همزمان با تحولات اجتماعی و سیاسی در عصر مشروطه، نوع تلقی و برداشت شاعران و نویسندگان معاصر از رویدادهای پیرامون دگرگون شد و به تبع آن، بازتاب این تحولات و دگرگونی ها در آثار ادبی، نسبت به گذشته، تغییر اساسی پیدا کرد، «یدالله بهزاد کرمانشاهی» از جمله شاعران معاصری است که توانسته؛ صمیمانه ترین مضامین انسانی، اجتماعی را در قالب تصویرهای شعری نو-کهن خود ارایه دهد. این نوشتار، بر آن است تا بازتاب برخی از تحولات سیاسی و اجتماعی در شعر او را واکاوی نماید. آزادی خواهی، مبارزه با استبداد، انتقادهای اجتماعی، وطن دوستی، توجه به مسایل کارگران، درون-مایه های اصلی شعر بهزاد را تشکیل می دهند. او به اسطوره های ملی ایران باستان عنایتی ویژه داشت. شعر او غالباً همراه با شکوه از نامرادی های زمانه و آمیخته به یأس و نا امیدی است و گاهی هم، به ویژه در شعر وطنی و در ستایش از مجاهدان دفاع از میهن، همراه با شور و حماسه است. هنر شعری او، در همه حال، در این است که مضمامینی ژرف را در دل واژگانی ساده به ودیعه نهاده، شعری سهل و ممتنع خلق نموده است.