مدل ساختاری علائم اختلالات خوردن در زنان بر اساس درونی سازی الگوهای رسانه، باورهای مربوط به خوردن و نگرانی از بدشکلی بدنی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
پژوهش حاضر با هدف طراحی و آزمون مدل ساختاری علائم اختلالات خوردن در زنان بر اساس درونی سازی الگوهای رسانه و با توجه به نقش میانجیگر باورهای مربوط به خوردن و نگرانی از بدشکلی بدنی، در دانشجویان دختر انجام شد. طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. 298 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی خمینی شهر در سال تحصیلی 99-98 با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و به سیاهه نگرانی از تصویر بدنی (لیتلتون و همکاران، 2005)، ویراست سوم مقیاس نگرش های اجتماعی-فرهنگی در مورد ظاهر (تامپسون و همکاران، 2004)، پرسشنامه باورهای اختلال خوردن (کوپر و همکاران، 1997) و آزمون بازخورد خوردن (گارنر و همکاران، 1982) پاسخ دادند. برای آزمون مدل مفهومی پژوهش از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. در این تحلیل برای برآورد پارامترهای مدل از روش حداکثر درستنمایی و برای بررسی معناداری اثرات مدل از روش بوت استراپ استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSSV24 و AMOSV24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد شاخصهای برازش مدل در حد مطلوبی هستند. بررسی پارامترهای مدل نشان داد که تمام اثرات مستقیم مدل معنادارند؛ همچنین، اثرات غیرمستقیم درونی سازی الگوهای رسانه بر علائم اختلالات خوردن از طریق باورهای مربوط به خوردن و نگرانی از بدشکلی بدنی نیز معنادارند. به طور کلی، این نتایج نشان می دهند که درونی سازی الگوهای رسانه منجر به تقویت باورهای ناکارامد افراد در مورد خوردن و نگرانی از بدشکلی بدنی می شود و از این طریق، علائم اختلالات خوردن نیز در آنها شدت می یابد. این نتایج اهمیت ویژه درونی سازی الگوهای رسانه در بروز مشکلات و ناسازگاریهای خوردن را در زنان ایرانی نشان می دهد. بنایراین، می توان با مدیرت کردن اثرات رسانه، این مشکلات را در جامعه زنان کاهش داد.Structural Model of Eating Disorders Symptoms in Women Based on the Internalization of Media Models, Eating-ralated Beliefs and body dysmorphic concern
This study aimed to design and test a structural model of eating disorders symptoms in women based on the internalization of media models with the mediating role of eating-related beliefs and body dysmorphic concern in female students. The research design was correlational. 298 female students of the Islamic Azad University of Khomeini Shahr in the academic year 2019-2020 were selected as the research sample using cluster sampling method and responded to the Body Image Concern Inventory (BICI, Littleton and et al., 2005), Socio-cultural Attitudes Toward Appearance Questionnaire-third edition (SATAQ-3, Thompson and et al., 2004), Eating Disorder Belief Questionnaire (EDBQ, Cooper and et al., 1997), and Eating Attitudes Test (EAT, Garner and et al., 1982). To test the model of the research, the structural equation modeling method was used. In this analysis, the maximum likelihood method was used to estimate the model parameters, and the bootstrap method was used to investigate the significance of the model effects. Data were analyzed using SPSSV24 and AMOSV24 software. The results showed that the fit indices of the model are desirable. Examination of the model parameters showed that all direct effects of the model are significant; the indirect effects of internalization of media models on the symptoms of eating disorders through eating-related beliefs and body dysmorphic concern are also significant. In general, these results show that the internalization of media patterns leads to the strengthening of dysfunctional beliefs of people about eating and body dysmorphic concern, and thus, the symptoms of eating disorders intensify in them. These results show the special importance of internalization of media models in the occurrence of eating problems and incompatibilities in Iranian women. Therefore, by managing the effects of the media, these problems in the women's community can be reduced.