اسطوره ها دارای پیوندی تنگاتنگ با علوم مختلف، بویژه روان شناسی، هستند. پیوندی که از حد نام گزاری بیماری ها فراتر می رود و جنبه ای کاملاً کاربردی جهت بررسی جامعه، افکار، باورها، و حتی مناسبات سیاسی می یابد. شینودا بولن، روانشناس پیرو مکتب یونگ، با بهره گیری از ایده «کهن الگوها» طرحی تیپ شناسانه بر مبنای اساطیر یونان ریخته است که طبق آن، زنان در سه گروه رفتاری جای می گیرند: دوشیزه، آسیبپذیر، افسونگر. گروه نخست بیانگر استقلال و خودبسندگی اند؛ گروه دوم مُعرّف نقش های سنتی همسر، مادر، و دختر هستند؛ و در گروه سوم ایزدبانوی عشق و زیبایی جای دارد که از جهتی، خودبسندگی و استقلال ایزدبانوان گروه اول را دارد؛ و از سویی رابطه گرایی گروه سوم را. در این مقاله بر اساس تقسیم بندی فوق، به تحلیل دو داستان کوتاه از آثار سیمین دانشور با نام های «انیس» و «سرگذشت کوچه» که «کهن الگوی زناشویی» (هرا)، و «زن آنیمایی» (پرسفون) نمودِ چشمگیری در آنها دارند، پرداخته شده است. نقاط اشتراک این دو کهن الگو، رابطه گرایی و مهرطلبی است. طی این بررسی، علل روانی و اجتماعیِ مهر تأیید خوردن و پررنگ شدن این ویژگی ها و جلوه های آنها، باز کاویده می شود.