شناخت نقاط ضعف و قوّت نظام آموزشی و عوامل مؤثر بر آن یکی از مهم ترین ملزومات برنامه ریزی آموزشی است. پژوهش حاضر با چنین رویکردی درصدد بررسی این موضوع است که چه مناسباتی بین بوروکراسی آموزشی و تجربه آموزشی معلّمان وجود دارد؟ و این مناسبات، اثربخشی آموزشی را به چه جهتی هدایت کرده است؟ بدین منظور چارچوب مفهومی پژوهش بر اساس مفاهیم بوروکراسی، بوروکراسی ابزاری، قفس آهنین بوروکراتیک و سوءکارکردهای بورورکراسی تنظیم گردید و جهت پاسخ به مسأله پژوهش از روش اسنادی و تحلیل روایت استفاده گردید. در این پژوهش برای گردآوری داده ها از تکنیک مصاحبه و جهت تحلیل داده ها از تکنیک های تحلیل تماتیک و تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. میدان مطالعه نیز شهر سنندج بود و مشارکت کنندگان دبیران دبیرستان های نواحی دوگانه شهر سنندج بودند که با توجه به معیار اشباع نظری با 41 نفر از معلّمان شهر سنندج مصاحبه به عمل آمد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که بوروکراسی آموزشی در ایران در تقابل با تجربه آموزشیِ معلّمان قرار دارد. به طوری که بوروکراسی آموزشی از طریق مؤلفه های معیارهای قبولی دانش آموزان، بی انضباطی، هنجارشکنی و بوروکراسی نانوشته شرایطی را پدید آورده است که موجب منفعل نمودن معلّمان شده است و این امر موجب کاهش اثربخشی در نظام آموزشی است.