استراتژى وحدت در اندیشه سیاسى اسلام (مقاله پژوهشی حوزه)
درجه علمی: علمی-پژوهشی (حوزوی)
آرشیو
چکیده
متن
استراتژى وحدت در اندیشه سیاسى اسلام
سید احمد موثقى, مقدمه استاد محمد تقى جعفرى,
چاپ اول, مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم, قم, 1370 ـ 1371 ش, دو جلد, 376 468 صفحه, وزیرى, 3000 نسخه.
آن گونه که مولف در مقدمه جلد دوم (ص11) تصریح کرده این کتاب جلد اول و دوم از دوره سه جلدى ((استراتژى وحدت در اندیشه سیاسى اسلام)) است که البته تا کنون جلد سوم آن انتشار نیافته است.
جلد اول با مقدمه علامه محمد تقى جعفرى آغاز مى شود و در پى آن, مقدمه مولف آمده است. این جلد در سه فصل سامان یافته است: فصل اول, وحدت اسلامى در منابع اصیل اسلامى ; فصل دوم, زمینه و سابقه تاریخى وحدت و تفرقه در جهان اسلام; فصل سوم, سید جمال الدین الحسینى, بزرگ منادى وحدت مسلمین و یکپارچگى جهان اسلام. جلد دوم مشتمل بر دو فصل است: فصل اول, در مصر, سوریه و حجاز; فصل دوم, در عراق و لبنان.
مولف ـ آن طور که خود بیان کرده ـ قصد دارد در جلد سوم زمینه و سابقه تاریخى وحدت و تفرقه در هند و پاکستان و ایران را بررسى کند و در خاتمه هم به نتیجه گیرى و جمع بندى و ارأه تز اصلى خود (اتحاد جماهیر اسلامى) همراه با توصیه ها و پیشنهادها بپردازد.
علامه جعفرى در مقدمه اش, با ارأه تعریفى جامع از دین و بیان ریشه امت اسلامى و عوامل اساسى گرایش به دین اسلام و نیز این نکته که اسلام نخستین بار حقوق اساسى سه گانه (حق حیات, حق کرامت و حق آزادى معقول) را به صورت جدى مطرح کرد, بر آن است که اثبات کند احکام و تکالیفى که اسلام براى انسان ها مطرح کرد مبتنى بر ((حیات معقول)) است و این احکام و تکالیف به مقتضاى ((اصل وحدت)) و برابرى انسان ها در نزد خداى تعالى و بر طبق اصل ((مشروط بودن تکلیف به قدرت)), فرازمانى و فرامکانى هستند. مبنا و منشإ حقیقى وحدت امت اسلامى در نظر استاد جعفرى, همان دین اسلام است که ریشه در فطرت الهى دارد و خداى متعال آن را در نهاد تمام انسان ها قرار داده است و این, عامل هماهنگى همه ادیان توحیدى ابراهیمى نیز است. قرآن کریم زمینه هاى مشترک همه پیروان ادیان آسمانى را چنین ذکر کرده است:
قل یا إهل الکتاب تعالوا الى کلمه سوإ بیننا و بینکم إلا نعبد الا الله و لانشرک به شیئا و لایتخذ بعضنا بعضا إربابا من دون الله فان تولوا فقولوا اشهدوا بإنا مسلمون (آل عمران (3) آیه 64 و بقره (2) آیه 62 و 177).
استاد جعفرى اختلاف را به دو نوع تقسیم مى کند: معقول و نامعقول. اختلاف معقول عبارت است از: ((اختلافى که ناشى از چگونگى اطلاعات مربوط به مسإله و استعدادها و مخصوصا نبوغ و عموم موضع گیرىهاى طبیعى و قانونى است که اشخاص در ارتباط با حقایق دارند, مانند اختلاف نظر در دریافت واقعیات عالم هستى از دیدگاه علوم نظرى و فلسفه ها)). اختلاف معقول باعث رشد و گسترش و تعمیق علوم مى گردد و روایت ((اختلاف إمتى رحمه)) اشاره به همین نوع از اختلاف دارد. اختلاف نامعقول عبارت است از: ((اختلافى که ناشى از عوامل غیرقانونى و انحرافى مى باشد, مانند پیروى از هوا و هوس که از مهم ترین نمودهاى آن خودنمایى و شهرت پرستى است)). به این ترتیب باید آشکارا اذعان کرد که ((اختلاف در مسیر رقابت هاى سازنده, مطلوب ترین عامل پیشرفت معرفت و عمل است و بدون آن, هیچ گونه حرکت تکاملى در حوزه دو حقیقت مذکور (معرفت و عمل) امکان پذیر نخواهد بود, در دین اسلام, هرگز چنین دستورى وجود ندارد که همه مغزهاى مسلمین, فعالیت یکنواخت داشته باشند و همه به نتایج واحد برسند. از طرف دیگر, اصرار شدید اسلام بر این است که بحث و کاوش و اجتهاد باید دایمى و مستمر باشد. بدیهى است این قضیه دوم, بدون بروز اختلاف امکان پذیر نخواهد بود; بنابراین اختلاف نظرها به عنوان یک پدیده طبیعى که معلول پویایى معارف اسلامى است, پذیرفته شده, اما این اختلاف باید در مسیر رقابت هاى سازنده قرار بگیرد, نه تضادهاى ویران کننده.
متن مشترک ادیان توحیدى ابراهیمى در نظر استاد جعفرى بر مبناى ((اعتقاد به وجود خداوند یگانه, مبدإ و مقصد حرکت انسان در وصول به کمال, قرار دهنده عقل و وجدان در ذات انسان ها و فرستنده پیامبران الهى براى ارشاد مردم)) ایجاد شده است و عناصر شخصیت واحد جوامع اسلامى و به بیان دیگر اجزاى هویت واحد امت اسلامى در همین اعتقادات نهفته است. سه نوع وحدت براى امت اسلامى مى توان تصور کرد: 1. وحدت مطلق; 2. وحدت مصلحتى عارضى; 3.وحدت معقول. وحدت مطلق عبارت است از ((اتفاق نظر در همه عقاید و معارف و احکام اسلامى با همه اصول و فروع آنها)). چنین وحدتى ناشدنى است. وحدت مصلحتى عارضى عبارت است از وحدتى که ((از جبر عوامل خارج از حقیقت و متن دین)) ناشى مى شود; ((همان گونه که توقع وحدت مطلق میان متفکران و مردم جوامع اسلامى ـ با وجود آن همه عوامل اختلاف معقول ـ غیر منطقى است, توقع این که وحدت مصلحتى عارضى بتواند فرقه ها و مذاهب اسلامى را از هماهنگى و اتحاد دایمى و معقول برخوردار سازد, انتظارى است نابجا)).
تنها وحدت مطلوب در بین امت اسلامى, ((وحدت معقول)) است و وحدت معقول یعنى ((قرار دادن متن کلى دین اسلام براى اعتقاد همه جوامع مسلمان و برکنار نمودن عقاید شخصى نظرى و فرهنگ محلى و خصوصیات آرا و نظریات مربوط به هر یک از اجزاى متن کلى دین که مربوط به تعقل و اجتهاد گروهى یا شخصى است)). این نوع وحدت, امرى شدنى و جایز و بلکه ضرورى است. ((انطباق حیات اجتماعى و دینى مردم همه جوامع اسلامى بر متن کلى و مشترک دین اسلام)) مطلوب جدى منابع اولیه اسلامى است و این وحدت معقول و خردپذیر است که قرآن و سنت و عقل سلیم و اجماع و شخصیت هاى پیشتاز اسلامى مثل آیه الله حاج آقا حسین بروجردى و علامه شیخ محمود شلتوت, جهان اسلام را به آن فراخوانده اند.
دکتر موثقى درمقدمه کوتاه خود, هدف از نگارش کتاب و نیز دورنمایى از طرح کلى خود را بیان مى کند و تز اصلى خود را چنین بر مى شمارد: ((مسلمین به گاه ضعف و احساس خطر و هنگامى که خود را در معرض تهاجمات دشمن و قدرت هاى سلطه جوى بیگانه مى بینند به طرح و توصیه این موضوع (وحدت) مى پردازند, ولى هنگامى که در موضع قدرت و برترى در سطح جهانى قرار مى گیرند, کمتر پیگیر آن مى شوند)). اساس تئوریک این مسإله در نظر مولف, آن است که ((رابطه معکوسى میان ضعف و شکست و وحدت و یکپارچگى از یک طرف و میان قدرت و برترى و تفرقه و جدایى از طرف دیگر وجود دارد)). او بر این اعتقاد است که این رابطه معکوس یک واقعیت جامعه شناختى در جوامع اسلامى و در سطح روابط قدرت هاى حاکم مسلمان است.
در فصل اول به متون اصلى اسلام یعنى قرآن و سنت و سپس تاریخ و سیره ارجاع و استناد شده است. عوامل تفرقه از دیدگاه قرآن بر اساس پژوهش دکتر موثقى عبارت است از: ((اعتقادات مبتنى بر شرک, کفر و نفاق و به دنبال آن عبودیت غیرخدا و عبادت و اطاعت "اله"ها از قبیل جنس, رنگ, طبقه, آبا و اجداد, قوم و قبیله و عشیره, شعب و ملیت, نژاد, حزب و نفس اماره و امثال آن و نیز پذیرش ولایت شیطان, استکبار و طاغوت و تسلیم شدن به آنها و دوستى و همکارى و همراهى با آنها)).
نویسنده با ذکر آیه کریمه ((و اطیعوا الله و رسوله و لاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم و اصبروا ان الله مع الصابرین)) (انفال (8) آیه 47), یاد آور مى شود که نتیجه و عاقبت تنازع و تفرقه, ((فشل)) وضعف و سستى و از دست رفتن قدرت و عظمت است. بنابر آنچه گذشت, روشن مى شود که قرآن در جنبه ایجابى به ((وحدت)) دعوت کرده است و عوامل وحدت از دیدگاه قرآن که همه مردم به آن دعوت شده اند, عبارتند از: توحید, ولایت خدا و رسول و اولى الامر, قسط و عدل, امر به معروف و نهى از منکر, تولى و تبرى و اعتصام به حبل الله.
مولف به درستى معتقد است حضرت محمد9 در طول حیاتش همواره در آموزه ها و عملکردهاى خود بر ((نفى تفرقه)) و ((تحکیم پایه هاى وحدت)) میان مسلمانان و حتى تفاهم و همزیستى مسالمتآمیز با غیر مسلمانان تإکید داشت و شعار اساسى توحید که اولین دعوت رسول اکرم بود, از طرفى نفى معبودهایى بود که منشإ تفرقه اند و از طرفى دیگر اثبات الله بود که منشإ وحدت و یگانگى است.
رسول الله در پیمان ها و قرار داده هایش نیز در صدد ایجاد و تقویت وحدت بود; از جمله این پیمان هاى اسلامى ((حلف موازرت)), ((حلف مواخات)) و ((حلف انصار)) یا ((بیعت عقبه)) است. مولف به سیره امامان شیعه: نیز اشاره مى کند و روابط متقابل حضرت على7 و خلفاى سه گانه و سیره أمه در جهت حفظ بیضه اسلام و وحدت اسلامى را یاد آور مى شود. در نهج البلاغه نیز توجه خاصى به وحدت صورت گرفته و ره آورد مهم رسالت حضرت محمد9 شمرده شده است. در خطبه 96 آمده است:
قد صرفت نحوه إفئده الابرار و ثنیت الیه إزمه الابصار, دفن الله به الضغأن و إطفا به التوأر, إلف به اخوانا...; دل هاى نیکوکاران شیفته او (حضرت محمد9) گشت, عنان دیده ها به سوى او متوجه شد, به برکت وجودش خداوند کینه هاى دیرینه را دفن کرد, شعله هاى عداوت را فرونشاند و مردم را با یکدیگر الفت داد و برادر ساخت.
نهج البلاغه ((وحدت)) را باعث تعالى و ((تفرقه)) را موجب سقوط امت ها مى داند و همگان را به چنگ زدن به حبل الله و پرهیز از اختلاف و شق عصاى مسلمانان فرامى خواند.
در فصل دوم, پیشینه تاریخى وحدت و تفرقه در جهان اسلام بیان شده است: 1. از دوران بنى امیه و بنى عباس تا زمان جنگ هاى صلیبى; 2. دوران جنگ هاى صلیبى و هجوم مغول; 3. دوران حاکمیت سه قدرت عمده مسلمان: عثمانى, ایران و هند. پس از آن به تفصیل به بحث درباره ((آغاز تهاجم استعمارى غرب و واکنش اصلاحى و پان اسلامى عثمانیان)) و ((دوران عبدالحمید دوم و سیاست پان اسلامیسم)) و ((پان اسلامیسم در دوران حکومت ترک هاى جوان)) و نیز بررسى جنبش پان اسلامیسم از دیدگاه نویسندگان غربى و مارکسیست پرداخته است.
فصل سوم, اختصاص به سید جمال و اندیشه هاى سیاسى او درباره وحدت مسلمانان دارد. دکتر موثقى عوامل تفرقه مسلمانان از دیدگاه سید را نه عامل دانسته است: 1. ترک فضایل اخلاقى و رسوخ اوصاف رذیله; 2. فاصله گرفتن از اسلام اصیل و اولیه و نفوذ خرافات و بدعت ها در عقاید مسلمانان; 3. قومیت گرایى و تعصبات قومى و نژادى; 4. عقیده بدون عمل و مسإله نفاق, قطع رابطه و عدم همکارى میان علما و زمامداران مسلمانان بلاد; 5. جدایى دین از سیاست و تبدیل خلافت به سلطنت; 6. فرقه سازى و فرقه گرایى; 7. استبداد داخلى; 8. استعمار خارجى; 9. جهل و بى خبرى و عقب ماندگى در علوم و فنون.
مولف با ذکر شیوه هاى رفع موانع و زمینه سازى براى نیل به وحدت بین مسلمانان در نظر سید جمال, به شرح پیشنهادهاى او براى رسیدن به وحدت مى پردازد و از وى چنین نقل مى کند:
هرگاه امتى را دیدى که افرادش به وحدت و یگانگى تمایل دارند, به آن امت مژده بده که خداوند در جهان آفرینش براى آن امت, آقایى و والایى و برترى بر سایر ملت ها مقدر کرده است. (سید جمال الدین اسدآبادى, عروه الوثقى, ص190).
در ادامه درباره فعالیت هاى سید در راه تحقق اتحاد اسلامى به تفصیل شرح داده شده است.
در جلد دوم با فعالیت هاى دیگر عالمان و اندیشمندان اسلامى در زمینه وحدت آشنا مى شویم. در فصل اول, درباره عملکرد شخصیت هاى مصرى, سورى, حجازى, مانند شیخ محمد عبده, سید محمد رشید رضا, عبدالرحمان کواکبى, على عبدالرازق, حسن البنا, شیخ مراغى, آیه الله شیخ عبدالکریم زنجانى, آیه الله محمد تقى قمى, شیخ شلتوت, شیخ مصطفى عبدالرازق, شیخ عبدالحمید سلیم, آیه الله محمد حسین کاشف الغطا و شیخ محمد ابوزهره بحث هاى سودمندى عرضه شده است.
فصل دوم اختصاص به شخصیت هاى اسلامى عراق و لبنان دارد و در آن با آرا و عملکرد عالمانى چون شرف الدین, سید محسن امین, میرزا محمد حسن شیرازى, شیخ الشریعه اصفهانى, کاشف الغطا, شیخ عبدالکریم زنجانى, آیه الله محمد تقى حکیم و آیه الله سید محمد باقر صدر درباره وحدت اسلامى آشنا مى شویم. مولف از قول آیه الله کاشف الغطا مى نویسد:
این مردان مصلح فریاد زدند وهمه مسلمانان صداى آنها را شنیدند, گفتند: بیمارى خطرناک مسلمانان امروز پراکندگى و نفاق آنهاست و تنها داروى حیات بخش براى آنها و همین طور براى گذشتگان, اتحاد و اتفاق و همکارى با یکدیگر و به دور افکندن تمام عوامل عداوت و کینه و دشمنى بوده و خواهد بود و کوشش در این راه, جزء برنامه زندگى این مردان بزرگ بوده و آنها همیشه مردم را به این اتحاد مقدس, اتحاد پیروان توحید و اجتماع همه مسلمین در سایه پرچم پرافتخار لااله الاالله محمد رسول الله از هر نژاد و هر مذهب دعوت نموده اند.
در پایان گفتنى است که هر چند استراتژى وحدت در اندیشه سیاسى اسلام ناتمام مانده و تاکنون جلد سوم آن منتشر نشده و براى دو جلد منتشر شده نیز فهرست منابع و فهارس فنى (نمایه اعلام و...) تنظیم نشده است, اما با این همه, اثرى سودمند و روشمند و وزین است. توفیق نویسنده محترم را براى تکمیل و تتمیم اثر حاضر و عرضه آثار بهتر در حوزه اندیشه سیاسى اسلام از خداوند کریم خواستاریم.
سید احمد موثقى, مقدمه استاد محمد تقى جعفرى,
چاپ اول, مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم, قم, 1370 ـ 1371 ش, دو جلد, 376 468 صفحه, وزیرى, 3000 نسخه.
آن گونه که مولف در مقدمه جلد دوم (ص11) تصریح کرده این کتاب جلد اول و دوم از دوره سه جلدى ((استراتژى وحدت در اندیشه سیاسى اسلام)) است که البته تا کنون جلد سوم آن انتشار نیافته است.
جلد اول با مقدمه علامه محمد تقى جعفرى آغاز مى شود و در پى آن, مقدمه مولف آمده است. این جلد در سه فصل سامان یافته است: فصل اول, وحدت اسلامى در منابع اصیل اسلامى ; فصل دوم, زمینه و سابقه تاریخى وحدت و تفرقه در جهان اسلام; فصل سوم, سید جمال الدین الحسینى, بزرگ منادى وحدت مسلمین و یکپارچگى جهان اسلام. جلد دوم مشتمل بر دو فصل است: فصل اول, در مصر, سوریه و حجاز; فصل دوم, در عراق و لبنان.
مولف ـ آن طور که خود بیان کرده ـ قصد دارد در جلد سوم زمینه و سابقه تاریخى وحدت و تفرقه در هند و پاکستان و ایران را بررسى کند و در خاتمه هم به نتیجه گیرى و جمع بندى و ارأه تز اصلى خود (اتحاد جماهیر اسلامى) همراه با توصیه ها و پیشنهادها بپردازد.
علامه جعفرى در مقدمه اش, با ارأه تعریفى جامع از دین و بیان ریشه امت اسلامى و عوامل اساسى گرایش به دین اسلام و نیز این نکته که اسلام نخستین بار حقوق اساسى سه گانه (حق حیات, حق کرامت و حق آزادى معقول) را به صورت جدى مطرح کرد, بر آن است که اثبات کند احکام و تکالیفى که اسلام براى انسان ها مطرح کرد مبتنى بر ((حیات معقول)) است و این احکام و تکالیف به مقتضاى ((اصل وحدت)) و برابرى انسان ها در نزد خداى تعالى و بر طبق اصل ((مشروط بودن تکلیف به قدرت)), فرازمانى و فرامکانى هستند. مبنا و منشإ حقیقى وحدت امت اسلامى در نظر استاد جعفرى, همان دین اسلام است که ریشه در فطرت الهى دارد و خداى متعال آن را در نهاد تمام انسان ها قرار داده است و این, عامل هماهنگى همه ادیان توحیدى ابراهیمى نیز است. قرآن کریم زمینه هاى مشترک همه پیروان ادیان آسمانى را چنین ذکر کرده است:
قل یا إهل الکتاب تعالوا الى کلمه سوإ بیننا و بینکم إلا نعبد الا الله و لانشرک به شیئا و لایتخذ بعضنا بعضا إربابا من دون الله فان تولوا فقولوا اشهدوا بإنا مسلمون (آل عمران (3) آیه 64 و بقره (2) آیه 62 و 177).
استاد جعفرى اختلاف را به دو نوع تقسیم مى کند: معقول و نامعقول. اختلاف معقول عبارت است از: ((اختلافى که ناشى از چگونگى اطلاعات مربوط به مسإله و استعدادها و مخصوصا نبوغ و عموم موضع گیرىهاى طبیعى و قانونى است که اشخاص در ارتباط با حقایق دارند, مانند اختلاف نظر در دریافت واقعیات عالم هستى از دیدگاه علوم نظرى و فلسفه ها)). اختلاف معقول باعث رشد و گسترش و تعمیق علوم مى گردد و روایت ((اختلاف إمتى رحمه)) اشاره به همین نوع از اختلاف دارد. اختلاف نامعقول عبارت است از: ((اختلافى که ناشى از عوامل غیرقانونى و انحرافى مى باشد, مانند پیروى از هوا و هوس که از مهم ترین نمودهاى آن خودنمایى و شهرت پرستى است)). به این ترتیب باید آشکارا اذعان کرد که ((اختلاف در مسیر رقابت هاى سازنده, مطلوب ترین عامل پیشرفت معرفت و عمل است و بدون آن, هیچ گونه حرکت تکاملى در حوزه دو حقیقت مذکور (معرفت و عمل) امکان پذیر نخواهد بود, در دین اسلام, هرگز چنین دستورى وجود ندارد که همه مغزهاى مسلمین, فعالیت یکنواخت داشته باشند و همه به نتایج واحد برسند. از طرف دیگر, اصرار شدید اسلام بر این است که بحث و کاوش و اجتهاد باید دایمى و مستمر باشد. بدیهى است این قضیه دوم, بدون بروز اختلاف امکان پذیر نخواهد بود; بنابراین اختلاف نظرها به عنوان یک پدیده طبیعى که معلول پویایى معارف اسلامى است, پذیرفته شده, اما این اختلاف باید در مسیر رقابت هاى سازنده قرار بگیرد, نه تضادهاى ویران کننده.
متن مشترک ادیان توحیدى ابراهیمى در نظر استاد جعفرى بر مبناى ((اعتقاد به وجود خداوند یگانه, مبدإ و مقصد حرکت انسان در وصول به کمال, قرار دهنده عقل و وجدان در ذات انسان ها و فرستنده پیامبران الهى براى ارشاد مردم)) ایجاد شده است و عناصر شخصیت واحد جوامع اسلامى و به بیان دیگر اجزاى هویت واحد امت اسلامى در همین اعتقادات نهفته است. سه نوع وحدت براى امت اسلامى مى توان تصور کرد: 1. وحدت مطلق; 2. وحدت مصلحتى عارضى; 3.وحدت معقول. وحدت مطلق عبارت است از ((اتفاق نظر در همه عقاید و معارف و احکام اسلامى با همه اصول و فروع آنها)). چنین وحدتى ناشدنى است. وحدت مصلحتى عارضى عبارت است از وحدتى که ((از جبر عوامل خارج از حقیقت و متن دین)) ناشى مى شود; ((همان گونه که توقع وحدت مطلق میان متفکران و مردم جوامع اسلامى ـ با وجود آن همه عوامل اختلاف معقول ـ غیر منطقى است, توقع این که وحدت مصلحتى عارضى بتواند فرقه ها و مذاهب اسلامى را از هماهنگى و اتحاد دایمى و معقول برخوردار سازد, انتظارى است نابجا)).
تنها وحدت مطلوب در بین امت اسلامى, ((وحدت معقول)) است و وحدت معقول یعنى ((قرار دادن متن کلى دین اسلام براى اعتقاد همه جوامع مسلمان و برکنار نمودن عقاید شخصى نظرى و فرهنگ محلى و خصوصیات آرا و نظریات مربوط به هر یک از اجزاى متن کلى دین که مربوط به تعقل و اجتهاد گروهى یا شخصى است)). این نوع وحدت, امرى شدنى و جایز و بلکه ضرورى است. ((انطباق حیات اجتماعى و دینى مردم همه جوامع اسلامى بر متن کلى و مشترک دین اسلام)) مطلوب جدى منابع اولیه اسلامى است و این وحدت معقول و خردپذیر است که قرآن و سنت و عقل سلیم و اجماع و شخصیت هاى پیشتاز اسلامى مثل آیه الله حاج آقا حسین بروجردى و علامه شیخ محمود شلتوت, جهان اسلام را به آن فراخوانده اند.
دکتر موثقى درمقدمه کوتاه خود, هدف از نگارش کتاب و نیز دورنمایى از طرح کلى خود را بیان مى کند و تز اصلى خود را چنین بر مى شمارد: ((مسلمین به گاه ضعف و احساس خطر و هنگامى که خود را در معرض تهاجمات دشمن و قدرت هاى سلطه جوى بیگانه مى بینند به طرح و توصیه این موضوع (وحدت) مى پردازند, ولى هنگامى که در موضع قدرت و برترى در سطح جهانى قرار مى گیرند, کمتر پیگیر آن مى شوند)). اساس تئوریک این مسإله در نظر مولف, آن است که ((رابطه معکوسى میان ضعف و شکست و وحدت و یکپارچگى از یک طرف و میان قدرت و برترى و تفرقه و جدایى از طرف دیگر وجود دارد)). او بر این اعتقاد است که این رابطه معکوس یک واقعیت جامعه شناختى در جوامع اسلامى و در سطح روابط قدرت هاى حاکم مسلمان است.
در فصل اول به متون اصلى اسلام یعنى قرآن و سنت و سپس تاریخ و سیره ارجاع و استناد شده است. عوامل تفرقه از دیدگاه قرآن بر اساس پژوهش دکتر موثقى عبارت است از: ((اعتقادات مبتنى بر شرک, کفر و نفاق و به دنبال آن عبودیت غیرخدا و عبادت و اطاعت "اله"ها از قبیل جنس, رنگ, طبقه, آبا و اجداد, قوم و قبیله و عشیره, شعب و ملیت, نژاد, حزب و نفس اماره و امثال آن و نیز پذیرش ولایت شیطان, استکبار و طاغوت و تسلیم شدن به آنها و دوستى و همکارى و همراهى با آنها)).
نویسنده با ذکر آیه کریمه ((و اطیعوا الله و رسوله و لاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم و اصبروا ان الله مع الصابرین)) (انفال (8) آیه 47), یاد آور مى شود که نتیجه و عاقبت تنازع و تفرقه, ((فشل)) وضعف و سستى و از دست رفتن قدرت و عظمت است. بنابر آنچه گذشت, روشن مى شود که قرآن در جنبه ایجابى به ((وحدت)) دعوت کرده است و عوامل وحدت از دیدگاه قرآن که همه مردم به آن دعوت شده اند, عبارتند از: توحید, ولایت خدا و رسول و اولى الامر, قسط و عدل, امر به معروف و نهى از منکر, تولى و تبرى و اعتصام به حبل الله.
مولف به درستى معتقد است حضرت محمد9 در طول حیاتش همواره در آموزه ها و عملکردهاى خود بر ((نفى تفرقه)) و ((تحکیم پایه هاى وحدت)) میان مسلمانان و حتى تفاهم و همزیستى مسالمتآمیز با غیر مسلمانان تإکید داشت و شعار اساسى توحید که اولین دعوت رسول اکرم بود, از طرفى نفى معبودهایى بود که منشإ تفرقه اند و از طرفى دیگر اثبات الله بود که منشإ وحدت و یگانگى است.
رسول الله در پیمان ها و قرار داده هایش نیز در صدد ایجاد و تقویت وحدت بود; از جمله این پیمان هاى اسلامى ((حلف موازرت)), ((حلف مواخات)) و ((حلف انصار)) یا ((بیعت عقبه)) است. مولف به سیره امامان شیعه: نیز اشاره مى کند و روابط متقابل حضرت على7 و خلفاى سه گانه و سیره أمه در جهت حفظ بیضه اسلام و وحدت اسلامى را یاد آور مى شود. در نهج البلاغه نیز توجه خاصى به وحدت صورت گرفته و ره آورد مهم رسالت حضرت محمد9 شمرده شده است. در خطبه 96 آمده است:
قد صرفت نحوه إفئده الابرار و ثنیت الیه إزمه الابصار, دفن الله به الضغأن و إطفا به التوأر, إلف به اخوانا...; دل هاى نیکوکاران شیفته او (حضرت محمد9) گشت, عنان دیده ها به سوى او متوجه شد, به برکت وجودش خداوند کینه هاى دیرینه را دفن کرد, شعله هاى عداوت را فرونشاند و مردم را با یکدیگر الفت داد و برادر ساخت.
نهج البلاغه ((وحدت)) را باعث تعالى و ((تفرقه)) را موجب سقوط امت ها مى داند و همگان را به چنگ زدن به حبل الله و پرهیز از اختلاف و شق عصاى مسلمانان فرامى خواند.
در فصل دوم, پیشینه تاریخى وحدت و تفرقه در جهان اسلام بیان شده است: 1. از دوران بنى امیه و بنى عباس تا زمان جنگ هاى صلیبى; 2. دوران جنگ هاى صلیبى و هجوم مغول; 3. دوران حاکمیت سه قدرت عمده مسلمان: عثمانى, ایران و هند. پس از آن به تفصیل به بحث درباره ((آغاز تهاجم استعمارى غرب و واکنش اصلاحى و پان اسلامى عثمانیان)) و ((دوران عبدالحمید دوم و سیاست پان اسلامیسم)) و ((پان اسلامیسم در دوران حکومت ترک هاى جوان)) و نیز بررسى جنبش پان اسلامیسم از دیدگاه نویسندگان غربى و مارکسیست پرداخته است.
فصل سوم, اختصاص به سید جمال و اندیشه هاى سیاسى او درباره وحدت مسلمانان دارد. دکتر موثقى عوامل تفرقه مسلمانان از دیدگاه سید را نه عامل دانسته است: 1. ترک فضایل اخلاقى و رسوخ اوصاف رذیله; 2. فاصله گرفتن از اسلام اصیل و اولیه و نفوذ خرافات و بدعت ها در عقاید مسلمانان; 3. قومیت گرایى و تعصبات قومى و نژادى; 4. عقیده بدون عمل و مسإله نفاق, قطع رابطه و عدم همکارى میان علما و زمامداران مسلمانان بلاد; 5. جدایى دین از سیاست و تبدیل خلافت به سلطنت; 6. فرقه سازى و فرقه گرایى; 7. استبداد داخلى; 8. استعمار خارجى; 9. جهل و بى خبرى و عقب ماندگى در علوم و فنون.
مولف با ذکر شیوه هاى رفع موانع و زمینه سازى براى نیل به وحدت بین مسلمانان در نظر سید جمال, به شرح پیشنهادهاى او براى رسیدن به وحدت مى پردازد و از وى چنین نقل مى کند:
هرگاه امتى را دیدى که افرادش به وحدت و یگانگى تمایل دارند, به آن امت مژده بده که خداوند در جهان آفرینش براى آن امت, آقایى و والایى و برترى بر سایر ملت ها مقدر کرده است. (سید جمال الدین اسدآبادى, عروه الوثقى, ص190).
در ادامه درباره فعالیت هاى سید در راه تحقق اتحاد اسلامى به تفصیل شرح داده شده است.
در جلد دوم با فعالیت هاى دیگر عالمان و اندیشمندان اسلامى در زمینه وحدت آشنا مى شویم. در فصل اول, درباره عملکرد شخصیت هاى مصرى, سورى, حجازى, مانند شیخ محمد عبده, سید محمد رشید رضا, عبدالرحمان کواکبى, على عبدالرازق, حسن البنا, شیخ مراغى, آیه الله شیخ عبدالکریم زنجانى, آیه الله محمد تقى قمى, شیخ شلتوت, شیخ مصطفى عبدالرازق, شیخ عبدالحمید سلیم, آیه الله محمد حسین کاشف الغطا و شیخ محمد ابوزهره بحث هاى سودمندى عرضه شده است.
فصل دوم اختصاص به شخصیت هاى اسلامى عراق و لبنان دارد و در آن با آرا و عملکرد عالمانى چون شرف الدین, سید محسن امین, میرزا محمد حسن شیرازى, شیخ الشریعه اصفهانى, کاشف الغطا, شیخ عبدالکریم زنجانى, آیه الله محمد تقى حکیم و آیه الله سید محمد باقر صدر درباره وحدت اسلامى آشنا مى شویم. مولف از قول آیه الله کاشف الغطا مى نویسد:
این مردان مصلح فریاد زدند وهمه مسلمانان صداى آنها را شنیدند, گفتند: بیمارى خطرناک مسلمانان امروز پراکندگى و نفاق آنهاست و تنها داروى حیات بخش براى آنها و همین طور براى گذشتگان, اتحاد و اتفاق و همکارى با یکدیگر و به دور افکندن تمام عوامل عداوت و کینه و دشمنى بوده و خواهد بود و کوشش در این راه, جزء برنامه زندگى این مردان بزرگ بوده و آنها همیشه مردم را به این اتحاد مقدس, اتحاد پیروان توحید و اجتماع همه مسلمین در سایه پرچم پرافتخار لااله الاالله محمد رسول الله از هر نژاد و هر مذهب دعوت نموده اند.
در پایان گفتنى است که هر چند استراتژى وحدت در اندیشه سیاسى اسلام ناتمام مانده و تاکنون جلد سوم آن منتشر نشده و براى دو جلد منتشر شده نیز فهرست منابع و فهارس فنى (نمایه اعلام و...) تنظیم نشده است, اما با این همه, اثرى سودمند و روشمند و وزین است. توفیق نویسنده محترم را براى تکمیل و تتمیم اثر حاضر و عرضه آثار بهتر در حوزه اندیشه سیاسى اسلام از خداوند کریم خواستاریم.