هدف : این پژوهش با هدف الگویابی بومی آسیب پذیری روانی – اجتماعی به افسردگی مداوم در زنان انجام شد. روش : پژوهش حاضر از نوع کیفی بوده و روش زمینه ای به منظور الگویابی و تدوین نظریه استفاده شد. جامعه آماری شامل زنان 21 الی 50 ساله مبتلا به افسردگی مداوم بود که از این جامعه ، نمونه ای به تعداد 20 نفر بصورت هدفمند و در قالب اشباع داده ای، از مراجعین به 3 مرکز مشاوره شهر تبریز در سال 98-97 ، انتخاب شد. ابزار تحقیق، پرسشنامه 21 سوالی افسردگی بک ، مصاحبه بالینی ساختاریافته و مصاحبه کیفی بود. یافته ها : تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس کدگذاری روش زمینه ای صورت گرفته و3مقوله عمده و یک مقوله هسته بدست آمد و یک نظریه زمینه ای در قالب مدل ارائه گردید. نتایج تحقیق نشان داد که دو دسته عوامل یعنی" تجارب روانشناختی آسیب رسان" و "مواجه با مشکلات غیر روانشناختی " منجر به بد کنشی فردی - بین فردی گردیده و درنهایت به تجربه افسردگی مداوم ختم می گردد. پیشنهاد می گردد تا در اولویت برنامه درمانی برای اختلال افسردگی مداوم، عوامل زمینه ای و مداخله ای با توجه به فرهنگ بومی افراد نیز مدنظر قرار گیرد.