آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۶

چکیده

«الهیات گشوده»، گرایشی الهیاتی۔فلسفی است، که تفسیر نوینی از برخی صفات خداوند و لوازم آن ارائه می دهد. این دیدگاه، بسیاری از آموزه های الهیات سنّتی (همچون منزّه بودن خداوند، علم پیشین مطلق، قدرت مطلق و ویژگی هایی از این دست) را نه مبتنی بر کتاب مقدّس، بلکه الهام گرفته از فلسفهٔ یونان دانسته، و در مقابلْ تصویری از خداوند ارائه می کند که مبتنی بر تشخّص، تغییر پذیری و تعامل او با انسان است. یکی از مؤسسین الهیات گشوده، کلارک پیناک است. به اعتقاد او - در ترسیم اعتقادات دینی - اگر چه سنّت و فلسفه باید مورد توجه قرار گیرد، اما «کتاب مقدّس» بیشترین اهمیت را دارد و بر این مبنا، آموزه های الهیات سنّتی باید مورد نقّادی قرار گیرد. پیناک، گرچه ره آورد تقریرش را «آزادی واقعی خدا و انسان» می داند، اما به نظر می رسد مبانی روشی او به لحاظ منطقی نامنسجم اند. از این رو، این پژوهش به ارزیابی دیدگاه پیناک در مبانی روش شناختی «الهیات گشوده» می پردازد.  به نظر می رسد به رغم آن که پیناک - در برخی موارد - ضعف های الهیات سنّتی مسیحی، در تبیین معارف الهیاتی را به خوبی بیان کرده، اما تلاش او در ارائهٔ راهکار - به لحاظ روشی - قابل نقد است. این مقاله با روش توصیفی۔تحلیلی و با رویکرد روش شناسی بنیادین، در صدد ارزیابی آرای پیناک در مبانی روش شناختی «الهیات گشوده» است.

متن

تبلیغات