بی تردید دو عامل مهم تخیّل و زبان در خلق شعر مؤثر هستند. شاعر با کمک تخیّل از تمام امکانات و شگردهای زبانی مانند بیان، بدیع و معانی بهره گرفته و دست به آفرینش ادبی می زند. در این میان، بدیع به عنوان یکی از علوم مهم بلاغی و شگردهای زیبایی شناختی در تناسب و توازن درونی کلام نقش مؤثری دارد. این تناسب و توازن که در نقد ادبی نو و به ویژه فرمالیست های روسی به آن توجه ویژه ای می شود، حاصل هماهنگی عوامل و عناصر زیبایی شناختی مانند وزن، قافیه، ردیف، صنایع لفظی و معنوی، عناصر موسیقایی و... است. کمال به عنوان شاعری برجسته و توانمند از تمام امکانات و شگردهای بلاغی به ویژه بدیع معنوی و لفظی همچون مراعات نظیر، تمثیل، اسلوب معادله، تلمیح، سجع، جناس و جز اینها بهره گرفته است. این مقاله بر آن است که دیوان کمال را از دیدگاه انواع تناسبات معنوی بررسی کند.