نظریه ساخت گرایی تکوینی لوسین گلدمن (1913 1970) به مثابه استمرار نگرشی پراگماتیستی عمل گرا در حوزه رویکردهای جامعه شناختی، متون ادبی را همچون یک نهاد اجتماعی تحلیل و بررسی می کند. بر مبنای این نظریه، آنچه در وهله نخست حاصل کار یک نویسنده به شمار می آید، در تحلیل نهایی، برآیند خواست ها و آرمان های یک طبقه اجتماعی است. در دیدگاه گلدمن، متن ادبی در کارکردی دوگانه، از یک سو از فرامتن های گوناگون اقتصادی، اجتماعی و ایدئولوژیک تأثیر می پذیرد و از دیگر سو، با توجه به تناقضات موجود در واقعیت عینی، بر فرامتن اثر می گذارد. گزین گویه های ادبی (امثال و حکم)، به ویژه با توجه به دربردارنگی تجربه های تاریخی طبقاتی و دیرپایی، بستر مناسبی برای بررسی ها و تحقیقات ادبی با رویکرد ساخت گرایی تکوینی به شمار می آیند. جستار پیش رو مبتنی بر این چارچوب نظری و با روش توصیفی تحلیلی به بررسی گزین گویه های ادبی پرداخته، روایی این نظریه را در گستره شماری از گزاره های ادبی نشان داده است. پژوهش حاضر به مثابه نخستین پژوهشی که نظریه مذکور را از حوزه یک یا چند اثر منسجم به گستره تاریخی کاربردی گزین گویه های ادبی برده است، نشان می دهد که چگونه گزین گویه ها با توجه به ماهیت مؤجز و تأثیرگذارخویش، از سوی هر یک از دو طبقه فرادست و فرودست اجتماعی به کار گرفته می شوند و همچون ابزاری در راستای دستیابی به منافع عمل می کنند. تبیین پیوند فرامتن با فرم، نمودبخشی به دوگونگی فرامتن ها، بررسی تناقضات مفهومی حتی در یک دوره تاریخی ازجمله ویژگی های قابل تأمل در این جستار است.