تغذیه به عنوان نیاز زیستی در فرهنگ های مختلف جلوه های متفاوتی به خود می گیرد. به عبارتی، فرهنگ، الگوهای شناختی مطلوب برای انتخاب غذا به افراد عرضه می کند. مطابق با این نوع نگاه، فهم معانی تغذیه به فهم فرهنگ کمک می کند. بر این اساس، پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش مردم نگاری به مطالعه فرهنگ تغذیه بارداری در شهر یزد پرداخت. یافته ها نشان داد الگوی شناختی تغذیه در بین زنان مورد مطالعه مبتنی بر دوگانه گرم/سرد و تر/خشک است و این الگو در دوران بارداری مطرح است. براساس یافته های پژوهش، الگوهای فرهنگ تغذیه دوران بارداری با توجه به اساطیر، خِرَد تغذیه مادربزرگ ها، میزان دسترسی زنان و خانواده های آن ها به سرمایه اقتصادی و دسترسی زنان به شبکه حمایتی خانواده تغییر می کند. رمزگان تغذیه این دوران، مرزبندی هایی میان زنان باتجربه/بی تجربه و مادران سهل انگار/ایدئال تعریف می کند. همچنین، مرزهای جنسیتی در امر تخصیص غذا بازتعریف می شود. مطابق با یافته ها، افراد با خوردن، طعم فرهنگ را درونی می کنند و آن را نسل به نسل انتقال می دهند.