هدف این مقاله طرح مؤلفه های اساسی روش شناسی علوم اجتماعی در اسلام است. به این منظور، با بهره گیری از روش اسنادی و در قالب مقایسه تطبیقی، دیدگاه های اندیشمندان غرب (کوهن و پوپر) و مسلمان (چودهاری) مقایسه می شود تا بتوان به چگونگی سلسله مراتب معرفتی، بر اساس جهان بینی اسلامی دست یافت. نتایج تحقیق نشان می دهد که جهان بینی اسلامی ماهیتاً توحیدی است؛ در حالی که اندیشه غربی مبانی دوگانه انگارانه دارد. انسان در جهان بینی اسلامی، بر اساس دانش الهی (لوح محفوظ) و با تکیه بر دو جنبه از توانایی های خود، یعنی عقلانیت و خلاقیت، جهان اجتماعی را می سازد. نظریه ای در این مسیر «اسلامی» است که جهان بینی آن را بازبینی و تأیید کند. بنابراین، نظریه پردازی، در جهان بینی اسلامی، با تکیه بر سطح جهان بینی انجام و واقعیت جامعه اسلامی، بر اساس نظرهای بنیادین در لوح محفوظ، تبیین و اداره می شود. این مطلب بر خلاف منطق اثباتی و دوگانه انگارانه غرب و به ویژه دیدگاه پوپر است که در آن، پارادایم و فلسفه به واقعیت اجتماعی توجه دارند و تغییر در واقعیت به تغییر پارادایم و فلسفه می انجامد.