اندیشیدن به معضلات امنیتی به پیدایش مکاتب مختلف امنیتی منجرشده است.
هریک از این مکاتب با توجه به مبانی و رویکردهای متفاوت، به مفهوم سازی و تبیین
ابعاد و تحلیل چارچوب مفهومی امنیت پرداخته اند. حاصل آن مجموعه ای از ایده ها،
روش ها و مطالعات موردی است که به مطالعات امنیتی مشهور شده است. هدف این
مقاله بررسی، ارزیابی و نقد مکاتب موجود امنیتی است. نتیجه بررسی انجام شده بیانگر
آن است که مکاتب امنیتی بر مبانی نظری هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان
شناسی های مدرن استوار شده اند و از نظر مسائل عینی نیز بیشتر به جوامع غربی،
اروپایی و آمریکایی تعلق دارند و تبیین ها و نقدهای موجود بیشتر درون پارادایمی
است، تا نقد جوهری هستی شناسی و انسان شناختی که از رویکردی متفاوت در فهم
و مقوله سازی درباره امنیت نشات گرفته باشد. نقدهای درون پارادایمی نتوانسته است
راهی برای برون رفت از معضل نا امنی بیابد و نیاز به طرح نظریاتی دارد که منشاء
پارادایمی متفاوت به امنیت داشته باشد.تغافل و ناتوانی مکاتب امنیتی غربی در تبیین
تمامی وجوه امنیت، همواره عرصه را برای ظهور نظریات و مکاتب جدید بازگذاشته
است.