دولت روسیه راهبرد امنیتی فعال و مخاطره آفرینی داشته و بویژه در سال های اخیر، وجه گسترندگی، تحریک آمیزی و تهاجمی آن پررنگ تر شده و این مساله در اقدامات نظامی در گرجستان، اوکراین و سوریه و بویژه در فحوای سند «راهبرد امنیت ملی» منتشره در تیرماه 1400 بیش از پیش نمایان شده است. از این رو، مساله اصلی در این مقاله، وضعیت تهاجمی بودن راهبرد امنیتی روسیه و چگونگی شکل گیری، تحول و بروز آن است و این پرسش مطرح می شود که «چرا و چگونه راهبرد امنیت ملی این کشور دچار چنین تحول مهم و دگردیسی افق گشایانه ای(تغییر پارادایمی) شده است؟» ایده ای که در پاسخ به این پرسش و در چارچوب نظریه برساخت گرا(سازه انگار) ارائه می شود آن است که «دگردیسی در راهبرد امنیتی روسیه مستلزم درک تعاملات سه متغیر محیط، گفتمان(یا نگرش) و رفتار است و بحرانی شدن محیط ژئوپلیتیک و ژئوکالچری این کشور به تقویت گفتمان دولت گرا و اقتدارگرا انجامیده و بر شکل گیری راهبرد امنیتی گسترده، تحریک آمیز و هجومی اثر گذاشته است». روش تحقیق در این مقاله از نوع کیفی با استفاده از ابزار تحلیل گفتمانی است و قلمرو زمانی تحقیق نیز عمدتاً سال های 2014 تا 2021، قلمرو مکانی فدراسیون روسیه و منطقه پساشوروی و قلمرو موضوعی نیز مقوله امنیت را در بر می گیرد. نتایج حاصله از این پژوهش نشان می دهد که هر چه فشارهای محیطی بر روسیه افزایش یابد، نگرش های سیاسی تندتر و احتمال اقدامات تهاجمی افزایش می یابد و با توجه به برخورداری این کشور از موقعیت همپایگی راهبردی در حوزه هسته ای با آمریکا، امکان محدودسازی آن دشوارتر خواهد بود.