی خزنده ای دید که به ویژه، پس از انتخابات پارلمانی و صنفی، سلطه و قدرت دولت را تهدید می کند.
در مطالعه حزب عدالت و توسعه، این پژوهش، بر آن است که روش نو اسلام گرایان در ترکیه، به رابطه غیرقابل انکار، میان حزب عدالت و توسعه و جریان اسلام گرای ترکیه اشاره دارد. هر چند، حزب عدالت و توسعه، هر گونه صنف اسلامی یا دینی را از خود نفی می کند.
این پژوهش بر آن است که حزب عدالت و توسعه، شباهتی به احزاب لائیک کنونی در ترکیه ندارد و آن را حزبی متشکل از ایدئولوژی اسلام عرفانی و سکولاریسم سیاسی می داند که به تعبیر عبدالله گل، رئیس جمهور کنونی ترکیه، شبیه احزاب دموکرات مسیحی اروپاست.
در این پژوهش، تاریخ سیاسی جنبش اسلام گرای ترکیه مرور شده است، اما در پدیده موضوع این پژوهش، یعنی پدیده نو اسلام گرایان ترکیه، ژرف کاوی نشده است. هم چنین در این پژوهش، شایعه ای که درباره حمایت پیشین امریکا از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه و موافقت ارتش بر سر زبان ها افتاده، نفی شده و این شایعه، دارای صبغه توطئه-آمیز، قلمداد شده است.
از دیگر مسائلی که بدان پرداخته شده، اهداف و اصول و تشکیلات حزب عدالت و توسعه است و پیروزی چشمگیر این حزب در انتخابات نوامبر 2002 که از آن به انقلابی خاموش تعبیر می کند، به خشم توده های مردم از احزاب سنتی ای نسبت داده شده که طی ده سال، قدرت را در انحصار خود داشتند و مهم تر از آن به موفقیت حزب که توانست توده ها را به درستی شعارها و رویکردها و تمایل جدی خود برای تحول و تغییر قانع کند.
در پژوهشی که درباره تشکیلات قاعده الجهاد، سامان یافته، سه نگره در تفسیر اوج گیری جریان احیای اسلامی و جهادی جهانی شده، مورد نقد واقع شده است.
نگره نخست، تشکیلات القاعده را واکنشی به سیاست حمایت گرانه واشنگتن از اسرائیل می داند که نوام چامسکی از این دسته است.
نگره دوم از برخورد تمدنی میان مسلمانان و غرب سخن می گوید که هانتینگتون، نماینده این نگره است. نگره سوم از پاسخ فرهنگی و روانی ای سخن می گوید که در دایره های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی گسترده تر با مدرنیته ای که غرب، پرچمدار آن است تماس برقرار کند. پاول پیرمن، طرف دار این نگره است.
این پژوهش، ویژگی های ساختاری ای را مطرح می کند که در شرایط و اوضاع جهانی کنونی، پدیدار شده و تشکیلات القاعده را به در آویختن با امریکا، وا داشته است. القاعده، بسته ای حاوی اقدامات پیشنهادی اش برای حل معضل امریکا با خویش ارائه داده که شامل خودداری امریکا از حمایت از تجاوز اسرائیل به ملت فلسطین و خودداری از حمایت نظام-های سیاسی غیردموکراتیک در جهان عرب است که این خود، فرصت تغییر سیاسی و نوسازی اجتماعی از درون را فراهم می سازد.
این پژوهش، پدیده جهانی شدن حرکت رادیکال اسلام گرا را پی گیری می کند و تأسیس «جبهه جهانی پیکار با یهودیان و صلیبیان» را نشانه آشکار آن می داند و هم چنین، گنجیده شدن نام این جبهه که خود، نماد جهانی شدن رادیکالیسم اسلامی است، تحت عنوان «قاعده الجهاد» از دیگر نشانه های جهانی شدن رادیکالیسم اسلامی می شمارد که بنا به باور این پژوهش، هنوز نیز قدرت آزار دادن ایالات متحده و چالش با آن را داراست.
در پژوهشی که درباره «جماعت اسلامی» در اندونزی انجام شده، تحولات این جماعت از مرحله تکامل بنای تشکیلاتی-اش در سال 1982 و سپس مرحله توسعه و پیشرفت توان نظامی آن که از 1985 آغاز شد و سپس مرحله سوم که مرحله اوج گیری جناح رادیکال در درون جماعت در سال 1998 پس از فروپاشی نظام سوهارتو و بازگشت رهبران جماعت اسلامی از مالزی، مطالعه و بررسی شده است.
عیب این پژوهش به رغم اهمیتش آن است که به شمار محدودی از منابع انگلیسی، تکیه دارد که برای کسب اطمینان از درستی اطلاعاتی که در این پژوهش آمده، کافی به نظر نمی رسد؛ هر چند، اهمیت آن را به عنوان نخستین پژوهش درباره جماعت اسلامی اندونزی نباید نادیده گرفت.
در پژوهشی با عنوان «چه چیزی از تشکیلات القاعده باقی مانده است؟» به جزئیات فروپاشی تشکیلات جهاد اسلامی مصر پس از هم پیمان شدن ایمن الظواهری با بن لادن از زمان تأسیس جبهه جهانی پیکار با یهودیان و صلیبیان در سال 1998 اشاره شده و به این امر توجه داده شده که تشکیلات قبلی جهاد اسلامی، دیگر امروزه، وجود واقعی ندارد.
پس از این به بخش بررسی «جنبش مقاومت اسلامی حماس» می رسیم که در آن، توضیح داده شده که شعله ور شدن انتفاضه الاقصی در هشتم دسامبر 1987 این جنبش را از مسیر سنتی و معتدل اخوان المسلمین، خارج و به عرصه مقاومت در برابر اشغال کشاند. شیخ احمد یاسین در 14 دسامبر 1987 اعلامیه ای با امضای جنبش مقاومت اسلامی، صادر و در آن، اوج گیری مقاومت را اعلام کرد.
در فوریه 1988 شیخ یاسین، تصمیم به تشکیل دستگاهی زیرزمینی به نام جنبش گرفت و سپس میثاق جنبش را در اگوست 1988 صادر کرد که در آن اشاره شد به این که سرزمین فلسطین، تا روز قیامت، موقوفه ای اسلامی است و به هدر دادن آن و کوتاه آمدن از آن یا بخشی از آن جایز نیست و هیچ دولت عربی و حتی تمام دولت های عرب و هیچ رئیس جمهور و پادشاهی و حتی تمام رؤسای جمهور و پادشاهان و هیچ سازمانی و حتی تمام سازمان های فلسطینی و عرب، حق چنین کاری را ندارند.
در این پژوهش، اشاره شده که سال 1990 سال ظهور رهبران حماس در خارج از فلسطین از طریق تأسیس دفتر سیاسی جنبش در خارج است. در ادامه به مسائل مختلفی، مانند ارتباط حماس با کار سیاسی و گفت و گو با دیگر گروه-های فلسطینی و موضع این جنبش نسبت به روندسازی اشاره شده و این که پس از پیروزی در انتخابات پارلمانی، این جنبش، الگویی از جنبش مقاومتی است که در عین مقاومت، به کار سیاسی و حکومت داری هم می پردازد.
پژوهش بعدی به «جنبش جهاد اسلامی فلسطین» اختصاص دارد و سیر تحولات این جنبش، کاویده شده است که عبارتند از: مراحل مقدماتی تأسیس جنبش در مصر که از 1975 تا 1981 ـ یعنی زمان تحصیل دبیر کل جنبش (فتحی شقاقی) و دیگر مؤسسان جنبش در مصر ـ و سپس مرحله تأسیس این جنبش که از سال 1980 تا 1983 در درون فلسطین که این جنبش، خود را به عنوان جنبشی تجددگرا در درون دایره اندیشه اسلامی، مطرح کرد و مسئله فلسطین را مسئله مرکزی و محوری خود قرار داد و از طریق جهاد مسلحانه که عملاً در پایان سال 1983 آغاز کرد، خواهان آزادی فلسطین شد. در این پژوهش، به ساختار تشکیلاتی جنبش جهاد اسلامی فلسطین و چهارچوب فکری و ابزارها و اهداف آن اشاره شده و مواضع آن نسبت به مسائلی مانند مقاومت و نظام های سیاسی عرب و سازش و عملیات شهادت-طلبانه و... توضیح داده شده است.
در پایان این بخش، جنبش مجاهدان کشمیر، مطالعه و بررسی شده است. این جنبش، آزادی کشمیر از سلطه دولت هند را هدف خود قرار داده است.
اندیشه ها و نگره ها
این بخش، شامل مجموعه ای از مطالعات و بررسی ها، پیرامون اندیشه بن لادن و نشانه های تحول گفتمان وی پیش و پس از یازدهم سپتامبر است.
نخستین بار در هفتم اکتبر 2001 یعنی حدود یک ماه پس از حوادث سپتامبر نیویورک و واشنگتن و از طریق شبکه الجزیره، صدای بن لادن پخش شد و از این طریق با بیشترین شمار ممکن از مخاطبان عرب و مسلمان یا غربی بیگانه، ارتباط برقرار کرد.
پس از حادثه یازدهم سپتامبر، اسامه بن لادن که تا پیش از آن، بیشتر، توده های غربی را مخاطب قرار می داد، جهت خطابش را به توده های عرب مسلمان، تغییر داد.
شبکه اینترنت از ابزارهای اصلی ارتباط میان بن لادن و هواداران و پیروانش و یکی از ابزارهای جهادی او است که به جهاد الکترونیکی معروف است و فضای گسترده ای برای فرار از حصارهای امنیتی است.
پژوهشی که با عنوان فلسطین از نگاه اسامه بن لادن انجام شده، نشان می دهد که فلسطین، وزنه ای مهم در اندیشه بن لادن است و هیچ گاه از فکر و ذهن او به دور نبوده است.
پژوهش جالب توجهی که درباره اندیشه اقتصادی بن لادن، انجام شده، اهمیت متغیر اقتصادی را در اندیشه بن لادن آشکار می کند، که وی خواهان بهره گیری از همه ابزارهای اقتصادی ـ مانند تحریم کالاهای امریکایی ـ در مسیر جهاد با امریکا شده است. وی هم چنین از اوضاع اقتصادی درون کشور عربستان سعودی به عنوان ابزاری برای حمایت از دعوت خود به بیرون راندن مشرکان از جزیره العرب، بهره گرفته و وجود نیروهای بیگانه را خطری می داند که ثروت نفتی مسلمان را تهدید می کند.
در پژوهشی دیگر که با عنوان اندیشه نظامی بن لادن سامان یافته است، تشکیلات القاعده، بیش از یک تشکیلات صرف دینی ـ نظامی خشن و تقریباً در حد یک عامل بین المللی غیررسمی به نظر می رسد که پایگاه جغرافیایی سیاسی اش در افغانستان بنا نهاده شده و دارای قدرت مالی شگرف و نیروهای انسانی به شدت حرفه ای و ورزیده و مبنای فکری منسجم و پشتوانه وسیع افکار عمومی اسلامی و عربی و ارتباطات و امتدادات و شاخه ها و شعبه های جهانی در قالب نیروها و هسته های مسلح خاموش است که در عین حال، سلسله عملیات خشنی را که اساساً سویه ای ضدامریکایی دارد اجرا می کنند؛ زیرا القاعده، مؤلفه های تشکیلاتی شبه نظامی خشن و بی مرزی در اختیار دارد که قدرت به راه انداختن جنگی مشخص در شکل های غیرسنتی را دارد.
این پژوهش بر آن است که بن لادن از قدرت مسلحانه به عنوان ابزاری اساسی بهره می گیرد و این قدرت اکنون در استخدام او است.
در پژوهش مفصلی درباره بازنگری های فکری جماعت اسلامی در مصر که در این کتاب، منتشر شده است، از ابعاد مغفول و مسکوت در این بازنگری ها سخن رفته است و این که مخاطب این بازنگری های «من»، یعنی خود جماعت اسلامی است و من غائب، رابطه جماعت با واقعیت و جوانان جنبش های اسلامی و دیگر غیرمسلمان هم وطن و غیرمسلمان جهانگرد و دیگری دشمن در درون و خارج مصر، مانند غرب و جریان های سکولار غیر دینی است.
رهبران جنبشی و فکری
در این بخش که بخش سوم و آخر این کتاب است، از رهبران فکری و جنبشی ای که تأثیر ژرف بر جنبش های اسلامی داشته اند، سخن رفته است. در این بخش، دو شخصیت، مورد مطالعه قرار گرفته اند که یکی سیاسی و فکری و تأثیر فکری اش در کشورش و کل جهان اسلام، شناخته شده است. او، حسن ترابی، است. تحولات شخصیت ترابی از آشتی و هم پیمانی با نظام جعفر نمیری و به هم زدن این پیمان و سپس مشارکت او در کودتای نجات بخش 1989 و سپس انشعاب در درون جنبش اسلامی سودان و کنار زده شدن ترابی از کادر رهبری «حزب کنگره ملی» تا تأسیس «حزب کنگره مردمی» در این بخش مطالعه شده است. هم چنین اندیشه ترابی که بر محور چهار موضوع اساسی: ایمان و توحید و تجدید و اجتهاد می گردد، توضیح داده شده است. ترابی، حرکت سیاسی خود را چنین توصیف می کند که پس از رسیدن به مرحله اجتهاد، الگویی مستقل میان جنبش های اسلامی در جهان خواهد بود.
ترابی بر آن است که «اجتهاد، حرکت تمام اعضای جامعه است که به اندازه علمی که کسب کرده اند و درک و دریافتی که از واقعیتی که ارزش های دین خود را محک آن قرار داده اند، دارند اجتهاد می کنند و دیگر آن چه که پیش تر، قیاس و اجماع خوانده می شده و یا در کتاب نوشته شده، از ما عقب ترند».
ترابی معتقد است، تنها منبع مشروعیت سیاسی، جا به جایی (تداول) سیاسی مسالمت آمیز است و پناه جستن به قدرت، تنها در حالت اضطراری مجاز است.
اما رهبر دیگری که اندیشه هایش به سبب تأثیرگذاری بر جنبش های اسلامی، مطالعه شده، سید امام الشریف است که امیر تشکیلات جهاد اسلامی مصر بود که ایمن الظواهری تا سال 1993 رهبری آن را بر عهده داشت. در مطالعه و بررسی اندیشه وی، دو کتاب او به نام «العمده فی اعداد العده» و «الجامع فی طلب العلم الشریف» مورد توجه پژوهشگران و مؤلفان این کتاب قرار گرفته است. تحولات فکری و روانی سید امام الشریف که سیری به سوی افراطی-گری را داشته و کوشیده، نظریه معرفتی تازه ای بنیان نهد که گسسته از نظریه دیگر تشکل های جمادی و سبک و سیاق معرفتی در سنت های اسلامی است، مطالعه شده است.
«راهنمای جنبش های اسلامی در جهان» تلاشی جسورانه برای درنوردیدن عوالم دشوار و غیر سنتی در جنبش های اسلامی است و همین امر، آن را دست آوردی مهم برای فهم جنبش های اسلامی قرار داده است.
نویسنده: گروهی از پژوهشگران
ناشر: مرکز الاهرام للدراسات السیاسیه و الاستراتیجیه
محل نشر: قاهره
سال نشر: 2006 چاپ اول
مرکز پژوهش های سیاسی و راهبردی الاهرام، نخستین راهنمای عربی جنبش های اسلامی جهان را منتشر کرد. همان گونه که در مقدمه این کتاب هم آمده است، به رغم اهتمام فزاینده مراکز دانشگاهی و رسانه ای و سیاسی به پدیده اسلام-گرایی در طی سال های اخیر و به ویژه پس از حوادث یازدهم سپتامبر، تلاش های جدی ای برای آشنایی با مؤلفه های برجسته تر و بحث برانگیز تر این پدیده، که همان جنبش های اسلامی هستند، از منظری دقیق و علمی و بی طرفانه، صرف شده است.
این کتاب راهنما از سه بخش اساسی، تشکیل شده است: جنبش های اسلامی، معرفی و فعالیت های جنبش های اسلامی، اندیشه ها و دیدگاه ها و جنبش های اسلامی، رهبران فکری و جنبشی.
سه سطح تحلیل یاد شده، در مجموع، تصویری علمی از جنبش های اسلامی به دست می دهد.
معرفی و فعالیت ها
هفت عنوان پژوهش در این بخش گنجیده است. پژوهش نخست با عنوان «اخوان المسلمین در مصر» درباره ساز و کار انتخاب مرشد عام سخن می گوید و این که چگونه انتخاب مرشد عام، حاکی از چالشی است که در درون این جماعت، میان نسل مسلط قدیمی و نسل میانه، در جریان است و این پژوهش از آن به تضاد نسلی و کشمکش های نسل ها و چالش نسل ها یاد می کند.
در این پژوهش هم چنین از جریان تجدیدگرا در درون اخوان سخن می گوید که می کوشد الگوهای تازه ای را که دارای صبغه ای اصلاح گرایانه است در درون جماعت و جامعه مطرح کند.
این پژوهش بر آن است که قیودی بین المللی، منطقه ای و داخلی وجود دارد که پروژه اصلاحی درون جنبش اخوان المسلمین را با موانعی رویارو کرده است، اما در این جنبش، رویکردهای نوگرایانه و متجددی، ظهور یافته که خواهان غلبه نیافتن بُعد تشکیلاتی بر بُعد تبلیغی و به رسمیت شناختن دیگری و آمادگی برای فهم دیگری و تفاهم با او است و به گفتمان داخلی متسامح تر و به تعبیر این پژوهش، رها از غلوگرایی و غلبه اندیشه سلفی و آشتی جو با نظام حاکم و مشارکت جو، همانند دیگر نیروهای سیاسی، احساس نیاز می کند و توجه و اهتمام به بیماری های اجتماعی، مانند تندروی و اعتیاد که موجودیت جامعه را تهدید می کند، از اولویت های اساسی قرار می دهد.
این پژوهش هم چنین به حساسیت بیش از اندازه اخوان از هر سخنی درباره ایده بازنگری اشاره می کند و این که اخوان معتقد است، این بازنگری را باید تنها جماعت هایی انجام دهند که خشونت را پیشه خود قرار دادند و این که اخوان به بهانه این که هر گونه خود انتقادی، این جنبش را با محنت و سرکوب و پراکندگی، مواجه و زخم ها را عمیق تر و سبب فتنه می شود، از تن دادن به خود انتقادی، طفره می رود.
در این پژوهش هم چنین به اندیشه های نو تجددگرایانه اخوان در مسائلی، مانند جا به جایی قدرت و دموکراسی و موضع نسبت به دیگری و تبدیل شدن به حزبی سیاسی پرداخته شده است.
در باب رابطه اخوان با نظام سیاسی مصر، در دوره حکومت حسنی مبارک، این پژوهش، سه مرحله را تعریف می کند: مرحله نخست، مرحله تجاهل و تسامح که تا سال 1998 استمرار داشت و در این مرحله، اخوان در حدی گسترده از آزادی فعالیت و بیان برخوردار بود؛ هر چند، این آزادی به سطح رسمیت شناخته شدن موجودیت شان نرسید.
در مرحله دوم که این پژوهش از آن به مرحله بیم و برخورد یاد می کند، نظام سیاسی، کوشش برای متوقف کردن راه-یابی اخوان به درون تشکل ها و مجامع صنفی را بیان می کند.
اما مرحله سوم که از سال 1993 آغاز شد، در این پژوهش «مرحله تیرگی و برخورد» نام گرفته است. در این مرحله، دولت، جماعت اخوان را خطر سیاسی خزنده ای دید که به ویژه، پس از انتخابات پارلمانی و صنفی، سلطه و قدرت دولت را تهدید می کند.
در مطالعه حزب عدالت و توسعه، این پژوهش، بر آن است که روش نو اسلام گرایان در ترکیه، به رابطه غیرقابل انکار، میان حزب عدالت و توسعه و جریان اسلام گرای ترکیه اشاره دارد. هر چند، حزب عدالت و توسعه، هر گونه صنف اسلامی یا دینی را از خود نفی می کند.
این پژوهش بر آن است که حزب عدالت و توسعه، شباهتی به احزاب لائیک کنونی در ترکیه ندارد و آن را حزبی متشکل از ایدئولوژی اسلام عرفانی و سکولاریسم سیاسی می داند که به تعبیر عبدالله گل، رئیس جمهور کنونی ترکیه، شبیه احزاب دموکرات مسیحی اروپاست.
در این پژوهش، تاریخ سیاسی جنبش اسلام گرای ترکیه مرور شده است، اما در پدیده موضوع این پژوهش، یعنی پدیده نو اسلام گرایان ترکیه، ژرف کاوی نشده است. هم چنین در این پژوهش، شایعه ای که درباره حمایت پیشین امریکا از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه و موافقت ارتش بر سر زبان ها افتاده، نفی شده و این شایعه، دارای صبغه توطئه-آمیز، قلمداد شده است.
از دیگر مسائلی که بدان پرداخته شده، اهداف و اصول و تشکیلات حزب عدالت و توسعه است و پیروزی چشمگیر این حزب در انتخابات نوامبر 2002 که از آن به انقلابی خاموش تعبیر می کند، به خشم توده های مردم از احزاب سنتی ای نسبت داده شده که طی ده سال، قدرت را در انحصار خود داشتند و مهم تر از آن به موفقیت حزب که توانست توده ها را به درستی شعارها و رویکردها و تمایل جدی خود برای تحول و تغییر قانع کند.
در پژوهشی که درباره تشکیلات قاعده الجهاد، سامان یافته، سه نگره در تفسیر اوج گیری جریان احیای اسلامی و جهادی جهانی شده، مورد نقد واقع شده است.
نگره نخست، تشکیلات القاعده را واکنشی به سیاست حمایت گرانه واشنگتن از اسرائیل می داند که نوام چامسکی از این دسته است.
نگره دوم از برخورد تمدنی میان مسلمانان و غرب سخن می گوید که هانتینگتون، نماینده این نگره است. نگره سوم از پاسخ فرهنگی و روانی ای سخن می گوید که در دایره های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی گسترده تر با مدرنیته ای که غرب، پرچمدار آن است تماس برقرار کند. پاول پیرمن، طرف دار این نگره است.
این پژوهش، ویژگی های ساختاری ای را مطرح می کند که در شرایط و اوضاع جهانی کنونی، پدیدار شده و تشکیلات القاعده را به در آویختن با امریکا، وا داشته است. القاعده، بسته ای حاوی اقدامات پیشنهادی اش برای حل معضل امریکا با خویش ارائه داده که شامل خودداری امریکا از حمایت از تجاوز اسرائیل به ملت فلسطین و خودداری از حمایت نظام-های سیاسی غیردموکراتیک در جهان عرب است که این خود، فرصت تغییر سیاسی و نوسازی اجتماعی از درون را فراهم می سازد.
این پژوهش، پدیده جهانی شدن حرکت رادیکال اسلام گرا را پی گیری می کند و تأسیس «جبهه جهانی پیکار با یهودیان و صلیبیان» را نشانه آشکار آن می داند و هم چنین، گنجیده شدن نام این جبهه که خود، نماد جهانی شدن رادیکالیسم اسلامی است، تحت عنوان «قاعده الجهاد» از دیگر نشانه های جهانی شدن رادیکالیسم اسلامی می شمارد که بنا به باور این پژوهش، هنوز نیز قدرت آزار دادن ایالات متحده و چالش با آن را داراست.
در پژوهشی که درباره «جماعت اسلامی» در اندونزی انجام شده، تحولات این جماعت از مرحله تکامل بنای تشکیلاتی-اش در سال 1982 و سپس مرحله توسعه و پیشرفت توان نظامی آن که از 1985 آغاز شد و سپس مرحله سوم که مرحله اوج گیری جناح رادیکال در درون جماعت در سال 1998 پس از فروپاشی نظام سوهارتو و بازگشت رهبران جماعت اسلامی از مالزی، مطالعه و بررسی شده است.
عیب این پژوهش به رغم اهمیتش آن است که به شمار محدودی از منابع انگلیسی، تکیه دارد که برای کسب اطمینان از درستی اطلاعاتی که در این پژوهش آمده، کافی به نظر نمی رسد؛ هر چند، اهمیت آن را به عنوان نخستین پژوهش درباره جماعت اسلامی اندونزی نباید نادیده گرفت.
در پژوهشی با عنوان «چه چیزی از تشکیلات القاعده باقی مانده است؟» به جزئیات فروپاشی تشکیلات جهاد اسلامی مصر پس از هم پیمان شدن ایمن الظواهری با بن لادن از زمان تأسیس جبهه جهانی پیکار با یهودیان و صلیبیان در سال 1998 اشاره شده و به این امر توجه داده شده که تشکیلات قبلی جهاد اسلامی، دیگر امروزه، وجود واقعی ندارد.
پس از این به بخش بررسی «جنبش مقاومت اسلامی حماس» می رسیم که در آن، توضیح داده شده که شعله ور شدن انتفاضه الاقصی در هشتم دسامبر 1987 این جنبش را از مسیر سنتی و معتدل اخوان المسلمین، خارج و به عرصه مقاومت در برابر اشغال کشاند. شیخ احمد یاسین در 14 دسامبر 1987 اعلامیه ای با امضای جنبش مقاومت اسلامی، صادر و در آن، اوج گیری مقاومت را اعلام کرد.
در فوریه 1988 شیخ یاسین، تصمیم به تشکیل دستگاهی زیرزمینی به نام جنبش گرفت و سپس میثاق جنبش را در اگوست 1988 صادر کرد که در آن اشاره شد به این که سرزمین فلسطین، تا روز قیامت، موقوفه ای اسلامی است و به هدر دادن آن و کوتاه آمدن از آن یا بخشی از آن جایز نیست و هیچ دولت عربی و حتی تمام دولت های عرب و هیچ رئیس جمهور و پادشاهی و حتی تمام رؤسای جمهور و پادشاهان و هیچ سازمانی و حتی تمام سازمان های فلسطینی و عرب، حق چنین کاری را ندارند.
در این پژوهش، اشاره شده که سال 1990 سال ظهور رهبران حماس در خارج از فلسطین از طریق تأسیس دفتر سیاسی جنبش در خارج است. در ادامه به مسائل مختلفی، مانند ارتباط حماس با کار سیاسی و گفت و گو با دیگر گروه-های فلسطینی و موضع این جنبش نسبت به روندسازی اشاره شده و این که پس از پیروزی در انتخابات پارلمانی، این جنبش، الگویی از جنبش مقاومتی است که در عین مقاومت، به کار سیاسی و حکومت داری هم می پردازد.
پژوهش بعدی به «جنبش جهاد اسلامی فلسطین» اختصاص دارد و سیر تحولات این جنبش، کاویده شده است که عبارتند از: مراحل مقدماتی تأسیس جنبش در مصر که از 1975 تا 1981 ـ یعنی زمان تحصیل دبیر کل جنبش (فتحی شقاقی) و دیگر مؤسسان جنبش در مصر ـ و سپس مرحله تأسیس این جنبش که از سال 1980 تا 1983 در درون فلسطین که این جنبش، خود را به عنوان جنبشی تجددگرا در درون دایره اندیشه اسلامی، مطرح کرد و مسئله فلسطین را مسئله مرکزی و محوری خود قرار داد و از طریق جهاد مسلحانه که عملاً در پایان سال 1983 آغاز کرد، خواهان آزادی فلسطین شد. در این پژوهش، به ساختار تشکیلاتی جنبش جهاد اسلامی فلسطین و چهارچوب فکری و ابزارها و اهداف آن اشاره شده و مواضع آن نسبت به مسائلی مانند مقاومت و نظام های سیاسی عرب و سازش و عملیات شهادت-طلبانه و... توضیح داده شده است.
در پایان این بخش، جنبش مجاهدان کشمیر، مطالعه و بررسی شده است. این جنبش، آزادی کشمیر از سلطه دولت هند را هدف خود قرار داده است.
اندیشه ها و نگره ها
این بخش، شامل مجموعه ای از مطالعات و بررسی ها، پیرامون اندیشه بن لادن و نشانه های تحول گفتمان وی پیش و پس از یازدهم سپتامبر است.
نخستین بار در هفتم اکتبر 2001 یعنی حدود یک ماه پس از حوادث سپتامبر نیویورک و واشنگتن و از طریق شبکه الجزیره، صدای بن لادن پخش شد و از این طریق با بیشترین شمار ممکن از مخاطبان عرب و مسلمان یا غربی بیگانه، ارتباط برقرار کرد.
پس از حادثه یازدهم سپتامبر، اسامه بن لادن که تا پیش از آن، بیشتر، توده های غربی را مخاطب قرار می داد، جهت خطابش را به توده های عرب مسلمان، تغییر داد.
شبکه اینترنت از ابزارهای اصلی ارتباط میان بن لادن و هواداران و پیروانش و یکی از ابزارهای جهادی او است که به جهاد الکترونیکی معروف است و فضای گسترده ای برای فرار از حصارهای امنیتی است.
پژوهشی که با عنوان فلسطین از نگاه اسامه بن لادن انجام شده، نشان می دهد که فلسطین، وزنه ای مهم در اندیشه بن لادن است و هیچ گاه از فکر و ذهن او به دور نبوده است.
پژوهش جالب توجهی که درباره اندیشه اقتصادی بن لادن، انجام شده، اهمیت متغیر اقتصادی را در اندیشه بن لادن آشکار می کند، که وی خواهان بهره گیری از همه ابزارهای اقتصادی ـ مانند تحریم کالاهای امریکایی ـ در مسیر جهاد با امریکا شده است. وی هم چنین از اوضاع اقتصادی درون کشور عربستان سعودی به عنوان ابزاری برای حمایت از دعوت خود به بیرون راندن مشرکان از جزیره العرب، بهره گرفته و وجود نیروهای بیگانه را خطری می داند که ثروت نفتی مسلمان را تهدید می کند.
در پژوهشی دیگر که با عنوان اندیشه نظامی بن لادن سامان یافته است، تشکیلات القاعده، بیش از یک تشکیلات صرف دینی ـ نظامی خشن و تقریباً در حد یک عامل بین المللی غیررسمی به نظر می رسد که پایگاه جغرافیایی سیاسی اش در افغانستان بنا نهاده شده و دارای قدرت مالی شگرف و نیروهای انسانی به شدت حرفه ای و ورزیده و مبنای فکری منسجم و پشتوانه وسیع افکار عمومی اسلامی و عربی و ارتباطات و امتدادات و شاخه ها و شعبه های جهانی در قالب نیروها و هسته های مسلح خاموش است که در عین حال، سلسله عملیات خشنی را که اساساً سویه ای ضدامریکایی دارد اجرا می کنند؛ زیرا القاعده، مؤلفه های تشکیلاتی شبه نظامی خشن و بی مرزی در اختیار دارد که قدرت به راه انداختن جنگی مشخص در شکل های غیرسنتی را دارد.
این پژوهش بر آن است که بن لادن از قدرت مسلحانه به عنوان ابزاری اساسی بهره می گیرد و این قدرت اکنون در استخدام او است.
در پژوهش مفصلی درباره بازنگری های فکری جماعت اسلامی در مصر که در این کتاب، منتشر شده است، از ابعاد مغفول و مسکوت در این بازنگری ها سخن رفته است و این که مخاطب این بازنگری های «من»، یعنی خود جماعت اسلامی است و من غائب، رابطه جماعت با واقعیت و جوانان جنبش های اسلامی و دیگر غیرمسلمان هم وطن و غیرمسلمان جهانگرد و دیگری دشمن در درون و خارج مصر، مانند غرب و جریان های سکولار غیر دینی است.
رهبران جنبشی و فکری
در این بخش که بخش سوم و آخر این کتاب است، از رهبران فکری و جنبشی ای که تأثیر ژرف بر جنبش های اسلامی داشته اند، سخن رفته است. در این بخش، دو شخصیت، مورد مطالعه قرار گرفته اند که یکی سیاسی و فکری و تأثیر فکری اش در کشورش و کل جهان اسلام، شناخته شده است. او، حسن ترابی، است. تحولات شخصیت ترابی از آشتی و هم پیمانی با نظام جعفر نمیری و به هم زدن این پیمان و سپس مشارکت او در کودتای نجات بخش 1989 و سپس انشعاب در درون جنبش اسلامی سودان و کنار زده شدن ترابی از کادر رهبری «حزب کنگره ملی» تا تأسیس «حزب کنگره مردمی» در این بخش مطالعه شده است. هم چنین اندیشه ترابی که بر محور چهار موضوع اساسی: ایمان و توحید و تجدید و اجتهاد می گردد، توضیح داده شده است. ترابی، حرکت سیاسی خود را چنین توصیف می کند که پس از رسیدن به مرحله اجتهاد، الگویی مستقل میان جنبش های اسلامی در جهان خواهد بود.
ترابی بر آن است که «اجتهاد، حرکت تمام اعضای جامعه است که به اندازه علمی که کسب کرده اند و درک و دریافتی که از واقعیتی که ارزش های دین خود را محک آن قرار داده اند، دارند اجتهاد می کنند و دیگر آن چه که پیش تر، قیاس و اجماع خوانده می شده و یا در کتاب نوشته شده، از ما عقب ترند».
ترابی معتقد است، تنها منبع مشروعیت سیاسی، جا به جایی (تداول) سیاسی مسالمت آمیز است و پناه جستن به قدرت، تنها در حالت اضطراری مجاز است.
اما رهبر دیگری که اندیشه هایش به سبب تأثیرگذاری بر جنبش های اسلامی، مطالعه شده، سید امام الشریف است که امیر تشکیلات جهاد اسلامی مصر بود که ایمن الظواهری تا سال 1993 رهبری آن را بر عهده داشت. در مطالعه و بررسی اندیشه وی، دو کتاب او به نام «العمده فی اعداد العده» و «الجامع فی طلب العلم الشریف» مورد توجه پژوهشگران و مؤلفان این کتاب قرار گرفته است. تحولات فکری و روانی سید امام الشریف که سیری به سوی افراطی-گری را داشته و کوشیده، نظریه معرفتی تازه ای بنیان نهد که گسسته از نظریه دیگر تشکل های جمادی و سبک و سیاق معرفتی در سنت های اسلامی است، مطالعه شده است.
«راهنمای جنبش های اسلامی در جهان» تلاشی جسورانه برای درنوردیدن عوالم دشوار و غیر سنتی در جنبش های اسلامی است و همین امر، آن را دست آوردی مهم برای فهم جنبش های اسلامی قرار داده است.