آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

یادگیری الکترونیکی به عنوان یک فناوری آموزشی جدید به سرعت در حال گسترش، توسعه و تحول است. چنین گستردگی دست اندرکاران را ملزم به اعمال روش های علمی و منطقی در اجرا، مدیریت و ارزشیابی پروژه های یادگیری الکترونیکی کرده است. یکی از روش های پیروی از منطق و عقلانیت در یادگیری الکترونیکی امکان سنجی پیش از اجرای پروژه های یادگیری الکترونیکی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی امکان اجرای یادگیری الکترونیکی در دانشگاه شهید چمران اهواز انجام شده است. جامعه ی آماری تمامی دانشجویان و استادان دانشگاه شهید چمران اهواز در نیمسال دوم سال تحصیلی 86-85 بودند. نمونه ی این پژوهش از میان دو گروه دانشجویان (351 نفر)، و استادان (129 نفر)، انتخاب شد. روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی بود. ابزار پژوهش پرسشنامه های استانداردی بود که قبلاً توسط پژوهشگران دیگری مورد استفاده قرار گرفته بود. در این پژوهش از دو پرسشنامه ی استاندارد، یکی برای دانشجویان و دیگری برای استادان استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و واریانس) و آمار استنباطی (تحلیل واریانس یک راهه ANOVA) استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که دانشجویان و استادان دانشگاه شهید چمران برای شرکت در یادگیری الکترونیکی آمادگی نسبی دارند. به علاوه، تحلیل استنباطی داده ها نشان داد که بین دانشجویان گروه های علوم انسانی و علوم پایه از نظر آمادگی برای شرکت در یادگیری الکترونیکی تفاوت معنی داری وجود دارد، اما بین پیشرفت تحصیلی دانشجویان و آمادگی برای شرکت در یادگیری الکترونیکی تفاوت معنی داری وجود ندارد. بر اساس یافته ی دیگر این پژوهش، تفاوت معنی داری بین مرتبه ی علمی اعضای هیأت علمی و نگرش آنان نسبت به میزان آمادگی استادان برای ارائه ی دروس به صورت الکترونیکی وجود ندارد.

Measuring readiness for e-learning project

E-learning as new educational technology is rapidly developing, expanding and changing. This rapid expanding has prompted administrators to follow scientific and rational methods in implementing, managing and evaluating e-learning projects. Need assessment as a scientific and rational method is a way to follow prior to adopting e-learning projects. The goal of present research was to measure ShahidChamranUniversity’s readiness for adopting e-learning. The Population of the research consisted of all students and faculty members in the second semester of the academic year 1385-1386. The Samples comprised 351 students and 129 faculty members selected by stratified random sampling method. Two standard tests were administered; one to students and the other to faculty members. In order to analyze data, both descriptive and inferential statistics (ANOVA) were used. Findings revealed that the students and faculty members of ShahidChamranUniversity are relatively ready for e-learning. In addition, inferential analysis of data showed that there is a significant difference between humanities and basic sciences students in readiness for e-learning, but the no significant difference between academic achievement of students and readiness for e-learning was discovered. According to another finding there is no significant difference between rank of faculty members and their attitudes towards university readiness for e-learning.  

تبلیغات