مورخان امروزه علم در باره مفهوم انقلاب علمی تردیدهای فراوانی کرده اند. در این مقاله به بررسی مفهوم انقلاب علمی در نزد کوهن و بررسی دو چالش مهم تاریخ نگاری علم می پردازیم. چالش اول ناظر به ناآشنا بودن مقوله انقلاب برای بازیگران قرن هفدهم است. چالش دوم مبهم بودن معیارهای تشخیص انقلاب است. واژه انقلاب در مورد تحول اساسی در فلسفه طبیعی قرن هفدهم معیارهای تاریخ نگاران را برآورده نمی سازد. با وجود این به نظر می رسد که بتوان از آن به مثابه استعاره ای مفید در بیان تحولات قرن هفدهم استفاده کرد.