آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۱

چکیده

هدف مقاله ی حاضر، فهمِ ساختار تفکر سیاسیِ جریان فقه اجتهادی شیعی است. بدین منظور با روش «درون فهمی» و با مطالعه ی آثار فقهی مکتب اجتهادی بغداد و حلّه، کوشیده ایم به درکِ فضای زیست و فهمِ منطقِ جهان آنان نزدیک شویم. مطالعه ی این آثار، رابطه ی تفکر اجتهادی با مفهوم «امامت» را آشکار می کند. فقه اجتهادی با هدفِ جمع بینِ آرمان شیعه (که با ظهورِ امام غایب محقق می شود) و واقعیتِ زندگی در دوره ی غیبت، از اصول «اجتهاد» در استنباطِ حکم شرعی بهره بُرده و میانِ شرع و عقل پیوند برقرار کرده است. مهم ترین پیامد این تفکر، بازسازی و امتداد نظریه ی مرجعیت شرعی امام در قالب «نظریه ی نیابت فقیهِ مجتهد» در برخی مسئولیت های شرعی است. نظریه ی امامت شیعی به مقتضای جهان بینی فقهی امامیه، در حد نیابت عام فقیه محدود مانده و به جای اندیشیدن به تاسیس «نهادِ قدرت سیاسی» و بازتولید مفاهیمِ سیاسی برای بیان ویژگی های زعامت سیاسی دوره ی غیبت، کوشیده است زمینه ی زندگی مومنانه ی شیعیان در حاکمیت قدرت های جور را مهیا کند. به همین دلیل، آن دسته از مفاهیم و مباحث مربوط به قدرت سیاسی که حوزه ی تصمیم گیری فقیهِ مجتهد قرار دارند، در ابواب مختلف بحث شده و حکم فقهی شان بیان گردیده است.

تبلیغات