تحلیل متون ادبی با بهره گیری از نظریه های روان شناختی که ذیل عنوان نقد روان شناختی و گاه مبتنی بر آموزه های فروید و نقد روان کاوانه از آن یاد می شود، رویکردی کاربردی عمل گرا در مواجهه با متن ادبی است؛ رویکردی میان رشته ای که دو حوزه از علوم انسانی را به هم پیوند می دهد و دریچه هایی تازه را بر درک متن می گشاید. مسئله شخصیت و نیز، چگونگی و چندگانگی تیپ های شخصیتی، حوزه اصلی کاربرد روان شناسی در واقعیت پیش روی دنیای بیرونی است. آگاهی از این مقوله، به بهبود روابط اجتماعی و چگونگی تعاملات سازنده منجر می شود. تیپ های شخصیتی نه تنها در عینیت بیرونی و در روابط آشکار اجتماعی، که در متون ادبی نیز ظاهر می شوند و به ایفای نقش می پردازند که فراتر از این، جانوران نمادین به کار رفته در گستره ادبیات عامه و امثال و حکم، در کارکردی ژرف و عمیق، می توانند نمودبخش تیپ های شخصیتی باشند. آلفرد آدلر، پیش گام روان شناسی اجتماعی و صاحب نظریه روان شناسی فردی، با معرفی چهار تیپ شخصیتی، یکی از اثرگذارترین نظریه ها را در این حوزه ارائه کرده است. جستار پیش رو، مبتنی بر این چارچوب نظری و با روش توصیفی تحلیلی به بررسی گزین گویه های ادبی و فرهنگ عامه پرداخته و روایی این نظریه را در گستره شماری از گزاره های ادبی و باورهای عامه، نشان داده است. پژوهش حاضر، به مثابه نخستین پژوهشی که نظریه مذکور را از حوزه یک یا چند اثر منسجم، به گستره تاریخی کاربردی گزین گویه های ادبی و فرهنگ عامه برده است، نشان می دهد که چگونه گزین گویه ها به دلیل اتکا بر انگاره های فرهنگی و با توجه به ماهیت موجز و تأثیرگذار خویش، حیوانات نمادین سمبلیک را در هیئت تیپ های شخصیتی روان شناختی بازتاب می دهند.