آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

مقاله حاضر با رویکرد تحلیلی و جامعه شناسانه، به تحلیل مسئله زیست مجردی جوانان بر اساس نظریه های ژان بودریار و ریچارد سِنِت می پردازد. مقاله با تأکید بر تخیل جامعه شناسانه به دنبال ابهام زدایی و ایجاد خلاقیت در نگاه به این مسئله اجتماعی است. مطالعه نظری مورد توجه در این پژوهش، تحلیل و نقدِ فرمی جدید از زندگی در میان جوانانی است که تحت تأثیر روال اجتماعی-فرهنگیِ مدرن یا فردگرا قرار گرفته اند. جلوه ای از تراژدی حیات مدرن که مجردان را در برابر ایده های متغیر و بی شماری قرار می دهد؛ ایده هایی که هرگز در کلیت خود قابل دسترسی نیستند. نوعی از زندگی در جامعه نوین شکل گرفته است که در پی محبوبیت فردگرایی، جوان معاصر را با به حداکثر رساندن لذت جنسی و مصرف گرایی، اغوا نموده و پدیده های خیالی- مجازی را برایش تبدیل به واقعیتی تام کرده است. این تراژدی ارزش زدا و به دنبال آن اشاعه فرهنگ نوین جهانی، زندگی مجردان را بیش از پیش از هم گسیخته کرده و در جهت انزوا هدایت نموده است؛ انزوایی از نوع گسیختگی همبستگی های جمعی و جذابیت جهان فردگرایانه. با تأمل در نظریه های ریچارد سنت و ژان بودریار می توان گفت فرم زندگی زیست مجردی، زنگ خطر را در روابط سردِ اجتماعی، تشکیل خانواده، ناشناختگی، انزوا و بیداد فردگرایی به صدا درآورده است. این اشاعه ماجراجویانه فرهنگ مدرن در میان جوانان و اروتیک سازی علایق آنان، کاملاً مسئله آفرین بوده که زیست مجردی، تنها یکی از پیامد های آن می باشد.

تبلیغات