زاویه منقسم می شود و برابری و نابرابری را می پذیرد. بنا بر این باید آن را کمیت دانست. از طرفی از تعریف اقلیدس از زاویه، چنین برمی آید که باید آن را ذیل مقوله مضاف طبقه بندی کرد. هم چنین زاویه، قابل اطلاق بر خمیدگی عارض بر سطح است. از این جهت، باید آن را کیفیت دانست. اشکال ناشی از قضیه شانزدهم مقاله سوم اصول اقلیدس نیز مانع دیگری در راه ارائه تعریف برای زاویه است. در این مقاله ضمن ارائه انواع دیدگاه ها در مورد ماهیت زاویه در دوره اسلامی و پیش از آن و نقد آنها، به تصحیح و شرح رساله ای از شمس الدین محمد خفری در این باره پرداخته ایم