نوجوانی، سن و سال جست و جوهای جدید برای یافتن راه زندگی و توجه به مطالب متنوع، علمی و.. است و نوجوان تحت تاثیر امور و مسائل ادبی و فرهنگی قرار می گیرد. استفاده از آثار مختلف ادبی و مکتوب به نوجوان کمک می کند تا اطلاعات و تجارب تازه ای درباره مسائل مختلف به دست آورد، بینش خود را وسعت بخشد و با فرهنگ ملی خود آشنا شود. یکی از این متون کهن و ارزشمند، مثتوی معنوی است. انتقال مفاهیم تعلیمی در قالب داستان و حکایت-های جذاب، باعث نهادینه شدن این مفاهیم در شخصیت کودک و نوجوان و همچنین باعث پرورش قوه تخیل و پرسشگری آن ها می شود. هدف این پژوهش بررسی مفاهیم تربیتی در داستان های بازنویسی شده از مثنوی برای نوجوانان است و در واقع پاسخ به این سوال که نویسندگان بازنویس تا چه اندازه توانسته اند مفاهیم تربیتی و پیام های آموزشی مثنوی را به این نسل انتقال دهند؟ و اینکه چه شیوه هایی می تواند در انتقال این مفاهیم موثر باشد؟ در اکثر بازنویسی های انجام شده از مثنوی به دلیل ضعف در پردازش ساختار داستانی و عدم خلاقیت نویسندگان، انتقال مفاهیم و پیام های ارزشمند مثنوی به خوبی صورت نگرفته است و به جای بازنویسی و ایجاد خلاقیت در ارائه مفاهیم تربیتی، شاهد شرح و ترجمه و بازنویسی واژه به واژه(ساده) داستان ها و حکایات هستیم.