توسعه و اعتباریابی روش تدریس وارونه برای بهبود یادگیری عمیق دانشجویان (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
این پژوهش با هدف توسعه روش آموزش وارونه در جهت بهبود یادگیری عمیق دانشجویان انجام گرفت. روش پژوهش حاضر، آمیخته از نوع جایگذاری و جامعه پژوهش شامل دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی به تعداد 2340 نفر و نیز 15 نفر از استادان حوزه علوم تربیتی دانشگاه بوعلی سینا بود. از این جامعه در بخش کمی 36 دانشجو با روش نمونه گیری تصادفی و در بخش کیفی 20 دانشجو و 5 استاد به صورت هدفمند انتخاب شدند. در بخش کیفی، برای گرد آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختارمند و در بخش کمی از آزمون محقق ساخته استفاده شد. روایی آزمون با نظر متخصصان و پایایی آن با استفاده از ضریب کاپای کوهن 89% به دست آمد. پس از تحلیل داده ها در بخش کیفی، برای مدل آموزش وارونه توسعه داده شده، 7 مؤلفه اصلی شامل انعطاف پذیری محیط، فرهنگ یادگیری، محتوا و فعالیت های آموزشی، معلم در نقش مربیگری، مسئولیت و فعال بودن یادگیرنده، یادگیری در حد تسلط و مدیریت زمان استخراج شد. اعتبار درونی این مدل توسط متخصصان و اعتبار بیرونی با استفاده از روش پژوهش تکوینی ارزیابی شد که درنهایت، یافته ها بیانگر تأثیر مدل به دست آمده روی یادگیری عمیق دانشجویان بود.Developing and Validating Flipped Teaching Method to Improve Students' Deep Learning
The aim of this study was to develop the Flipped Teaching Method in order to improve students' deep learning. This was an embedded mixed method that included a statistical population of 2340 students of the Faculty of Literature and Humanities as well as 15 professors in the field of Educational Sciences at Bu-Ali Sina University. Given the qualitative phase, 36 students were selected through accidental random sampling method and, given the qualitative phase, 20 students and 5 professors were selected purposefully. In the qualitative and qualitative phases, it was attempted to make use of semi-structured interviews and a researcher-made test, respectively, in order to collect the required data. The validity of the test was confirmed through collecting the experts’ views and its reliability was obtained using Cohen's Kappa Coefficient (89%). Having analyzed the data in the qualitative phase, seven main components were developed for the Flipped Teaching Method, including the flexibility of the environment, learning culture, educational content and activities, teacher as a coach, learner’s activism and accountability, learning as mastery and time management. The internal validity of this model was evaluated by experts and the validity of this model was examined using the developmental methodology. Finally, the findings indicated the positive impacts of the model on students’ deep learning.