بیدل دهلوی، از جمله ی شعرای توانمند و بنام سبک هندی است که همنوا با شعرای پیشرو سبک هندی، نظیر: کلیم و صائب، تحت تأثیر عواملی همچون : نوسانات فکری، نداشتن تعادل روحی و روانی، قرار گرفتن در موقعیت های مختلف، پرگویی، نیندیشیدن به محور عمودی ابیات و دستیابی به مضمون جدید و در اصطلاح اهل ادب آن عصر، «معنی بیگانه» ، در خصوص موضوع های اساطیری، تاریخی، مذهبی ادبی و پدیده های محیط اطراف خود به تناقض گویی پرداخته است. منظور از تناقض گویی، در سبک هندی آن است که شعرای این سبک، به جهت خلق مضامین جدید و پرهیز از مضامین کلیشه ای و تک بُعدی رایج در هنجار ادبی فارسی، با هنجار شکنی سنت های شعری گذشتگان را در هم شکسته و با دادن بار معنایی کاملاً جدید به کلمات، از زوایای گوناگون، به عناصر و پدیده های محیط اطراف خود نگریسته و یک پدیده ی متعارف شعری را در دو معنای متضاد از هم(مثبت و منفی یا ستایش و نکوهش) به کار گرفته اند. نگارنده در این پژوهش مضامین متضاد را از اشعار بیدل استخراج و به ترتیب حروف الفبایی مورد بحث قرار داده و از اشعار شعرای سبک هندی نیز هر جا که ضروری به نظر می رسید، بهره برده است. هدف از این تحقیق تعیین موارد معانی متضاد و تناقض گویی ها در سبک هندی، در شعر بیدل دهلوی است. نتیجه این که تضاد مضامین و تناقض گویی در شعر بیدل، با تأسی از شعرای نامدار سبک هندی از بسامد بالاتری بر خوردار است.