تحلیل و بررسی تصاویر خلق شده توسط هر یک از شاعران، مشخص کننده ی نوع نگرش آن ها نسبت به پیرامون خویش است. در این میان نقش هنرهای بیانی و تمهیدات ادبی و صور خیال در راستای ساختن این تصاویر، انکار ناشدنی و پر اهمیت است. تشبیه، از جمله هنرهای اصلی علم بیان که خود زیر ساخت صنایع بلاغی دیگر همچون استعاره نیز هست، برگرفته از ذهن خلاقِ سازنده ی خویش، گستره ای از سادگی و تکرار تا تازگی و ابداع را در بر می گیرد. در این مقاله برآنیم تا با محور قرار دادن مقوله ی وجه شبه به شرح و بیان نقش تصویر در تأویل، در شعر فارسی بپردازیم و نشان دهیم آنچه یک تصویر را، اگر چه تکراری، ممتاز و برجسته می سازد، وجه شبهی است که شاعر برای آن، چه در روساخت و چه در زیر ساخت تصویر در نظر می گیرد. تعدد وجه شبه و چندمعنایی بودن آن، موجب می شود با تصاویری مواجه گردیم که چندین تفسیر و معنا از آن ها قابل دریافت باشد و سبب ساز تأویل های متعدد شود. بنابراین یکی از مواضع هرمنوتیک در شعر، که همان علم تفسیر و تأویل متن در ادبیات است، زمانی است که در یک تصویر با چند وجه معنایی مواجه باشیم. عدم ذکر وجه شبه و دوگانگی آن (صنعت استخدام) در تشبیه و بررسی استعاره و نماد از زوایای مختلف معنایی با درنظر گرفتن چندین فضای متفاوت از موارد دیگری است که در برخورد با یک تصویر، تأویل های چندگانه ای را به دنبال خواهد داشت.