تحلیل جامعه شناختی نظریه تعلیم و تربیت امیل دورکهایم (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
این مقاله در پی آن است تا به تحلیل و بررسی فعالیت های علمی دورکهایم در خصوص اهمیت دخالت دولت در حوزه ی برنامه ریزی های اخلاقی، دانش اجتماعی و جامعه شناسی برای ایجاد انسجام و توازن اجتماعی بپردازد. دورکهایم در فعالیت های علمی اش بیش از پیش در پی آن بود که دولت با دخالت اجتماعی در حوزه ی برنامه ریزی های اخلاقی، دانش اجتماعی و جامعه شناسی را برای ایجاد انسجام و توازن اجتماعی به کار گرفته و پیاده کند. دورکهایم خود را پیشرویی می دانست که با پیروی از قوانین جامعه شناختی پوزیتیویستی به دنبال اصلاح جامعه است. او تصور می کرد که تعهدش به اصلاحات اجتماعی و اخلاقی از طریق بهبود ساختار و محتوای آموزش و پرورش در سمت و سوی خیر جامعه، او را به یک جامعه گرا (سوسیالیست) تبدیل کرده است. اما بر عکس هدف اصلاحی که از آن سخن می گفت به اهداف محافظه کاری سنتی، یعنی وفاق اخلاقی و سلسله مراتب پایدار نزدیکتر بود. به باور او، پیشرفت باید به سمت نظم اجتماعی برود، نه به سوی رهایی افراد انسانی و این را وظیفه ی شیوه های تربیتی نوین می دید. دغدغه ی اصلی دورکهایم، بازسازی انسجام اجتماعی و وفاق اخلاقی در جهان صنعتی مدرن بود.نتایج حاصل از این پژوهش مبین این واقعیت است که امروزه نیازمند مطالعه یی مقایسه یی میان گرایشات جامعه محور و فرد محور و گزینش یک راه کارآمد برای تربیت نسل حاضر باشیم.A sociological analysis of Emile Durkheim's educational theory
In his scientific activities, Durkheim was increasingly pursing the issue that government through social intervention in moral planning, should utilize and implement social knowledge and sociology to establish social coherence and equilibrium. Dorkheim maintained the view that he was a pioneer who intended to reform the society by following social positivist codes (rules). He thought (assumed) that his commitment to moral and social reforms via improvement in the structure and content of education for the benefit of society, made him a sociocentrist (socialist). However, contrary to his alleyed reformative purposes his ideas were closer to the traditional conservative purposes, which involve, moral harmony and permanent hierarchy. In his belief, development must be in harmony with social order, not with human beings freedom, and he assumed that it was the duty of modern educational to realize this goal. Dorkheim's main concern was re-establishing social coherence and social harmony in the modern industrial world.