«رویکردهای انتقادی به تحلیل گفتمان» یکی از روش های کیفی در حوزه مباحث اجتماعی و فرهنگی است. بر مبنای این گرایش زبان انعکاس دهنده شفاف و آینه واری از واقعیت نیست، بلکه ابزاری است تنیده در روابط قدرت که موجب برساخت اجتماعی واقعیت می شود. خود این رویکرد از دو گرایش عمده تشکیل شده است که عبارتند از: الف) تحلیل گفتمان فوکویی؛ ب) تحلیل گفتمان انتقادی. برای شناخت بهتر این رویکرد، می بایست به تمایزات و تشابهات گرایش های مختلف آن اشراف داشت. سوال اصلی این است که تمایزات عمده میان این دو رویکرد چیست؟ برای پاسخ به این سوال و غور در مبانی نظری «رویکردهای انتقادی به تحلیل گفتمان» از روش توصیفی و تحلیلی بهره برده ایم و گردآوری اطلاعات از طریق روش اسنادی انجام شده است. عمده ترین وجه تمایز «تحلیل گفتمان فوکویی» از «تحلیل گفتمان انتقادی» این است که در رویکرد نخست معنای «عام» گفتمان مدنظر است و بر مبنای آن گفتمان موجودیتی مستقل و به طور نسبی خودگردان تلقی می شود.