آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۶

چکیده

فرش یکی از مهمترین هنرهای اصیل و سنتی ایران بهشمار میآید که در طول تاریخ هنر این سرزمین یکی از پویاترین نظامهای گفتمانی را شکل داده است. در جغرافیای فرش ایران منطقه کرمان همانند ستارهای درخشان میدرخشد. از مهمترین ویژگیهای فرش کرمان این است که بهخوبی توانسته است با تحولات فرهنگی و سیاسی ایران همراه شود و به شایستگی صورتبندیهای معرفتی و گفتمانهای رایج در فرهنگ ایرانی را بازنمایی کند. نظام گفتمانی فرش کرمان سابقه و پیشینه کهنی دارد و با گذر زمان فرازونشیبهای متعددی را تجربه کرده است. هرچند که نمونه های موجود فرش کرمان نشاندهنده آن است که سابقه این هنر در این منطقه به دوره های قبل از صفویه میرسد، درخشانترین دوره تحولات قالی کرمان پس از عصر صفویه در دوران قاجار روی میدهد و میتوان تأثیر مؤلفه های قدرت سیاسی و اقتصادی را در نظام گفتمانی فرش کرمان در عصر قاجار بهخوبی مشاهده کرد. در این پژوهش با رویکردی تاریخی و تطبیقی سعی داریم به این پرسش اصلی پاسخ دهیم که مؤلفه های قدرت بهویژه قدرتهای سیاسی- اقتصادی حاکمان محلی چه نقشی در تحولات فرش کرمان داشتهاند؟ در این مقاله با تکیه بر مبانی نظری گفتمان قدرت میشل فوکو، تحولات فرش کرمان در عصر رونق که با توجه به تحولات تاریخی فرش کرمان آن را عصر نوزایی نام نهادهایم، بررسی میشود و نتیجه قابل تأمل در این مقاله این است که قدرتهای سیاسی و اقتصادی مهمترین عوامل شکلدهنده نظام گفتمانی فرش کرمان بهشمار میروند.

تبلیغات