آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۱

چکیده

هدف این پژوهش، بررسی پیامدهای قطبی‌شدن امنیت منطقه‌ای در خاورمیانه است. فرضیه‌ این است که قطبی‌شدن امنیت منطقه‌ای به ظهور و گسترش ژئوپلیتیک آشوب در خاورمیانه انجامیده است. روش پژوهش، کیفی است و از رهیافت ساختار هویت بری بوزان استفاده کرده‌ایم. نتایج نشان می‌دهند که ایالات متحده شرایط لازم برای بی‌ثبات‌سازی منطقه‌ای و تداوم فرایند آشوب و بی‌ثبات‌سازی را پی‌گیری می‌کند. در چنین شرایطی رویکرد ‌ایران باید مدیریت فضای آشوب‌زده و مدیریت بحران از طریق سازوکارهای معطوف به دیپلماسی و قدرت‌سازی باشد. آمریکا از «راهبرد ائتلاف‌سازی خوشه‌ای» برای مدیریت امنیت منطقه‌ای بهره گرفته است. الگوی رفتاری این بازیگران در مقابله با ایران،‌ ماهیت تهاجمی دارد. در تفکر راهبردی آمریکا، عدم تقارن منطقه‌ای غالباً از دیدگاه فناورانه قابل تصور است. در محیط عدم تقارن، معادله‌ی قدرت و معماری نیروهای مسلح، متفاوت از محیط کلاسیک و متقارن است؛ لذا موضوعاتی از جمله: «کاربرد نیروی انسانی»، «تسلیحات»، «منابع قدرت»، «معماری دفاعی»، «مهندسی امنیتی»، «فرماندهی و مدیریت» در محیط عدم تقارن کاملاً متفاوت با محیط کلاسیک است.

تبلیغات