آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹

چکیده

تبادلات ادبی و فرهنگی میان ملّت ها، از دیر باز امری رایج و مرسوم بوده است، به گونه ای که بازتاب بسیاری از گفتارها و اندیشه های فلاسفه، شعرا و نویسندگان یک جامعه را می توان در جوامع دیگر مشاهده کرد. در این میان تعامل فرهنگی و ادبی دو ملّت ایران و هند، به دلیل داشتن ریشه تمدنی مشترک از قدمت دیرینه ای برخوردار بوده است. تأثیر پذیری این دو فرهنگ را می توان در بررسی برخی از آثار ادبی از جمله کتاب کلیله و دمنه یافت. در این کتاب حیوانات دارای شخصیّت بوده و در عالمی همانند عالم انسانی زندگی می کنند. با تأمّل در کتاب مذکور می توان دریافت که اعتقاد به مشرب فلسفی جبر در مذهب هندو از یک سو و رواج اندیشه های جبر گرایانه اشاعره در جامعه ایران قرن ششم از سوی دیگر، سبب شده است تا مضمون جبر به عنوان یکی از مفاهیم کلیدی و کاربردی این کتاب شناخته شود؛ با این وجود در بررسی کتاب کلیله و دمنه با برخی از حکایات و امثال مواجه می شویم که هاله ای از اختیار بر آن سایه افکنده و بیانگر اندیشه های اختیار گرایانه نویسنده می باشد. این نوشتار سعی در بررسی این موضوع داشته و به تبیین نگرش نویسنده و تفکّرات جبر گرایانه وی که در خلال حکایات انعکاس یافته است، می پردازد.

تبلیغات