اصل همزمانی بهمعنای فضاسازی همزمان و نمایش فضاهای چندساحتی است که در آن فضاهایی با کیفیتهای گوناگون باهم تداخل مییابند. همزمانی به نمایش فضاهای مختلف بدون توالی زمانی و مکانی بهطور همزمان در یک تصویر اشارهدارد. اصطلاح همزمانی فضا درباره فضاسازی همزمان در نگارگری ایرانی و نقاشیهای سبک کوبیسم مطرح شدهاست. براین مبنا، هدف پژوهش حاضر شناخت ساختار تجسمی نمایش همزمانی فضا در نظام زیباشناختی نگارگری ایرانی در مقایسه با نقاشیهای پیکاسو در سبک کوبیسم است. ازطریق این مطالعه آشکارمی شود که کاربرد اصطلاح همزمانی از دقت لازم برای معرفی ویژگیهای فضا در نگارگری ایرانی بهرهمند است یا نیست. برای تحقق اهداف مقاله پیشرو هم، جنبه های تشابه و تفاوت مفهوم و ساختار تجسمی همزمانی فضا در نگارگری ایرانی و نقاشیهای کوبیستی پیکاسو بررسی شدهاست. روش تحقیق بهکاررفته در این مقاله، توصیفی- تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانهای است که با بهرهگیری از آن مفهوم فضا و چگونگی نمایش ژرفا و عمق در دو نظام تصویری نگارگری ایرانی و نقاشیهای کوبیستی پیکاسو ارزیابی شدهاست. نتایج پژوهش حاضر نیز بیانگر آن است که همزمانی فضا در دو نظام زیباشناختی یادشده در مفهوم و ساختار تجسمی، عناصر مشترک و متفاوتی باهم دارند. برای نمونه، در نگارگری، فضا فارغ از قیود محسوس مادی بوده و با عالم مثال پیوند دارد لیکن در نقاشیهای پیکاسو فضا، وابستهبه جهان محسوس مادی است. درنتیجه میتواندریافت که کاربرد اصطلاح همزمانی فضا برای توصیف فضای تجسمی نگارگری ایرانی از دقت کافی برخوردارنیست. چراکه این اصطلاح برای نخستینبار در توصیف نقاشی کوبیستی بهکاررفته و با ویژگیهای نگارگری ایرانی بهطور کامل منطبق نیست.