آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۱

چکیده

متن

فى مصادر التراث السیاسى الاسلامى اثر نصر محمد عارف یکى از مطالعات ارزشمندى است که در حوزه میراث سیاسى اسلام تالیف شده است. ایشان در بخش اول کتاب، طى سه فصل به نقد روش شناختى مطالعات سیاسى معاصر و در بخش دوم آن به کتاب‏شناسى میراث سیاسى در اسلام پرداخته است. در شماره پیشین میراث سیاسى در چهار سده نخستین معرفى گردید. آنچه اکنون پیش روى شماست، ادامه همین کتابشناسى در سده‏هاى پنجم، ششم و هفتم هجرى است که طى آن 55 مؤلف و 64 اثر معرفى شده‏اند.
این اثر در 1994 م از سوى «المعهد العالمى للفکر الاسلامى» منتشر شده و جایزه کتاب سال مصر را کسب کرده است.

[مطابق روال قبل در آغاز صاحب اثر معرفى شده، پس از آن تألیف یا تألیفات وى آمده است.]
محمد قزاز (342 - 412 ه ./953 - 1021 م) [مؤلف شماره 51]
محمد بن جعفر بن احمد تمیمى قیروانى معروف به قزاز، ادیب، نحوى، لغت‏شناس، آشنا به بیان، شاعر، متولد و متوفاى قیروان و در خدمت عزیز عبیدى امیر مصر، مورد احترام شاهان، دانشمندان و مردم بود.1
80. ادب السلطان‏2
حسین مغربى (370 - 418 ه ./980 - 1027 م) [مؤلف شماره 52]
حسین بن على بن حسین بن على بن محمد بن یوسف بن نحر بن بهرام، معروف به وزیر مغربى یا ابن مغربى، ادیب، نثر نویس، شاعر، آشنا با علوم متعدد، وزیر و متوفاى میافارقین و مدفون در کوفه.3
81. السیاسة4
کتاب مذکور به آل بویه در بغداد هدیه شده و شامل سه بخش است. در بخش اول از تدابیرى که شاه باید در ارتباط با خودش اخذ کند بحث شده و از عدالت، احسان، نظم در کارها، اطاعت از دستورهاى الهى و آراستگى به فضایل نفسانى به عنوان ارزش‏هاى شایسته سلطان یاد شده است؛ در بخش دوم، تدبیر و رفتار او با خواص به ویژه امورى که به طور مستقیم با رعیت در ارتباط است آمده است؛ در بخش سوم روابط سلطان با مردم شامل خوش رفتارى با مردم، آشنایى با طبقات مردم و بزرگداشت برگزیدگان آنها و مبارزه با رشوه‏خوارى که مبناى ظلم و فساد مى‏باشد بیان گردیده است.
محمد اسکافى (متوفاى 420 ه ./1029 م) [مؤلف شماره 53]
محمد بن عبداللَّه معروف به خطیب اسکافى، ادیب، کاتب، شاعر، لغت‏شناس و از اهالى اصفهان.5
82. لطف التدبیر فى سیاسة الملک‏6
احمد بن مسکویه (متوفاى 421 ه ./1030 م) [مؤلف شماره 54]
احمد بن محمد بن یعقوب، ملقب به مسکویه و خازن، اصالتاً از اهالى رى بود، در اصفهان مى‏زیست، ابوعلى، فیلسوف، مورخ، ادیب.7
83. رسالة فى ماهیة العدل‏8
یحیى الناطق بالحق (متوفاى 424 ه ./1033 م) [مؤلف شماره 55]
یحیى بن حسین بن محمد بن هارون بن حسین بن محمد بن هارون بطخانى هاشمى، حسنى، فقیه، اصولى، متکلم، از ائمه زیدیه، پس از وفات برادرش احمد بن حسین زیدیان با او بیعت کردند. اصلاح مذهب الهادى یحیى بن حسین را دنبال کرد.9
84. الدعامه فى تثبیت الامامة10
ابن سینا (370 - 428 ه ./980 - 1037 م) [مؤلف شماره 56]
حسین بن عبداللَّه بن حسن بن على بن سینا، بلخى، بخارى، ملقب به شیخ‏الرئیس، فیلسوف، پزشک، شاعر، آشنا با بسیارى از علوم. در خرمیش از روستاهاى بخارا به دنیا آمد و در همدان از دنیا رفت.11
85. رسالة فى السیاسة12
ابن سینا رساله خود را با سنت اختلاف انسان‏ها به عنوان عامل بقاى آنها آغاز مى‏کند و سپس با توجه به نیاز فطرى و اجتماعى انسان بر نیاز جوامع به نظام سیاسى تأکید مى‏کند به ویژه آن که جز تدبیر و حکومت جامعه را سامان نمى‏بخشد. او زیربناى اصلاح را عقل مى‏داند. وى زیربناى دیگرى نیز به نام ضرورت وجود غیر براى وجود من دارد، چرا که آسیب‏شناسى براى اصلاح ضرورت دارد. ابن سینا اصناف و گروه‏هاى مختلف جامعه را مورد بررسى قرار مى‏دهد. از مطالعه اثر او چنین برمى‏آید که او سیاست را، هرگونه اصلاح و در هر سطحى از جامعه، در نظر گرفته است.
عبدالملک ثعالبى (350 - 429 ه ./961 - 1038 م) [مؤلف شماره 57]
عبدالملک بن محمد بن اسماعیل ثعالبى، متولد نیشابور، ادیب، نثرنویس، سراینده، لغوى، اخبارى، بیانى.13
86. تحفة الوزراء14
در پنج بخش تنظیم شده است. در بخش اول، به مفهوم لغوى و قرآنى وزارت و تاریخ و منشأ آن در ملل دیگر چون هند و غیر آن، ویژگى‏هاى وزیر صالح و ضرورت اکتفا به یک وزیر مى‏پردازد؛ در بخش دوم، فضایل و منافع وزارت؛ در بخش سوم، آداب، شرایط و لوازم وزارت و رابطه وزیر و پادشاه مورد بحث قرار گرفته است؛ در بخش چهارم، انواع وزارت و تعریف هر یک، تقسیم وزارت به وزارت مطلق و وزارت مقید، شرایط و ویژگى‏ها و وظایف وزیر مطلق و تطبیق میان این دو گونه از وزارت، مفهوم و ضرورت شورا و تعیین مشاور آمده است؛ فصل پنجم کتاب درباره لیاقت وزراى پیشین و تاریخ برخى از آنهاست.
87. آداب الملوک‏15
ابونعیم اصفهانى (336 - 430 ه ./948 - 1038 م) [مؤلف شماره 58]
احمد بن عبداللَّه بن احمد بن اسحاق بن موسى بن مهران اصفهانى، شافعى، محدث، مورخ، صوفى، متوفاى اصفهان.16
88. کتاب الامامة و الرد على الرافضه‏17
عبدالمجید اَخشیدى (زنده در 435 ه ./1044 م) [مؤلف شماره 59]
عبدالمجید بن یونس بن کافور، اخشیدى، برهانى، مصرى، حنفى.18
89. المحبوک بالطریق المسلوک فیما یصنع الملوک‏19
محمد بن على بن طیب بصرى (متوفاى 436 ه ./1044 م) [مؤلف شماره 60]
متکلّم، اصولى، ساکن در بغداد و مشغول به تدریس در آن‏جا تا زمان وفاتش.20

90. کتاب الامامة21
على المرتضى (335 - 436 ه ./966 - 1044 م) [مؤلف شماره 61]
على بن حسین بن موسى بن محمد بن موسى بن ابراهیم بن موسى کاظم بن جعفر بن محمد باقر بن على زین العابدین بن حسین بن على بن ابى‏طالب (رضى اللَّه عنهم)، معروف به شریف مرتضى، متکلم، فقیه، اصولى، مفسر، ادیب، نحوى، لغوى.22
91. مسألة فى العمل مع السلطان‏23
سید مرتضى در این کتاب، همکارى با والیان ظالم و فریبکار و مشروعیت مشارکت در نهادها و همراهى با آنان را مورد بررسى قرار مى‏دهد. او پس از آن که با حسین مغربى مؤلف کتاب السیاسه این موضوع را مورد بحث و بررسى قرار داد به نوشتن کتابش همت گماشت.
حسن بن على اهوازى (362 - 446 ه ./973 - 1074 م) [مؤلف شماره 62]
حسن بن على بن ابراهیم بن یزداد بن هرمز اهوازى، ابوعلى، محدث، متکلم، متولد اهواز در 391 به دمشق آمد و در آنجا ساکن شد، پیرو مذهب سالمى بود به ظاهر اکتفا مى‏کرد و به احادیث ضعیفى که ترجیح مى‏داد استناد مى‏کرد.24
92. الفوائد و القلائد: فوائد السلوک فیما یحتاج الیه الملوک‏
آن را در هشت بخش تنظیم کرد و در پایان گفت: «چهار چیز از چهار چیز بى‏نیاز نخواهند بود: رعیت از سیاست، نیروى نظامى از فرمانده، اظهار نظر از مشورت و تصمیم‏گیرى از استخاره».25
ابوالعلاء معرّى (363 - 449 ه ./973 - 1057 م) [مؤلف شماره 63]
احمد بن عبداللَّه بن سلیمان بن محمد بن سلیمان معرّى، شاعر، حکیم، ادیب، لغوى، نحوى.26
93. السجع السلطانى فى مخاطبات الملوک‏
شامل اداره و تدبیرات مرتبط با سربازان، والیان و وزراست و در هشتاد بند تنظیم شده است.27
ابوالحسن ماوردى (364 - 450 ه ./975 - 1058 م) [مؤلف شماره 64]
على بن محمد بن حبیب بصرى معروف به ماوردى، ابوالحسن، فقیه شافعى، اصولى، مفسر، ادیب، سیاسى، مدرّس در بغداد و بصره و قاضى در سرزمین‏هاى متعدد، نزد آل بویه موقعیت خوبى به دست آورد و در بغداد از دنیا رفت.28
94. احکام السلطانیه‏29
او در این کتاب موضوعات اساسى را که معمولاً مسلمانان در علم سیاست بدان مى‏پردازند مورد بررسى قرار داده است. امامت، شرایط و نحوه انعقاد آن، وزارت، انواع و مقررات آن و افرادى که شایستگى وزارت دارند، امارت به ویژه امارت جهاد، ولایت از جمله والى قضا و والى مظالم و پست نقابت، ابعاد اقتصادى فى‏ء، غنیمت، جزیه و خراج، حکم جنایت و احکام حسبه از موضوعاتى است که در این کتاب بدان پرداخته شده است.
95. قوانین الوزاره و سیاسة الملک‏30
این کتاب درباره جایگاه و اهمیت وزیر در نظام سیاسى است، از این رو در آن به مباحثى چون اصول وزارت از جمله التزام به دین، درست کردارى، استقامت، عدالت، انصاف، احسان در همه امور: در گفتار و کردار و شایسته سالارى، وفا به عهد و جدیّت، حق مدارى و صداقت و مفهوم و منشأ و گونه‏هاى وزارت از جمله وزارت تنفیذى و وزارت تفویضى مى‏پردازد. او در بخش‏هاى بعدى تفاوت میان دو نوع وزارت، ویژگى‏ها، وظایف و اعمالى که هر یک از این دو به عهده دارند را مورد بررسى قرار مى‏دهد و با ارائه مجموعه‏اى از ارزش‏هایى که نقش وزیران را فعّال‏تر مى‏کند از جمله شورا، احسان، پایدارى، عدالت، ظلم‏گریزى و دورى از نفاق و چاپلوسى بحث خود را به پایان مى‏برد.
96. نصیحة الملوک‏31
ماوردى این کتاب را با پند و اهمیت آن براى سلطان و ضرورت نصیحت پادشاهان به ویژه از سوى علما آغاز مى‏کند. او سپس به فضایل تمایز دهنده انسان از سایر موجودات، ویژگى‏هایى که پادشاهان را لایق پادشاهى مى‏گرداند، امورى که پادشاهى را صدمه‏پذیر مى‏کند، نقش امارت و سیاست به عنوان ابزار اصلاح و مسأله ولایت عهدى که در میان همه ملل وجود دارد مى‏پردازد و آن گاه سیاست را به چهار نوع تقسیم مى‏کند: سیاست نفس با علم‏طلبى و همنشینى با علما، سیاست خاصه با تعلیم اجراى اوامر الهى، سیاست عوام با ضرورت اجراى عدالت و بهبود وضعیت مردم و باز نگاه داشتن درب‏ها به روى ایشان و سیاست مال با تدبیر منابع درآمد و هزینه‏ها محقق مى‏شود.
97. تسهیل النظر و تعجیل الظفر فى اخلاق المَلِک و سیاسة المُلک‏32
کتاب مورد نظر به دو موضوع اصلى مى‏پردازد: بحث نخست آن مباحث نظرى اخلاقى است که از فطرت بشرى و خواست ارادى منشأ مى‏گیرد و خود آن نیز از علل دیگرى چون عقل، عقیده و هوس ناشى مى‏شود. در بحث دوم که موضوع آن سلطنت است به اصول سلطنت، نحوه شکل‏گیرى و چگونگى انتخاب یاران و نحوه نظارت بر آنان مى‏پردازد. در ادامه ماوردى علل تباهى حکومت را در دو دسته الهى و بشرى ملاحظه مى‏کند و در عوامل بشرى از کوتاهى یاران، مشورت نکردن و عدم دست‏یابى به تصمیم مناسب و اقدامات خصم سخن مى‏گوید.
98. الحسبة33
ابن حزم اندلسى (384 - 456 ه ./994 - 1046 م) [مؤلف شماره 65]
على بن احمد بن سعید بن حزم فاسى، اندلسى، قرطبى، یزیدى، فقیه، ادیب، اصولى، محدث، حافظ، متکلم، آشنا به تاریخ، انساب، نحو، لغت، شعر، پزشکى، منطق و فلسفه. به بسیارى از علما انتقاد کرد. در نتیجه علما در گمراه خواندن او همرأى شدند و سیاست‏مداران را از او برحذر داشتند. آن گاه تبعید شد و تحت پیگرد قرار گرفت به همین دلیل به صحراى لیلة در اندلس رفت و در همانجا درگذشت.34
99. کتاب السیاسة35
این کتاب على‏رغم اهمیت آن و نقشى که در تألیف منابع سیاسى در مغرب اسلامى و تأثیر آن بر منابع بعدى داشته هنوز مفقود است. دکتر ابراهیم کنانى سعى کرده نقل قول‏هاى او را از کتاب «شهب اللامعة» اثر ابن رضوان و «بدائع السلک» اثر ابن ازرق جمع‏آورى کند، هرچند این نقل قول‏ها نمى‏تواند چکیده یا نمایه‏اى از متن کتاب باشد، چون هر کس بنا به سلیقه خود از هر کتاب مطلبى نقل مى‏کند.
از مهم‏ترین موضوع‏هایى که متأخران از او نقل کرده‏اند مى‏توان به نیاز به خلافت و حکمت و وظیفه این نهاد، وظایف امام، وزارت، شورا و ضرورت آن، تشویق به آبادانى و نقش امام در این امر، کارگزاران زکات، نامه‏رسانان، مستوفیان خراج و متولیان حسبة و پلیس و زندان اشاره کرد.
ابویعلى فراء (380 - 458 ه ./990 - 1066 م) [مؤلف شماره 66]
محمد بن حسین بن محمد بن خلف فراء بغدادى حنبلى، محدث، فقیه، اصولى، از بسیارى روایت شنیده و روایت را براى دیگران نقل کرده، مفتى و مدرس حدیث، متولى قضا در بغداد و متوفى در آن‏جا.36
100. احکام السلطانیه‏37
این اثر نسخه‏اى شبیه احکام السلطانیه ماوردى است. این دو در یک دوره مى‏زیستند، امّا ماوردى شافعى بود و ابویعلى حنبلى مذهب، استاد محمد حامد فقى هم دو کتاب را با هم منتشر کرد و در پاورقى تفاوت‏هاى آن را بررسى کرد. هنوز مطالعه عمیق و آکادمیکى درباره ارتباط این کتاب با کتاب ماوردى صورت نگرفته تا روشن کند که آیا اقتباسى در کار بوده یا شاگردان ابویعلى آن را به او نسبت داده‏اند و یا یکسانى‏هایى از جمله منابع معرفتى، روش و واقعیت‏هاى سیاسى هر دوى آنها را به نتایج مشابهى رسانیده است. به هر حال این مسأله نیاز به بررسى گسترده‏اى دارد.
101. الامامة38
امام الحرمین جوینى (419 - 478 ه ./1028 - 1085 م) [مؤلف شماره 67]
عبدالملک بن عبداللَّه بن یوسف بن محمد جوینى، منسوب به جوین از روستاهاى نیشابور، شافعى، اشعرى، معروف به امام الحرمین، ابوالمعالى، فقیه، اصولى، متکلم، مفسر و ادیب.39
102. غیاث الامم فى التیاث الظلم‏40
او کتاب خود را که در سه رکن تنظیم شده بود به خواجه نظام‏الملک وزیر آلب‏ارسلان و ملک شاه سلجوقى اهدا کرد. در رکن اول، مباحثى چون وجوب نصب امام و حکم این مسأله، پاسخ به کسانى که در این بحث به وجوب نصب امام باور ندارند، دلایل تعیین امام و وجوب رهبرى، امامت به نص، اهل حل و عقد و انتخاب کنندگان (اهل اختیار) و تعدادشان، صفات امام، نحوه برکنار کردن امام و دلایل این امر، امامت مفضول با وجود فاضل و امتناع وجود دو امام در یک دوره، مطرح شده است؛ در رکن دوم، بروز کاستى‏ها در صفات معتبر امامت و در رکن سوم، وجود مجتهدان در هر دوره و نتایج تهى بودن زمان از آنان بررسى شده است.
نظام‏الملک طوسى (408 - 485 ه ./1018 - 1092 م) [مؤلف شماره 68]
حسن بن على بن اسحاق، طوسى، نظام‏الملک، متولد توقان از روستاهاى طوس، مؤسس مدارس متعدد در نقاط گوناگون، نامش بر این مدارس که غزالى در آن تدریس مى‏کرد اطلاق شده است، متولى وزارت براى ملک‏شاه سلجوقى، سازماندهى ادارى دولت سلجوقیان به عهده او بود.41
103. سیاست‏نامه‏42
پس از آن که سلطان سلجوقى از دانشمندان درخواست تدوین کتابى در زمینه سیاست را مطرح کرد رقابتى در این امر میان دانشمندان درگرفت و این کتاب از همان کتاب‏هایى است که وى به درخواست شاه نوشت. این اثر در پنجاه فصل تنظیم شده که به تمامى مسائل سیاست در آن پرداخته شده است؛ از جمله مفهوم عدالت، ضرورت اجراى عدالت، به کارگیرى رویه صحیح براى کنترل وزیران، کارمندان، کاتبان، قاضیان، مأموران جمع‏آورى مالیات و رسیدگى به کار آنها، همچنین امور مرتبط با خبر، برید (پست امروزى) مراقبت و ایجاد امنیت راه‏ها، سامان‏دهى به نیروى نظامى، برقرارى مجالس عمومى و خصوصى، بررسى اوضاع رعیت، گرفتن داد مظلومان، انجام امورات آنان و انصاف داشتن با آنان و ... .
محمد حمیدى (420 - 488 ه ./1029 - 1095 م) [مؤلف شماره 69]
محمد بن فتوح بن عبداللَّه بن فتوح، حمیدى، اندلسى، محدث، حافظ، اصولى، مورخ، ادیب، آشنا به زبان عربى، اصلش از قرطبه بود، امّا در یکى از جزایر ایبرى به نام میورقه (میورکا) به دنیا آمد، شاگرد ابن حزم ظاهرى و پیرو مذهب او بود، در افریقیه (تونس امروزى)، مکه، مصر، شام و عراق دانش فرا گرفت و در بغداد سکنا گزید.43
104. الذهب المسبوک فى وعظ الملوک‏44
مؤلف از منظرى روانى به پدیده سیاست پرداخته است به گونه‏اى که بر ابعاد ایمان حاکم و اطرافیان او متمرکز مى‏شود و از این مسیر اصلاح نظام سیاسى را دنبال مى‏کند. بر این اساس، او در آغاز بر نقش علما در نصیحت حاکم تأکید فراوان دارد. آن گاه به مسائلى چون عدالت، عمارت، شورا، نظام دادن به درآمدهاى حکومتى و هزینه‏هاى آن نفریفتن مردم مى‏پردازد. او در جاى دیگرى روند فساد سیاسى (ص 194) را با ارتباط فساد حاکم و انتقال آن به نخبگان سیاسى و از آن‏جا به توده مردم ردیابى مى‏کند. کارگزاران ظالم، ضرورت برکنارى آنها، حاجبان و خطر آنها به مردم و قرار گرفتن همراهان حاکم به عنوان موانع انجام اصلاحات از مسائل دیگرى است که او بدان‏ها پرداخته است.
حسن مرادى (زنده در 487 ه ./1094 م) [مؤلف شماره 70]
محمد بن حسن حَضْرَمى، معروف به مرادى، فقیه، متکلم، بیانى، به آندلس رفت و علومى را فرا گرفت و در 478 وارد قرطبه شد. آن گاه در بیابان افریقیه متولى قضاوت گردید.45
105. کتاب السیاسة / الاشارة فى تدبیر الامارة46
کتاب مزبور که طرحى سیاسى براى تشکیل دولت مى‏باشد به ابوبکر بن عمر از امراى مرابطین تقدیم شد. در آن دوره هنوز مرابطین مغرب را تصرف نکرده بودند و در صحرا سکونت داشتند. اهمیت علم، تشویق به علم‏آموزى و شناخت، اهمیت مشورت گرفتن، صفات مشاور، سطوح مختلف سیاست از جمله سیاست کردن خود، سیاست کردن یاران، کاتبان و حاجبان، انواع پادشاهى و سیرت هر یک، گونه‏هاى مردم و ... از مباحث مطرح شده در این کتاب است.
... بن ... على بن عبدالعزیز بن حاجب النعمان (اواخر سده پنجم هجرى/ یازدهم میلادى) [مؤلف شماره 71]
او ناشناخته است و درباره کتابش هم مجهول المؤلف گفته‏اند، امّا در کتابش یک بار از جد پدرى‏اش ابوالحسین عبدالعزیز بن حاجب نعمان و بار دیگر از جدّ خودش ابوالحسن على بن عبدالعزیز بن حاجب نعمان نام مى‏برد. جد پدرى‏اش در 351 ه ./962 م و جد خودش در 423 ه ./1032 میلادى از دنیا رفته‏اند.
106. علم الوزارة47
سامان‏دهى و شناخت امور والیان و وزرا، ضمانت‏هاى شاه و شرایط دیوانى در این اثر مورد بررسى 2قرار گرفته است.
ابو حامد غزالى (450 - 505 ه ./1058 - 1111 م) [مؤلف شماره 72]
محمد بن محمد بن محمد بن احمد، طوسى، شافعى، معروف به غزالى، حجة الاسلام، حکیم، متکلّم، فقیه، اصولى، صوفى، آشنا به علوم گوناگون، متولد طابران از روستاهاى طوس در خراسان، به دنبال فقه بود، پس از چندى به نیشابور و نزد امام الحرمین جوینى رفت و از ملازمان او گردید، سپس در مجلس خواجه نظام‏الملک حضور یافت و خواجه او را پسندید و براى تدریس به نظامیه بغداد دعوتش کرد، پس از آن به عبادت و سیاحت رو آورد، از این رو به حجاز، دمشق و اسکندریه مسافرت کرد و پس از آن به طوس بازگشت.48

107. التبر المسبوک فى نصیحة الملوک‏49
کتابى است که غزالى به فارسى براى سلطان محمد فرزند ملکشاه سلجوقى نوشت و پس از آن به ترکى و عربى ترجمه شد. غزالى در آغاز بر آن است تا امورى چون اقرار به نعمت الهى و اداى حق آن، تعریف ایمان، یادآورى مخلوق بودن سلطان و خلق جهان از سوى خداوند و ... را در اذهانِ دریافت کننده تثبیت کند. آن گاه او از عدالت و انصاف - که آن را در ده اصل تقسیم کرده - شورا و لزوم پذیرش سخنان شورا و درخواست نتایج آن، مسؤولیت حاکم در برابر مردم، طفره نرفتن از امور مردم به دلیل ناآشنا بودن با رفتار آنها، نپرداختن به امور شهوانى، و تلاش براى تأمین رضایت مردم از راه‏هاى شرعى و نه غیر از آن، لزوم ایمان به جهان پس از مرگ و نقش چنین باورى در بهبود رفتار حاکم و گرایش او به عدالت، انصاف و بهبود وضعیت رعیت سخن مى‏گوید و آن را با گفتارى از وزرا، کاتبان و ناظران دادرسى و نحوه برخورد و اداره آنها به پایان مى‏برد.
108. سر العالمین و کشف ما فى الدارین‏50
غزالى در مقدمه این کتاب (ص 4) مى‏گوید: در نوبت دوم و پس از بازگشت من از سفر، نخستین کسى که این کتاب را پسندید و آن را به صورت مخفى در مدرسه نظامیه بغداد فرا گرفت مردى از مغرب بود به نام محمد بن تومرت،(***) غزالى در این کتاب در آغاز به موضوعى پرداخته که پس از او ابن خلدون به گونه‏اى عمیق‏تر و با جزئیات بیشترى بدان پرداخته است. از نظر غزالى دست‏یابى به قدرت و تشکیل عصبیتِ پشتیبان، با شکل‏گیرى شاگردان و مریدان و جلب اطمینان آنان آغاز مى‏شود و با طرح واقعیت خارجى و نقد آن ادامه مى‏یابد. استاد باید طى فرآیندى مبتنى بر عوامل روانى آنان را قانع کند که تغییر باید صورت گیرد. او در این زمینه با هر دسته از یاران خود باید مشى خاصى را دنبال کند و چنانچه به قدرت دست یافت آبادانى، عدالت و صنعت را باید دنبال کند. غزالى پس از این مسأله به نحوه اداره مملکت، وزراء، والیان (نخبه) نظامیان، نانوا، قصاب و حرفه‏هاى مورد نیاز مردم مى‏پردازد. نحوه تمایل دل‏هاى مردم به اطاعت از حاکم از طریق تهذیب نفس، تقوا و عبادتِ حاکم، تهذیب نفس مردم، آموزش نحوه برخورد با دیگر مردمان و حیوانات و نباتات از موضوعات دیگر مورد توجه غزالى در این کتاب است. نکته‏اى که نباید به آن بى‏توجه باشیم آن است که چرا این کتاب على‏رغم آن‏که تأثیر فراوانى در تأسیس دولتى در مغرب عربى داشته به اندازه التبر المسبوک مورد توجه قرار نگرفته است؟
109. فضائح الباطنیه و فضائل المستظهریّه‏51
این کتاب به خلیفه عباسى المستظهر باللَّه هدیه گردید. امامت و نقد دیدگاه‏هاى مخالفان، جوانب امامت و وظایف آن از موضوعات مورد بحث در این کتاب است.
احمد بن صفى میمونى (متوفاى 505 ه ./1111 م) [مؤلف شماره 5273]
110. التبر المسبوک فى صفات الملوک‏
این اثر براى ملک اشرف، عمر بن یوسف رسولى تدوین شده است.53
محمد بن لبانه (متوفاى 507 ه ./1113 م) [مؤلف شماره 74]
محمد بن عیسى بن محمد لخمى، دانى، اندلسى، مشهور به ابن لبانه، ادیب، شاعر، اخبارى، در جزیره میورقه [از جزایر ایبرى‏] از دنیا رفت.54
111. نظم السلوک فى آداب الملوک‏
شامل یک مقدمه و پنج باب.55
طرطوشى (451 - 520 ه ./1059 - 1126 م) [مؤلف شماره 75]
محمد بن ولید بن محمد بن خلف بن سلیمان، فهرى، مالکى، معروف به طرطوشى یا ابن رندقه، فقیه، اصولى، مفسر و محدث، در طرطوشه اندلس به دنیا آمد و رشد یافت، سپس به بغداد و بصره سفر کرد و مدتى در شام و بیت‏المقدس منزل گرفت و در اسکندریه از دنیا رفت.56
112. سراج الملوک‏57
سراج الملوک به ابى عبداللَّه محمد اموى تقدیم شد. مؤلف طى شصت و چهار باب به امورى چون جایگاه علما و صالحان نزد امرا و پادشاهان، ضرورت وجود حاکم، منافع و مضرات وجود حاکم، اصولى که حاکم در برخورد خود با رعیت باید دنبال کند، اصول شرعى در اداره دولت و مملکت، علل زوال و فروپاشى دولت‏ها، عوامل استمرار و بقاى دولت‏ها، اهمیت علم، عقل، ارزش‏هاى اخلاقى، عدالت و شورا به عنوان مبانى اصلاح دولت و استمرار آن، نهادهاى سیاسى از جمله والیان و قضات و نقش آنها در تأمین عدالت، وزیران، سران نظامى، مأموران خراج و بیت‏المال و دیوان‏هاى دولتى دیگر، منش کارگزاران و لزوم آشنایى آنها با احکام اهل ذمه، شرایط کارگزاران و مناصبى که باید قبول کنند، پرهیز از هدیه و رشوه و آسیب‏هایى چون ظلم، نمّامى و سخن‏چینى مى‏پردازد.
ابوالحسن على بن محمد اهوازى حنفى (زنده در 542 ه ./1147 م) [مؤلف شماره 5876]
113. التبر المنسبک فى تدبیر الملک / تهذیب الرئاسه و ترتیب السیاسة59
این کتاب که در هفت فصل تنظیم شده به امورى چون مفهوم عقل، عقل مبناى تکلیف، لزوم مشورت و عدالت، آنچه والیان باید انجام دهند یا ترک کنند، لزوم توجه به نقش حاجبان و ارتباط حاکم با رعیت، ضرورت توجه به بازسازى پل‏ها و کشاورزى و بازدید از مردم به ویژه در زمان قحطى پرداخته است.
عدنان العین زربى (متوفاى 548 ه ./1153 م) [مؤلف شماره 77]
عدنان بن مصر بن منصور العین، زربى، پزشک، حکیم، نجومى، از اهالى عین زربه در ترکیه [امروزى‏] مدتى در بغداد ماند و به پزشکى و حکمت و به ویژه نجوم مشغول بود، سپس به سرزمین مصر رفت، در خدمت خلفاى آن دیار درآمد و در آن‏جا درگذشت.60
114. رسالة فى السیاسة61
احمد بن عبدالرووف اندلسى (اواخر سده پنجم و اوائل سده ششم هجرى) [مؤلف شماره 6278]
115. رسالة فى آداب الحسبه و المحتسب‏63
در این کتاب، جزئیات فراوانى درباره نهاد حسبه به عنوان یک نهاد کنترلى در جامعه که فعالیت‏هاى سیاسى، اقتصادى و اجتماعى آن را زیر نظر دارد مطرح شده است که امروزه به آن حوزه سیاست‏هاى عمومى گفته مى‏شود.
محمد بن احمد بن عبدون تجیبى، اندلسى، إشبیلى (اواخر سده پنجم و اوایل سده ششم هجرى) [مؤلف شماره 6479]
116. رسالة فى القضاء و الحسبه‏65
او در این اثر با عدالت و اصلاح و برخورد با فساد و نقش رئیس به عنوان قطب و مرکز دایره‏اى که سلامتى و دوامش جز با دوام محیط دایره محقق نمى‏شود سخن خود را آغاز کرده و بر اهل علم واجب دانسته که اخلاق حاکم را براساس میزان شایستگى‏اش بیازمایند. ابن عبدون سپس به نقش شورا و خطرهاى خودرأیى اشاره مى‏کند و در باب کشت و کار و سیاست‏هاى زراعى دولت و ارتباط آن را با درباریان، قاضى و کنترل بیت المال بررسى مى‏کند و سپس با همان روش به نهادهاى دیگرى چون وزارت، شهردارى، محتسب، نگهبانان، صاحب مواریث، عرفاء، زندان‏ها، بازسازى راه‏ها و تأمین امنیت آن مى‏پردازد و بعد از آن به صاحبان حرف و صنایع اشاره مى‏کند.
ابوعبداللَّه محمد بن بى‏محمد سقطى مالقى اندلسى (اواخر سده پنجم و اوایل سده ششم هجرى)66 [مؤلف شماره 80]
117. آداب الحسبة
مؤلف پس از آن که در آغاز از حسبه و محتسب و شرایط، ویژگى‏ها و وظایف این نهاد سخن مى‏گوید، مستقیماً وارد بحث درمان آسیب‏ها و مفاسد اجتماعى، سیاسى و اقتصادى مى‏شود.67
ابن حمدون (495 - 562 ه ./1102 - 1167 م) [مؤلف شماره 81]
محمد بن حسن بن محمد بن على بن حمدون بغدادى، ادیب، شاعر، کاتب، مورخ، با مستنجد عباسى روابط نزدیکى داشت، مستنجد دیوان الزام را بدو سپرد و لقب کافى الکفاة را به او بخشید، در چند مسأله با خلیفه مخالفت کرد که در تذکره بدان اشاره کرده است. خلیفه او را دستگیر و زندانى کرد وى سرانجام در بغداد از دنیا رفت.68
118. التذکرة الحمدونیه‏69
این اثر موجب زندانى شدن و مرگ مؤلف آن شده است. تنها بخش اول آن مورد تحقیق قرار گرفته است که مؤلف در آن به مباحث گوناگونى چون قوانین دنیایى سیاست، تهذیب نفس که بر حاکم و محکوم واجب است، حقوق واجب رعیت بر حاکم، صفات حاکم، اداره وزیران و اطرافیان على‏رغم تفاوتشان با یکدیگر پرداخته است، امّا در باب‏هاى تحقیق نشده مباحثى چون شورا و رأى، ظلم و عدل و دورى حاکم از رعیت و خطرهاى آن ارائه شده است.
ابن ظفر صقلى (متوفاى 568 ه ./1173 م) [مؤلف شماره 82]
ابوعبداللَّه محمد بن محمد بن على قرشى معروف به ابن ظفر صقلى [سیسیلى، مترجم‏]، حجة الدین، نحوى.70
119. سلوان المطاع فى عدوان الطباع‏71
او این اثر را براى برخى از رهبران سیسیل در دوره اسلامى و در 554 ه . نوشت. این اثر که شامل پنج بخش و یک مقدمه است به طرح مسائل سیاسى از زبان پرندگان و درندگان مى‏پردازد. تاج الدین ابوعبداللَّه عبداللَّه بن على سنجدى (متوفاى 799 ه .) آن را به زبان شعر سرود و بعدها تحت عنوان ریاض الملوک فى ریاضات السلوک به فارسى برگردانده شد.
عبداللَّه مالقى (متوفاى 574 ه ./1178 م) [مؤلف شماره 83]
عبداللَّه بن محمد بن عیسى انصارى، ابومحمد مالقى، اصالتاً اهل مالقه اندلس بود امّا در مراکش سکونت داشت و از جایگاه خاصى نزد عبدالمؤمن و ابى یعقوب برخوردار بود.72
120. انجم السیاسة73
قصیده‏اى به روش الفیه ابن مالک در نحو در 99 بیت سروده شده که مبادى سیاست، عدالت، مشورت با علما، کاستن فاصله از رعایا، مراقبت از منافع مردم و توجه به علم و کتاب به صورت خلاصه در آن طرح شده است. محمد بن عبداللَّه (زنده در 1205 ه .) در کتاب خود المواهب الربانیه فى شرح قصیده السیاسة السلطانیه، آن را شرح کرده است.74
ابن جوزى (510 - 597 ه ./1116 - 1201 م) [مؤلف شماره 84]
عبدالرحمن بن على بن عبداللَّه بن حمادى بن جعفر تمیمى بغدادى، حَنبلى معروف به ابن جوزى، محدّث، حافظ، مفسّر، فقیه، واعظ، ادیب، مورخ، آشنا با علوم مختلف، متولد و متوفاى بغداد.75
121. الشفاء فى مواعظ الملوک و الخلفاء76
کتاب در ده بخش به مباحثى چون شرف ولایت و حساس بودن آن، اهمیت عدالت و خطر ظلم، آنچه سلطان در برخورد با دسته‏هاى گوناگون مردم باید رعایت کند، امور جهاد، شرح حال برخى از والیان چون خلفاى راشدین، تأکید بر اهمیت اندرز و نصیحت پادشاه و دعوت آنان به زهد و نزدیکى آنان به مجالس زاهدان و صالحان پرداخته است.
شیث (شبیب) بن حاج (510 - 598 ه ./1116 - 1202 م) [مؤلف شماره 85]
شیث یا شبیب بن ابراهیم بن محمد بن حیدره، قناوى، قفطى، معروف به ابن حاج، ادیب، نحوى، لغوى، عروضى، محدّث. متولد قفط از روستاهاى منطقه صعید در مصر، روایاتى از ابى طاهر سلفى و دیگران دریافت کرد و به روایت حدیث و تدریس اشتغال داشت.77
122. تهذیب الذهن فى اصلاح الرعیه و الراعى‏
ابن حاج این کتاب را براى صلاح الدین ایوبى تألیف کرد.78
123. لطائف السیاسة فى احکام الریاسة79
بدل بن اسماعیل تبریزى (زنده در 601 ه ./1205 م) [مؤلف شماره 86]
محدّث، حافظ.80
124. النصیحة للراعى و الرعیة81
احمد ذهبى اندلسى (554 - 601 ه ./1159 - 1204م) [مؤلف شماره 87]
احمد بن محمد بن حسن بن عتیق، معروف به ذهبى، متولد بلنسیه و متوفاى تلمسان.(****)82
125. حسن العبارة فى فضل الخلافة و الامارة83
اسعد بن مماتى (554 - 606 ه ./1149 - 1209 م) [مؤلف شماره 88]
اسعد بن مهذب بن مینا بن زکریا بن مماتى ابوالمکارم، کاتب، ادیب، شاعر، آشنا با علوم متفاوت، از مسیحیان اسیوط در منطقه صعید مصر، پدرش سرپرست دیوان نظامیان بود و او را جانشین خود کرد، در دوره صلاح الدین ایوبى ریاست دیوان‏ها را به عهده گرفت. علاوه بر کتاب ذیل، کتابى با عنوان حجة الحق على الخلق فى التحذیر و سوء عاقبة الظلم دارد.84
126. قوانین الدواوین‏85
این کتاب به ملک عبدالعزیز عثمان بن صلاح الدین ایوبى اهدا شده است. مؤلف در پانزده باب، از فصل کتابت و کاتبان (متصدیان دیوانى)، اختیارات و وظایف آنها، جغرافیاى اقتصادى و سیاسى مصر و تقسیمات خرد و کلان ادارى مصر، حکم اراضى و مالیات آنها سخن مى‏گوید. او فساد ادارى و خرید و فروش‏هاى دیوانى و سلطانى را به نقد مى‏کشد و با دیدگاهى انتقادى و با جزئیات وارد بحث دیوان‏هاى دولتى در آن عصر مى‏شود.
على بن ظافر بن حسین ازدى (565 - 613 ه ./1170 - 1216 م) [مؤلف شماره 89]
فقیه مالکى مصر، متکلم، مورخ، اخبارى، ادیب، شاعر، سیاست‏مدار، در آغاز وزیر ملک اشرف موسى بن ملک عادل بود امّا آن را رها کرد و به مصر آمد و در آن‏جا درگذشت.86
127. اساس السیاسة87
یعقوب منجنیقى (554 - 626 ه ./1159 - 1229 م) [مؤلف شماره 90]
یعقوب بن صابر بن برکات بن عمار حرّانى، بغدادى، منجنیقى، شاعر، نسبش از حرّان بود، در بغداد به دنیا آمد. در آغاز یک سرباز بود و سپس با ساخت ابزار جنگى منجنیق ارتقا یافت.88
128. عمدة السالک فى سیاسة الممالک‏89
این کتاب را به پایان نرسانید.
قلعى (متوفاى 630 ه ./1233 م) [مؤلف شماره 91]
محمد بن على بن حسن بن على بن ابى على قلعى، دانشمند و آشنا با برخى علوم، متوفاى مریاط.90
129. تهذیب الریاسة و ترتیب السیاسة91
در دو بخش اول کتاب، مباحثى چون وجوب امامت، علل نیاز به حاکم، مفهوم عدالت، اجر امام عادل و گناه امام ظالم، لزوم پیروى رعیت از حاکم، لزوم اداره مناسب رعیت از سوى حاکم، شورا، خطر خودرأیى حاکم، خطر حجاب بین رعیت و حاکم، نحوه گزینش وزرا و کارگزاران، لزوم حفظ و حراست اموال و مصالح رعیت از سوى وزرا و کارگزاران دولت طرح شده است. بخش سوم به فضیلت خلفا و وزراى پیشین از زمان معاویه تا دولت علویان طبرستان به صورت سلسله‏وار مى‏پردازد. او براى آن که خوانندگان را قانع سازد آنان را از سیر تاریخ به عنوان کارگاه تجارب بشرى عبور مى‏دهد.
على بن اثیر (555 - 630 ه ./1160 - 1233 م) [مؤلف شماره 92]
على بن محمد بن محمد بن عبدالکریم بن عبدالواحد شیبانى موصلى، معروف به ابن اثیر جزرى، محدث، حافظ، ادیب، لغت شناس، بیانى، نسب شناس، در جزیره ابى عمر دیده به جهان گشود و در موصل سکونت داشت و به شام رفت. کتاب الکامل فى التاریخ و الجهاد از اوست.92
130. آداب السیاسة
پس از ابراهیم بن یوسف حنبلىِ حلبى (متوفاى 959 ه .) آن را در کتاب خود مصابیح ارباب السیاسة و مفاتیح ابواب الکیاسة خلاصه کرد.93
جمال الدین ابى حجة (زنده در سده 7 هجرى/13 میلادى) [مؤلف شماره 9493]
131. رعایة الرعیة95
عبداللَّه بن حمویه (572 - 642 ه ./1177 - 1244 م) [مؤلف شماره 94]
عبداللَّه بن عمر بن على بن محمد بن حمدیه دمشقى، سرخسى، شافعى، دانشمند و آشنا با تاریخ، فقه، اصول دین و اصول فقه، نامه‏نگارى، هندسه، پزشکى و حدیث، در دمشق به دنیا آمد و به سرزمین مغرب مسافرت کرد و در مراکش با حاکم آن‏جا ملک المنصور یعقوب بن یوسف بن عبدالمؤمن مرتبط بود، سپس به مصر آمد و احادیثى را دریافت کرد. و در دمشق درگذشت.96
132. السیاسة الملوکیة
آن را براى سلطان الکامل محمد (615 - 635 ه ./1218 - 1238 م) تألیف کرد.97
ابن الحاج اِشبیلى (متوفاى 647 ه ./1249 م) [مؤلف شماره 95]
احمد بن محمد بن احمد ازدى اشبیلى، معروف به ابن الحاج، نحوى، آشنا با برخى علوم.98
133. الامامة99
محمد بن طلحه قُرشى (582 - 652 ه ./1186 - 1254 م) [مؤلف شماره 96]
محمد بن طلحه بن محمد بن حسن قرشى، عدوى، نصیبى، شافعى، محدث، فقیه، اصولى، آشنا به علم حروف، در نیشابور نزد المؤید و زینب الشعریه شاگردى کرد و قضاوت در نصیبین را به عهده گرفت و سپس خطیب دمشق شد. به عنوان فرستاده پادشاهان به مناطق زیادى سفر کرد و در آن‏جا روایت مى‏کرد. چون وزارت را بر او تحمیل کردند شانه خالى کرد، امّا از او نپذیرفتند، به ناچار دارایى خود را رها کرد و مخفیانه به حج رفت و سپس در دمشق ماند و در حلب دیده از جهان فروبست.100
134. العقد الفرید للملک السعید101
او اثر خود را بر آن اساس که مبانى نظام سیاسى را چهار مبنا دانسته به چهار بخش تقسیم کرده و در هر بخش در مورد آن مبنا سخن گفته است. از نظر او مبناى نخست، ارزش‏هاى مناسب با فعل سیاسى است از جمله عقل، ریزبینى و تیزهوشى، صبر، پایدارى، شورا، ضرورت و برکت شورا و مذمت رها ساختن آن، رعایت عدالت و انصاف در مورد مردم، خطر ظلم و زورگویى، اهمیت وحدت و انسجام و خطر تفرقه و جدایى، اهمیت بیدارى و خطر غفلت و اهمیت صدق. او در بخش دوم به سلطنت، ویژگى‏هاى سلطنت، علل فروپاشى و ضعف سلطنت، ولایت‏ها و طبقات آن اعم از وزرا، کاتبان، نظامیان و دیوانداران پرداخته است. در بخش سوم از شریعت و قضا، حسبه و آن دسته از حقوق الهى که حقوق بندگان هستند سخن مى‏گوید. مبناى چهارم جبران کاستى‏ها با افزودنى‏هاى مناسب است و از حدود و جنایات در آن بحث مى‏شود.
سبط بن جوزى (582 - 654 ه / 1186 - 1257 م) [مؤلف شماره 97]
شمس الدین ابوالمظفر یوسف بن قزا اوغلى بن عبدالله سبط بن جوزى، پدرش از ممالیک ترک بود، وزیرى به نام ابن هبیرة (متوفاى 560 ه / 1165) او را آزاد کرد. آن گاه با دختر ابن جوزى ازدواج کرد. مردم را به جهاد علیه صلیبیان فراخواند و فرمانده سپاه دمشق در حمله علیه نابلس بوده‏102
135. الجلیس الصالح و الانیس الناصح‏103
او این کتاب را براى المظفر موسى بن ابى‏بکر بن ایوب والى‏دمشق(متوفاى‏635 ه/1231م) نوشت.
عبدالله بن ابى النجم (متوفاى 656 ه. 1259 م) [ مؤلف شماره 10498]
136. الحسبه و الدور ما یختص به الامام و غیره من الامور105
عثمان بن ابراهیم نابلسى (متوفاى 660 ه / 1261 م) [ مؤلف شماره 99]
از امراى دولت ایوبى، بازرس دیوان‏هاى مصرى بنا بر دستور سلطان نجم الدین ایوب.106
137. لمم القوانین المضیّه فى دواوین الدیار المصریّه‏107
کتابش را به نجم الدین ایوب بن سلطان الکامل ناصرالدین محمد اهدا کرد. او در دو بخش اول کتاب، مباحثى چون اهمیت نصیحت، وجوب و نقش آن بر ناصحان، حفظ اموال بیت المال، منابع بیت المال در آن دوره و میزان آن و وجوه پرداخت‏ها و هزینه‏هاى دولت در آن عصر، مقایسه میان وضعیت مالى در آن دوره و در دوره‏هاى پیش از آن، ولایت عظمى و کسانى که لایق آن هستند، ولایت‏هاى دیگرى چون والى جنگ و والى دیوان ارتش، دیوان انشاء، دیوان حبس، دیوان قاضى القضاة، دیوان مال؛ در بخش سوم، دیوان‏هاى مصر و در بخش چهارم، کوتاهى ناظران دیوان‏ها و کاستى‏هاى آنها را مطرح مى‏کند؛ در بخش پنجم، خیانت کارگزاران اعم از والیان و دیگران را مورد بررسى قرار داده و به راه‏هاى درمان این پدیده مى‏پردازد.
خواجه نصیر الدین طوسى (متوفاى 672 ه/ 1273 م) [ مؤلف شماره 100]
محمد بن محمد بن حسین طوسى، فیلسوف، پیشرو در علوم عقلى، علامه در ریاضیات، موقعیت بالایى نزد هولاکو پیدا کرد و در او نفوذ داشت، در طوس در نزدیکى نیشابور، به دنیا آمد. رصدخانه‏اى در مراغه بنیان نهاد و آن را از کتاب‏هاى غارت شده مغول از شام، بغداد و حجاز مملو ساخت و حدود چهار صد هزار کتاب در آن جمع آورده بود، هولاکو براى بهبود وضعیت طالبان علم در مراغه به او کمک‏هاى مالى مى‏کرد.108
138. الامامة109
محمد بن منصور حداد موصلى (زنده در 673 ه / 1274 م) [ مؤلف شماره 101]
از واعظان بود.110
139. الجوهر النفیس فى سیاسة الرئیس‏111
او این کتاب را به بدر الدین لؤلؤ حاکم موصل که به ترس در برابر دشمن و خشونت در برابر مردم و ضعفا شهرت داشت اهدا کرد؛ از این رو این کتاب هر چند بیان ملایم دارد، اما فریاد اعتراض علیه حاکمان آن دوره است. ابن حدّاد سیاست را به دو دسته سیاست دین و سیاست دنیا تقسیم مى‏کند و مبانى سیاست دنیا را آبادى و بهبود سرزمین مى‏داند. او کتاب خود را به ده بخش تقسیم کرد و در آن به عدالت، بردبارى، گذشت، مکارم اخلاق، شورا، نظر خواهى از صاحب نظران، اهمیت بذل و بخشش در برابر مردم... مى‏پردازد و ارزش‏هاى اخلاق را در رابطه حاکم و محکوم مورد بحث قرار مى‏دهد و نقش آن را در آبادانى، بهبود سرزمین، سعادت رعیت و حاکم بررسى مى‏کند.
مبارک بن خلیل خازندار بدرى موصلى (زنده در 682 ه / 1283 م) [ مؤلف شماره 112102]
140. آداب السیاسة بالعدل و تبیین الصادق الکریم المهذب بالفضل من الأحمق اللئیم المکذب النذل‏113
کتاب جامعى در سیاست دین و دنیاست و ضمن 155 باب، اداره مملکت و سیره پادشاهان و خلفا را مورد بحث قرار مى‏دهد.
محمد بن محمد بن محمد خطیب (زنده در 683 ه / 1284 م) [ مؤلف شماره 114103]
141. فسطاط العدالة فى قواعد السلطنة115
در شش بخش، امور متعددى درباره دولت را بررسى مى‏کند.
مظفر عمر (متوفاى 688 ه / 1289 م) [ مؤلف شماره 104]
مظفر بن محمد بن مظفر بن روزبهان بن طاهر عمرى عدوى، شاعر و آشنا به برخى از علوم.116
142. تبصرة الملوک و تذکرة السلاطین فى التحذیر من اعوان الشیاطین‏117
در ده باب به امورى چون عدالت، اطاعت از پادشاه، اهمیت شفاعت (واسط گرى در بر آوردن حاجات)، نقش علما و کارگزاران، خطر ظلم، اهمیت دعا و تضرع و زهد در زندگى و عبرت‏گیرى از داستان گذشتگان مى‏پردازد.
عمر بن محمد بن عوض سنامى (شامى) (متوفاى 696 ه / 1297 م) [ مؤلف شماره 118105]
143. نصاب الاحتساب‏119
کتاب خود را با تعریف واژه‏هاى کاربردى خود چون حسبة و احتساب آغاز مى‏کند. آن گاه به مؤسسه، مقررات و اصول کار آن، نحوه انجام وظیفه نظارت در فعالیت‏هاى سیاسى، اقتصادى و اجتماعى مى‏پردازد به گونه‏اى که ضمن ارائه نقاط ضعف و آسیب‏ها، به روش و نحوه درمان آن نیز اشاره دارد.
پى‏نوشت‏ها
*) محقق مصرى و داراى دکتراى علوم سیاسى از دانشگاه قاهره.
**) دانش آموخته حوزه علمیه قم و کارشناش ارشد تاریخ اسلام.
***) مؤسس دولت الموحدون در مغرب دور.
****) بلنسیه (والنسیا) در اسپانیاى امروزى و تلمسان در الجزائر امروزى واقع است. مترجم.
1. عمر رضا کحاله، معجم المؤلفین، ج 9، ص 148 - 149.
2. بغدادى، ایضاح المکنون، ج 1، ص 50؛ همو، هدیة العارفین، ج 2، ص 61.
3. عمر رضا کحاله، پیشین، ج 4، ص 30.
4. تحقیق عبدالمنعم احمد در «مجموع فى السیاسة»، اسکندریه: مؤسسة شباب الجامعه، 1982 م، 22 ص.
5. عمر رضا کحاله، پیشین، ج 10، ص 211.
6. نسخه خطى در کتابخانه احمد الثالث در استانبول به شماره 2633 در 58 ص؛ میکروفیلم آن در دانشگاه امریکایى بیروت )Mic-A-913( وجوددارد. احمد عبدالباقى در 1960 به تحقیق آن پرداخت و در قاهره منتشر کرد.
7. عمر رضا کحاله، پیشین، ج 2، ص 168.
8. لیدن: چاپ بریل، 1964 م توسط محمد خان در 38 ص.
9. عمر رضا کحاله، پیشین، ج 13، ص 192 - 193.
10. نسخه خطى در صنعاء، جامع الکبیر به شماره 713.
11. عمر رضا کحاله، پیشین، ج 4، ص 20.
12. تحقیق فؤاد عبدالمنعم احمد، اسکندریه: مؤسسة شباب الجامعه، 1982 م، 31 ص.
13. عمر رضا کحالة، پیشین، ج 6، ص 189.
14. تحقیق حبیب راوى و ابتسام مرهون صفّار، بغداد: وزارت اوقاف، 1977 م، 130 ص.
15. تحقیق خلیل عطیه، بیروت: دارالغرب الاسلامى؛ نسخه خطى در موزه بریتانیا به عنوان سراج الملوک به شماره 2368 و نیز در دانشگاه امریکایى بیروت )Mic-A-273(. حاجى خلیفه در کشف الظنون، ص 1016 و بغدادى در هدیة العارفین از این کتاب به نام سیرة الملوک یاد کرده‏اند.
16. عمر رضا کحاله، پیشین، ج 1، ص 282.
17. نسخه خطى در کتابخانه کوبریلى ترکیه به شماره 1617 در 48 صفحه؛ میکروفیلم در دانشگاه امریکایى بیروت به شماره )Mic-A-861(.
18. عمر رضا کحاله، پیشین، ج 6، ص 171.
19. بغدادى، هدیة العارفین، ج 1، ص 619 - 620.
20. عمر رضا کحاله، پیشین، ج 11، ص 20.
21. حاجى خلیفه، کشف الظنون، ص 1398.
22. عمر رضا کحاله، پیشین، ج 7، ص 81.
23. تحقیق مالفرد مادلنگ و ترجمه رضوان السید، بیروت: نشریه الفکر العربى، 1981 م، شماره 23 (ویژه نوامبر و اکتبر 1981).
24. عمر رضا کحاله، پیشین، ج 3، ص 247.
25. نسخه خطى در کتابخانه حسنیه در رباط به شماره 6481؛ کتابخانه امبروزیانا در میلانو به شماره (D 953 با همان عنوان و به نام ابى الحسن محیى بن یحیى بن اهوازى؛ در کتابخانه مجمع علمى عراق به شماره (ادب 38) بدون نام مؤلف؛ در لیبى کتابخانه بشیر قاسم یوشع به شماره 8/05 بدون ذکر مؤلف؛ بروکلمان معتقد است این کتاب از آن ابوعلى حسن بن على بن ابراهیم اهوازى (متوفاى 446 ه ./1055 م) است. حاجى خلیفه در ص 1303 و غزالى در نصیحة الملوک هم این کتاب را به او منسوب دانسته‏اند.
26. بغدادى، هدیة العارفین، ج 1، ص 77.
27. حاجى خلیفه، کشف الظنون، ج 2، ص 979؛ بغدادى، هدیة العارفین، ج 1، ص 77.
28. عمر رضا کحاله، پیشین، ج 7، ص 189.
29. بارها به چاپ رسیده است، از جمله به کوشش مصطفى بابى حلبى، قاهره: 1973 م.
30. تحقیق رضوان السید، دارالطلیعه، 1979 م، و نیز تحقیق فؤاد عبدالمنعم احمد و محمد سلیمان داوود، اسکندریه: موسسه شباب الجامعه، 1978 م؛ منتشر شده بدون تحقیق در قاهره: مکتبة الخانجى، 1929 م تحت عنوان ادب الوزیر، 123ص.
31. تحقیق محمد جاسم الحدیثى، بغداد: دارالشؤون الثقافیه العامه، 1986 م، 522 ص.
32. تحقیق محى الدین سرحان، بیروت: دارالنهضه العربیه، 1981 م، و نیز تحقیق رضوان السید، بیروت: دارالطلیعه و نیز بیروت: دارالعلوم العربیه، 1987 م.
33. نسخه خطى در کتابخانه الفاتح در استانبول به شماره 3495 در 38 قطعه؛ نسخه میکروفیلم آن در معهد المخطوطات العربیه تحت عنوان الرغبة فى طلب الحسبة وجود دارد. برخى معتقدند این کتاب بخش پایانى احکام السلطانیه است، امّا حجم آن گویاى این امر نیست.
34. عمر رضا کحاله، پیشین، ج 7، ص 16.
35. بخش‏هایى از آن را ابراهیم کنانى در نشریه تطوان (مغرب: ش 5 در سال 1960 م) منتشر کرد.
36. عمر رضا کحاله، پیشین، ج 9، ص 254 - 255.
37. قاهره: نشر بابى حلبى، 1966 م، به کوشش و تحقیق محمد حامد الفقى، 290 ص.
38. نسخه خطى در کتابخانه ظاهریه در دمشق ضمن المعتمد فى اصول الدین به شماره 2954، در 87 ورق.
39. عمر رضا کحاله، پیشین، ج 6، ص 184 - 185.
40. اسکندریه: نشر دارالدعوه، 1979 م، تحقیق مصطفى حلمى، و نیز قاهره: 1404 ه .، تحقیق عبدالعظیم ادیب، 528 ص.
41. عمر رضا کحاله، پیشین، ج 3، ص 249؛ حسین مونس، اطلس تاریخ اسلام، ص 237.
42. قاهره: بى‏تا در دانشگاه قاهره به شماره 77236/77316.
43. عمر رضا کحاله، پیشین، ج 11، ص 121 - 122.
44. ریاض: عالم الکتب، 1982 م، تحقیق عبدالحلیم عدیس و ابوعبدالرحمن بن عقیل ظاهرى، 102 ص.
45. عمر رضا کحاله، پیشین، ج 9، ص 88.
46. دارالبیضا: نشر دارالثقافه، تحقیق على سامى النشار، 1981 م، 108 ص.
47. نسخه خطى در کتابخانه صوفیاى بلغارستان به شماره 1692 OR.
48. عمر رضا کحاله، پیشین، ج 11، ص 266.
49. قاهره: مکتبة الجندى، تحقیق محمد مصطفى ابوالعلا، 165 ص.
50. قاهره: مکتبة الجندى، تحقیق محمد مصطفى ابوالعلا، بى‏تا، 112 ص.
51. قاهره: المکتب الثقافى، تحقیق نادى فرج درویش، 223 ص.
52. شرح حالى از او نیافتم.
53. موزه بریتانیا، به شماره 746؛ دانشگاه امریکایى بیروت، به شماره Mic-A-373؛ جامع الکبیر در صنعاء به شماره 2233.
54. عمر رضا کحاله، پیشین، ج 11، ص 108؛ زرکلى، الاعلام، ج 6، ص 322.
55. نسخه خطى در خزانه حسنیه رباط به شماره 8797 ضمن مجموعه شماره یک، حاجى خلیفه در ص 1963 از آن نام برده.
56. عمر رضا کحاله، پیشین، ج 12، ص 96.
57. قاهره: المطبعة الازهریه، 1319 ه .، 180 ص، بدون تحقیق.
58. شرح حالى از او نیافتم، بسیارى به اهوازى ملقب هستند، امّا هیچ کتابى به آنها منتسب نشده است. روشن است که او مصرى است چون به کشاورزى در مصر توجه فراوانى دارد.
59. قاهره: مطبعة التمدن، 1317 ه ./1900 م؛ بار دیگر به عنوان کتاب تحفة الملوکیه فى آداب السلطانیه منسوب به ماوردى به چاپ رسید: اسکندریه: مؤسسة شباب الجامعه، 1977 م، تحقیق فؤاد عبدالمنعم احمد؛ نسخه خطى کتابخانه اسکندریه به شماره 669 د؛ محقق کتاب دریافت که متن کتاب همان متن التبر المنسبک است.
60. عمر رضا کحاله، پیشین، ج 6، ص 273.
61. نسخه خطى در دارالکتب المصریه به شماره 16 اجتماع تیمور، میکروفیلم شماره 21843 بدون مؤلف. حدس مى‏زنم کتاب عین زربى باشد چون به جز کتاب ابن سینا هیچ کتاب دیگرى به این نام وجود ندارد و این نسخه با کتاب ابن سینا هیچ تشابهى ندارد. بغدادى در هدیة العارفین (ج 1، ص 662) به این امر اشاره کرده است.
62. شرح حالى از او پیدا نکردم، امّا عبدالرحمن فاسى در کتاب خطبه الحسبه فى النظر و التطبیق و التدوین (دارالبیضاء: دارالثقافه، 1984 م) اظهار داشته که ابن عبدالرؤوف پیش از ابن عبدون (اواخر سده پنجم) زندگى مى‏کرد و پس از این دو سقطى مالکى مى‏زیست و از این رو بر همین اساس آنها را چینش دادم.
63. قاهره: المعهد الفرنسى للآثار الشرقیه، 1955 م، به کوشش لیوى برووِنسال، 46 ص.
64. درباره شرح حال او جز آنچه پیش از این از عبدالرحمن فاسى نقل کردم چیزى نیافتم.
65. به کوشش برووِنسال همراه با رساله پیشین به چاپ رسیده که در 65 صفحه است.
66. در باره شرح حال او اطلاعاتى جز آنچه عبدالرحمن فاسى نیآورده‏است، نیافتم.
67. به همت و تحقیق لیوى برووِنسال، پاریس: بى‏تا، 72 ص، و نیز نسخه خطى در دانشگاه قاهره به شماره 24254.
68. عمر رضا کحاله، پیشین، ج 9، ص 217.
69. تحقیق احسان عباس، بیروت: معهم الانماء العربى، 1983 م؛ پیش از این هم باب اول و دوم این کتاب تحت عنوان تذکرة ابن حمدون به چاپ رسیده بود: قاهره: مکتبة الخانجى، 1927 م.
70. حاجى خلیفه، پیشین، ص 998.
71. نسخه خطى در کتابخانه اوقاف سلیمانیه به شماره ن/مجامیع 185 - 190؛ نسخه‏اى در سنده بریتانیا به شماره 153 و نسخه‏اى در گوتا (آلمان) به شماره 2688. این اثر در قاهره به سال 1278 ه .، تونس (1279)، بیروت (1300 ه .) به چاپ رسید و در 1851 ترجمه انگلیسى آن نیز منتشر شد.
72. زرکلى، پیشین، ج 4، ص 123.
73. نسخه خطى در خزانه حسنیه رباط به شماره 5424، مجموعة 2. عبداللَّه کنون در مجله مجمع اللغة العربیه در دمشق آن را به چاپ رسانید.
74. نسخه خطى در خزانه حسنیه رباط به شماره 12495 ز مجموع 7.
75. عمر رضا کحاله، پیشین، ج 5، ص 157.
76. تحقیق فؤاد عبدالمنعم احمد، اسکندریه: مؤسسة شباب الجامعه، 1978 م، 136 ص.
77. عمر رضا کحاله، پیشین، ج 4، ص 311؛ بغدادى، هدیة العارفین، ج 1، ص 419.
78. بغدادى، هدیة العارفین، ج‏1، ص 419؛ حاجى خلیفه، پیشین، ص 515.
79. عمر رضا کحاله، پیشین، ج 4، ص 311.
80. عمر رضا کحاله، پیشین، ج 3، ص 40.
81. نسخه خطى در دارالکتب المصریه به شماره 346 حدیث تیمور، میکروفیلم شماره 11795 در 80 صفحه به خط مؤلف.
82. عمر رضا کحاله، پیشین، ج 2، ص 90.
83. بغدادى: هدیة العارفین، ج 1، ص 89؛ عمر رضا کحاله، پیشین، ج 2، ص 90.
84. عمر رضا کحاله، پیشین، ج 2، ص 249.
85. تحقیق عزیز سوریال عطیه، قاهره: مطبعة مصر، 1943 م، بنا به هزینه امیر عمر طوسون متصدى الجمیعة الزراعیة الملکیة در 322 صفحه به چاپ رسید.
86. عمر رضا کحاله، پیشین، ج 7، ص 113.
87. حاجى خلیفه، پیشین، ص 74؛ بغدادى، هدیة العارفین، ج 1، ص 706.
88. عمر رضا کحاله، پیشین، ج 13، ص 250.
89. حاجى خلیفه، پیشین، ص 1167.
90. عمر رضا کحاله، پیشین، ج 10، ص 317.
91. تحقیق ابراهیم یوسف معطفى عجو، زرقاء اردن: مکتبة المنار، 322 ص با نسخه خطى در دارالکتب المصریه و کتابخانه رفاعه طهطاوى در سوهاج به نام ابن دجاجه. امّا ابن دجاجه نسخه‏نویس است و نه مؤلف.
92. عمر رضا کحاله، پیشین، ج 7، ص 228.
93. حاجى خلیفه، پیشین، ص 42؛ بغدادى، هدیة العارفین، ج 1، ص 706.
94. به شرح حال او دست نیافتم.
95. نسخه خطى در کتابخانه حسنیه رباط به شماره 6895 در 101 قطعه.
96. عمر رضا کحاله، پیشین،ج 6، ص 96.
97. بغدادى، هدیة العارفین، ج 1، ص 461؛ همو، ایضاح المکنون، ج 2، ص 32.
98. عمر رضا کحاله، پیشین، ج 2، ص 64.
99. حاجى خلیفه، پیشین، ص 1398.
100. عمر رضا کحاله، پیشین، ج 4، ص 104.
101. مصر: مطبعة الوطن، 1310 ه .، 228 ص. حاجى خلیفه در کشف الظنون، نام کتاب را نفائس العناصر لمجالس الملک الناصر فى الاخلاق و السلطنه و الشریعه دانسته است.
102. بروکلمن، ج‏6، ص‏143 - 144.
103. لندن: دار ریاض الریس؛ نسخه خطى آن در گوتاى آلمان به شماره 1881 وجود دارد. (در آن نسخه این کتاب به پسرش علاء الدین بن یوسف منتسب است، نسخ دیگرى در موزه توپ قاپى در ترکیه به شماره 2622؛ کتابخانه سلیم آغا در استانبول به شماره 480 (منسوب به ابوالفرج عارف بن زکریا نهروانى)؛ دارالکتب المصریه به شماره 208 تصوف همراه با میکرو فیلم شماره 307210 وجود دارد. بروکلمان ثابت کرده که این نسخ به سبط بن جوزى تعلق دارند، بروکلمان، ج‏6، ص 142 - 144.
104. براى او شرح حالى نیافتم.
105. نسخه خطى در جامعه کبیر در صنعاء به شماره ق 151 - 158 مجامیع 65.
106. عمر رضا کحاله، پیشین، ج‏6، ص‏249.
107. نشر قاهره: مطبعة الثقافة الدینیه، بى‏تا، 74ص.
108. زرکلى، پیشین، ج‏7، ص‏31؛ بغدادى، هدیة العارفین، ج‏2، ص‏131.
109. نسخه خطى درکتابخانه راغب پاشا در استانبول؛ نسخه‏اى دیگر در کتابخانه شهید شهاب الدین التبریزى در قم وجود دارد.
110. عمر رضا کحاله، پیشین، ج‏12، ص 51 - 52.
111. تحقیق رضوان السیّد، بیروت: دارالطلیعه، 1983.
112. شرح حالى براى اونیافتم.
113. نسخه خطى در دارالکتب المصریه، به شماره 43 ادب؛ کتابخانه ایا صوفیاى ترکیه، به شماره 2840 (در 245 ورق)؛ کتابخانه کوبریلى، به شماره 1200 (در 278ص)، میکروفیلم در معهد المخطوطات العربیه در قاهره.
114. شرح حالى براى او نیافتم.
115. حاجى خلیفه، پیشین، ص‏1259؛ بغدادى، هدیة العارفین، ج‏2، ص‏464.
116. عمر رضا کحاله، پیشین، ج‏12، ص‏301.
117. حاجى خلیفه، پیشین، ص 338؛ بغدادى، هدیة العارفین، ج‏2، ص 134.
118. زرکلى، پیشین، ج‏5، ص‏63.
119. نسخه خطى دار الکتب المصریه به شماره 89 اجتماع تیمور؛ میکروفیلم شماره 18209 (در 99 ورقه)؛ دارالکتب الوطنیه للمخطوطات در تونس به شماره 2094 در 75 قطعه.

تبلیغات