آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۱

چکیده

مطالعات نشان می دهد سازمان های دولتی اغلب در شناسایی، جذب، پرورش و نگهداشت استعدادها تجارب موفقی نداشتند. از این رو شناخت علل و پیامدهای این مسأله ضروری است. پژوهش حاضر با هدف واکاوی تجارب زیسته مدیران فرهنگی از مدیریت استعداد و شناسایی موانع تحقق آن در یکی از سازمان های فرهنگی هنری انجام شده است. روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات کیفی است که با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی تفسیری انجام گرفته است. منابع اطلاعاتی پژوهش را مدیران ارشد، میانی و استعدادهای شاخص حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی تشکیل می دهند که 15نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز با انجام مصاحبه های عمیق گردآوری و با استفاده از رویکرد چهارمرحله ای موستاکاس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد موانع تحقق مدیریت استعداد در حوزه هنری متشکل از ده تم فرعی است که در سه دسته موانع مفهومی (نظری)، مدیریتی و سازمانی طبقه بندی شدند. کشف معناهای نهفته در تجارب زیسته مشارکت کنندگان نشان داد این پدیده در بُعد فردی پیامدهایی چون رشد فردی و خودجوش استعدادها، مهجوریت استعدادها و وامانده سازی استعدادها را رقم زده و در بُعد سازمانی پیامدهایی چون استعدادکشی، استعدادسوزی و نشت استعدادها را در پی داشته است. برای جلوگیری از هزینه های زیانبار هدررفت سرمایه های انسانی، ضرورت بازنگری در شیوه های استعدادیابی، استعدادداری و استعدادپروری در حوزه هنری توصیه می شود.

تبلیغات