تکرارپذیری حوادث عالم بر مبنای ادوار و اکوار و کاربردهای آن در فلسفۀ اسلامی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
دور و کور ستارگان و سیارات به عنوان اصل موضوعی در طبیعیات قدیم در نظر گرفته شده است که بر اساس آن، اجرام سماوی پس از مدت زمانی طولانی مجدداً به وضعیت نخستین خود نسبت به یکدیگر باز می گردند. از آنجا که بر اساس دیدگاه طبیعیات قدیم عالم افلاک بر شکل گیری وقایع عالم تحت القمر تأثیرگذار است، با از سرگیری مجدد اوضاع فلکی نسبت به یکدیگر، وقایعی مشابه وقایع گذشته در عالم تحت القمر روی خواهد داد. این مدت زمان را ایام عالم نامیده اند که بیشتر در آثار ابومعشر بلخی و ابوریحان بیرونی در باره آن سخن گفته شده است. در این مقاله با تشریح تاریخی این دیدگاه، انواع ادوار و اکوار و رابطه آن با علم احکام نجوم بیان شده است. در فلسفه اسلامی نظریه تکرارپذیری حوادث عالم بر اساس دور و کور، بیشتر در رسائل اخوان الصفا و آثار سهروردی و شارحان وی همچون شهرزوری آمده است و برای آن کاربردهای الهیاتی مطرح کرده اند که عبارتند از: شاهدی بر دوام فیض الهی؛ تبیینی بر ازلی و ابدی بودن عالم و ابدی نبودن موجودات عالم ماده؛ تبیینی برای معاد و تناسخ؛ تبیینی برای نحوه دست یابی به علم غیب؛ پیش فرضی در تفسیر برخی از آیات و روایات، چنان که رتق و فتق را به این بحث تطبیق داده اند. در این مقاله با نقد و بررسی تکرارپذیر بودن حوادث عالم بر اساس ادوار کیهانی، نشان داده شده است که کاربردهای فلسفی آنها نیز صحیح نیستند.Reproducibility of world events based on the cosmological cycle in astronomy and its applications in Islamic philosophy
The orbit of the stars and planets is considered a principle in ancient physics, according to which, after a long period of time, the celestial bodies return to their original position relative to each other. Because according to the perspective of ancient naturalists, the spherical worlds influence the formation of events in the material world; With the resumption of the astronomical conditions in relation to each other, similar events will happen in the world under the moon. This period of time is called Ayam al-Alam (times of the world), which is discussed more in the works of Abu Ma’shar Balkhi and Abu Reyhan Biruni. In this article, with the historical description of this point of view, the types of the cosmological cycle and its relationship with the science of astronomical rules are stated. In Islamic philosophy, the theory of the repetition of world events based on distance and blindness has been examined mainly in the treatises of Ikhwan al-Safa and the works of Suhrawardi and his commentators, such as Shahrezuri, and they have proposed theological uses for it, which include: A witness to the permanence of divine emanation; An explanation of the eternity of the universe and the non-eternity of the creatures of the material world; a description of the theory of resurrection and reincarnation; An explanation of how to achieve occult knowledge; A presupposition in the interpretation of some verses and hadiths, as they have adapted Ratgh and Fatgh to this discussion. In this article, by criticizing the repeatability of world events based on cosmic periods, it has been shown that the philosophical applications of this theory are incorrect.